شبکه های اجتماعی رسانه اصلی انتخابات
تقریبا بسیاری شبکههای اجتماعی را پیروز انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر این دوره میدانند. نامزدها و هوادارانشان بیشترین و کم خرجترین تبلیغات را در این دوره در شبکههای اجتماعی انجام دادند و بهترین نتایج نیز به گروهی رسید که استراتژی خود را بر تبلیغ در این شبکهها قرار داده بودند. در مقابل گروههایی که با هزینه سنگین تبلیغات فیزیکی در سطح شهر انجام داده بودند توفیقی نیافتند.
هر چند جریان پیروز انتخابات، تمرکز خود را روی شبکههای اجتماعی قرار داده بود اما جریان مقابل هم در این فضا دست خالی نبود. تقریبا همه نامزدهای انتخابات در شبکههایی چون توییتر، اکانت (حساب کاربری) ایجاد کرده بودند و بهطور مداوم مشغول اظهارنظر درباره موضوعات مختلف بودند. فضای تعاملی فوقالعادهای که بستر اینترنت و شبکههای اجتماعی در این دوره از انتخابات ایجاد کرد، تقریبا بینظیر بود، زیرا هر اظهارنظری از سوی نامزدها بلافاصله در سطح وسیعی به اشتراک گذاشته و پاسخهای مختلف به آن داده میشد. چنین سطح از تعاملی در هیچ مدل دیگر تبلیغاتی دیده نشد و با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی در سطح کشور و دسترسی حدود 50 میلیون نفر به این شبکهها عملا بار سنگین و اصلی محتوای انتخابات این دوره بر گردن این شبکهها بود.
بحث انتخابات در فضای شبکههای اجتماعی در هنگام مناظرات تلویزیونی داغ شد. تقریبا موضع همه نامزدها در هنگام مناظره بلافاصله با موجی از واکنشهای مثبت یا منفی از سوی هواداران رقیب مواجه میشد؛ در این میان ستادهای انتخاباتی هم مرتبا در حین مناظرهها مشغول انتشار اسناد علیه یا در دفاع از نامزدها بودند. در دوره مناظرهها شبکههای اجتماعی نقش رسانه پشتیبان را ایفا میکردند اما پس از پایان مناظرهها، این شبکههای اجتماعی بودند که رسانه اصلی انتخابات شدند. مستندهای انتخاباتی نامزدها هرچند مطابق قانون انتخابات به تلویزیون ارائه میشد اما در شبکهها و کانالهای اجتماعی بیشتر دیده شدند. در همین حال این مستندها در شبکههای اجتماعی، دیگر مورد سانسور هم قرار نمیگرفتند. پخش زنده اینترنتی سرآمد تکنولوژیهای این دوره از انتخابات بود و طرفداران و ستادهای انتخاباتی بهخوبی از این امکان در رویدادهای مربوط به خود استفاده کردند.
به لطف افزایش سرعت اینترنت و توسعه نسلهای سوم و چهارم موبایل، حتی شاهد بودیم که رئیسجمهور پخش زنده از طریق شبکههای اجتماعی را به یک سنت تبدیل کرد بهطوریکه بهنظر میرسد حالا رئیسجمهور حتی میتواند فارغ از صداوسیما مستقیما با مردم از طریق شبکههای اجتماعی ارتباط برقرار کند. شکست انحصار صداوسیما در فضاسازی تبلیغاتی در زمینه انتخابات شاید مهمترین تحول رسانهای در این دوره از انتخابات بود. در مجموع، از میان شبکههای اجتماعی دو شبکه تلگرام و اینستاگرام در این انتخابات نقش بسیار کلیدی داشتند و شبکه توییتر به رغم فیلتر بودن مورد استقبال وسیع نامزدها و هوادارانشان قرار گرفت.
محافظت از فضای آزاد اینترنت
قطعا جناح نزدیک به دولت در انتخابات، موفقیت خود را مدیون گسترش شبکههای اجتماعی و آزادی تلگرام و اینستاگرام است اما جناح مقابل هم کم از این شبکهها بهره نبرد. در نهایت در حالی که به قول رئیسجمهور روحانی، شاهد رقابتیترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی بودیم اما از نظر امنیتی هم مشکل قابلتوجهی ایجاد نشد. شاید مهمترین دستاورد اینترنتی انتخابات امسال را بتوان در این موضوع دانست که آزادی شبکههای اجتماعی منجر به هرج و مرج یا مشکلات امنیتی برای کشور نشد. این همان دیدگاهی بود که طی سالهای اخیر بسیاری از این شبکهها را زیر ضرب فیلترینگ قرار دادهبود و همواره دولت سعی میکرد به طرفداران فیلترینگ ثابت کند که آزادی این شبکهها مخل امنیت نیست. دولت هرچند طی چهارسال اخیر دست بالاتر را در کمیته فیلترینگ نداشته و این کمیته، زیرمجموعهای از دستگاه قضایی بوده اما همواره تلاش کرد که با قدرت موجود، اجازه مسدود شدن فضای ارتباطی و شبکههای مورد قبول جامعه را ندهد.
در یک مورد حتی توییت نگارنده در انتقاد به رئیسجمهور بهخاطر مسدود شدن یکی از شبکههای اجتماعی بلافاصله با واکنش توییتری شخص رئیسجمهور مواجه شد و گفت که دولت به رغم فشارها مصمم به حفظ شبکههای اجتماعی و پیام رسان است. روحانی بهدنبال این موضوع شبکه مورد نظر را از فیلتر خارج کرد تا نشان دهد که مسدود کردن شبکههای اجتماعی خط قرمز اوست. این دستاورد دولت تنها به خود دولت برنگشت بلکه نتایج آن باعث تکثر بحثها و عقاید و ایجاد فضای زندهای در جامعه شد. بسیاری از طرفداران جناح مخالف دولت از طریق شبکههای اجتماعی، سازماندهی گستردهای برای صحبت رودررو با مردم در مناطق و میادین مهم شهر داشتند. هرچند در نهایت جریان مورد حمایت آنها در انتخابات شکست خورد اما به ایجاد فضای گفتوگو در جامعه بسیار کمک کردند.
از سوی دیگر مدلهای موفق تبلیغات در شبکههای اجتماعی در این دوره به الگویی برای انتخابات بعدی هم تبدیل شدند که احتمالا موجب صرفه جویی میلیاردی در هزینههای تبلیغات (پوستر، تراکت، بیلبورد و ….) خواهد شد. مدل تبلیغات فیزیکی علاوه بر هزینه به هدر رفته (در تهران تقریبا نامزدهای برنده کمترین تبلیغات فیزیکی را انجام دادند) چهره شهر را هم بسیار مخدوش کرد. در کنار این شبکههای اجتماعی محلی برای ارتباط کمپینهای انتخاباتی با هم بود. ستادهای انتخاباتی از طریق این شبکهها دستورالعملها یا توصیههایی را به طرفداران خود ارائه میکردند. در یک مورد با شلوغ شدن مراکز رایگیری شبکههای اجتماعی به سرعت شعبههای خلوتتر را به مردم معرفی میکردند و در یک مورد دیگر یک نامزد شکست خورده از طرفدارانش خواست هرنوع فیلم یا سندی مبنی بر تخلف در انتخابات دارند از طریق شبکههای اجتماعی ارسال کنند.
طنازی انتخاباتی شبکههای اجتماعی
اگر نگوییم یکی از اصلیترین کارکردهای شبکههای اجتماعی سرگرمی و دیدن طنازیهای مردم است حق مطلب را ادا نکردهایم. در این انتخابات هم محتوای طنزآمیز در فضای انتخابات بسیار تولید وبه اشتراک گذاشته شد. تقریبا از هر حرکت کاندیداها گرفته تا تبلیغات و رفتار طرفداران نامزدها، طنز، جوک، GIF و … ساخته و پخش شد. هرچند میتوان بخش عمده پستهای تولید شده طنزهای انتخاباتی را سطحی ارزیابی کرد اما واقعیت این است که همین محتوای طنز به شاد بودن فضای انتخابات و کاهش تنشها (بهرغم رقابت دو قطبی نزدیک) بسیار کمک کرد. در آخرین روز از فرصت تبلیغات نامزدها شاهد برخورد دو گروه از طرفداران نامزدهای ریاستجمهوری در چهار راه ولیعصر بودم که با تکرار جملات طنزآمیز شبکههای اجتماعی علیه یک خواننده رپ مشهور، فضای شادی را برای دوطرف ایجاد کرده بودند. این فضای شاد محصول آزادی انتخاباتی این دوره و آزادی شبکههای اجتماعی بود.