از کارافرینی تا واقعیت
نام نویسنده: رضا هاشمی *
“رشد تعداد شتابدهنده های کارافرینی و صندوق های سرمایه گذاری خطر پذیر در کنار رویداد های آموزشی و تعداد زیاد علاقمندان به کارافرینی فناورانه موجب رشد همه جانبه اکوسیستم کارافرینی ایران بوده است…. رشد این اکوسیستم در کنار جنبه های مثبت عوارض منفی متفاوتی دارد که ممکن است موجب مواجه با بخش خصوصی فعال در این عرصه شود.”
جمله فوق را از مطلبی با همین عنوان “از کارافرینی تا واقعیت” که تابستان امسال برای صفحه جدید کارافرینی روزنامه فناوران فرستادم نقل میکنم. در آن زمان نه مستند انتقادی شبنامه وجود داشت و نه جامعه کارافرینی ایران در هراس از برخوردهای قهری بود. چند وقتی است که جامعه کارافرینی کشور در تلاطم است و موجهه ای که در حد یک نظریه بود به واقعیت تبدیل شده است. شاید جای آن دارد که در حمایت از جنبه های مثبت آن مطلبی نوشت و به دفاع از دستاوردها پرداخت اما ترجیح میدهم که با توصیحاتی بیشتر مواردی را باز نشر کنم چرا که اکوسیستم (زیست بوم) کارافرینی کشور بیش از هر چیز نیاز به خود اصلاحی و بحث و گفتگوی کارشناسی دارد تا بتواند بقای خود را تضمین کند.
در این یادداشت برخی از این موارد یاداوری می شود.
جنبه سیاسی:
رونق استارتاپ در ایران بدون شک بر بستر اقتصاد اینترنتی و الگو برداری از حرکت استارتاپهای آمریکا و رویای سیلیکون ولی شروع شد در حالیکه کارافرینی اینترنتی در ایران از اوایل ورود اینترنت در ایران وجود داشت. عدم مراقبت از دستاوردها و رویکرد باز به خارج موجب شد تا پروژه نفوذ و تغییر و جنگ نرم با فعالیتهای استارتاپی در ایران گره بخورد و همچنان بر موفقیت یا شکست آن سایه بیاندازد. بخش اصلی عملکرد ضعیف بخش خصوصی در فراهم نکردن شفافیت کافی و ایجاد نکردن فضای انتقاد سازنده است. الان فرصتی است تا از فضای ایجاد شده برای بحثهای کارشناسی و اطلاع رسانی و ایجاد شفافیت و نهایتا کسب اعتماد استفاده کرد.
جنبه اقتصادی:
آمار دقیقی از سهم اقتصاد اینترنتی ایران وجود ندارد. عدم شفافیت عملا امکان اندازه گیری میزان موفقیت و تاثیر سرمایه گزاری ها و قوانین و عملکردها بر رشد اقتصاد را از ما میگیرد. اما آنچه که مشخص است رشد اقتصاد اینترنتی ایران طبق سیاستهای کلان ایران باید همگام با رشد همه جانبه اقتصاد کشور و در مسیر خود کفایی و رویکرد اقتصادی رسمی باشد و متاسفانه در شرایط فعلی رکود اقتصادی نمی توانیم رشد واقعی برای آن متصور شویم. از نظر اشتغال زایی با توجه به ضریب بالای شکست شرکتهای استارتاپی احتمال یک موج ورشکستگی و ناامیدی و خروج از کشور در شرکتهای نو پا نیز وجود دارد.
ایجاد شفافیت اقتصادی بیشتر در بخش خصوصی یکی از راهکارهای موثر است. بسیاری از استارتاپها و بنگاههای اقتصادی در طول چند سال اخیر تحت عنوان شرکتهای دانش بنیان فعالیت اقتصادی میکنند و از امتیازات قانونی این شرکتها برخوردارند. علاوه بر این شتاب دهنده ها و گروههای سرمایه گزاری جسورانه نیز از مجوز و حمایت های مختلف برخوردارند. به نظر می رسد که ایجاد شفاقیت عملکرد و انتشار گزارشهای عملکرد در معرض دید عموم از طرف بخش خصوصی می تواند سلامت این فضا را تضمین نماید. در صورت ایجاد الزامات قانونی نیز رانت خواری و سو استفاده از اعتماد و حمایت های انجام شده به حداقل می رسد.
جنبه فرهنگی:
اقتصاد اینترنتی همراه با تبلیغات برای تغییر رفتار مشتری و تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراوان است که مطالعه کافی بر روی اثرات آن انجام نمی شود. برای مثال اغلب آمارهایی که از رشد اقتصاد اینترنتی ایران ارایه می شود عمدتا نشان از رشد بازار خرده فروشی آنلاین دارد. این در حالی است که رشد بازار خرده فروشی همراه با تغییر ساختار بومی و تبلیغ برندها و ترویج سبک زندگی مصرف گرا است که بر خلاف سیاستهای کلان نظام است. برای مثال Black Friday یا Cyber Monday هیچ تناسبی با تقویم ایرانی و فصل خرید ما ندارد. ترویج این رویداد ها در بلند مدت همان حساسیتها و انتقاداتی را بر می انگیزد که رویداد های استارتاپی با آن مواجه شد. بومی سازی یک رویداد به این معنی نیست که بلک فرایدی را حراجمعه بنامیم یا از دوشنبه اینترنتی صحبت کنیم.
جنبه اجتماعی:
رشد اقتصاد اینترنتی ایران موجب شده تا اینترنت به عنوان بستری امن و قابل اتکا مورد استفاده عموم قرار بگیرد از خواندن اخبار تا خرید و فروش تا مراودات روزانه. متاسفانه این استقبال مردم از اینترنت بدون فرهنگ سازی بود و موجب ایجاد آفتهای اجتماعی مختلف شد. برای مثال ترویج سبک زندگی که مورد تایید حاکمیت نیست و یا ناهنجاریهای شبکه های اجتماعی از نقض حریم خصوصی گرفته تا جرایم اینترنتی مختلف از عوارض عدم آموزش و فرهنگ سازی مناسب در این عرصه است.
جنبه حاکمیتی ( به معنای Governance):
تکلیف اینترنت هنوز روشن نیست. در شرایط فعلی بسیاری از ابزار های اینترنتی مورد استفاده مردم خارج از کنترل حاکمیت قرار دارد و احترام به خواسته های مردم هزینه های متعددی در بر دارد که حتی می تواند به کاهش امنیت مجازی ایران منجر شود. برای مثال انتقال سرور های تلگرام به داخل ایران چندان عملی به نظر نمی رسد. در عین حال کارافرینان ایرانی تصویر دقیق از حد و مرز های قانونی خود ندارند.از سوی دیگر موضوع نفوذ و جنگ نرم در بستر اینترنت یک واقعیت است.
شاید اشتغال زایی و کاهش بیکاری، جلوگیری از خروج مغزها، جذب سرمایه های خارجی و زمینه سازی اقتصاد دانش بنیان از دلایل اصلی حمایت از استارتاپها در ایران باشد اما آیا روند حرکت استارتاپی ایران این اهداف را برآورده می کند ؟ این سوال پاسخ دقیقی ندارد. از نظر اغلب فعالان جامعه کارافرینی کشور پاسخ این سوال مثبت است. اما فقط با ایجاد فضای انتقادی و خود اصلاحی می توان این روند را به یک اثر مثبت و دایمی تبدیل کرد وگرنه نه تنها اعتماد به بخش خصوصی سلب میشود بلکه در اجرا نیز اسیر اختلاف نظرات و ملاحظه کاری و دو دستگی و سو مدیریت خواهد ماند.
*از پیشگامان کارآفرینی وب فارسی و موسس اولین سرویس وبلاگ ایران