ایراناینترنت

اینترنت اضطراری؛ بسته‌بندی فریبنده‌ای برای یک تبعیض ساختاری

یادداشتی از «iSegaro»، فعال حوزه اینترنت

در روزهایی که قطعی اینترنت به یک ابزار معمول سیاست‌گذاری در ایران تبدیل شده، ایده‌هایی نظیر «اینترنت اضطراری» بیشتر از آنکه راه‌حل باشند، توجیه‌کننده بحران‌هایی هستند که ریشه در سوءمدیریت و نگاه تبعیض‌آمیز به اینترنت دارند. نسیم توکل، رئیس هیئت‌مدیره شرکت عرش‌گستر، در مصاحبه‌ای از این ایده دفاع کرده و آن را پاسخی “هوشمندانه” به تهدیدات امنیتی دانسته است. اما آیا واقعاً چیزی به نام اینترنت اضطراری وجود دارد که از اینترنت طبقاتی جدا باشد؟ یا این فقط یک بازتعریف زیباشناختی از یک تبعیض ساختاری است؟

دوگانه‌سازی جعلی: اضطراری یا طبقاتی؟

خانم توکل سعی دارد بین «اینترنت اضطراری» و «اینترنت طبقاتی» تمایز بگذارد و با یک بازی زبانی، یکی را موجه و دیگری را ناعادلانه جلوه دهد. اما اصل ماجرا تغییری نمی‌کند: در هر دو سناریو، دسترسی به اینترنت بر اساس جایگاه اجتماعی، اقتصادی یا نهادی افراد تقسیم‌بندی می‌شود. این یعنی تبعیض.

وقتی در شرایط بحران، فقط نهادهای خاص، شرکت‌های بزرگ و بخش‌های از پیش تأییدشده می‌توانند به اینترنت دسترسی داشته باشند، اما میلیون‌ها فرد دیگر – از فریلنسرها، معلمان آنلاین، دانشجویان، کارآفرینان خرد و حتی رسانه‌های مستقل – از این دسترسی محروم می‌مانند، دیگر نمی‌توان این وضع را چیزی غیر از اینترنت طبقاتی نامید، حتی اگر موقتی باشد.

کدام اقتصاد؟

توکل می‌گوید که در زمان بحران، باید از زنجیره تأمین و شرکت‌های بزرگ محافظت کرد تا اقتصاد کشور زمین نخورد. اما پرسش اینجاست: کدام اقتصاد؟ آیا فقط چند شرکت بزرگ که به زنجیره تأمین دولتی وصل‌اند، مصداق اقتصادند؟ کسب‌وکارهای دیجیتال خرد، فروشگاه‌های آنلاین، تولیدکنندگان محتوا، کارگران پلتفرمی، و ده‌ها نوع شغل وابسته به اینترنت در این معادله چه جایگاهی دارند؟ پاسخ روشن است: هیچ.

 امنیت واقعی وقتی حاصل می‌شود که زیرساخت ارتباطی به شکلی همگانی، شفاف و عادلانه در دسترس باشد. وقتی اینترنت در اختیار نهادهای خاص بماند، نه تنها امنیت اجتماعی و انسجام ملی تأمین نمی‌شود، بلکه اعتماد عمومی آسیب می‌بیند و نابرابری تشدید می‌شود.

اینترنت «موقتی» برای خواص؛ خاموشی «دائمی» برای مردم

مدافعان اینترنت اضطراری، بر موقتی بودن آن تأکید می‌کنند؛ اما تجربه تاریخی ما با عبارت «موقتی» در سیاست‌گذاری بسیار تلخ است. بسیاری از محدودیت‌ها که با عنوان «موقت» آغاز شده‌اند، به سرعت به نهادهایی دائمی و گسترده تبدیل شده‌اند. همین حالا هم در بسیاری از مناطق کشور، اینترنت با فیلترینگ شدید و سرعت محدودتر از استانداردهای جهانی ارائه می‌شود – و این برای قشرهای خاصی از جامعه، از جمله روستاییان، اقلیت‌ها و گروه‌های کم‌درآمد، عملاً به معنای محرومیت کامل از اینترنت با کیفیت است.

وقتی دسترسی «موقتی» برای برخی محفوظ بماند و دیگران در خاموشی به سر ببرند، این نه تنها شکاف دیجیتال را عمیق‌تر می‌کند، بلکه بر نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی دامن می‌زند. اینترنت کالای لوکس نخبگان نمی‌تواند موتور محرک توسعه ملی باشد.

مدیریت بحران یا تولید بحران؟

خانم توکل در بخشی از سخنان خود، از نبود برنامه‌ریزی بلندمدت، نبود هماهنگی نهادی و ترس تصمیم‌گیران از نفوذ و سوءاستفاده به‌عنوان موانع اجرای طرح اینترنت اضطراری یاد می‌کند. اما آیا واقعاً راه‌حل چنین مشکلاتی، تقسیم‌بندی دسترسی به اینترنت است؟ یا باید ریشه مشکل را در همان سیاست‌گذاری امنیتی-متمرکزی جست‌وجو کرد که توانایی درک پیچیدگی جهان دیجیتال را ندارد و ترجیح می‌دهد صورت مسئله را با خاموش کردن شبکه پاک کند؟

در واقع، طرح‌هایی نظیر «اینترنت اضطراری» نه تنها بحران را حل نمی‌کنند، بلکه آن را نهادینه می‌کنند: با ساختن یک اینترنت دو سرعته، دو لایه، دو طبقه. یکی برای خواص و دیگری برای سایرین؛ یا بهتر بگوییم: نبود اینترنت برای سایرین.

در ستایش دسترسی همگانی و حق ارتباط

اگر تجربه کرونا، جنگ، بحران‌های زیست‌محیطی و سایر موقعیت‌های اضطراری چیزی به ما آموخته باشد، آن است که دسترسی به اطلاعات، ارتباطات و شبکه‌های دیجیتال یک حق انسانی و مدنی است، نه امتیازی ویژه برای عده‌ای خاص. راه‌حل بحران‌های ارتباطی، ایجاد زیرساخت مقاوم، آموزش گسترده، شفافیت نهادهای مسئول، و اعتمادسازی اجتماعی است – نه جداسازی دیجیتال.

در نهایت، اگر واقعاً قرار است برای بحران‌ها آماده شویم، باید سیاست‌هایی تدوین شود که بر دسترسی عادلانه و شفاف به اینترنت برای همه اقشار جامعه تأکید کند، نه طراحی سازوکارهایی برای نجات خواص در زمانی که مردم عادی در خاموشی دیجیتال فرو می‌روند.

نتیجه‌گیری: با نام‌گذاری نمی‌شود تبعیض را توجیه کرد

«اینترنت اضطراری» مفهومی است که ممکن است در نگاه اول عقلانی به نظر برسد، اما در باطن، تنها بازتولید همان اینترنت طبقاتی با ظاهری جدید است. باید از خود بپرسیم: آیا ما در پی ساخت جامعه‌ای هستیم که در آن تنها برخی افراد حق اتصال، ارتباط و توسعه دارند؟ یا جامعه‌ای که در آن اینترنت به عنوان یکی از ارکان توسعه، دموکراسی و عدالت، در دسترس همگان باشد – حتی در بحران؟

پاسخ این سؤال، مسیر آینده‌ ما را در دنیای دیجیتال تعیین خواهد کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا