تکنولوژی

موتورهاى جست وجو به دنبال تيترهاى حساس

شرق – سال هاى سال روزنامه نويسان و خبرنگاران تيترهاى خود را جهت خوشايند خوانندگان دمدمى مزاج و دبيران ايرادگير، اشكال تراش انتخاب مى كردند اما اكنون يك خودكامه ديگر هم داعيه داورى و حكمرانى پيدا كرده است و آن نرم افزارهاى مخصوصى است كه در فضاى وب دربه در دنبال اخبار مى گردند و با تجزيه و تحليل رياضى اين اخبار را بالا و پايين كرده و مرتب مى كنند. نمى توانيد نام گوگل، ياهو و ام اس ان روى اين خودكامه جديد بگذاريد، صرفاً به اين دليل كه اين سه غول اينترنتى موتورهاى جست وجوى مخصوص به خود دارند.

اما اكنون نفوذ روبات هاى مخصوص موتورهاى جست وجوى اين كمپانى ها در حال افزايش است چون ۳۰ درصد مراجعات به پايگاه هاى اينترنتى روزنامه ها، مجله ها و شبكه هاى تلويزيونى در معرض جست وجوى اين موتورها قرار دارد و نرم افزارهاى تعبيه شده به تجزيه و تحليل داده ها و اخبار روى اين سايت هاى رسانه اى مى پردازند. هر جا كه مخاطبان مراجعه مى كنند براى شركت هاى متخصص در پيام يا آگهى بازرگانى جاذبه دارد و هر جا بتوان آگهى يا پيام بازرگانى به خورد مخاطب داد مشام سرمايه گذاران را تحريك مى كند.

براى همين هم هست كه نويسندگان تحريريه هاى رسانه ها و مطبوعات مجبورند از كلمات و تيترهايى استفاده كنند كه اين موتورهاى جست وجو و نرم افزارها و برنامه هاى آن به آن عناوين و تيترها حساس هستند. كمپانى هاى متخصص در پيام و آگهى بازرگانى هم مى خواهند پيام خود را در جايى به كار ببرند كه مخاطب با اشتياق به آنجا سر مى زند.

روزنامه ه و مجله هاى معتبر دنيا هم كه از سر جبر زمانه مجبور به راه اندازى سايت هاى اينترنتى شده اند به تدريج درمى يابند براى آنكه بهتر از رقباى خود مطرح باشند بايد به دنبال كلمات و تيترهايى باشند كه مورد پسند موتورهاى جست وجو باشد يا به عبارت دقيق تر نرم افزارها و برنامه هاى كامپيوتر آن تيترها را با اولويت بالاترى تشخيص دهند. اما حقيقت اين است كه ابزار اصلى اين نرم افزارها و برنامه هاى كامپيوترى لگاريتم و محاسبات رياضى است و تا جايى كه به علم رياضى مربوط مى شود لگاريتمى براى تمييز و تشخيص صنايع ادبى، حاضر به جوابى، كنايه، طعنه و طنز يا تشخيص سبك نگارش وجود ندارد.

نرم ازارها براساس منطق و قوانين رياضى كار مى كنند و با آن مسائلى سروكار دارند كه به نيمكره چپ مغز مربوط مى شود در حالى كه بسيارى از مسائل انسانى نياز به پردازش از نوعى دارند كه در نيمكره راست مغز اتفاق مى افتد.«اد كاناله» معاون استراتژى و رسانه هاى نوين مركز ساكرامنتوبى در اين باره به نيويورك تايمز گفته است: بخشى از حرفه روزنامه نگارى در قرن گذشته به كارگيرى تيترها و عناوين هوشمندانه بوده است اما امروز گوگل از راه رسيده و مى گويد «به جهنم» ولى واقعيت اين است كه تيتر يا عنوان مطالب در روزنامه محصول عوامل بسيار مختلفى است از جمله حضور ذهن انتخاب كننده، فرهنگ جامعه، موضع روز و از همه مهمتر آنچه در ذهن مخاطب اتفاق مى افتد، اينكه كلمات به كار رفته در تيتر چه بار معنايى دارد و چه كلمات، خاطرات و مسائلى را در ذهن سازنده تيتر و مخاطب تداعى مى كند و اين همه را نمى توان از يك برنامه كامپيوترى يا نرم افزار و به طور كلى فناورى هاى پيشرفته انتظار داشت.به كارگيرى فناورى هاى پيشرفته چندان آسان و بدون دردسر نيست. سئوالى كه مطرح مى شود اين است كه سازمان هاى خبرى تا چه حد مى توانند به اين فناورى هاى پيشرفته تكيه كنند؟ يا سئوال را اينگونه مطرح كنيم كه خبرگزارى ها، رسانه ها و مطبوعات به كمك اين نرم افزارها و برنامه هاى كامپيوترى تا چه حد از داشتن وراستار و دبير سرويس بى نياز مى شوند؟ در آن صورت انتخاب لحن، نحوه ارائه و محتواى خبر را چه كسى تعيين خواهد كرد؟ آيا باز هم مى توان به فناورى هاى كامپيوترى تكيه كرد؟

بازار به كارگيرى موتورهاى جست وجو در سال ۲۰۰۵ رقمى معادل ۲۵/۱ ميليارد دلار بوده است، قراردادهاى تجارى و شواهد موجود نشان مى دهند كه اين رقم در سال ۲۰۰۶ دو برابر خواهد شد.همان طور كه در دنياى نرم افزارهاى ضدويروس، عده اى در حال نقش برآب كردن تلاش ويروس سازان هستند و متاسفانه هميشه يك قدم عقب تر از ويروس سازان باقى مى مانند در حوزه تجارى موتورهاى جست وجو نيز يك جنگ بى پايان وجود دارد. متخصصان طراحى نرم افزارهاى مخصوص تحليل و انتخاب اخبار به دنبال راه هايى هستند كه بهترين و نزديك ترين پاسخ را به سئوال كاربران اولويت بندى و مرتب كنند، از سوى ديگر عده اى متخصص نشسته اند و چون به كار موتورهاى جست وجو آشنا هستند و منطق و رياضيات آن را مى شناسند به سازمان هاى خبرى و شركت هاى متخصص در پيام يا آگهى بازرگانى مشاوره مى دهند تا از قابليت ها و خصلت هاى موتورهاى جست وجو براى عرضه هر چه بيشتر محصولاتشان استفاده كنند. بنابراين همان طور كه هرازگاهى ويروس سازان ويروس جديدى مى سازند و ذهن متخصصان ضدويروس را به خود مشغول مى كنند، همين بازى در حوزه موتورهاى جست وجو اتفاق مى افتد. يعنى نويسندگان برنامه ها و نرم افزارهاى تحليلى مجبورند هرازگاهى با تغيير لگاريتم هايشان جلوى رقبايشان را بگيرند. به تدريج روزنامه نويسان و خبرنگاران ياد مى گيرند كه از چه كلماتى استفاده كنند تا موتورهاى جست وجو، تيترها و عناوين آنها را در اولويت پاسخ به كاربران قرار دهند. بعضى از روزنامه ها هم براى يك مطلب دو تيتر انتخاب مى كنند يكى مخاطب پسند و ديگرى «نرم افزار پسند!»؛ اولى براى آنكه انسان را به خود جلب كند و دومى براى آنكه نرم افزارهاى مخصوص را فريب دهد. اين يكى از شگردهايى است كه وب سايت خبرى بى بى سى به طور مرتب به كار مى گيرد.

نيك نيومان رئيس توسعه محصول و فناورى در بخش اخبار اينتراكتيو بى بى سى در مصاحبه با نيويورك تايمز مثالى در اين باره مى زند و مى گويد: براى يك مطلب دو تيتر انتخاب مى كنيم مثلاً براى جلب توجه مخاطبان مى نويسيم: «آميزش نامطمئن: آيا محاكمه جاكوب زوما روى مبارزه عليه ايدز در آفريقاى جنوبى موثر است؟» و در همان متن از اين تيتر استفاده مى كنيم كه: «شهادت در محاكمه زوما به وحشت از ايدز دامن مى زند» چون كلمات آن طورى انتخاب شده كه نرم افزارهاى پشت صحنه موتورهاى جست وجو به آن حساس هستند.

حتماً مى پرسيد مگر موتورهاى جست وجو هم پشت صحنه دارند. به نوعى مى توان گفت آرى. وقتى در باكس جست وجوى يك سايت اينترنى كلمه اى جست وجو مى كنيد نرم افزارهاى متعددى در حال محاسبه اند تا نزديك ترين پاسخ كاربر را از يك بانك اطلاعاتى عظيم احضار كنند، بدون آنكه كاربر از حضور آن نرم افزارها مطلع باشد يا آنكه حضورشان را احساس كند. كارشناسان و متخصصان مشاور سازمان هاى خبرى مى دانند كه نرم افزارهاى محاسبه كننده كه از ميان تيترهاى موجود در وب يا بانك اطلاعاتى انتخاب مى كنند به معانى ضمنى كلمات و عبارات كه ممكن است به ذهن مخاطب خطور كند دسترسى ندارند بنابراين بايد از تيترهاى كاملاً مشخص و بدون گوشه و كنايه يا معانى تلويحى و صنايع بديعى استفاده شود در حالى كه براى مخاطبان بايد از تيترهاى ندپهلو و با معانى تلويحى متعدد استفاده كرد.
البته خبرگزارى هاى بزرگ و جهانى ملاحظات ديگرى هم براى انتخاب عناوين و تيتر اخبار بايد رعايت كنند. به عنوان مثال آسوشيتدپرس كه ۱۱ هزار روزنامه، راديو و ايستگاه تلويزيونى را تغذيه مى كند براى آنكه تيتر اخبار، قابل استفاده در صحنه هاى نمايش كامپيوتر باشد خبرنگاران خود را ملزم مى كند كه تيترهايى انتخاب كنند كه حداكثر ۴۰ حرف داشته باشند. اين روزها يك ضرورت ديگر هم پيش آمده است و آن همگانى شدن با سرعت پيشرفت فناورى هاى كامپيوترى و اينترنتى است، خبرگزارى ها مى دانند كه بايد از تيترهايى استفاده كنند كه سريع روزآمد شود.

شايد يكى از مهمترين بخش هاى يك خبر همان تيتر است چون گريبان مخاطب را مى گيرد و به سمت متن هدايت مى كند. حالا كه خبرنگاران مجبورند افسار قلم خود را در اختيار مشتى لگاريتم و منطق و رياضى قرار دهند بعيد نيست كه به تدريج مجبور شوند متن هاى خود را طورى بنويسند كه از همين قواعد و اصول پيروى كند كه در آن صورت از زيبايى كار كاسته مى شود. متاسفانه بعضى از خبرنگاران امروزه پيش از آنكه دست به قلم شوند ابتدا كلمات كليدى مدنظر خود را در اينترنت جست وجو مى كنند تا واكنش موتورهاى جست وجو را نسبت به آن بسنجند بعد هم هنگام نوشتن تيتر، ليد و صد كلمه اول متن خود تا مى توانند از اين كلمات استفاده مى كنند چون مى دانند كه برنامه نويسان در پيش فرض نرم افزارهاى خود تعيين كرده اند كه در تيتر، ليد و صد كلمه اول به جست وجوى كلمات كليدى بگردند. اگر به اساتيد رشته هاى خبرنگارى و به طور كلى رسانه و مطبوعات دسترسى داريد از آنان بپرسيد آيا در مدارس عالى و دانشكده هاى خبر و خبرنگارى چنين شيوه اى را به خبرنگاران مى آموزند؟ مطمئن باشيد كه ديرى نمى گذرد كه استادان دانشگاه هم اين توصيه را به دانشجويان خود خواهندكرد كه نسبت به اينترنت و نحوه كار موتورهاى جست وجو بى تفاوت نباشند.

«مايكل شدسان» استاد دانشگاه كاليفرنيا در شهر سان ديگو كه استاد پروازى مدرسه عالى خبرنگارى دانشگاه كلمبيا [معتبرترين دانشگاه در حوزه خبرنگارى در ايالات متحده] مى گويد: «اول فكر كردم گزارشگران و دبيران سرويس در مطبوعات و رسانه ها وظيفه يا رسالت سنگينى برعهده دارند و لازم نيست نگران نحوه كار نرم افزارها و برنامه هاى كامپيوترى ياهو و گوگل باشند. اما حالا كه خوب فكر مى كنم مى بينم نحوه انتخاب تيتر و مطالب براى چاپ خودش نوعى ابزار بازاريابى است چون دست اندركاران اين حرفه با جلب توجه مخاطب به تيتر و متن توجه او را به آگهى هاى بازرگانى مربوط به آن هم جلب مى كنند و شريان حياتى رسانه ها و مطبوعات هم همين پيام و آگهى بازرگانى است پس چه اشكالى دارد كه دست ادركاران رسانه و مطبوعات خود را به ابزارهاى جديد بازاريابى و جلب مشترى نظير اينترنت و موتورهاى جست وجو مجهز كنند؟» مگر نه اين است كه سبك تنظيم خبر به روش هرم وارونه يكى از نوآورى هاى اواخر قرن نوزدهم و عصر ظهور تلگراف بود. آن زمان به دليل سنگين بودن هزينه تلگراف معمولاً گزارشگران مهمترين عناصر خبر خود را در ابتداى مطلب مى نوشتند. چهار دهه طول كشيد تا هرم وارونه به مسئله اى استاندارد و جاافتاده تبديل شود. ترديدى نيست كه توجه به فناورى هاى پيشرفته روز بسيار سريع تر از اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم استاندارد شده و جا مى افتد.

مادامى كه موتورهاى جست وجو و به طركلى نوآورى ها در فناورى هاى پيشرفته به ماهيت كار خبرنگارى لطمه وارد نكنند، استفاده از آنها نه تنها اشكالى ندارد بلكه باعث بالا رفتن كيفيت كار مى شوند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا