تکنولوژی

بخش خصوصي فقط ادعا مي‌كند

نام نویسنده: سونيتا سراب پور

زیرساخت از آن ترکیب‌هایی است که معمولا در بحث‌های توسعه از آن زیاد یاد می‌شود. در ایران بحث ضعف زیرساخت و فرهنگ‌سازی از جمله کلماتی هستند که از فرط تکرار دیگر به حد دلزدگی رسیده‌اند. با این حال تکرار بی‌شمار این ضعف به فقدان آن کمکی نکرده است.
شرکت ارتباطات زیرساخت که از سال 1378 از شرکت طرح و توسعه تلفن همراه به این نام تغییر نام و وظایف داده، امروزه وظیفه زیرساخت‌های اصلی اینترنتی و مخابراتی در کشور را بر عهده دارد. درباره چالش‌های این بخش گفت‌وگویی را با محمدباقر ظهوری‌فر مدیرعامل این شرکت انجام داده‌ایم که می‌خوانید:
اولين سوال را بهتر است با معرفي وظيفه اصلي شركت ارتباطات زيرساخت كشور شروع كنيم و اين كه محدوده فعاليت اين شركت مربوط به چه حوزه‌هايي مي‌شود؟
طبق اساسنامه‌اي كه اخيرا تصويب و به تاييد شوراي نگهبان و هيات دولت هم رسيده است، محدوده كاري شركت زيرساخت به توسعه، مديريت، نگهداري و بهره‌برداري از شبكه مخابراتي شامل مراكز بين شهري، مراكز بين‌المللي، ايستگاه‌هاي ماهواره‌اي زميني، ديتا و سرويس‌هاي مربوط به آن‌ها برمي‌گردد، در واقع ما در اين حوزه‌هاي اصلي فعاليت و سرويس‌هاي مربوط به آن را نيز ارائه مي‌كنيم.
به نظر شما سرويس‌هاي مربوط به موارد گفته شده را نبايد بخش خصوصي ارائه كند؟
خير، اينها سرويس‌ها و فعاليت‌هايي است كه تعريف شده و بايد به صورت حاكميتي باقي بماند؛ چرا كه مربوط به شبكه اصلي كشور هستند، شبكه‌اي كه كليه شبكه‌هاي اپراتورها و شبكه‌هاي بخش خصوصي روي آن قرار دارند. بخ خصوصي تنها مي‌تواند در مسير شبكه‌هاي داخلي استاني فعاليت داشته باشند.
شبكه زيرساخت داخلي در حال حاضر در چه وضعيتي به سر مي‌برد؟
از نظر خودمان و با توجه به اندازه‌گيري و شاخص‌هايي كه داريم شبكه ما در حالت مطلوب نيست بلكه در حالت خوب و خيلي خوب به سر مي‌برد. يعني مشكلاتي از نظر امكاناتي و كيفي نداريم.
متاسفانه چون شبكه‌هاي ارتباطي با هم ادغام هستند هر وقت مشكلي پيش مي‌آيد مشترك متوجه نمي‌شود اين مشكل دقيقا مربوط به كدام بخش از شبكه است، اما در كل ما مشكلاتي كه تا حدودي مربوط به شبكه زيرساخت كشوري مي‌شود را حل مي‌كنيم و در حال حاضر مشكلي از نظر كيفي نداريم اما از نظر كمي هم ظرفيت و امكاناتمان طوري است كه بيش از 30 تا 40 درصد ظرفيت‌ها خالي و بدون مشتري باقي مانده است.
شما از توسعه شبكه زيرساخت صحبت مي‌كنيد و اين كه شبكه داخل هيچ مشكلي ندارد، پس دليل اين قطع و وصل‌هاي مداوم اينترنت چيست؟ به نظر شما اين مشكلات به عدم توسعه شبكه زير ساخت برنمي‌گردد؟
ببينيد قطع و وصل اينترنت به چندين عامل بستگي دارد. اولين عامل مي‌تواند به ارائه خدمات از طرف شركت‌هاي خصوصي و مشكلات ارائه سرويس از سوي آن‌ها برگردد. دومين عامل مي‌تواند به مشكلات در تجهيزات و سوئيچ‌هاي به كار گرفته شده در شبكه زيرساخت داخلي مرتبط باشد و سومين عامل هم مي‌تواند ناشي از اختلالات موجود در شبكه ارتباطات بين‌المللي باشد كه رفع اين مشكل از حيطه‌كاري ما خارج است. در واقع مسائل فيزيكي اين چنيني در هر شبكه‌اي وجود دارد و مي‌تواند روي كيفيت كار اثر بگذارد.
شما عنوان مي‌كنيد كه شبكه زيرساخت داخلي توسعه لازم را دارد، حال با توجه به اين كه در آينده بر تعداد مشتركان اينترنتي افزوده مي‌شود، با اين شرايط باز هم شبكه زيرساخت امكان پاسخگويي به مشتركان را دارد؟
توسعه‌اي كه در حال حاضر در شبكه وجود دارد نه تنها جوابگوي مشتركان حال حاضر است، بلكه در آينده نيز مشكلي از جهت تامين پهناي باند نخواهيم داشت؛ چرا ه همان طور كه عنوان كردم در حال حاضر 40 الي 50 درصد از امكانات شبكه بدون استفاده مانده است كه طي مناقصاتي كه برگزار كرده‌ايم، اين قسمت‌ها نيز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
در كل شما مشكلات قطع و وصل شبكه را بيشتر مربوط به مشكلات داخلي مي‌دانيد يا برون مرزي؟
مشكلات بين‌الملل پنجاه، پنجاه است در واقع بايد نمونه بياوريم تا مشخص شود كه مشكل از خارج بوده يا داخل كشور. ولي در هر صورت در كشور ما ناهماهنگي پيمانكاران و مجريان يعني افرادي كه در مسيرهاي بين شهري و راه‌هاي دور كار مي‌كنند باعث به وجود آمدن مشكلات و قطع ارتباطات داخلي مي‌شود.
براي خيلي از كاربرها جالب است بدانند كه مسيرهاي فيبرنوري كشور از چه قسمت‌هايي مي‌گذرد تا به دست مصرف‌كننده برسد و اينكه چند درصد از پهناي باند كشور از طريق ماهواره و چند درصد آن از طريق فيبر تامين مي‌شود؟
تقريبا بايد بگويم بيش از 99درصد از پهناي باند ما از طريق شبكه فيبر نوري تامين مي‌شود و اين امر به اين خاطر است كه هزينه ارتباطات اينترنتي از طريق ماهواره بسيار بالا و سنگين است كه نه مشتري قادر به پرداخت كردن اين هزينه است نه شركت‌ها. در چنين شرايطي خود به خود وقتي ما متقاضي نداشته باشيم به سمت تامين پهناي باند از طريق فيبر مي‌رويم، اما در مورد مسير ارتباطي كشور بيشتر ارتباطات فيبرمان از سمت خليج‌فارس تامين مي‌شود. در كل نزديك به 65درصد از سمت خليج‌فارس و 35درصد نيز از سمت شمال يعني تركيه و آذربايجان فراهم مي‌شود.
در حال حاضر در زمينه ارتباطات بين‌المللي ضعف قابل‌توجهي ديده مي‌شود، به همين دليل شركت‌هاي بخش خصوصي معتقدند كه اگر خريد و فروش پهناي باند به عهده آنها باشد قيمت‌ها كاهش پيدا كرده و قطعي اينترنت نيز كمتر خواهد شد، شما اين ادعا را قبول داريد؟
مثلا آنها چه كار مي‌‌توانند انجام دهند. اولا كه قانوني وجود دارد كه ما اجازه دخالت در آن را نداريم و اين نظام است كه روي آن تصميم‌گيري مي‌كند. بعضي از خدمات و سرويس‌ها وجود دارند كه بايد در اختيار حاكميت بمانند ما مي‌توانيم تنها نظارت، كنترل و مديريت داشته باشيم و بخشي را نيز به بخش خصوصي بسپاريم، اما اينكه كل كار را به بخش خصوصي محول كنيم، به خاطر برخي محدوديت‌هاي قانوني امكان‌پذير نيست.
يعني قانون اجازه خريد و فروش پهناي باند را به بخش خصوصي نمي‌دهد؟
دقيقا، آنها مي‌توانند به عنوان پيمانكار براي ما كار كنند. درست مانند كاري كه ما در رابطه با VOIP انجام داديم. اما به صورت آزاد امكان اين را ندارند كه وارد اين بخش شوند و تنها خودشان دست به فعاليت بزنند، ما مانع آنها نيستيم قانون تعريف شده در كشور مانع آنها است.
چرا نبايد قانون اين اجازه را بدهد، چرا كه آنها معتقدند اگر خريد و فروش پهناي باند به آنها سپرده شود وضعيت به مراتب بهتر از حال حاضر خواهد شد؟
اين تنها يك ادعا است. ادعا تا عمل فاصله زيادي دارد.
حتما شرايطي دارند كه چنين ادعايي را مطرح مي‌كنند.
من به شما اطمينان مي‌دهم كه آنها هيچ شرايطي ندارند، چرا كه طي جلساتي كه با آنها داشتيم آنها شرايط خود را مطرح كردند كه هيچ جنبه‌ عملي ندارد. شرايطي كه آنها از آن دم مي‌زنند اين است كه ما همه چيز را تعطيل كنيم. دوباره آنها يك شبكه ايجاد كنند و ما هم تعهد بدهيم كه امكانات آنها را تامين و فراهم مي‌كنيم. در واقع موارد و طرح‌هايي كه مطرح مي‌كنند اصلا عملياتي نيست.
پس اصل 44 و روند خصوصي‌سازي چه مي‌شود؟
دقيقا اصل 44 اين شرايط را تعريف كرده است. در اين اصل ذكر شد كه شبكه‌هاي مادر بايد به شكل حاكميتي باقي بماند.
تجربه نشان داده پروژه‌ها يا بخش‌هايي از يك كار وقتي به بخش خصوصي سپرده مي‌شود موفقيت كار به مراتب بالاتر مي‌رود، حالا چرا بايد قانون چنين مانعي را پيش پاي بخش‌خصوصي بگذارد؟
مثلا آن‌ها چه كار خاصي انجام داده‌اند، اين شركت‌ها كه عنوان مي‌كنيد موفق بوده‌اند از ابتدا در اختيار بخش خصوصي قرار داشتند و به اين شكل نبوده كه از دولتي به خصوصي تبديل شوند. در ضمن بايد بگويم اين شايط ابدي نيست. در حال حاضر 70درصد شركت‌ مخابرات به بخش خصوصي واگذار شده است حالا بگذاريد ببينيم از اين به بعد بخش خصوصي براي توسعه بخش مخابراتي چه كاري انجام مي‌دهد بعد تصميم بگيريم كه 30درصد را هم به اين بخش واگذار كنيم. اگر نگاه كنيد خواهيد ديد كه كل شركت‌هاي مخابراتي استاني به بخش‌خصوصي رفته‌اند و در واقع آن قسمتي را هم كه نظام تصميم گرفته به شكل دولتي باقي بماند به خاطر مسائل حاكميتي است نه كارشكني در كار بخش خصوصي.
در مورد جلساتي كه با اين بخش گذاشته‌ايد توضيح دهيد؟
در جلساتي كه با بخش خصوصي داشتيم آن‌ها از ما مي‌خواهند كه براي مدتي دست از كار بكشيم و به آن‌ها اجازه فعاليت بدهيم تا كاري كه ادعاي انجام آن را دارند صورت بگيرد كه اين معني ندارد، چراكه كاري را كه آن‌ها مي‌خواهند الان انجام دهند 10 سال پيش ما انجام داده‌ايم.
پس چرا هيچ اتفاقي در زمينه توسعه شبكه و كاهش قطع و وصل‌ها نيفتاده است؟
به خاطر اينكه مشكلاتي كه در اين بخش ديده مي‌شود به خارج از كشور برمي‌گردد و مربوط به داخل كشور نيست و ما هم تمام تلاش خود را براي از ميان برداشتن اين مشكلات انجام داده‌ايم. آنها اين مشكلات را نمي‌بينند، آن وقت ادعا مي‌كنند اين بخش را به آنها بسپاريم.
در چند ماه و چند سال گذشته وزير ارتباطات هميشه صحبت از كم‌فرشي اينترنت از طرف شركت‌هاي ارائه‌دهنده خدمات اينترنتي را مطرح ‌كرده‌اند، شما اين كم‌فروشي را قبول داريد؟
اول بايد ببينيم شما كم‌فروشي را چگونه تعريف مي‌كنيد. برداشتي كه من از صحبت‌هاي وزير داشتم به اين صورت است كه شما يك جنسي را از جايي خريداري مي‌كنيد كه اين جنس مي‌تواند جوابگوي سرويس به 10 نفر باشد. حالا شما وقتي تصميم بگيريد كه اين جنس را كه براي ده‌ نفر در نظر گرفته شده به 15 تا 20 نفر بفروشيد خود به خود از مقدار اوليه جنس به افراد كمتر مي‌رسد. منظور از كم‌فروشي اين است. البته اين مربوط به همه شركت‌ها نمي‌شود و برخي از فعالان اين بخش را دربر مي‌گيرد. مچنين اين كم‌فروشي را هم وزير از خودش مطرح نكرده، چراكه بر اساس ايميل‌هايي كه ما دريافت مي‌كنيم با شكايت كثيري از كاربران رو‌به‌رو مي‌شويم كه سرعتي را كه خواهان آن بودند به آن‌ها تعلق نگرفته است به طور مثال فردي 512 كيلوبيت بر ثانيه اينترنت دريافت كرده است، اما در عمل سرعت اينترنت‌اش به 52 كيلوبيت بر ثانيه هم نمي‌رسد. اين مقدار را كه من به كاربر نمي‌دهم من با شركت سر و كار دارم نه كاربر نهايي. پس آن‌ها هستند كه كم‌فروشي مي‌كنند.
شما شركت‌ها را مسوول كم‌فروشي مي‌دانيد، اما از آن سو نيز همين شركت‌ها اظهار مي‌كنند كه شركت زيرساخت بر اساس آن چيزي كه بايد به ما پهناي باند نمي‌دهد، دليل چنين ادعايي چيست؟
اگر آنها اين مطلب را اظهار مي‌كنند بايد اعتراض را به من برسانند كه تا به حال چنين اتفاقي نيفتاده است. من به اندازه پهناي باندي كه مي‌خرم و به اندازه تقاضاي شركت به او پهناي باند مي‌دهم يعني امكان ندارد كه من به اندازه يك گيگ پهناي باند بخرم و به اندازه نيم آن را به شركتي بفروشم. شركت‌‌هايي كه چنين ادعايي دارند مي‌توانند به ما مراجعه كنند و ما با ابزارهاي اندازه‌گيري كه داريم به آنها نشان مي‌دهيم كه كمتر يا بيشتر از ميزان به آنها ارائه نمي‌كنيم.
اصلا چرا بايد چنين كم‌فروشي به وجود بيايد؟
كم‌فروشي اينرنت از طرف ما كه نيست ولي از طرف آنها هم كه هست (بخش خصوصي) بالاخره آن ميزان اضافه‌اي كه مي‌گيرند سود است و به منابع شركتشان كمك مي‌كند. در ضمن اگر كم‌فروشي از طرف من باشد شركت من از آنجايي كه زيرمجموعه وزارت ارتباطات است ديگر وزير اين كم‌فروشي را در بوق و كرنا مطرح نمي‌كرد، بلكه تنها به من اعتراض مي‌كرد. ما دستگاه نظارتي داريم نمي‌‌توانيم خطا كنيم.
يعني دستگاه‌ نظارتي روي كار بخش‌خصوصي نظارت ندارد؟
چرا، سازمان تنظيم مقررات يكي از ارگان‌هاي نظارتي روي كار بخش‌خصوصي است در واقع سازمان تنظيم هم از اشتباهات آنها باخبر است، ولي از آنجا كه مي‌خواهند اي شركت‌ها پا بگيرند مراعات آنها را مي‌كنند، ولي اين به اين معني نيست كه نظارتي صورت نمي‌گيرد.
با اين توضيحاتي كه داديد از كجا مشخص مي‌شود كه اين كم‌فروشي از سوي شركت‌‌هاي خصوصي است؟
از طريق سيستم‌هايي كه وجود دارد. ما كه كم‌فروشي نمي‌كنيم؛ چرا كه اگر مي‌كرديم شركت‌ها به ما شكايت مي‌كردند همان‌طور كه كاربران در صورت كم‌فروشي به شركت‌ها شكايت مي‌كنند.
سيستم پشتيباني شركت زيرساخت به چه صورتي است، چرا كه به طور مثال حدود يك سال پيش كه يكي از مسيرهاي ارتباطي ما در خارج از كشور بر اثر برخورد لنگر كشتي قطع شد، چيزي در حدود دو الي سه ماه طول كشيد تا اي قطعي برطرف شود. اين طولاني‌بودن زمان ناشي از ضعف سيستم پشتيباني شبكه زيرساخت نيست؟
خب شما انتظار داشتيد شبكه زيرساخت چه كاري انجام دهد، ما از 4 مسير ارتباط داريم 2 مسير در اسكندريه قطع شده بود و يك كابل هم در خليج‌فارس. همچنين اين قطعي مسير ارتباطي در عرض 10 روز حل شد و به ماه هم نكشيد. البته در اين اتفاق 30درصد ارتباط قطع شده بود و 70درصد شبكه كار مي‌كرد در صورتي كه در كشورهاي عربي و آفريقايي كه تنها از اين مسير استفاده مي‌كردند و كابلشان در اين مسير قرار داشت كاملا فلج شده بودند، به عنوان مثال ارتباط مصر كه كاملا قطع شده بود و پروازهاي فرودگاه امارات نيز براي چند هفته‌اي لغو شد در صورتي كه در ايران اين اتفاق نيفتاده ما توانستيم ارتباطمان را از طريق تركيه برقرار كنيم. در مورد سيستم پشتيباني هم بايد بگويم كه اين سيستم به نحو خيلي خوبي كار مي‌كند و مسيرهاي ارتباطي فيبر نوري كشور از چند مسير و كمپاني مختلف خارجي تامين مي‌شود كه اگر براي يكي مشكلي به وجود آمد، مسير ديگر خدمات‌دهي را تامين مي‌كند. در داخل كشور هم وضعيت به همين صورت است. در داخل كشور در هر مسير دو نقطه و بيشتر در نظر گرفته شده كه اگر مسير يك قطع شد مسير دو جوابگو باشد.
در مورد پروژه فالكون و اتصال ما به شبكه بين‌‌المللي توضيح دهيد و اين كه اين اتصال در كاهش مشكلات اين حوزه موثر است يا خير؟
روي سرعت اينترنت كه تاثيري نخواهد داشت؛ چرا كه سرعت بستگي به ظرفيتي دارد كه عمده استفاده كنندگان از آن مي‌كنند. اما اجرا و بهره‌برداري از پروژه فالكون باعث مي‌شود كه ما به يك پروژه بين‌المللي به شكل مستقيم اتصال پيدا كنيم و هر امكاناتي كه بخواهيم از طريق دو نقطه لندينگ پونيتي كه در بندرعباس و چابهار وجود دارد، فراهم شود. اين شبكه به صورت يكپارچه است و در منطقه 17 كشور روي اين پروژه سرمايه‌گذاري و از آن استفاده مي‌كنند كه انتها ابتداي اين شبكه به شبكه جهاني «فلگ» متصل است. با اين اتصال ديگر ما مشكلي از نظر ارتباطات بين‌المللي نخواهيم داشت.
ممكن است در مورد مزاياي اتصال به شبكه فلگ بيشتر توضيح دهيد؟
يكي از مزاياي آن اين است كه امكان فراهم كردن ظرفيت بيشتر وجود دارد و محدوديت‌ها كاملا برطرف مي‌شود. از مزاياي اصلي اين اتصال ترانزيت و تغذيه كشورهاي همسايه است. جالب است بدانيد كه شركت‌هاي داخلي كه مدام از خدمات ما گله مي‌كنند و از آن ارضي نيستند، ولي در عوض كشورهاي همسايه براي گرفتن خدمات از ما در صف ايستاد‌ه‌اند از جمله اين كشورها هم مي‌توانيم به روسيه، آذربايجان، تركيه و همچنين افغانستان و عراق كه اصولا IP آنها از طريق ما تامين مي‌شود، اشاره كنم. از ديگر مزاياي اين اتصال كاش قيمت‌ها است. هر چند كه در حال حاضر هم ما براي سومين بار در طول اين چند سال به ترتيب 50، 30، 20درصد كاهش قيمت در فروش پهناي باند به شركت‌ها داشته‌ايم.
ولي اين كاهش قيمت را اصلا كاربران نهايي حس نمي‌كنند؟
درست است چون‌ ما به شركت‌ها اين كاهش را مي‌دهيم و آنها بايد در مرحله بعد با كاهش، خدمات را به كاربر ارائه كنند. شايد كاهش مي‌دهند، اما نه به اندازه شركت ارتباطات زير ساخت. همچنين تا زماني كه تعامل بين ما و بخش خصوصي افزايش پيدا نكند باز هم كاربر متوجه اين كاهش قيمت نمي‌شود.
شما چه كاري را براي اين افزايش تعامل انجام داده‌ايد؟
يكي از آنها همين كاهش فروش پهناي باند به شركت‌هاي فعال در اين زمينه است، همچنين در حال حاضر ما آمادگي اين را داريم كه به هر كسي به اندازه ظرفيتي كه مي‌خواهد پهناي باند ارائه كنيم، اما آنها مي‌خواهند كه خود وارد اين حوزه شوند و به تنهايي دست به تامين پهناي باند بزنند، حتي آنها ادعا كردند كه مي‌توانيم پهناي باند را با قيمت 6هزار دلار وارد كشور كنند، ما نه تنها ادعاي آنها را رد نكرديم، بلكه فراخوان هم داديم و اظهار كرديم كه ما اين پهناي باند را اگر آنها تا لب مرز با قيمت 10هزار دلار بياورند از آنها مي‌خريم، اما تا الان كه هيچ پيشنهادي دريافت نكرديم. چراكه خريد پهناي باند با چنين قيمتي امكان ندارد. اين 6هزار دلار قيمت پهناي باند از جايي است كه خريداري مي‌شود، حال اين 6هزار دلار تا از مسيرهاي ديگر و كشورهاي ديگر بگذرد، چند برابر مي‌شود. با اين شرايط باز هم ما به آنها تخفيف مي‌دهيم.
آنها اظهار مي‌كنند كه وقتي زيرساخت مي‌تواند در عرض يك مدت كوتاه 50 درصد قيمت‌ها را كاهش بدهد پس پهناي باند را با قيمت اصلي به شركت‌ها نمي‌فروشد؟
اين كاهش را من نمي‌دهم دولت است كه چنين كاهشي را به شركت‌ها مي‌دهد، در واقع دولت از حق خودش مي‌گذرد كه اين يك نوع سوبسيد هم محسوب مي‌شود. در كل بخش خصوصي ذهنياتي دارد كه در واقعيت امكان عملي شدن آن وجود ندارد.
هر Stm 1 را چقدر مي‌خريد و به چه ميزان به شركت‌ها مي‌فروشيد؟
اينكه چقدر مي‌خريم و چقدر مي‌فروشيم يك مقدار مربوط به مسائل سياسي است معمولا كساني كه تامين‌كننده پهناي باند براي ما هستند يكي از بندهاي قراردادشان اين هست كه قيمت‌ها حالت محرمانه باقي بماند درست نيست ما اين گونه مسائل را بازگو كنيم. اما در كل ما قيمت تمام شده داريم و در پاره‌اي از مواقع به برخي سازمان‌ها و دانشگاه‌ها با تخفيف پهناي باند را ارائه مي‌كنيم.
مساله ديگري كه در اين حوزه مطرح است، موضوع Voip است عده‌اي از شركت‌هايي كه در اين زمينه فعاليت مي‌كنند دخالت زيرساخت در اين حوزه را غيرقانوني عنون مي‌كنند؛ چراكه اظهار مي‌دارند اين يك سرويس نهايي و بايد از طرف بخش خصوصي ارائه شود؟
اينكه غيرقانوني هست يا نيست را مسوولان مربوطه بايد بگويند نه Papها. در كل ارتباط بين‌المللي و كلا ترافيك ارتباطي
در اختيار ما است.
خيلي از شركت‌ها با مزايده كه زير ساخت برگزار كرده روبه‌ ورشكستگي و نابودي رفته‌اند، با اين حال اگر قرار بوده است كه ترافيك ارتباطي در اختيار شركت زيرساخت باشد، چرا بايد از اول اجازه ارائه اين سرويس به Papها داده مي‌شد؟
چرا بايد ورشكست شوند آنها الان هم مي‌توانند با كساني كه در مزايده برنده شده‌اند، همكاري كنند دليل ندارد فقط يك بخش ر اين حوزه كار كند. در ضمن فقط ما مزايده را برپا كرديم؛ چراكه ما شبكه را در اختيار آنها قرار مي‌دهيم.

منبع : دنيای اقتصاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا