ماشین خودآگاه آقای لیپسون، رباتی که خود را شبیهسازی میکند
گفت و گو با هولد لیپسون محقق رباتیک و متخصص شبیه ساز هوش مصنوعی
آقای هولد لیپسون، یک محقق حوزه رباتیک است که آزمایشگاه Creative Machines در دانشگاه کلمبیا را مدیریت میکند. وی میگوید:« تمام عمر آرزو داشتم که با یک موجود فضایی روبرو شوم. میخواستم موجودی هوشمند را ببینم که با نژاد بشر متفاوت است.» اما آقای لیپسون، منتظر نماند که آرزویش به حقیقت بپیوندد و تصمیم گرفت موجود هوشمند مدنظر خود را، با دستان خودش خلق کند: یک ماشین خودآگاه.
برای شروع کار، لیپوسن باید مفهوم «هشیاری» را دوباره معنا میکرد:« هوشیاری، در دنیای رباتیک و تکنولوژی هوش مصنوعی، معنی وسیعی دارد و ورود به آن چندان پذیرفته نیست. هیچ کس نمیداند که این مفهوم مبهم، واقعا چیست. تا جایی که من میدانم، هوشیاری یکی از بزرگترین سوالات بی جواب بشر است که از لحاظ سختی، در راستای مفاهیمی همچون سرچشمه حیات و کائنات قرار میگیرد. »
لیپسون در ادامه درباره خصوصیات مختص انسان صحبت میکند:« واقعا احساسات چه هستند. ما میخواهیم بفهمیم که انسان بودن یعنی چه. همچنین باید درک کنیم که چگونه میتوان وجه تمایز انسان با دیگر موجودات را به صورت مصنوعی خلق کرد. حالا وقت جواب دادن به سوالات پیرامون این موضوع غیر معمول است.»
لیپسون معتقد است که برای آموزش یکی از اساسیترین عناصر وجودی انسان یعنی خودآگاهی، ابتدا باید قابلیت «خود شبیه سازی» صورت گیرد: یعنی ساخت نشانگرهایی واقع گرایانه از بدن انسانی و بعد استفاده از مدلها برای آموزش رفتار انسانی.
لیپسون، تحقیقات در زمینه «خود شبیه سازی مصنوعی» را از اوایل سال 2006 شروع کرد. وی رباتی شبیه یک ستاره دریایی ساخت که میتوانست روی یک میز حرکت کند. اما صنعت تکنولوژی هوش مصنوعی مدرن، در سال 2012 بیشتر از هر زمان دیگری پیشرفت کرد. با معرفی شاخههایی همچون یادگیری عمیق یا شبکههای عصبی مصنوعی، طیف وسیعی از قابلیتها در دسترس لیپسون قرار گرفت.
وقتی در باره خود هوشیاری صحبت میکنیم، اکثر مردم گمان میکنند که ربات باید ناگهان از خواب بیدار شده و بگوید سلام، من اینجا چه کار میکنم؟
در سال 2019، آزمایشگاه لیپسون، یک دست مصنوعی را طراحی کرد که با استفاده از یادگیری عمیق میتوانست حرکات نسبتا ارادی داشته باشد. محققان، قطعات معیوب در این ربات تعبیه میکردند و ربات میتوانست قسمت آسیب دیده را شناسایی کرده و خود را بر اساس مدل خود ساخته، به روز رسانی کند.
مرتبط: خوددرمانی، شاخهای جدیددر هوش مصنوعی
البته این ربات، با ماشینی که بتوانند به صورت ارادی فکر و اراده داشته باشد، فرسنگ ها فاصله دارد. اما لیپسون اعتقاد دارد که این فاصله نیز پر خواهد شد:«وقتی در باره خود هوشیاری صحبت میکنیم، اکثر مردم گمان میکنند که ربات باید ناگهان از خواب بیدار شده و بگوید سلام، من اینجا چه کار میکنم؟!اما خود هوشیاری، یک مفهوم تک بعدی و سیاه و سفید نیست. این پدیده، شامل مفاهیم اساسیتری است.»
در ادامه، مصاحبهای را میخوانید که در آن لیپسون توضیح میدهد که خود هوشیاری در رباتها چیست و چرا اهمیت دارد و همچنین چه آیندهای در انتظار این پدیده خواهد بود.
-
ظاهرا علاقه زیادی به اصل مفهوم «هوشیاری» و سوالات پیرامون این پدیده دارید. اما چرا تصمیم گرفتید که تحقیقات خود را درباره این مفهوم، از طریق رباتها پیگیری کنید؟ چرا مثلا یک فیلسوف یا محقق عصب شناس نشدید؟
نکته مورد علاقه من درمورد رباتها این است که باید تلاش کنیم تا یافتههای خود را در داخل یک سری الگوریتم و مکانیزم جا دهیم. در این حوزه، نمیتوان نامعلوم و مبهم سخن گفت، یا از کلمات سبک استفاده کرد. از مفاهیمی که برای هر کدام از انسانها یک معنی به خصوص دارد، نمیتوان استفاده کرد. زیرا این مفاهیم برای یک ماشین بسیار گنگ خواهد بود. صنعت رباتیک به شما این امکان را میدهد که منسجم و قاطع باشید.
من میخواهم تمام اهدافم را عملی کنم. نمیخواهم فقط در مورد آنها حرف بزنم. فیلسوفها در این زمینه، سالیان سال تلاش کردند، قصد جسارت ندارم ولی نتوانستند به نتیجه جامعی برسند. نه که به مباحث مورد علاقه خود وارد نبودند، نه که افراد باهوشی نبودند، اما آنقدر پدیدهای که با آن مواجه بودند، پیچیده بود که عملا دست یابی به یک نتیجه جامع ممکن نبود. محققان عصب شناس، از شیوه کمی دیگری استفاده میکنند. اما شیوه آنها نیز محدودیتهای خود را دارد و زاویه دیدشان به این پدید متفاوت است.
اگر میخواهید در مورد هوشیاری تحقیق کنید، چرا از پیچیدهترین سیستم آگاهی موجود در دنیا شروع نکنیم-یعنی انسان. سخت ترین قسمت در این راه نیز، شروع آن است. بهتر است اول با بررسی سیستمهای ساده تر شروع میکردیم، سیستمهایی که راحتتر میتوان آن را درک کرد. این دقیقا کاری است که ما میکنیم: ما گزینه سادهتر را انتخاب کردهایم و همین حالا نیز در زمینه آزادی عمل، قدم هایی برداشته است. این پدیده نوین، چرا نتواند قابلیت خود شبیه سازی داشته باشد؟
-
آیا خود شبیه سازی- self-simulation و خود آگاهی – self-awareness، یک چیز است؟
-سیستمی که میتواند خود را شبیه سازی کند، تا حدودی خود هشیاری نیز دارد. اینکه تا چه حد و مرزی میتواند خود را شبیه سازی کند، میزان واقع گرایانه بودن این شبیه سازی و بازه زمانی که برای شبیه سازی نیاز است، همگی بستگی به این دارد که درصد خود هشیاری سیستم چقدر است.
– پس «خود هوشیاری» را تا به حدی کاهش میدهید تا خود شبیه سازی تحت کنترل شما در بیاید. خود شبیه سازی یعنی ساخت یک مدل مجازی از بدن خود در فضا.
مرتبط: استفاده از هوش مصنوعی برای پخت پیتزا
بله ما تعریف متفاوت دیگری داریم که بسیار ملموستر است. این تعریف بر پایه علم ریاضی است و میتوان آن را اندازه گرفت. میتوان دادهها را پردازش کرد و کمیت آنها را مشخص کرد. تعریف ما با تعریفی که فیلسوفان از خود آگاهی دارند، متفاوت است. ما تلاش میکنیم ببینیم که رباتهای ما چگونه با استفاده از الگویتمهای هوش مصنوعی میتوانند مدل مختص خود را بسازند.
-
چرا وجود رباتهای فزیکی لازم است؟ چرا سیستمی هوشیار، بدون نیاز به وجود فیزیکی و خارجی تولید نمیکنید؟
ما دنبال نزدیکترین سیستمی هستیم که بتواند خود را شبیه سازی کند. برای این منظور باید ورودی و خروجی وجود داشته باشد. یک ربات، طبیعیترین گزینه ممکن برای انجام این کار است. ربات یک سری فعالیت انجام میدهد و حد و مرزهایی دارد. یعنی بالاخره یک چیزی هست که شبیه آن ساخته شود. البته دلیل دیگر نیز این است که من یک محقق علم رباتیک هستیم و انتخاب دیگری ندارم!
-
مدلهای ابتدائی که برای رباتها ارائه میشود از کجا تهیه میشود؟
ما عملا از «هیچ» شروع کردیم و تنها بر اساس قوائد پیش رفتیم تا ببینیم به کجا میرسد. در پروژه قبلی، قدرت پردازشی که حالا در اختیارمان بود را نداشتیم. حالا طیف وسیعی از قابلیتها و امکانات در دسترس ماست و در این زمینه تنوع زیادی داریم. مدلها رفتاری زیادی در اختیار داریم که با کمک تکنولوژیهای مدرن امروزی در این زمینه قابل استفاده هستند.
-
تکنولوژی هوش مصنوعی چگونه در این پروژه مورد استفاده قرار گرفته؟
رباتها با وجود تکنولوژیهای امروز از اتفاقات دنیای پیرامون آگاهتر هستند ولی ما از ابتدا استفاده از مدلهای دست ساز خود را انتخاب کردیم. ما میخواستیم رباتها بتوانند از تمام زیرساختهایی که تا کنون ساخته شده، در مورد دنیا بیشتر یاد بگیرد. این تکنیک را به زودی به ذات و خودآگاه خود ربات نیز منتقل می کنیم.
ما عملا از «هیچ» شروع کردیم و تنها بر اساس قوائد پیش رفتیم تا ببینیم به کجا میرسد
ربات شما، با استفاده از دادههایی که از الگوریتمهای یادگیری عمیق جمع آوری کرده میتواند 1000 حرکت به صورت رندوم انجام دهد. به همین شیوه، خود شبیه سازی نیز انجام خواهد پذیرفت. این فرآیند همان چیزی است که آن را به عنوان «تولید اولین اصوات توسط نوزاد انسان» تشبیه کرده اید؟
دقیقا. ربات ما دستش را در هوا حرکت میدهد و نوک دست خود را نگاه میکند. مثل نوزاد انسان، وقتی که دستش را هنگام حرکت دست در هوا تماشا میکند. اینها همان ورودیها و خروجیهاست. ربات با این کار در حال دریافت داده است و در مرحله بعد آنها را پردازش میکند(تا مدل های خودسازی را یاد بگیرد)
در مرحله بعدی ما ربات را خراب کردیم یا به آن یک قطعه خراب اضافه کردیم. شاهد بودیم که ربات از مدلهای خودساخته خود استفاده کرد و خود را درست کرد. با تکرار این روند، زمان تصحیح ربات کاهش پیدا کرد.
رباتها حقیقتا اعجاب برانگیزند. وقتی رباتها، یک مدل در اختیار دارند و قسمتی از خود را خراب میبینند، درست مثل این است که شما دستتان را بالا ببرید و حس کنید که دستتان آنجایی که باید باشد نیست. ربات در مرحله بعد به دنبال راهی برای تصحیح این مشکل میگردد. اما همین که میفهمد یک جای کار میلنگد، خیلی جالب است.
-اگر این تکنولوژی واقعا خود هوشیاری است، چرا رباتها باید به آن دسترسی داشته باشند؟ چه منفعتی دارد؟
این قابلیت باعث میشود انعطاف پذیری رباتها بالا برود. میتوان مدلهای دستی به رباتها داد، کاری که ما امروز میکنیم.
اما این تکنیک بسیار پر دردسر و سخت است و همین سرعت پیشرفت را کاهش میدهد. وقتی ربات خراب شده و مشکل فنی پیدا میکند، عملکرد مدل نیز مختل میشود. این ربات باید قابلیتی داشته باشد که بدون نیاز به رجوع به کارخانه، خود را دوباره درست کند. چنین قابلیتی برای حوزههایی مانند خودروهای خودران، بسیار حیاتیاست زیرا با جان انسانها سر و کار دارد. رباتها باید بتوانند خودشان مشکل به وجود آمده را تشخیص دهند و ما باید بتوانیم در این زمینه به آنها اعتماد کنیم.
نکته دیگر قابلیت سازگاری ربات است. فرض کنید که یک ربات، دستوری را انجام میدهد و همزمان با انجام آن، در حال به روز رسانی مدل خود است. در این شرایط اگر بخواهد دستور جدید دیگری را آغاز کند، باید بتواند به همان مدل خود رجوع کند.
بین یک ربات که خودش را شبیه سازی میکند و رباتی که تفکرات درونی دارد یا خود هوشیار است، چه ارتباطی وجود دارد؟
ما پروژههای دیگری در دست داریم که در آن مدلهایی برای شبیه سازیهای غیر فیزیکی به ربات ارائه میدهیم. یک فرآیند شناختی. ابته فعلا در مراحل فوق ابتدایی در این زمینه هستیم. فعلا به هیچ عنوان نمیتوان پدیدههای شناختی مختص انسان را به روی رباتها امتحان کرد. با این مرحله فاصله زیادی داریم.