مارک اندریسن بنیانگذار شرکت مشهور سرمایه گذار استارتاپی اندریسن هورویتز است.
او به جز سرمایه گذار استارتاپی، مهندس وطراح نرم افزار موزاییک و موسس شرکت نت اسکیپ، شاید یکی از خوشبینترین و متعهد ترین افراد دره سیلیکون ( قطب انفورماتیک آمریکا) باشد.
طی سالی که توجه عموم افراد به وقایع روز دنیا ازجمله نزاعهای بینالمللی، ترورهای گسترده و یک انتخابات سرنوشت ساز بود، موسس شرکت سرمایهگذاری جسورانه Andreessen Horowits، تمام تلاش خود را بدون لحظهایی اتلاف وقت متمرکز پیشرفت کارش کرد.
اندریسن تا قبل از ماه سپتامبر ،از اکانت توییتر بسیار فعال خود ، برای اعلام خبرهای مختلف دنیای اقتصاد و تکنولوژی استفاده میکرد ولی از ماه سپتامبر به بعد بسیار کم کار شد و 24 سپتامبراز توییتر خداحافظی کرد.
این سرمایه گذار استارتاپی وی با توییت کردن ” نیاز به زنگ تفریح توییتری دارم” را منتشر کرد و تمام توییتهای گذشته را نیز حذف کرد و هرگز دلیل این کار خود را توضیح نداد.
زمانی که به دیدن وی در دفترش واقع در Sand Hill Road رفتیم، وی تنها به این مورد اشاره کرد که جایگاهش در هیات مدیره فیسبوک، برایش مشکلاتی به همراه داشته است.
مصاحبه بامارک اندریسن را در ادامه میخوانید:
این اواخر چه چیزی دلیل خوش بینی شما شده است؟
مارک اندریسن: خیلی چیزها. واقعا سخت است در این حرفه باشی و مثبت اندیش و امیدوار نباشی.ما تقریبا طی یک سال دوهزار بنیانگذار استارتاپ را به صورت حضوری میپذیریم که روی این صندلی می نشینند و از طرحها ، فکرها، ایدههای جدید و بکر خود برای ما میگویند. اگر این افراد مثبت و خوش بین نبودند ، هرگز پایشان به اینجا باز نمیشد و همینطور ایدهها و فکرهایشان.
روند تغییر شرایط زندگی تا 10 سال آینده را چگونه با گذشته مقایسه می کنید؟
مارک اندریسن: اتفاق بزرگی که در دنیا در حال وقوع است این است که اقتصاد دو قسمت شده است. قسمتی از آن شاهد رشد سریع تکنولوژی و بهره وری بالا و افزایش کیفیت محصولات ست. این قسمت از اقتصاد شامل پیشرفت در حوزه صدا و تصویر است، پادکست در مقابل رادیو نمونه روشنی از تغییر سریع تکنولوژیست، رسانه جاری ( Streaming Video ) و تلویزیونهای سنتی نمونه دیگر این قضیه است. اگر دقت کرده باشید ، قیمت تلویزیونها طی 10 سال اخیر به شدت کاهش پیدا کرده است، این قضیه در مورد خودروها هم صدق می کند. صنعت خودروسازی در حال حاضر با نرخ بهرهوری بالا و افزایش کیفیت و افت قیمت روبروست.
قسمت دوم اقتصاد دقیقا نقطه مخالف قسمت اول است یعنی قیمتها افزایش پیدا میکند درحالیکه کیفیت تغییر خاصی نمیکند. درست مانند خدمات درمانی که هر سال مبلغ بیشتری برای آن میپردازید اما در مقابل افزایش قیمت، تغییر چشم گیری در خدمات ارائه شده مشاهده نمیکنید. این قضیه در مورد آموزش و پرورش هم صدق می کند، خیلی جالب است که تمام آیتمها در حوزه مدیا با کاهش قیمت روبروست به جز کتب درسی. هم کتب درسی و هم شهریه دانشگاهها و مدارس افزایش یافته است.
صنعت تکنولوژی تنها توانسته به حیطه قسمت اول اقتصاد وارد شود. تکنولوژی در حوزه خرید و فروش، معاملات و تجارت، در حوزه رسانهها و خبرگذاریها ، وسایل الکتریکی ،حضور پررنگی دارد اما در حوزههای خدمات درمانی، آموزش و پرورش، خدمات ساختمانی، مراقبت از خردسالان و کهنسالان که هزینههای گزافتری در دنیای امروز در پی دارد ، نتوانسته حضور چندان چشم گیری داشته باشد.
ایده ورود تکنولوژی به دسته دوم از اقتصاد چقدر عملی است؟
مارک اندریسن: در حال حاضر ما در دره سیلیکون ، بسیار جدی در تلاشیم تا شرکتهای مربوط به دسته دوم را بازگشایی کنیم و من مطمئنم با شروع این روند، استارتاپهای زیادی به این حیطه جذب خواهند شد به خصوص در حیطههایی همچون خدمات درمانی، بیوتکنولوژی و نرم افزارهای متنوع مربوطه، حتما شاهد این موضوع خواهیم بود.
جایگاه ربات ها، به خصوص رباتهایی که شما استفاده می کنید، در یک خانه کجا خواهد بود؟
بستگی دارد که منظورتان از ربات چه باشد. ترموستات هم از نظر من یک ربات است قبلا ترموستاتها آنالوگ بودند اما الان دیجیتال هستند. نکتهایی که مردم به آن زیاد توجه ندارند این است که به تمام شرکتهای موجود در این حوزه نگاه میکنند و میگویند: “هیچ کدام از این شرکت، شرکت کامپیوتری جدید نیست.”، ” این شرکت خودروهای بدون راننده تولید می کنند. “،” این شرکت هدستهای واقعیت افزوده تولید میکند.”، ” این شرکت ربات رومیزی تولید میکند.”، انگار که تمام این محصولات تفاوت چشم گیری باهم دارند درحالیکه این طور نیست. البته شاید ظاهر محصولات تولید شده و کاربرد آنها متفاوت باشد اما اصل مشترک بزرگ آنها این است که تمام آنها زیرمجموعه یک تقسیمبندی هستند که در غالبهای مختلف ارائه میشوند.
شرکت های کامپیوتری دیگر کجا هستند؟
طی 15 تا 20 سال گذشته، به نظر میآمد که هیچ شرکت کامپیوتری جدیدی تاسیس نشده، که در جواب این مسئله باید گفت که تمام محصولات تولید شده جدید در حقیقت همین شرکتهای کامپیوتری جدید هستند. شرکتی که پهپاد تولید میکند، یک شرکت کامپیوتری جدید است، شرکتی خودرو بدون راننده تولید میکند یک شرکت کامپیوتری جدید است، که تمام این شرکتهای جدید هم شامل نرم افزار و هم سخت افزار هستند. تنها تفاوت ، درمحصولات این شرکتهاست که سایز،اندازه، و ویژگیهای متفاوتی دارد. شاید دیگر لپتاپ تولید نشود اما خودروی پرنده تولید میشود که تقریبا همان کارها را در قالب دیگری انجام میدهد.
پروژه خودروهای پرنده چگونه پیش می رود؟
مارک اندریسن: در حال حاضر سه استارتاپ به روی پروژه خودروهای پرنده در دره سیلیکون فعالیت میکنند. که سرمایهگذار دو تای آنها شخص Larry Page ( بنیانگذار گوگل و مدیرعامل آلفابت) است.
در مورد این پروژه ، چند چالش اساسی وجود دارد. ما نمیخواهیم که راننده این خودروها ، انسان باشد( از لحاظ امنیتی) زیرا رانندگی اتوماتیک در هوا مسلما از رانندگی اتوماتیک به روی زمین راحت تر است زیرا فضای بیشتری برای مانور دادن و از خطر دور شدن وجود دارد.
محدودیت اصلی اینگونه ماشینها باطری آنهاست. در حال حاضر شرکتهای سازنده ، به روی ایده ساخت این ماشینها بدون باطری متمرکز هستند. به عبارتی دستیابی به جایگزین تامین انرژی این محصولات ، یک موفقیت عظیم در حیطه تکنولوژیست.
این دستیابی ممکن است هر زمان اتفاق بیفتد. شاید حتی استارتاپی خارج از دره سیلیکون و با کسی غیر از سرمایه گذار استارتاپی بتواند به این مهم دست پیدا کند. مسلما حل مسئله تامین انرژی که جایگزین باطری شود، یکی از اهداف مهم بسیاری از شرکتها و استارتاپهاست و تلاشها و تحقیقات فراوان در این زمینه در حال انجام است.
طبق گفته شرکت Lyft،( یکی از شرکت هایی که اندرسن سرمایه گذار آن است)، قرار است بیشتر سفرهای این شرکت تا 5 سال آینده از طریق خودروهای بدون راننده صورت بگیرد.به نظر شما این خودروها به چه صورت خواهند بود؟
مارک اندریسن: یکی از دلایل اصلی که خودروی بدون راننده گوگل هنوز معرفی نشده این است که این پروژه واقعا حیاتی و حساس است.
رانندگی در شهر کار آسانی نیست و اگر یک اشتباه کوچک رخ دهد، ممکن است عواقب جبران ناپذیری داشته باشد.
چیزی که واضح این است که خودروهای بدون راننده به یکباره وارد بازار نخواهند شد، حتی اگر یک شرکت حمل و نقل مسافر داخل شهری بخواهد از این تکنولوژی استفاده کند، میباست این کار به تعداد خیلی محدود و به طور آزمایشی انجام دهد و به مرور زمان و با انجام آزمون و خطا گسترش دهد.
شاید تا مدتها شاهد یک ناظر انسانی در چنین خوردوهایی باشیم مانند چیزی که هم اکنون در مورد هواپیماها و قابلیت خلبان اتوماتیک وجود دارد.
اگر به دورانی برسیم که رانندگی با خودروی بدون راننده کاملا جا بیفتد و یک شهر از هر لحاظ این تغییر بزرگ را در خود جای دهد، به نظر شما در چنین محیطی که خودروهای بدون راننده در آن اتفاقی عادیست، چه شرکتها و فرصت هایی ممکن است رشد کنند؟
مارک اندریسن: در حال حاضر خیلی از افراد در مورد آینده محصولات این چنینی بسیار بدبینانه نظر میدهند.
مثلا میگویند که این خودروها، 5.5 میلیون راننده را در سراسر ایالات متحده، از کار بیکار میکند و یا چنین محصولی برای اقتصاد مثل سم است.
اما این نکته را در نظر نمیگیرند که بهبود بهره وری در جامعه ، همیشه مستلزم ریسک پذیری است و علاوه بر این با شکل گیری چنین تکنولوژی، شهروندان میتوانند زمان بیشتری صرفه جویی کنند و یا به نحو بهتری از آن استفاده کنند.
به عنوان یک سرمایه گذار استارتاپی آیا در زندگی روزمره شما موردی وجود دارد که حدس بزنید تا 5 سال آینده تغییر زیادی بکند؟
مارک اندریسن: یکی از ایدههایی که ما برای دنیای واقعی خود در نظر داریم، دنیای هری پاتر است.
در دنیای هری پاتر همه چیز در حرکت است ، زنده است.عکسها حرکت میکنند.غذا خودبه خود داخل ظرفها قرار میگیرند. لیوان آبجو به فرد هشدار میدهد که زیادی مینوشد، همه چیز هوشمند است. این دقیقا هدف مدنظرمن از عبارت “اینترنت اشیا” است. تلفیق هوش با هر آنچه که اطراف ما وجود دارد، تعبیه نرم افزار داخل هر شیئی که فکرش را بکنید، اتصال همه چیز به اینترنت، دستگیره در هوشمند، لامپ هوشمندوغیره.
من به عنوان سرمایه گذار استارتاپی فکر میکنم تا 5 سال آینده موقعیتهای اقتصادی بیشتری عرضه شود، سرویسهای بیشتری به صورت آنلاین ارائه شود و به عبارتی تقریبا تمام کارهای روزمره انسانها آنلاین صورت گیرد.
منبع : آي تی ایران