تکنولوژی

وعده‌ی اصالت و اعتبار فناوری به بازار هنر

آیا ادغام آثار هنری با تکنولوژی‌های توکن‌سازی و بلاک‌چین موفق خواهد بود؟

امروزه فناوری موسوم به (DLT) از ثبت حراج‌‌ها گرفته تا ثبت مالکیت آثار هنری مشهور، به بازار هنر راه پیدا کرده است. اما یک فناوری پیشرفته که در فضای خدمات مالی مستقر می‌شود، چه ارتباطی با دنیای هنر می‌تواند داشته باشد؟  مجله فوربس به جستجوی پاسخ این سوال رفته است.

گرچه صنعت هنر به طور عمده بازاری خصوصی است، اما به تازگی دستخوش تغییراتی شده. در حالی که تقاضای مشتریان برای دسترسی آسان به نمایشگاه‌ها و حراج‌ها رو به رشد است و از سوی دیگر تجربه خرید مطمئن همراه با امکان ردیابی منشأ، فروشندگان و خبره‌های هنر را به استفاده بیشتر از پیشرفت‌های فناوریDLT  ترغیب کرده است. البته این بدان معنا نیست که تمام مشکلات پیشین حل شده و دیگر مخالفانی را در پی ندارد؛ بلکه پذیرش فناوری پیشرفته در دنیای منحصر به‌فرد هنر با انتقاداتی از سوی هنرمندان و نویسندگان و حتی دانشگاهیان و روشنفکران عمومی هم مواجه شده است.

بنا به نظر این منتقدان، هنر ماهیتی فراتر از مبادلات مالی و ارزش تجاری دارد. با این حال، نمی‌توان چالش‌هایی را که دنیای هنر با آن مواجه است مانند غیرقابل اعتماد بودن منشأ یک اثر هنری یا مشکلات ناشی از ارزش هنر، انکار کرد. «سریکومار راماناتان»، مدیر ارشد اجرایی سابق یک صرافی اوراق و به ‌عنوان فردی که سال‌ها در خدمات مالی و فناوری حضور داشته‌ است گفت: «من روی توسعه بلاک‌چین سرمایه‌گذاری کرده‌ام. یکی از ویژگی‌های قدرتمند بلاک‌چین، توانایی آن در کاهش نقش یک گروه متمرکز و متحد است که پیش‌فرض بسیاری از نهادهای ماست. ما همچنین در بکارگیری فناوری بلاک‎چین در صنایعی مانند تامین مالی زنجیره تامین، پیشگام هستیم. علاوه بر این، از آنجایی که خودم تا حدودی اهل هنر هستم، تلاقی این دو برای من جذاب است».

حالا بگذارید نگاهی به چند مثال بیندازیم تا ببینیم چگونه بلاک‌چین با برخی از چالش‌های ضروری صنعت هنر مقابله می‌کند و در عین حال تجربه‌ای آسان‌تر، ایمن‌تر و دموکراتیک‌تر از هنر را فراهم می‌کند. برای مثال، فروش پیش‌بینی نشده 14 صندلی کوچک الکتریکی اندی وارهول (1980) را در نظر بگیرید. حدود 5/31 درصد از کار وارهول در ارزهای رمزنگاری شده، برای فروش گذاشته شد که ارزش 6/5 میلیون دلاری داشت. فروش این آثار وارهول، صرفنظر از نشان دادن ادغام موفقیت‌آمیز هنر و فناوری، توکن‌سازی و بلاک‌چین را در فضای هنر معرفی کرد. این امکان دسترسی آسان‌تر و دموکراتیک‌تر به آثار هنری، تنوع بیشتر در سرمایه‌گذاری، هزینه‌های مبادله کمتر و نقدینگی بهتر را به ارمغان آورد.

ردیابی اثر توسط فناوری

یکی دیگر از رویدادهای مهمی که در سال 2018 رخ داد، فروش 323 میلیون دلاری بنگاه تجارت آثار هنری کریستیز از مجموعه هنرمند مدرن آمریکایی «بارنی ابسورث» (Barney A. Ebsworth) بود. کریستیز برای اولین بار از طریق همکاری با یک شرکت بلاک‌چین متمرکز بر هنر به نام Artory، تمام فروش‌هایش را به طور کامل روی بلاک‌چین ثبت کرد. این امر ردیابی سرتاسری منشأ اثر هنری را تضمین می‌کند و مالکان می‌توانند آثار هنری خود را در بلاک‌چین ثبت کنند تا مالکیت‌شان را نشان دهند و در عین حال فروش مجدد آن در آینده را نیز تسهیل ‌کند.

همانطور که گفته شد ثبت‌های بلاک‌چین با ارائه ردیابی مستمر و ناشناس و تاریخچه تراکنش‌ها، به بهبود اطمینان خریدار و فروشنده کمک می‌کنند. این اتفاق یک رویداد برد-برد در بازار هنر امروزی به شمار می‌آید که با شفافیت، آگاهی از هزینه و ریسک‌گریزی مشتری همراه است. بنابراین، بلاک‌چین پلت‌فرم آماده‌ای را فراهم می‌کند که می‌تواند داده‌های تراکنش را بررسی و محافظت کند و آن را به خاطر بسپارد و در نهایت اعتماد به مالکیت و اصالت سابقه اثر هنری را نیز افزایش یابد.

دموکراتیک کردن هنر با فناوری

حوزه دیگری که در آن فناوری‌های بلاک‌چین مبتنی بر DLT، نقش پیشرو در صنعت هنر دارند، دموکراتیک کردن دسترسی و اصالت هنر از جمله در ذخیره شدن دیجیتالی اثر است. هنرمندان دیجیتال از بلاک‌چین برای احراز هویت آثار هنری خود استفاده می‌کنند تا از تکرار و کپی‌برداری جلوگیری شود. برخی حتی از بلاک‌چین به عنوان یک رسانه استفاده می‌کنند. به عنوان مثال خلق آثار هنری گرافیتی بیت‌کوین و آثار هنری دیگری مانند آخرین شام بیت‌کوین توسط هنرمند فرانسوی Youl در سال 2014 نزدیک به 3 هزار دلار فروخته شد. بلاک‌چین به‌ویژه به فضای هنر دیجیتال کمک می‌کند، زیرا مجموعه‌داران هنر دیجیتال را قادر می‌سازد تا کمبود امکانات قابل اثبات یک اثر هنری یعنی تعیین تعداد کپی‌های یک اثر خاص در دسترس برای فروش را به درستی ارزیابی کنند. این گزینه هم به تعیین ارزش یک اثر هنری دیجیتال کمک می‌کند و هم تضمین می‌کند که خریداران قیمت منصفانه‌ای را پرداخت کنند. این فناوری همچنین می‌تواند ثابت کند که یک اثر هنری دیجیتال دارای چه تعداد ‌کپی معتبر است؛ بنابراین یک اثر، همچنان کمیاب یا به عبارت دیگر ارزشمند باقی می‌ماند.

بیش از هر چیز دیگری، بلاک‌چین به عنوان سیستمی‌ که بدون توقف کار می‌کند، تضمین می‌کند که پاک کردن سوابق ایجاد شده تقریبا غیرممکن است. همچنین در مقایسه با شیوه‌های ثبت سوابقِ مستعد خطا که توسط اکثر حراج‌خانه‌های هنر دنبال می‌شود، بلاک‌چین امنیت و ثبات بیشتری را فراهم می‌کند. فناوری‌های آینده ساخته شده بر اساس DLT، نوید پاسخگویی به بسیاری از چالش‌های پیش‌روی دنیای هنر را با تقویت اصالت، شفافیت و برابری‌طلبی در بین حراج‌خانه‌ها و علاقه‌مندان به هنر را می‌دهند. اما قبل از اینکه هر یک از این روندها به نتیجه برسند، چند مانع وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد. در حالی که بلاک‌چین به طور کاملا طبیعی مسیر خود را به هنر دیجیتال پیدا کرده است، هنوز راه درازی در پیش دارد تا مسیر روشنی برای مدیریت هنرهای فیزیکی مانند نقاشی‌های دیواری و خراطی‌ها ایجاد کند. علاوه بر این، نگرانی‌هایی در مورد خود فناوری وجود دارد؛ کاربران قبل از اینکه بتوانند یک خرید دیجیتالی انجام دهند، باید یک فرآیند طولانی را طی کنند تا یک کیف پول دیجیتالی بدست بیاورند. با این حال، مانند بسیاری از پدیده‌های جدید، DLT بدون شک امیدوارکننده است. این بر عهده همه ذینفعان مختلف در دنیای هنر خواهد بود که به نگرانی‌های مشترک رسیدگی کنند و آن را به یک تجربه بی‌نظیر در آینده نزدیک تبدیل کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا