دکتر معتمدنژاد:تعداد كشورهايى كه مطبوعات را محدود مىكنند روز به روز كمتر مىشود
ایسنا – پدر روزنامهنگارى نوين ايران درگفتوگويى تفصيلى با خبرنگار ايسنا تاكيد كرد:« بايد اين مساله كه تقويت مطبوعات، به عنوان ركن چهارم دموكراسى، به نفع كشور است را جا انداخت و قوانين مربوط به اين امر را تهيه كرد.»
دكتر كاظم معتمدنژاد با اشاره به اينكه « در اين راستا روزنامهنگاران مىتوانند نقش بسيار مهمى ايفا كنند » گفت:
« روزنامهنگاران بايد با انتشار مقالات، گزارشها و مصاحبههاى مختلف اذهان عمومى را براى گسترش آزادى مطبوعات و رسانهها آماده و در جهت ايجاد فضاى مطلوب تلاش كنند و ما نيز به عنوان اساتيد دانشگاهها بايد در دانشگاهها به اين مساله بپردازيم، مقاله بنويسيم و در روزنامهها چاپ كنيم و بايد در محافل مختلف با سخنرانى و تشكيل سمينار و ميزگرد به تبيين نقش مهم مطبوعات و رسانهها در جامعه بپردازيم.»
دكتر معتمدنژاد اين اقدامات را در ايجاد فضاى مساعد براى مطبوعات لازم و ضرورى دانست و گفت:« تعداد كشورهايى ه مطبوعات را محدود مىكنند روز به روز كمتر مىشود و حتى كشورهايى كه اجازهى صدور مجوز قبل از انتشار در آن اجبارى است، نيز بسيار محدود است. در سراسر آسيا غير از كشورهاى كمونيستى و چند كشور انگشت شمار به علاوه ايران هه جا براى انتشار روزنامه تنها ثبتنام روزنامه كافى است و ديگر نيازى به صدور مجوز نيست.»
وى گفت كه در شان جمهورى اسلامى ايران نمىداند كه بخواهد اين مساله (اجازه مجوز براى انتشار مطبوعات) را ادامه دهد و معتقد است كه بايد اين رويه تغيير كند و اميد است كه مجلس در چارچوب قانون جامع رسانهها بتواند در اينباره تصميم بگيرد.
معتمدنژاد گفت:« طبيعتا قتى مساله مجوز از بين برود، افراد آزادانه مىتوانند نشريه منتشر كنند و اگر صدها نفرى كه در نوبت اجازهى انتشار نشريه يا مطبوعات ماندهاند، آزاد باشند كه نشريه خود را منتشر كنند اين مساله مىتواند بسيار تاثيرگذار باشد، چرا كه جامعه بالقوه آمادگى دارد.»
به اعتقاد معتمدنژاد جامعهاى كه حدود 10 ميليون تحصيل كرده دارد بايد محتواى روزنامهها نيز در آن بسيار خوب باشد و بايد قبول كرد كه يك بخش از اين مشكل نيز به عملكرد ضعيف خود مطبوعات برمىگردد.
رييس مركز پژوهشهاى ارتباطات، تصريح كرد:« تا زمانى كه استقلال روزنامهنگارى تامين نشود و آينده روزنامهنگا مثل پزشك و وكيل دادگسترى مشخص نباشد خبرنگارى يك كار فرعى خواهد بود و در كار فرعى اين مشكلات نيز وجود دارد و در نتيجه نمىتوان اميدوار بود كه روزنامهنگار و خبرنگار كار خود را به خوبى انجام دهد؛ لذا همه بايد در انجمنها و دانشگاهها صحبت كرد و نقش مطبوعات را در جامعه جا انداخت.»
وى در ادامه تصريح كرد:« اگر مقايسهاى كنيم در رژيم سابق 4 روزنامه بيشتر وجود نداشت. بعد از دوران جنگ باز هم بنا بر دلايلى تعداد روزنامهها كم شد، اما در حال حاضر حدود 60 روزنامه مشغول به فعاليت هستند و اين موفقيت بسيار بزرگى است. از سال 76 تا حال، 60 روزنامه به تدريج انتشار يافته كه هيچ كجاى دنيا معرفى نشدهاند و هيچ كس به جز چند متخصص نمىداند كه اين همه روزنامه در ايران منتشر مىشود.»
دكتر معتمدنژاد بر لزوم انتشار يك نشريهى بينالمللى و داشتن يك برنامه راديو و تلويزيونى بينالمللى براى معرفى ايران به جهان تاكيد و خاطرنشان كرد:« در سالهاى اخير زمينههاى خوبى براى اين مسائل فراهم شده و اذهان كاملا آماده است. همين كه 60 روزنامه منتشر مىشود، نشانهى آن است كه جامعه از اين مساله استقبال كرده و به آن نياز دارد؛ براى نمونه در حال حاضر از نظر ايجاد سايتهاى اينترنتى ايران اگر جزء كشورهاى اول و دوم نباشد، حتما سوم است.»
پدر روزنامهنگارى نوين ايران، بالا بودن فرهنگ روزنامهخوانى و توجه به نوشتن در كشور را مورد توجه قرار داد و گفت: « اين فرهنگ بايد از آموزش و پرورش شروع شود، چرا كه وقتى تاريخ غرب را در اين زمينه مطالعه مىكنيم، مشاهده مىشود كه آنها سوادآموزى را كه گسترش دادند، اما تنها اكتفا به خواندن نكردند و از دوره دبستان دانشآموزان را تشويق به نوشتن كردند.»
به نظر اين استاد علوم ارتباطات، بايد در اين راستا آموزش و پرورش از دبستان تحولى ايجاد كند تا در دوران دانشگاهها و دبيرستان با مشكلى روبرو نباشيم.
وى در ادامه گفتوگو با ايسنا با اشاره به گفتمان خاتمى در بحثهاى مختلف به ويژه دفاع وى از مطبوعات و رسانهها، نقطه نظرات خاتمى را در اين راستا نمونه دانست و گفت:« اين نقطه نظرات از اين نظر مىتواند نمونه باشد كه حتى در كشورهاى توسعه يافتهى دموكراتيك مسوولان سطح بالاى مملكتى آنها ديدگاهى مثل ديدگاههاى مثبت آقاى خاتمى نسبت به آزادى مطبوعات ندارند. از ابتدا مشاهده كرديم كه تحت تاثير سخنان آقاى خاتمى، وزارت ارشاد نقشى را به عهده گرفت كه نه تنها درگذشته برآورده نشده بود، بلكه در هيچ يك از كشورهاى ديگر نيز مثل آن را نمىبينيم و آن بحث دفاع از آزادى مطبوعات بود.»
معتمدنژاد ادامه داد:« در اين دوره نقش واقعى مطبوعات كه نظارت بر امور جامعه است از سوى خاتمى احياء شد و به همين جهت اميدواريم كه در دولت بعدى نقش نظارت مطبوعات بر امور جامعه جانشين نظارت بر مطبوعات شود. در همين راستا در طرح نظارت جامع رسانهها، تشكيل شوراى عالى رسانهها راپيشبينى كرديم و مقرر شد يكى از كميسيونهاى اين شورا تحت عنوان كميسيون حمايت و شفافيت مطبوعات به فعاليت بپردازد، يعنى به اين وسيله خواسته شده كه دولت طبق اصول مشخص از روزنامهها و مطبوعات حمايت كند و وضع مالى مطبوعات نيز شفاف باشد و دولت بتواند كمكهاى خود را به خوبى به آنها برساند و به اين ترتيب نظارت بر مطبوعات به طور كلى منتفى مىشود.»
پدر روزنامهنگارى نوين ايران، با بيان اينكه استثناها و محدوديتهاى آزادى مطبوعات و اطلاعات در قوانين پيشبينى شده، در ادامه از ايجاد دورهى فوق ليسانس حقوق ارتباطات در سال آينده در دانشكدهى علامه طباطبايى خبرداد و افزود:« وكلا و افرادى كه مىخواهند تخصص حقوقى در بحث ارتباطات داشته باشند در اين دوره تحصيل خواهند كرد و در اين راستا برنامهايى تهيه شده است و براى ايجاد اين رشته بايد حتما با قوهى قضاييه مشورت كنيم.»
رييس شوراى پژوهشى و سياستگذارى مركز پژوهشهاى ارتباطات، با تاييد اين كه رسانهها در ايران مظلوم واقع شدهاند، افزود:« از طريق سخنرانى، تشكيل سميناها و مصاحبهها و صحبت با مسوولان مىتوان فشارهاى وارد بر مطبوعات و رسانهها را تغيير داد؛اما در اين زمينه بايد به جاى جدال، زمينههاى ذهنى را فراهم كرد.»
معتمدنژاد با بيان اين كه «هميشه گفتهام براى ما حداقل آزادى خيلى از نبود آزادى مهمتر است»، گفت:« بايد از حداقل آزادى حمايت و حراست كرد تا به حداكثر آزادى برسيم.»
وى افزود:« اگر به حداقل آزادى قناعت نكنيم و بخواهيم به دنبال حداكثر آزادى باشيم اين مساله ميسر نمىشود. بايد در اين راستا مدارا كرد و دوستانه در اين باره صحبت كرد. هيچ دليلى ندارد كه روزنامهنگاران با كسى در بيفتند. بايد مشورت داد و مشورت گفت. بايد مصحلتها را مطرح و مسائل روزنامهنگارى و جايگاه اجتماعى، سياسى، اقتصادى اين حرفه را در داخل جا انداخت و معرفى كرد. همين كه ما صدا و ارگان ملى در سطح جهانى نداريم اين امر باعث مىشود كارهايى كه صورت مىگيرد، معرفى نشود و بعضا جنبههاى منفى قضايا را شاهديم.»
اين استاد علوم ارتباطات، در ادامه با تاكيد بر اين كه بعضا روزنامهنگاران ما نمىدانند وقتى فضا آزاد مىشود چگونه بايد از اين فضا استفاده كنند، گفت:« اين مشكلات و مسائل را مىتوان با آموزش برطرف كرد. آموزش شرط لازم است ولى كافى نيست. انجمنهاى حرفهاى بايد در اين زمينه نقش مفيدى داشته باشند. البته سياسى شدن براى انجمنهاى صنفى روزنامهنگاران از حرفهاى شدن روزنامهنگاران جلوگيرى مىكند. اين انجمنها بايد مستقل بوده و بدون جهتگيرى فعاليت كنند تا روزنامهنگاران علاقهمند شده و به عضويت اين انجمنها درآيند و لازم است اين مساله مورد تحليل قرار گيرد.»
پدر روزنامهنگارى نوين ايران در ادامه گفتوگوى تفصيلى با ايسنا هچنين به مرورى بر برخى مقاطع از تاريخ مطبوعات ايران پرداخت.
دكتر كاظم معتمدنژاد با اشاره به اين كه مطبوعات در ايران در يك حالت تضاد تاريخى تاسيس شدند، گفت:« زمانى كه ما صاحب روزنامه شديم، 200 سال از تاسيس روزنامهها در كشورهاى غربى گذشته بود و مطبوعات غربى دو مرحله از فعاليتهاى خود را طى كرده و وارد مرحلهى سوم شده بودند.»
دو مرحلهاى كه دكتر معتمد نژاد به آنها اشاره كرد دوران مطبوعات استبدادى و دوران مطبوعات مرامى و مسلكى بودند.
وى به تاريخچهى انتشار روزنامه در دنيا اشاره كرد و گفت:« از اوايل قرن 18 ميلادى ابتدا روزنامههاى استبدادى كه وابسته به دولتها بودند؛ تاسيس شدند و يك قرن بعد و كمى بيشتر پس از انقلاب مشروطيت انگلستان كه آزادى مطبوعات تامين شد كم كم اين مساله باعث شد كه روزنامههاى دموكراتيك – كه بهترين نمونه آن را در دورهى انقلاب فرانسه شاهديم – منتشر شوند و ر اين دوره است كه فضاى عمومى مطلوب گسترش آزادى مطبوعات در كشورهاى غربى ايجاد شد، اما اين فضا به طول نينجاميد، چرا كه بعد از تحولات اجتماعى، اقتصادى و سياسى فراوان، مطبوعات تجارى شدند و مطبوعات عقيدتى نتوانستند به فعاليتهاى خود ادامه داده و حوزهى عمل آنها بسيار محدود شد.»
وى ادامه داد:« در سال 1830 ميلادى مطابق با 1253 هجرى شمسى روزنامهى ميرزا صالح شيرازى به عنوان نخستين روزنامه در ايران منتشر شد و از آن تاريخ تا انقلاب مشروطيت در طول هفتاد سال روزنامههاى ما، روزنامههاى استبدادى و دولتى و وابسته به ارگان حكومت وقت بودند. در آستانهى انقلاب مشروطه كم م روزنامههاى خصوصى غير دولتى چاپ شدند.»
وى با بيان اين كه انقلاب مشروطيت نيز اولين دورهيى است كه آزادى مطبوعات به طور نسبى در ايران تامين شد و شاهد موج انتشار روزنامههاى فراوان در اوايل اين دورهى هستيم، اظهار داشت:« ولى اين مساله دوامى نياورد.»
پدر روزنامهنگارى نوين ايران در ادامه سپس از دوران شهريورماه 1320 تا مرداد 1332 به عنوان زمانى كه به طور نسبى شاهد فعاليت مطبوعات بوديم ياد و خاطرنشان كرد:« در دورهى دكتر مصدق در سالهاى 31 و 32 تقريبا موج دوم آزادى مطبوعات را شاهديم. از كودتاى 28 مرداد ماه 1334 – مدت 25 سال- باز هم يك دورهى طولانى اختناق و سانسو مطبوعات را داريم كه در اين مدت مطبوعات زياد پيشرفت نكردند و اين دوره طولانى هم مثل دوران بيست ساله رضاخان حدود 45 الى 50 سال طول مىكشد.»
رييس شوراى پژوهشى و سياستگذارى مركز پژوهشهاى ارتباطات، به شروع فعاليت مطبوعات به صورت آزاد بعد از پيروزى انقلاب اشاره و تصريح كرد: « خوشبختانه بعد از پيروزى انقلاب با بهار آزادى روبرو مىشويم و نتيجهى اين پيروزى نيز انتشار دهها و صدها نشريه در فاصلهى سالهاى 1357 و 1360 است، ولى با شروع جنگ تحميلى متاسفانه اقدامات و عملكردهاى برخى گروههاى سياسى – كه در برابر جمهورى اسلامى ايستادند- باعث شد كه مطبوعات مثل دورهى اول بهار آزادى نتوانند ادامه فعاليت داشته باشند و تا پايان جنگ نيز طبيعتا امكان تغيير اين فضا وجود نداشت.»
دكتر معتمدنژاد به ايجاد بسترها و زمينههاى بهبود فعاليت مطبوعات بعد از جنگ اشاره و خاطرنشان كرد:« در پايان جنگ در سال 68 در واقع مقدماتى فراهم شد كه وضع مطبوعات بهبود پيدا كند و آن زمانى است كه آقاى خاتمى هم سرپرستى وزارت ارشاد را به عهده گرفت. در دورهى وزارت ايشان بود كه مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها در معاونت مطبوعاتى وزارت ارشاد ايجاد شد و زمينهى مساعدى براى آن كه روزنامههاى مستقل و آزاد انتشار يابند، فراهم شد و به اين ترتيب از اين تاريخ به بعد يعنى بعد از دوران مشروطيت، دورهى ملى شدن صنعت نفت و دوره بهار آزادى، براى چهارمين بار آزادى مطبوعات را در ايران شاهد هستيم.»
به گفتهى دكتر معتمدنژاد بعد از جنگ كمكم مقابله با ميراث تلخ گذشته مطبوعات استبدادى و ديكتاتورى شروع شد. وى افزود: « همكاران ما در دانشگاه علامه طباطبايى با همكارى مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها – كه از سال 68 ايجاد شده بود- به راهاندازى كلاسهاى آموزش روزنامهنگارى كمك كردند و در آن زمان مجلهى رسانه را نيز منتشر كرديم و جلساتى را دربارهى بررسى مشكلات مطبوعات ايران تشكيل داديم.»
وى همچنين به تهيه طرح تحقيقاتى درباره شناسايى مشكلات مطبوعات كشور اشاره كرد و گفت:« در اين طرح 12 مورد براى مطبوعات در نظر گرفته شد. با اتمام اين طرح به اين نتيجه رسيديم كه مطبوعات ما در چهار زمينه داراى مشكل هستند كه بايد اين چهار زمينه مورد توجه قرار گيرد.»
دكتر معتمدنژاد بهبود فضاى عمومى مطلوب فعاليت آزاد مطبوعات را اولين زمينه اعلام كرد و افزود:« در واقع به اين نتيجه رسيديم كه از طريق حمايت قوهى قضاييه بايد آزادى مطبوعات و رسانهها جنبهى نهادى پيدا كند. اصل دوم اين بود كه به موازات تحقق گسترش و آزادى مطبوعات، استقلال اقتصادى مطبوعات نيز تامين شود، چرا كه براى مطبوعاتى كه از لحاظ سياسى گشايشى ايجاد شده اگر آنها نتوانند از اين مقوله برخوردار باشند نمىتوانند فعاليت خود را به خوبى ادامه دهند. به همين لحاظ فكر كرديم اگر شرايطى فراهم شود كه مطبوعات بتوانند محتواى خود را بهبود ببخشند، در نتيجه مطبوعات مخاطبمحور مىشوند، ولى در عمل در اينجا يك تضاد وجود دارد.»
پدر روزنامهنگارى نوين ايران، ادامه داد:« در واقع در عمل خوانندگان مطبوعات بالقوه زيادند. اگر سطح درآمد فردى، سطح سواد، فرهنگ و … را در نظر بگيريم ما بين 7 تا 10 ميليون روزنامهخوان خواهيم داشت در حالى كه در سال 76 تعداد روزنامهنگاران از 1/5 ميليون نفر بيشتر تجاوز نمىكند.»
رييس شوراى پژوهشى و سياستگذارى مركز پژوهشهاى ارتباطات،با اشاره به اين كه مقدمات گسترش مطبوعات و رسانهها در سال 68 فراهم شده بود و از سال 76 رو به جهش گذاشت، گفت:« شرايطى ايجاد شد كه مطبوعات حتى توانستند زمينه را براى افزايش آگهىهاى بازرگانى فراهم كنند. به اين ترتيب استقلال اقتصادى روزنامه از طريق افزايش تيراژ و جذب آگهىها نسبتا مناسبتر شد و در مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها در همين دوره چگونگى نظامند شدن كمكهاى دولت مورد بررسى قرار گرفت تا به اين وسيله بتوان به مطبوعاتى كه بيشتر فعاليت اجتماعى دارند كمك شود و به همين جهت در اين راستا طرحى تهيه كرديم.»
وى ضرورت گسترش آموزش روزنامهنگارى و ساير زمينههاى ارتباطات را نيز به عنوان مساله سوم مورد توجه قرار داد و گفت:« از سال 76 به بعد روزنامهنگارى نيز مانند پزشكى، حقوق و معمارى يك رشتهى علمى و تخصصى شد. متاسفانه در سال 59 دانشكدهى آموزش خبرنگارى و روابط عمومى بعد از انقلاب تعطيل شد و از سال 62 كه دانشگاهها دوباره بازگشايى شد، تنها يك گرايش ارتباطات اجتماعى داشتيم كه 38 واحد درسى در اين گرايش تدريس مىشد كه اين تعداد واحد در برابر 80 واحد درسى تحصيلى كه قبلا تدريس مىشد بسيار ناچيز بود، لذا از سال 1368 توانستيم رشتهى علوم ارتباطات اجتماعى را با دو شاخه روزنامهنگارى و روابط عمومى احياء كرده و در كنار آن از سال 69 نيز دورهى فوق ليسانس علوم ارتباطات و فضايى براى تقويت اعضاى هيات علمى خود ايجاد كرديم.»
وى، به مسالهى استقلال حرفهيى روزنامهنگاران به عنوان زمينهى چهارم اشاره كرد و افزود:« استقلال حرفهاى روزنامهنگاران در بعد چهارم مورد توجه ما قرار گرفت چرا كه معتقد بوديم اگر استقلال حرفهاى روزنامهنگاران تامين نشود روزنامهنگارى نمىتواند يك حرفه مستقل باشد. يك روزنامهنگار بايد مثل يك پزشك، وكيل دادگسترى و مهندس معمار به خود متكى باشد. كسى كه در دانشگاه، روابط عمومى مىخواند بايد اطمينان داشته باشد كه بعد از پايان تحصيل مانند پزشك، قاضى و مهندس معمار از وى استقبال مىكنند.»
دكتر معتمدنژاد با بيان اين كه مانند امروز به روزنامهنگارى نبايد به عنوان يك شغل فرعى نگاه كرد، تاسيس انجمن صنفى روزنامهنگاران را در مهر ماه 1376 يك خدمت بزرگ به تامين استقلال رشتهى روزنامهنگارى دانست و گفت:« در صحبتهايى كه با مسوولان اين انجمن داشتيم به اين نتيجه رسيديم كه براى تامين استقلال روزنامهنگارى يك كار تحقيقاتى در مركز پژوهشهاى ارتباطات انجام دهيم و قوانين معروفى در اين راستا تهيه كنيم. به همين جهت كار را ادامه داديم و بعد از مدتى با همكارى انجمن صنفى و مركز مطالعات و تقيقات رسانهها توانستيم چهار متن حقوقى تهيه كنيم كه دو تا از آن متنها، لايحهى قانونى است و نخستين پيشنويس لايحهى قانونى كه تهيه كرديم مربوط به قانون استقلال حرفهى روزنامهنگارى است.»
دكتر معتمدنژاد گفت:« براى حفظ اين استقلال دو مساله ديگر را نيز در نظر گرفته شد. يكى قانون تشكيل شوراى عالى رسانهها بود كه هدف از تشكيل اين شورا حراست از آزادى مطبوعات و رسانهها و نظارت اصول علمى روزنامهنگارى در هياتهاى تحريريه و همچنين نظارت بر اجراى اصول اخلاقى حرفهاى روزنامهنگارى است. اين قانون تهيه شده و در كنار آن يك متن دوم براى اين قانون و يك متن چهارم در مجموع به عنوان ميثاق اصول اخلاقى حرفهاى روزنامهنگارى تهيه كرديم كه در جشنواره مطبوعات نيز عرضه شد و تعداد زيادى از روزنامهنگاران امضاء كردند و حتى آقاى خاتمى نيز در زمان بازديد از نمايشگاه مطبوعات آن را تاييد و امضاء كردند.»
دكتر كاظم معتمدنژاد در ادامه گفتوگو با خبرنگار خبرگزارى دانشجويان ايران(ايسنا)، در تكميل بحث چهار زمينهى مورد بررسى شده به عنوان مشكل مطبوعات كشور، عنوان داشت:« در مورد زمينهى اول يعنى ايجاد فضاى مطلوب و آزاد مطبوعات، طرح قانون جامع رسانهها را تهيه كردهايم كه اگر اين طرح به تصويب برسد تمام مسائل مربوط به آزادى مطبوعات و رسانهها و ضرورت حمايت قانون از اين آزادى حل خواهد شد و نقش قوهى قضاييه نيز در آن به خوبى مشخص شده است. همچنين طرحى ديگرى به نام برنامه حقوق كمكهاى دولت به مطبوعات نيز در جهت استقلال اقتصادى روزنامهها تهيه شده است. در مجموع اگر اين كارها به طور قطع انجام شود و به تصويب برسد و در اين چهار زمينه كار شود همه نگرانىها دربارهى گسترش آزادى مطبوعات و رسانهها به اتمام مىرسد، ولى لازمهى حل اين مشكلات نهادينه شدن اين چهار زمينه است.»
معتمدنژاد در پايان به نقش عكس و حرفهى عكاسى در مطبوعات و جايگاه برجسته و ويژه عكاسان ايرانى در دنيا اشاره كرد و ازود:« يك عكس گاهى از صدها صفحه بيشتر ارزش پيدا مىكند و مثل معروف « شنيدن كى بود مانند ديدن» خود معرف ارزش و اهميت عكس است و بايد جايگاه بسيار برجستهايى براى عكاسان به ويژه عكاسان خبرى در نظر گرفت و بايد بيشتر قدر اين گروه را دانست و لازم است در دانشگاهها دروس عكاسى تقويت شود، در اين زمينه در كشور ضعفهايى وجود دارد. در حالى كه اين رشته مىتواند تبديل به يك گرايش مستقل شود و لازم است اين كار صورت گيرد.»