تکنولوژی

گفت و گو با دکتر يحيى تابش:الگوى بم و زاهدان

ایران و جامعه اطلاعاتی – دكتر يحيى تابش عضو هيات علمى دانشگاه صنعتى شريف و رئيس مركز محاسبات اين دانشگاه است. ى كه از طرف نهادهاى مدنى به همراه تيم اعزامى ايران در اجلاس چهانى سران درباره جامعه اطلاعاتى (ژنو-2003) حضور داشت تاكيد خاصى بر نقش اين نهادها در جامعه اطلاعاتى دارد. با ايشان مختصرى در همين رابطه و نيز دو تجربه موفق در بم و زاهدان كه نقش نهادهاى غير دولتى را در توسعه فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات نشان مى‌دهد گفتگو كرده‌ايم.

آقاى دکتر قبل از هر چيز از بم بگوييد و كارهايى كه گروه شما در آنجا انجام داده است؟
بعد از واقعه دلخراش زلزله در بم، ما به‌همراه ديگر دوستان بنياد دانش و هنر به مطالعاتى پرداختيم كه آيا مى‌توان از طريق فناورى‌هاى اطلاعات و ارتباطات به توانمندسازى و ايجاد فضاى آرامش به بازماندگان زلزله بپردازيم يا نه. به اين منظور يك مطالعه تطبيقى انجام داديم و طى آن متوجه شديم كه از ميان بازماندگان بم، حدود 8 تا 10 هزار نفر دانش آموز هستند. با تخريب صد در صدى مدارس، آموزش و پرورش سعى داشت آنها را در مجتمع‌هاى آموزشى جمع كند، ولى بچه‌ها روحيه كلاس رفتن نداشتند. فكر كرديم به كمك فناورى‌هاى اطلاعات و ارتباطات كارى انجام دهيم و با طرحى كه تهيه شد، يك اتاقك پيش ساخته در ابعاد 12 در 3 متر همراه با 15 دستگاه رايانه و برنامه‌هاى آموزشى و تفريحى (چند رسانه‌اى) تدارك ديديم كه به شدت مورد استقبال قرار گرفت. از اواسط فروردين ماه كه كار شروع شد تا كنون روزانه 10 ساعت كلاس بطور مرتب برگزار مى‌شود و دانش آموزان آموزش مى‌بينند. اين روش كه فضاى متفاوتى نسبت به كلاسهاى سنتى دارد در انتقال دانش و ترميم روحيه بچه‌ها بسيار موثر بوده است.

در كنار اين كار از طريق شبكه مدرسه‌هاى network معلمان ايرانى، ژاپنى و كانادايى اعلام همدردى و آمادگى براى كمك كردند. نتيجتا در كنار همين اتاقك پيش ساخته، يك اتاق ديگر نصب شد كه در آن ايستگاه نقاشى راه‌اندازى شد و بچه‌هاى كوچكتر در آنجا همراه با يك مربى آموزش ديده، نقاشى مى‌كنند. در واقع با هنر و نقاشى بازپرورى مى‌شوند.
اين نقاشى‌ها از طريق اينترنت براى مدارس خارج از كشور فرستاده شده كه اعلام همبستگى و همدردى آنها را بهمراه داشته و اين خود به بچه‌ها آرامش مى‌دهد.
ارزيابى ما اين است كه برنامه بسيار موفقيت‌آميز بوده است. NGOهاى بين‌المللى ديگرى هم كه آنجا هستند همين نظر را داشته‌اند و خيلى از گروهها داوطلب توسعه اين طرح و حمايت از آن شده‌اند. در حال حاضر هم يك طرحى تهيه شده تا اين فضاى پيش ساخته به فضاى دائمى تبديل شود و اميدواريم به كمك افراد نيكوكار اين برنامه ادامه يابد و با ساخت يك سوله به محل دائمى تبديل شود.

تاكنون چه تعداد دانش‌آموز از اين طريق آموزش ديده‌اند؟
هنوز برآورد دقيقى صورت نگرته است ولى تعدادشان خيلى زياد است.

بسيار سپاسگزارم. بعد از پرداختن به بم مى خواهيم بدانيم به نظر شما جامعه اطلاعاتى چه ويژگيها و شاخص هايى دارد؟
در اين مورد تعريف استانداردى نداريم و افراد از ديدگاههاى مختلف، تعابير گوناگونى دارند. دريك تعريف كه از نظر من تا حدود زيادى قابل توجه مى‌باشد اين است كه در جامعه اطلاعاتى از ابزارهاى فناورى اطلاعات بعنوان كاتاليست براى پيشبرد هدفهاى فرهنگى و اقتصادى بخوبى استفاده مى‌شود و اين ابزارها با كليه شئونات جامعه بخوبى ممزوج مى‌شود.
در جامعه اطلاعاتى ابزارهاى فناورى اطلاعات هدف نيستند بلكه كمك مى‌كنند تا يكسرى فرايندها با دقت و سرعت به انجام برسند.

شاخص‌هاى سنجش پيشرفت حركت يك جامعه به سمت اطلاعاتى شدن بيشتر فناورانه هستند يا مضمونى و محتوايى؟
بدون ترديد در اين روزها همه به محتوا اهميت بيشترى مى‌دهند و معتقدند ابزارها از اهميت كمترى برخوردارند. اما مهم اين است كه چگونه از تركيب اين دو (ابزار و محتوا) بهره برد. چگونگى استفاده از آنها در فرايندهاى مختلف علمى، صنعتى، اقتصادى و فرهنگى مهم است.

بين رايانه‌اى شدن امور و اطلاعاتى شدن يك جامعه رابطه‌اى وجود دارد؟
اين درست است كه رايانه‌اى كردن كارها مهم است ولى مثلا در شهردارى كه همه چيز را كامپيورى كرده‌اند همان بلديه را در كامپيوتر قرار داده‌اند! اگر صرفا سخت افزار باشد مشكلى حل نمى‌شود. مهم اين است كه ظرفيت شبكه چگونه مى‌تواند فرايندها را بازسازى كند و از ظرفيت ارتباط رايانه‌اى استفاده شود.

با توجه به تاكيدى كه شما همواره در مورد نقش نهادهاى مدنى در راه جامعه اطلاعاتى داريد، انجمنها و نهادهاى غير دولتى در جامعه ما چقدر ظرفيت و توانايى ورود به اين عرصه را دارند؟
قبل از پاسخ به اين سئوال لازم است اشاره كنم كه تا جايى كه من مى‌دانم اين مقوله و بحث جامعه مدنى و نهادهاى مدنى كه اخيرا وارد ادبيات اجتماعى ما شده است، دستاورد آقاى خاتمى است و ايان بود كه مفهوم جامعه مدنى را بسط و گسترش دادند. به نظرم عموميت اين موضوع از بزرگترين دستاوردهاى انديشه‌هاى آقاى خاتمى است.اما در مورد سئوال شما فكر مى‌كنم كه شايد هنوز نهادهاى مدنى ما توسعه يافته نباشند ولى در همين حد هم فعاليتشان آغاز شده اگرچه نياز به گسترش و حمايت دارند. البته برخى مراكز و انجمنها مثل صندوقهاى قرض‌الحسنه، انجمنهاى علمى، هياتهاى مذهبى، گروههاى داخل مساجد و … قبلا وجود داشته‌اند و جزء نهادهاى مدنى هستند ولى شكل مدرن اينها در 7، 8سال اخير رشد خوبى داشته‌اند.گروههاى غير دولتى ما نياز به توانمندسازى و گسترش دارند. در كشور سوئد هر نفر به طور موسط عضو شش NGO است.

با توجه به اينكه اولا نهادهاى مدنى ما گستردگى و عموميت زيادى ندارند، ثانيا افراد عمدتا از طبقه خاصى در آنها عضويت دارند، چطور مى‌شود به نقش اين گروهها در هدايت كل جامعه به سوى اطلاعاتى شدن اميد داشت؟
من يك مثالى مى‌زنم كه در آن شايد به سوال شما پاسخ داده شود. بر اساس تجربه‌اى كه ما پيدا كرده‌ايم يك نهاد غير دولتى مى‌تواند كارهاى بزرگى انجام دهد. گروهى كه ما تشكيل داده‌ايم به نام شبكه مدرسه (SCHOOL NET) در بنياد دانش و هنر كه در واقع يك نهاد غير دولتى است توانسته در مقايسه با آموزش و پرورش فعاليت‌هاى قابل توجهى داشته باشد.

البته من باى همه آنها (در آموزش و پرورش) احترام زيادى قايل هستم و همگى از دوستان ما هستند، ولى چون كل مجموعه روى يك ساختار هرمى خيلى سنگين حركت مى‌كند، با اينكه ميلياردها تومان اعتبار داشتند، به سختى توانستند حركت‌هاى اوليه را انجام دهند. مقصود اين است كه در مقابل، نهادهاى مدنى خيلى سريع و قابل انعطاف هستند و بخوبى مى‌توانند كنار هم قرار بگيرند. به نظرم استفاده از انجمن‌هاى علمى و آموزشى معلمان و كلوپ‌هاى دانش‌آموزى بهترين فرصت‌ها براى حركت به سمت جامعه اطلاعاتى است.بين معلمان و دانش‌آموزان مى‌توان انواع و اقسام انجمن‌هاى مرتبط با IT را شكل داد. دولت هم مى‌تواند بجاى اختصاص بودجه‌هاى كلان به ساختار هرمى، به اين انجمنها كمك كند تا سريع‌تر حركت كنند.

فكر مى‌كنيد براى حضور موفق‌تر نهادهاى مدنى در اجلاس تونس تمهيداتى انديشيده شده است؟
ما تا كنون آنقدر گرفتار بوده‌ايم كه هنوز نتوانسته‌ايم با ديگر انجمن‌ها ارتباط داشته باشيم. اما با برنامه قبلى سازمان ملل ( information for development) كه دوره قبل هم به‌واسطه آن در اجلاس حضور داشتيم ارتباط داريم. به كمك همين برنامه پروژه‌اى داريم در زاهدان كه به توسعه IT در مناطق محروم، كارآفرينى و فقرزدايى اختصاص دارد.دستاوردهاى اين برنامه را كه بسيار ارزشمند است در اجلاس تونس مطرح خواهيم كرد.

لطفا در باره برنامه‌هاى مربوط به زاهدان بيشتر توضيح دهيد.
در بنياد دانش و هنر، يكى از برنامه‌هاى ما ايجاد شبکه مدرسه(School net) بود و از طريق آن کوشيديم كامپيوتر، آموزش ICT و كلا پژوهش به مدارس راه پيدا کنند. در زاهدان پروژه ديگرى تعريف كرديم به‌نام مركز فناورى اطلاعات (IT CENTER) كه کارهاى اجرايى آن به كمك استاندارى، شوراى شهر و شهردارى انجام شد. اين مراكز فضايى تهيه كردند و ما هم از طريق كمك‌هاى مردمى تجهيزات كامپيوترى و برنامه آموزش را به آنجا برديم كه هدف اصلى‌اش كارآفرينى بود. در واقع در شبكه مدرسه مى‌خواستيم بچه‌ها را با استفاده از تكنولوژى‌هاى جديد توانمند كنيم تا خودشان در آينده به كار يا تحصيل بپردازند.

قدم‌هاى برداشته شده، تاكنون خيلى موفقيت‌آميز بوده است. اين مركز تبديل به قطب آموزشى استان سيستان و بلوچستان شده و با دوره‌هاى آموزشى كه برگزار مى‌كند هزينه‌هاى خودش را تامين مى‌كند.

در آغاز کار بچه‌هاى دانشگاه تهران و صنعتى شريف، آخر هفته به آنجا مى‌رفتند و تدريس مى‌كردند. بعد از پنج، شش ماه خود نيروهاى محلى بلوچ مسلط شدند و الان خودشان به آموزش windows، word و … مى‌پردازند. بعد از تهران نيرو فرستاديم كه آموزشهاى پيشرفته مثل
java و … را ارائه كنند. الان دنبال اين هستيم از كسانى كه آموزش‌هاى پيشرفته ديده‌اند، يك گروه كارآفرين انتخاب كنيم و از تهران برايشان كار فرستاده شود. يك واحد رشد تشكيل داده‌ايم كه در آن چند نفرى تحت نظر بچه‌هاى تهران كارآموزى مى‌كنند و اميدواريم بعد از مدتى خودشان بتوانند يك شركت تاسيس كنند و عده بيشترى را آموزش دهند.
كار ديگر ما در زاهدان افتتاح فروشگاه الكترونيكى از صنايع دستى زنان بلوچ است.

تاريخ اجراى اين برنامه‌ها به چه زمانى بر مى گردد؟
از دهه فجر 1380 كار شبكه مدرسه آغاز شد.

وضعيت اين شبكه در كل كشور و زاهدان چگونه است؟
هرجا كه فرد نيكوكارى كمك كرد ما اين طرح را اجرا كرديم. الان در كشور حدود 150 مدسه تحت پوشش برنامه شبكه مدرسه هستند كه در حاشيه تهران حدود 30 مدرسه (از ورامين تا اسلامشهر) را در بر مى‌گيرد. در زاهدان مركز فناورى اطلاعات، تعدادى مدرسه را زير پوشش دارد. با كمك‌هاى محلى و مساعدت استاندارى چند IT center ديگر در شهرهاى اين استان راه‌اندازى شده است.

فكر مى‌كنيد اين تجربه شما قابل تعميم در كل كشور و ديگر مناطق محروم باشد؟ مثلا در سطحى وسيع به كمك IT بتوان باعث رشد مناطق محروم شد؟
اين موضوع احتياج به كار مطالعاتى دقيقى دارد.الگويى كه ما به‌صورت محدود بكار برديم بسيار موفق بوده است. ولى براى تعميم آن بايد تمام جوانب را
در نظر گرفت.

آقاى دکتر لطفا قبل از هر چيز از بم بگوييد و كارهايى كه گروه شما در آنجا انجام داده است؟

بعد از واقعه دلخراش زلزله در بم، ما به‌همراه ديگر دوستان بنياد دانش و هنر به مطالعاتى پرداختيم كه آيا مى‌توان از طريق فناورى‌هاى اطلاعات و ارتباطات به توانمندسازى و ايجاد فضاى آرامش به بازماندگان زلزله بپردازيم يا نه. به اين منظور يك مطالعه تطبيقى انجام داديم و طى آن متوجه شديم كه از ميان بازماندگان بم، حدود 8 تا 10 هزار نفر دانش آموز هستند. با تخريب صد در صدى مدارس، آموزش و پرورش سعى داشت آنها را در مجتمع‌هاى آموزشى جمع كند، ولى بچه‌ها روحيه كلاس رفتن نداشتند. فكر كرديم ه كمك فناورى‌هاى اطلاعات و ارتباطات كارى انجام دهيم و با طرحى كه تهيه شد، يك اتاقك پيش ساخته در ابعاد 12 در 3 متر همراه با 15 دستگاه رايانه و برنامه‌هاى آموزشى و تفريحى (چند رسانه‌اى) تدارك ديديم كه به شدت مورد استقبال قرار گرفت. از اواسط فروردين ماه كه كار شروع شد تا كنون روزانه 10 ساعت كلاس بطور مرتب برگزار مى‌شود و دانش آموزان آموزش مى‌بينند. اين روش كه فضاى متفاوتى نسبت به كلاسهاى سنتى دارد در انتقال دانش و ترميم روحيه بچه‌ها بسيار موثر بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا