پروفایل

آرون لِوی؛ جادوگر خندان

او هم‌بنیانگذار و مدیرعامل شرکت باکس است.

قصه‌ها از کودکی راه‌شان را به دنیای ما باز کرده و همیشه آینه‌ای از خیال و حقیقت در برابر ما گذاشته‌اند. مرورِ حقیقت اما همان داستان تجربه‌ی زندگی‌های ناکرده است که اغلب آموختنی‌هایی با چاشنی جذابیت دارد. در این میان داستان زندگی آنهایی که مسیرشان را از دل دنیای تکنولوژی دنبال می‌کنند، پی‌رنگ متفاوتی دارد و هیچ شبیه داستان‌های کلاسیک نیست که در آنها موفقیت و شکست، فرمول یکسانی دارند. «پروفایل» قرار است روایت‌گر داستان مستند روزگار همین آدم‌ها باشد؛ آنهایی که نقش موثری در شکل‌گیری آنچه امروز به عنوان صنعت تکنولوژی می‌شناسیم، داشته و دارند؛ آنهایی که از انتخاب مسیر متفاوت نترسیدند؛ نه می‌خواستند قهرمان باشند و نه ضدقهرمان. «پروفایل» را پنج‌شنبه‌ هر هفته در آی‌تی ایران بخوانید.

***

زندگی نمی‌تواند برای کسی که شوخی‌هایش مکرر و شیرین و حضورش مترادف شادی و لبخند است، روی تلخ و ناگوارش را رو کند؛ کسی که با کفش‌های ورزشی رنگارنگ و جوراب‌های خاصش، دره تکنولوژی را قدم می‌زند و منفی‌بافی‌های رایج را دست می‌اندازد تا ثابت کند دنیا آنقدرها هم ناپسند و ناسازگار نیست. «آرون لِوی» هرگز سختی‌ها و مشکلات را جدی نگرفته و از قضا، زندگی اغلب به کامش بوده است. هم‌بنیانگذار و مدیرعامل شرکت «باکس» که از نوجوانی آروزی راه‌انداختن یک شرکت اینترنتی را در سر داشت، حالا به عنوان یکی از تاثیرگذارترین مدیران صنعت تکنولوژی شناخته می‌شود و این روزها در قامت یک سرمایه‌گذار، به پا گرفتن استارت‌آپ‌های کوچک کمک می‌کند.

 

یک کارآفرین نوجوان

آرون وینزور لِوی در آخرین روزهای سال 1985 به دنیا آمد. ستاره‌ی او در بیست‌وهفتمین روز ماه دسامبر در جزیره مِرسِر در غرب شهر سیاتل در ایالت واشنگتن درخشید؛ درست ده سال بعد از تاسیس غول نرم‌افزاری جهان در شرق سیاتل. با این حال لِوی هرگز مجذوب و مقهور مایکروسافت و مدیرانش نشد و حتی زمانی که از او پرسیدند تمایلی به کار در این شرکت دارد، با قاطعیت گفت: نه! آرون لِوی اما از دوران نوجوانی آرزو داشت که در همان سن و سال بتواند یک شرکت اینترنتی به راه بیندازد. این آرمان و اشتیاق باعث شد تا او در همان دوران نوجوانی، پانزده شرکت کوچک را راه‌اندازی کند. یکی از این شرکت‌ها، «زی‌زَپ» (Zizap) بود که لِوی به شوخی آن را سریع‌ترین موتور جستجوی اینترنتی می‌دانست؛ البته در غیاب گوگل.

میل و رغبت شدید آرون لِوی به تاسیس شرکتی بزرگ باعث شد که یک سال بعد از ورود به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، آنجا را به قصد راه‌اندازی شرکت باکس ترک کند. ایده این کار در واقع از یک پروژه کار دانشجویی در ذهن لِوی شکل گرفت. او در این پروژه که در سال 2004 انجام شد، گزینه‌های مختلف ذخیره‌سازی ابری را برای کسب‌وکارها آزمایش می‌کرد و از این طریق با چندین سازمان و شرکت آشنا شد. لِوی از آنها درباره روش ذخیره‌سازی محتوا و داده‌هایشان می‌پرسید و همین تحقیقات میدانی به او کمک کردند تا به این نتیجه برسد که کمبود یک سرویس ذخیره‌سازی آنلاین در بازار وجود دارد و این فرصت خوبی برای ارایه راهکاری برای افراد است تا بتوانند همیشه و همه جا به اسناد و فایل‌هایشان دسترسی داشته باشند. به این ترتیب بود که ایده‌اش را با دوست و همسایه قدیمی‌اش «دیلان اسمیت» در میان گذاشت و همزمان دانشگاه را ترک کرد تا بتواند تمام وقتش را به این کار اختصاص بدهد. در نهایت لِوی و اسمیت، شرکت باکس دات‌نت را در ماه آوریل سال 2005 و در گاراژ خانه پدری اسمیت در جزیره مِرسِر تاسیس کردند. در آن زمان دیلان اسمیت هم در دانشگاه دوک، دانشجوی رشته اقتصاد بود و برای راه‌اندازی شرکت باکس یک سال مرخصی گرفت. اسمیت 20 هزار دلار از پس‌انداز شخصی‌اش را برای تاسیس باکس در اختیار لِوی گذاشت و به اولین مدیر ارشد مالی این شرکت تبدیل شد. دیلان اسمیت یک سال بعد و با حفظ سمت، دوباره به دانشگاه بازگشت و تحصیلاتش را به پایان رساند. با این حال آرون لِوی – که در زمان تاسیس باکس بیست ساله بود- هرگز به دانشگاه بازنگشت و بعدها با حسرت از این تصمیمش یاد کرد.

 

تولد جعبه‌ای برای ذخیره اطلاعات

چند ماه بعد و در آخرین روزهای سال 2005 لِوی و اسمیت شرکت باکس را به برکلی در کالیفرنیا منتقل کردند. در آن زمان باکس خدمات ذخیره‌سازی ابری را به مشترکان و کاربران عادی ارایه می‌کرد. باکس به سرعت در حال رشد بود و سرمایه اولیه 80 هزار دلاری آن دیگر کفایت نمی‌کرد؛ پس لِوی و اسمیت به فکر جذب سرمایه افتادند و لِوی یک ایمیل سرد و جدی برای «مارک کیوبن» فرستاد که سرمایه‌گذاری مهم و البته نه چندان همدل بود. کیوبن در مقابل درخواست لِوی و بدون هیچ جلسه مشترکی، یک چک 350 هزار دلاری برای او امضا کرد و فرستاد. در سال 2007 از آنجایی که بازار راهکارهای ذخیره‌سازی ابری اشباع شده بود، لِوی و اسمیت تصمیم گرفتند تا کارکرد باکس را از مصرفی به تجاری تغییر داده و خدمات‌شان را ویژه کسب‌وکارها ارایه کنند. باکس همچنان به رشد خود ادامه داد و تا سال 2011 توانست سرمایه‌های بیشتری جذب کند. در همان سال شرکت «سیتریکس» (Citrix) – که در زمینه ارایه راهکارهای رایانش ابری فعالیت می‌کند- پیشنهاد خرید 600 میلیون دلاری را به باکس داد، اما آرون لِوی این پیشنهاد را قبول نکرد؛ هر چند این تصمیم لِوی با نارضایتی اعضای هیئت مدیره باکس مواجه شد، چون فکر می‌کردند باکس احتمالا آینده چندان روشنی ندارد. اما باکس به سرعت رشد کرد و در سال 2012 که ارزش بازار آن به 5/1 میلیارد دلار رسیده بود، دفتری در لندن تاسیس کرد تا فعالیت‌هایش را به اروپا هم گسترش دهد.

در سال 2011 شرکت «سیتریکس» (Citrix) یشنهاد خرید 600 میلیون دلاری را به باکس داد، اما آرون لِوی قبول نکرد

در سال 2014 باکس اعلام کرد که بیش از 40 درصد از شرکت‌های حاضر در فهرست مجله فورچون از بهترین شرکت‌های جهان، مشترک سرویس‌های باکس هستند. به این ترتیب سرمایه‌گذاران بیشتری از جمله اندریسن هوروویتز، در باکس سرمایه‌گذاری کردند و دفتر اصلی این شرکت به شهر رِدوود در حومه سانفرانسیسکو منتقل شد. از آنجایی که آرون لِوی همیشه می‌خواست یک شرکت بزرگ سهامی عام داشته باشد، در ماه مارس سال 2014 مدارک لازم برای ورود به بورس نیویورک را ارایه کرد. با این حال نوسانات بازار و البته تغییر میزان سرمایه باکس باعث شد که این کار به تعویق بیفتد. این اتفاق لِوی را در معرض سوالات بی‌پایانی قرار داد و حتی صدای اعتراض سرمایه‌گذارانی مانند مارک کیوبن را هم بلند کرد. در نهایت سهام باکس در روز بیست‌وسوم ژانویه سال 2015 برای اولین بار در بورس نیویورک عرضه شد. آرون لِوی در آن زمان بیست‌ونه ساله بود و ارزش سهامش در باکس در همان روز اول به 94 میلیون دلار رسید.

 

نویسنده‌ای باتجربه

اگرچه در سال‌های بعد عملکرد باکس در بازار سهام چندان قابل‌توجه نبود و گاهی باعث ناامیدی سرمایه‌گذاران شد، اما آرون لِوی هرگز انگیزه‌هایش برای موفقیت را از دست نداد. او همیشه به عنوان یکی از سخنرانان خوش‌صحبت و باتجربه در رویدادهای صنعت تکنولوژی حضور داشته و معمولا دست به قلم است و برای واشنگتن پست، سی‌ان‌ان، لس‌آنجلس تایمز، فورچون، فوربس، زد دی‌نت و فست‌کمپانی، مقالاتی درباره نوآوری در صنعت تکنولوژی می‌نویسد.

لِوی همراه با همسر و پسر کوچکش در رِدوود و نزدیکی دفتر اصلی شرکت باکس زندگی می‌کند

لِوی این روزها به عنوان یک سرمایه‌گذار فرشته فعالیت می‌کند و تا حالا در بیش از 26 استارت‌آپ سرمایه‌گذاری کرده است. شوخ‌طبعی و علاقه‌اش به جادوگری، آرون لِوی را به شخصیت جذابی در شبکه‌های اجتماعی تبدیل کرده است. او بیشتر در توییتر فعال است و در آنجا همیشه درباره داستان‌های سیلیکون‌ولی، صنعت نرم‌افزار و حتی سیاست می‌نویسد. او این روزها همراه با همسر و پسر کوچکش در ردوود و نزدیکی دفتر اصلی شرکت باکس زندگی می‌کند.

 

قسمت‌های قبلی پروفایل:

۱- آدام موسری؛ صدای رسای فیس‌بوک 

۲- لینا خان؛ سردمدار مبارزه با انحصارطلبی 

۳- ریما قریشی؛ یک مدیر بالفطره 

۴- کریستیانو آمون؛ مدیر جدید و خندان کوآلکام 

۵- اندی جیسی؛ مدیرعامل گران‌قیمت آمازون با تبار ایرانی

۶- آیلین لی؛ کاشف تک‌شاخ‌های سیلیکون‌ولی

۷- اریک یوآن؛ یک عاشق مصمم

۸- سوزان اثی؛ شیفته‌ی اقتصاد تکنولوژی

۹- امین ذوالفنون؛ از تار تا تکنولوژی

۱۰- جسیکا روزنورسل؛ مدیری با دغدغه‌های اجتماعی

 ۱۱- کریس یانگ؛ امید تازه‌ی مایکروسافت برای آینده

۱۲ ویتالیک بوترین؛ خالق اتریوم

۱۳- جن‌سن هوآنگ؛ یک مدیر هدفمند

۱۴ – ملانی پرکینز؛ ثروتمندترین زن جوان کارآفرین

۱۵- پت جلسینگر؛ ناخدای جدید اینتل

۱۶- الیزابت هولمز؛ ظهور و سقوط یک امپراطوری

۱۷- سوزان وجسیکی؛ ؛ قدرتمندترین زن در اینترنت

۱۸- کاتالین کاریکو؛ مبدع اولین واکسن کووید-19

۱۹- لیزا سو، یکی از بهترین مدیران صنعت نیمه‌رسانا

۲۰ – رید هستینگز؛ ایده‌پرداز صنعت سرگرمی مدرن

۲۱- سفرا کتز؛ در ستایش تجربه‌گرایی

۲۲- گویین شات‌ول؛ ستاره‌ی صنعت فضانوردی

۲۳-روث پورات؛ مهره کلیدی گوگل

۲۴- آیچا اِوِنز؛ ملکه‌ی صنعت خودروهای خودران

۲۵- امی هود؛ برگ برنده غول نرم‌افزاری جهان

۲۶- لیزا جکسون؛ سفیر اپل در حفاظت از محیط زیست

۲۷- آدام نیومن؛ زخم‌خورده‌ی جاه‌طلبی‌ها

۲۸- جولی سوییت؛ پرچمدار عدالت

۲۹- الیزابت چرچیل؛ در جستجوی ارتباطات مدرن

۳۰ – دمت موتلو؛ یک کارآفرین جسور

۳۱-جاش واردل؛ مبدع بازی آنلاین و پرطرفدار وردل

۳۲-کیتی هان؛ ملکه بازار رمز ارز

۳۳-برت تیلور؛ درخشش یک ذهن خلاق

۳۴-مارکس براونلی؛ اتاقی از آنِ خود

۳۵-اِوِن بلاس؛ سلطان افشای گجت‌ها

۳۶- مریسا می‌یر؛ افول یک ستاره

۳۷- تیم آرمسترانگ؛ مجذوب روزنامه‌نگاری دیجیتال

۳۸ -امید کردستانی؛ مرد چالش‌های سخت

۳۹- پریسا تبریز؛ قاتل باگ‌های امنیتی

۴۰ – جری یانگ؛ یک پیشاهنگ زیرک

۴۱-اسکات مک‌نلی؛ یک مدیر ثابت‌قدم

۴۲-چانگ‌پنگ ژائو؛ ناگهان ثروت

43-ژانگ ییمینگ؛ کارآفرین نوآور

44- کَرُل بارتز؛ بازمانده‌ی سرسخت

45- ریچارد لیو؛ جف بزوسِ چین

46- وینود خوسلا؛ سرمایه‌گذار بلندپرواز

47- بری‌یان آرمسترانگ؛ قهرمان ضد سیاست

48- پژمان نوزاد؛ یک سرمایه‌گذار امیدوار

49- جاستین سان؛ در رویای اینترنت غیرمتمرکز

50- مونا عطایا؛ کارآفرینی از دنیای مادران

51- جاناتان شوآرتز؛ مدافع آزادی بیان

52- داستین موسکوویتز؛ از فناوری تا نیکوکاری

53- مایک وینکلمن؛ طلایه‌دار هنر دیجیتال

54- امیلی چویی؛ مغز متفکر بازار دارایی‌های دیجیتال

54- بیرامه ساک؛ کارآفرینی خلاق از قاره‌ی سیاه

56- ادواردو ساوِرین؛ در جستجوی ناشناخته‌ها

57- یان کوم؛ در ستایش آزادی و عدالت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا