تکنولوژی

درباره عکس کودک سوری بر ساحل دریا

نام نویسنده: شهرام شریف

1
در دنیای عکاسی، عکس‌هایی که دنیا را تکان داده‌اند کم نبوده‌اند. عکس سرباز ویت‌کنگی که در جریان جنگ ویتنام توسط ژنرال آمریکایی مستقیما مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد یکی  از آن‌هاست. عکسی که به هویت و نماد جنگ ویتنام تبدیل شد و ادی آدامز عکاس حرفه‌ای که این عکس را گرفته و به همین دلیل برنده جایزه پولیتزر عکاسی شد می‌گوید که آن ژنرال ویت‌کنگ را کشت و من با دوربینم ژنرال را. 
 
 
تیمی از شبکه NBC همین صحنه را فیلمبرداری کرد اما به هیچ عنوان به اندازه عکس ادی آدامز مشهور نشد. در حالی که دو دوربین یک واقعیت را همزمان منعکس کرده‌اند چرا تصویر ثبت شده دوربین ادی آدامز تاریخی شد و چنان تاثیر جهانی داشت؟
دو عنصر اصلی عکس ادی ادامز شامل ژنرال و اسیر او هستند. یک تضاد متقابل از قدرت و ضعف در وسط ویرانه‌های جنگ و نگاه خیره سرباز ویتنامی دیگری که منتظر کشیده شدن ماشه است. حاصل این قدرت و نتیجه این رویارویی محتوم اسلحه و مغز  را همه می‌دانند اما چشم همچنان به دنبال کشف چیزهای دیگری است. این صحنه‌ای بین مرگ و زندگی است. لحظه‌ای خاص که فقط یک دوربین عکاس می‌تواند آن را فیکس‌ کند. 
 
2
کودک و لاشخور عکسی است که در سال 1993 توسط کیوین کارتر گرفته شد و در همان زمان در نیویورک تایمز منتشر شد. عکس  دختربچه سیاهپوست رنجوری را نشان می‌دهد که از فرط ضعف و گرسنگی در حال جان دادن است و یک لاشخور در چند قدمی او را انتظار می‌کشد.
 
 
تضاد لاشخور و کودک مهمترین عناصر اصلی آن هستند که یک تضاد قدرتمند ( همانند عکس سرباز ویت‌کنگی ) محتوم را ایجاد می‌کنند. این  عکس هم جایزه پولیتزر عکاسی را نصیب عکاس کرد هر چند مدتی بعد عکاس به دلیل انتقاد شدید بابت کمک نکردن به کودک دچار افسردگی شد و خودکشی کرد. 
 
3
حالا و پس از حدود هفتاد سال،  عکس جسد کودک سوری بر سواحل بدروم ترکیه بار دیگر جهان را متوجه یک فریم ثابت کرده است. این عکس را نیلوفر دمیر عکاس ترک گرفته است.  اینجا هم همانند دو عکس قبلی با تضاد آشکاری از عناصر قدرتمند روبه رو هستیم کودک به عنوان قربانی و مهاجرت به عنوان عنصر قدرتمندی که حاصل فاجعه‌هایی چون جنگ و بی خانمانی است. بر خلاف عکسهای قبلی عنصر قدرت در این عکس مستتر است و به جای آن عنصر متضاد جای خود را به دریا داده است. دریا به عنوان نمادی از آرامش اما در کنار جنازه کودکی که گویی سر به ساحل شنی گذاشته یکی از دردناک‌ترین تصویرهای قرن را رقم زده‌اند. در اینجا فاجعه قبلا رخ داده و حالا این آرامش خود پیام‌آور فاجعه‌ای بوده است. 
 
 
در حالی که نسبت به دو دهه قبل و یا هفتاد سال قبل جهان مملو از تصاویر  خشونت بار و غم‌بار شده که حالا توسط ماشین‌های تولید خشونتی چون داعش بازتولید می‌شوند و با ابزار اینترنت به سرعت در حال تولید و بازنشر هستند و  در حالی که حافظه تصویری انسان‌ امروز را با خشونت‌بارترین صحنه‌ها لمس و بی تفاوت کرده‌اند چگونه چنین تصویر آرام و ساکنی توانسته چنین غوغایی  درون آدم‌ها به پا کند؟  
این عکس همانند دو عکس قبلی می‌تواند نمادی از یک وضعیت/جریان/دوره/فاجعه باشد. یک تک فریم که قطعا جلوی مهاجرت و آثار جنگ را نمی‌گیرد اما در حافظه تصویری همه انسان‌ها ثبت می‌شود. 
 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا