بازار رو به هوشمندي كسب و كار
نام نویسنده: بهروز نوعی پور
ماهنامه شبکه – اشاره :
آيا مايليد باهوش شويد؟ يا زندگي موفقي را پيش رو داشته باشيد؟ يا ماهيانه چند ميليون تومان درآمد كسب كنيد؟ نه، اشتباه نكنيد. اين يك آگهي براي گلدكوئست، نتورك ماركتينگ و مانند اينها نيست. تبليغ دورههاي مهندسي فكر و از اين جور چيزها هم نيست. شايد حدس زديد كه ميخواهم درباره جديدترين تكنيكهاي برقراري روابط اجتماعي، روشهاي مذاكه موفق، شيوههاي پيشرفته حسابداري، يا كسب سود در بيزنس و مانند آن صحبت كنم. نه! اينها هم نيست. پس موضوع چيست؟ واقعيت اين است كه ميخواهم درباره اصطلاح پرطمطراق صحبت كنم: موضوعي كه سه چهار سال است از حالت يك تئوري صرف خارج شده و اكنون به يك راهكار كاملاً كاربردي تبديل شده و دهها نرمافزار برايش نوشته و به بازار عرضه شده است.
باهوش شويد!
حدود يك ماه پيش گزارش مفصلي از IDC درباره وضعيت بازار نرمافزارها و راهكارهاي مرتبط با هوشمندي كسب وكار (Business Intelligence) يا آنچه كه به اختصار BI خطاب ميشود را مطالعه ميكردم. چند ماهي است كه مرتباً اينجا و آنجا در محفل آنلاين مرتبط با فناوري اطلاعات ميخوانم و ميشنوم كه BI سروصداي زيادي به راه انداخته است. از آنجا كه اين موضوع يك مقوله نرمافزاري است و در بسياري از موارد ربطي به دنياي برنامهنويسي پيدا ميكند، كوشيدم اطلاعات خودم در اين زمينه را افزايش دهم.
پيش از اين دو بار در ماهنامه شبكه در شمارههاي 36 و 37 و در قالب سلسله مقالات مفاهيم بنيادي كسبوكار الكترونيك به اين موضوع پرداخته بودم و پس از آن نيز مطلب سودمندي در شماره 42 در اين باره به چاپ رسيد كه اميدوارم خوانده باشيد. در همين شماره نيز مطلبي درباره SQL Server 2005 به چاپ رسيده است. اتفاقي كه از چند سال پيش تاكنن رخ داده اين است كه سه ركن اساسي از اركان كسبوكار الكترونيك يعني CRM يا مديريت ارتباط با مشتريان، ERP يا مديريت منابع سازماني (كه به تدريج جاي MIS را گرفته) و نيز اخيرا BI رشد قابل ملاحظهاي پيدا كردهاند.
درباره اهميت موج تازه گرايش به هوشمندي كسبوكار ميتوانم به قسمتي از مقدمه گزارش IDC اشاره كنم، كه نوشته است: چيزي است كه بدون آن سازمانها نميتوانند به بقاي خود ادامه دهند، هم چيزي است كه سازمانها نميتوانند بدون آن موفق شوند.> اما به راستي منظور از BI چيست و اين موضوع چه ارتباطي با دنياي برنامهنويسي دارد؟
هوشمندي كسبوكار چيست؟
ساده بگويم: هوشمندي كسبوكار يعني اينكه از وضعيت كسبوكارتان آمار بگيريد و در اولين فرصت اين آمارها را زيرو رو كنيد. نقاط ضعف را شناسايي كنيد، از گذشته عبرت بگيريد و با برجستهكردن نقاط قوت، راه كسبوكار خود را به سوي كاميابي بگشاييد. بنابراين BI به جديدترين فرمول بهرهوري تبديل شده است. فرق نميكند كه شما ميخواهيد يك بنگاه كوچك، يك سازمان غيرانتفاعي، يك شركت بزرگ يا برنامهاي در مقياس ملي را مديريت كنيد. در هر صورت، راهكار BI براي افزايش بهرهوري فعاليت شما پا به عرصه گذاشته است و آيتي با يك دوجين ابزار فوقالعاده كارامد و شگفتانگيز ميتواند به شما در اين زمينه كمك كند.
به همين دليل مدتي است كه نرمافزارهاي قدرتمند مديريت بانكهاي اطلاعاتي مانند SQL Server ،ORACLE يا سيستمهاي مخصوص جمعآوري اطلاعات و تهيه گزارشهاي آماري مانند SAS ،Crystal Reports و SPSS با تجزيه و تحليلهاي متكي بر تكنيكهاي يا Data Mining به سوي تركيب هرچه بيشتر اطلاعات آماري روي آوردهاند و همين تحول موج جديد گرايش به هوشمندي كسبوكار را شتاب بخشيده است.
بازاري رو به رشد
گزارش IDC حاكي از آن است كه بازار نرمافزارها و راهكارهاي مرتبط با هوشمندي كسبوكار در پايان سال 2005 با بيش از يازده درصد رشد نسبت به سال قبل به 5.7 ميليارد دلار رسيده است. بخش زيادي از اين رشد ناشي از افزايش گرايش عمومي به سيستمهاي گزارشگيري و ابزارهاي Query (استخراج يك يا چند ركورد معين از بانك اطلاعاتي كه داراي يك ويژگي مشترك هستند) مربوط ميشود و مابقي حاصل رونق سيستمهاي دادهكاوي و تجزيه و تحليل پيشرفته آمار و تخمين وضعيت آتي تحولات است.
گزارش مذكور نشان ميدهد كه در همين فاصله آن دسته از نرمافزارهاي BI كه مبتني بر بانكهاي اطلاعاتي متداول مانند SQL Server يا اوراكل بودهاند، به تنهايي نزديك به بيست درصد – يعني تقريباً دو برابر ميانگين رشد كل بازار – رشد داشتهاند. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه يكي از دلايل مهم اين رشد شدي، گرايش صنعت نرمافزار و برنامهنويسان بانكهاي اطلاعاتي به سمت استفاده از راهكار BI بوده است.
نكته ديگري كه در اين گزارش ديده ميشود، سهم سيستمعاملهاي مختلف در بازار نرمافزارهاي BI است. بنابر اين تحقيق، ويندوز، يونيكس و سيستمهاي مين فريم به ترتيب 54.5، 20.6 و 12.1 درصد از بازار را از آن خود كردهاند.
جالبترين قسمت اين گزارش مربوط به سهم هريك از شركتهاي پيشگام در اين عرصه است. شركت Business Objects، سازندهِ نرمافزار مشهور Crystal Reports، با نزديك به هشتصد ميليون دلار فروش، حدود چهارده درصد بازار را در اختيار دارد و مهمترين و اصليترين سازنده نرمافزارهاي BI در كل دنيا محسوب ميشود.
شركتهاي SAS و Cognos نيز با سهمي حدود ده درصد از بازار، به ترتيب در رتبههاي دوم و سوم قرار گرفتهاند و شركت مايكروسافت با بيش از 350 ميليون دلار فروش و 6.2 درصد بازار، رديف چهارم را به خود اختصاص داده است.
از ميان ديگر نامهاي آشنا در عرصه نرمافزار، اوراكل با 4.3 درصد، SAP با 3.2 و SPSS با 3.1 درصد در مكانهاي ششم، هشتم و نهم جاي گرفتهاند. البته آيبيام در ميان دهتاي اول نيست، ولي با حدود 140 ميليون دلار فروش، در رديف يازدهم ديده ميشود. فهرست كامل بيست شركت برتر در اين صنعت را در نسخه آنلاين اين يادداشت ميتوانيد ببينيد.
سه شركت اول به طور تخصصي در حوزه BI كار ميكنند، ولي شركتهايي مانند مايكروسافت و اوراكل، جزء بازيگراني هستند كه راهكارهاي خود را حول و حوش سيستمهاي بانكهاي اطلاعاتي توسعه دادهاند و حدود پنج سال است كه به اين عرصه وارد شدهاند. در اين ميان SPSS كه محصولاتش در محافل دانشگاهي و آكادميك طرفداران زيادي دارد، در زمينه آمارگيري و تجزيه و تحليل پيشرفته دادهها، شهرت زيادي دارد. در واقع شركت SPSS در اين حوزه تخصصي از بازار، پس از Business Objects دوم است.
پتانسيلهاي دنياي برنامهنويسي
به اين ترتيب مشخص ميشود كه اولاً اين بازار به شدت درحال گسترش است و قابليتهاي رهكار BI به گونهاي است كه به كار هر نوع كسبوكاري ميآيد. مثلاً از اين راهكار ميتوان براي بررسي چرايي و چگونگي صفحات پربيننده يك سايت وب، استخراج گزارشهاي مالي از فراز و نشيب شركت يا سازمان، ميزان استقبال مردم از يك برنامه ملي، نظرسنجي و افكارسنجي پيرامون يك موضوع خاص، تغييرات رشد جمعيت و گرايشهاي آتي آن، برنامهريزي براي آينده صنعت كشاورزي با توجه به تغييرات آب و هوا، تغييرات ميزان فروش يك محصول در بازار كامپيوتر، و پيشبيني وضعيت احتمالي بازار در هفتههاي آينده استفاده كرد.
ثانياً، بخش قابل توجهي از رشد اين بازار ناشي از استقبال برنامهنويسان بانكهاي اطلاعاتي از توسعه قابليتهاي آمارگيري و تجزيه و تحليل دادهها در سيستمهاي مديريت بانكهاي اطلاعاتي همچون اوراكل و SQL Server است.
دليل اين استقبال را ميتوان در اين واقعيت جُست كه استفاده از راهكارهاي پيچيده و سيستمهاي نرمافزاري گرانقيمت و اختصاصي اين بازار، براي همه ممكن نيست و شركتها و كسبوكارهاي كوچك و متوسط ترجيح ميدهند به جاي سروكله زدن با اين پيچيدگيها و هزينهها، به شركتهاي نرمافزاري محلي يا برنامهنويسان منفرد مراجعه كنند تا برايشان يك سيستم تجزيه و تحليل سادهتر و كمهزينهتر بنويسند كه متناسب با ساختار كسبوكارشان اشد. بديهي است كه اگر آنان سرمايهگذاري در اين زمينه را قابل برگشت تشخيص دهند، پس از مدتي به استفاده از نرمافزارهاي استاندارد بازار روي خواهند آورد. به هرحال، اين بازار هم براي مصرفكننده جذاب است و هم براي برنامهنويسان و شركتهاي نرمافزاري. پس تا دير نشده است به جرگه فعالان دنياي تجزيه و تحليل اطلاعات بپيونديم