تکنولوژی

مدل مديريت همكاري در موسسه تحقيقات CERN

نام نویسنده: كريستيانا هالي

مديران و كارشناسان برجسته مديريت مي‌توانند از تجربه موسسه CERN در حوزه رهبري، دروس قابل توجهي بگيرند. موسسه تحقيقات فيزيك ذرات بنيادي و هسته‌اي در سوئيس پروژه عظيم “ابرتصادم گر هادروني” Large Hadron Collider را با بكارگيري سبك خاصي از مديريت به‌انجام رساند كه بسيار موفق بود.

به عنوان يك مدير تصور كنيد قرار است بيش از 7000 دانشمند را در 85 كشور دنيا با زبان‌ها، فرهنگ‌ها و تخصص‌هاي مختلف، مديريت كنيد و ‌بايد ظرف 20 سال پيچيده‌ترين سيستمي را كه بشريت تا بحال به خود ديده توليد كنيد.

حال فرض كنيد كه هدف شما از اين پروژه بازسازي شرايط بعد از انفجار بزرگ اوليه (Big Bang) تنها به مدت يك ميليارديم‌ثانيه باشد. مضاف بر‌اينكه هيچيك از متخصصين تيم شما بابت تغيير تفكر بنيادين ما نسبت به جهان هستي امتيازي نمي‌گيرند؛ در ضمن هيچ كنترلي بر پرداختي‌هايي كه به دانشمندان نيز مي‌شود نداريد!

شرايط فوق ممكن است از لحاظ مديريتي عجيب و غريب به نظر برسد؛ اما اين دقيقاً همان شرايطي است كه بر پروژه “ابرتصادم گر هادروني” در سازمن اروپايي تحقيقات هسته‌اي در ژنو CERN برقرار است.

پروژه “ابرتصادم گر هادروني” توجه بسياري را به خود جلب كرده است: انفجاري كه در ماه سپتامبر گذشته به وقوع پيوست پروژه را به مدت يكسال به تعويق انداخت، داستان‌سرايي در مورد سياه چال‌هاي فضايي هنوز پروژه را دچار مشكل مي‌كند و فيلم‌هاي هاليوودي نيز تحقيقات (تخيلي) كه در CERN صورت گرفته را به تصوير مي‌كشانند؛ اما همه اينها ما را از واقعيت دور مي‌كنند.

در كنار مسئله هسته‌اي، مديران بايد به يك دليل ديگر به اتفاقي كه در ژنو در حال وقوع است دقت كنند. آنچه پيشرفت شايان توجه در CERN را امكان پذير ساخته رهبري و فرهنگ سازاني منحصر به فرد و جالب توجهي است كه دارند. مهمتر اينكه ما نيز مي‌توانيم همين اصول را استفاده كنيم تا نوآوري را در سازمان‌ها ترغيب كنيم.

قدرت مالكيت جمعي
تنها يكي از چهار پروژه بزرگ در CERN به اندازه برج ايفل وزن دارد، متشكل از 20 ميليون قطعه است، از 3000 كيلومتر كابل و 1000 كيلومتر لوله كشي استفاده مي‌كند و مستلزم 5 ميليون خط برنامه‌نويسي كامپيوتري است تا عملياتي شود.

شايد فرض كنيد كه چنين پروژه عظيمي مستلزم رهبري سنتي و بسيار سختگيرانه است؛ اما در واقعيت اين پروژه مدير ندارد، مديرعامل ندارد، دفاتر ويژه ندارد، حتي ساختمان اصلي آن شكلي سيلندري دارد و تمام دفاتر يك اندازه هستند. مدير هر پروژه را “سخنگو” مي‌نامند و يك “هماهنگ‌كننده منابع” مسائل مالي و انساني را تعقيب مي‌كند.

رهبران پروژه “ابرتصادم گر هادروني” چارچوبي را بوجود مي‌آورند كه افراد بتوانند در آن اشتراك مساعي داشته و به يكديگر كمك كنند. فضاهاي جلسات جايي است كه افراد مي‌توانند در آن عقايد خود را با آزادي تمام مطرح كنند. هزاران جلسات غير رسمي برگزار مي‌شود كه در آنها مشاركت‌كنندگان مي‌توانند اظهار‌نظر كنند و سيستم آنلاين اجازه مي‌دهد كه از راه دور دستور كار را تعقيب و برنامه‌هاي ارايه و آموزش را تماشا كنند.

برخي از مديران امروزي ممكن است احساس كنند كه هزينه‌هاي چنين طرحي سنگين است اما در عمل اين سرمايه‌گذاري اوليه باعث مي‌شود هزينه‌هاي هنگفت ثانويه كه بعداً سد راه مي‌شود، حذف شوند. همه اعضاء تيم احساس مشاركت، تعهد و مالكيت مي‌كنند.

ايجاد اعتماد
كل جامعه CERN با حس عميقي اعتماد و كار مي‌كند كه ناشي از فرهنگ مشترك كاري است. همه مي‌دانند بايد سخت بكوشند و اطلاعات خود را به اشتراك بگذارند.
از آنجا كه اين جامعه كاري بسيار منسجم است و عمده‌‌ترين سرمايه آن نيز شهرت است، فيزيكدانان در سراسر جهان مي‌دانند كه چه كسي چه كاري را انجام مي‌دهد و آن عده كه بخل تعليم به خرج مي‌دهند حذف مي‌شوند. به همين نحو، انتشارات علمي نيز به صورت “متن باز” انجام مي‌شود و همه مي‌توانند به يافته‌ها دسترسي داشته باشند.

تجربيات شكست خورده = فرصت يادگيري
اين افراد نيستند كه شكست مي‌خورند بلكه تجربه‌ها شكست مي خورند. در CERN شكست، فرصت يادگيري محسوب مي‌شود و نه علتي براي سرشكستگي. به همين خاطر بود كه وقتي پروژه با يك سال تعويق مواجه شد كسي اخراج نشد. شايد به نظر برسد كه در چنين پروژه بزرگي جايي براي ريسك وجود نداشته باشد، اما در واقع كل طرح بر اساس نظرسنجي همگاني و آزمايش‌هاي پياپي بنا شده است.

چشم انداز مشترك
كليه دانشمندان CERN يك هدف را دنبال مي‌كنند.
ام از آنجا كه همه در طرح‌ها مشاركت دارند هيچ فرد خاصي نمي‌تواند برنده جايزه‌ي نوبل شود. با اين حال هزاران متخصص مي‌دانند كه چطور خودخواهي‌ها و منيت‌هاي خود را كنترل كنند. اين امر از آنجا امكان‌پذير است كه همگي از يك مقياس براي برقراري اعتبار تصميم‌هاي خود استفاده كرده و از خود مي‌پرسند: بهترين تصميم براي پيشبرد علم فيزيك چيست؟

در مديريت شركت‌ها، اين بدين مفهوم است كه مي‌بايد چشم اندازي بلندپروازانه و در عين حال واقع‌ بينانه براي سازمان انتخاب كرد كه در كليه سطوح سازماني مورد پذيرش واقع شود.

منبع : Business Source Premier

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا