قصهها از کودکی راهشان را به دنیای ما باز کرده و همیشه آینهای از خیال و حقیقت در برابر ما گذاشتهاند. مرورِ حقیقت اما همان داستان تجربهی زندگیهای ناکرده است که اغلب آموختنیهایی با چاشنی جذابیت دارد. در این میان داستان زندگی آنهایی که مسیرشان را از دل دنیای تکنولوژی دنبال میکنند، پیرنگ متفاوتی دارد و هیچ شبیه داستانهای کلاسیک نیست که در آنها موفقیت و شکست، فرمول یکسانی دارند. «پروفایل» قرار است روایتگر داستان مستند روزگار همین آدمها باشد؛ آنهایی که نقش موثری در شکلگیری آنچه امروز به عنوان صنعت تکنولوژی میشناسیم، داشته و دارند؛ آنهایی که از انتخاب مسیر متفاوت نترسیدند؛ نه میخواستند قهرمان باشند و نه ضدقهرمان.«پروفایل» را هر هفته پنجشنبهها در آی تی ایران بخوانید یا بشنوید.
تدوین و تنظیم پادکست: یاسمن سرهنگی
اگر هر کدام از ما در خانهای کوچک و دلگیر و در شهری زندگی میکردیم که روی نقشه به اندازه پشت ناخن هم نیست، احتمالا قدر زندگی را بیشتر میدانستیم. حالا اگر به این شرایط نداشتن آب آشامیدنی و لوازم اولیه هم اضافه میشد، شاید برای هر نفسِ راحت، مدیون روزگار بودیم و کاری هم به نشانه سپاسگذاری انجام میدادیم؛ البته به شرط جان سالم به در بردن. «کاتالین کاریکو» هم از چنین شرایطی نجات پیدا کرد و زنده ماند تا در آینده دِین خودش را به جهان و جانهایش ادا کند. او تمام انرژی و توانش را بکار بست تا ایدهای را که بسیاری آن را رد کرده بودند، به یک فناوری پیشرو و نجاتبخش تبدیل کند؛ فناوری که در نهایت توانست در تاریکترین روزهایی که وحشت همهگیری یک بیماری ناشناخته و موذی سراسر دنیا را گرفته بود، جرقه امیدی باشد. نتایج تحقیقات کاریکو حالا به عنوان اولین واکسن معتبر کووید-۱۹ جان انسانهای زیادی را نجات داده و برای خودش شهرت و اعتبار به همراه آورده است.
مهاجرت با یک عروسک قیمتی
کاتالین کاریکو در هفدهم ژانویه سال ۱۹۵۵ در شهر کوچک کیشاویسالاش در مرکز مجارستان به دنیا آمد. پدرش قصاب بود و مادرش یک کتابدار. آنها در خانه کوچکی زندگی میکردند که آب آشامیدنی نداشت. شرایط زندگی خانواده کاریکو به قدری سخت بود که از داشتن امکانات اولیهای مانند یخچال و تلویزیون هم محروم بودند. با این حال کاتالین به درس و مدرسه علاقه داشت و در دوران مدرسه نمرات خوبی در درس علوم میگرفت. پس تعجبی نداشت که برای ادامه تحصیل در دانشگاه رشته بیولوژی را انتخاب کند. او به دانشگاه دولتی سِگِد مجارستان رفت و بعد از پایان دوره دکترا، تصمیم گرفت مطالعات پسادکترا و تحقیقاتش را در موسسه بیوشیمی و مرکز تحقیقات بیولوژیکی مجارستان، ادامه بدهد. اما در سال ۱۹۸۵ اتفاقی عجیب مسیر زندگی کاریکو را تغییر داد. اطلاعات و نتایج تحقیقات آزمایشگاه موسسه گم شد. این اتفاق باعث شد تا کاتالین کاریکو همراه با همسر و دختر دو سالهشان مجارستان را به مقصد آمریکا ترک کند. آنها ۱۲۳۰ دلاری را که از فروش ماشین عایدشان شده بود در داخل عروسک خرسی پنهان کردند و با خودشان بردند.
کاریکو بلافاصله بعد از رسیدن به آمریکا، به دانشگاه تمپل در فیلادلفیا رفت و تا سال ۱۹۸۸ دوره پسادکترای خودش را در آنجا گذراند. او یک سال بعد را هم به تحقیق و تحصیل در دانشگاه خدمات رسمی علوم بهداشتی گذراند و بعد در یک تحقیق بالینی شرکت کرد که در آن بیماران مبتلا به ایدز، بیماریهای هماتولوژیک و سندروم خستگی مزمن، با RNAهای- مولکولی که در کنار DNA و پروتئین، مولکولهای اصلی موجودات زنده را تشکیل میدهند- دو رشتهای درمان میشدند. این تحقیق در زمان خودش پیشرو و منحصربهفرد بود.
اولین سلاح جهان علیه کرونا
کاریکو در همان سال به استخدام دانشگاه پنسیلوانیا درآمد و همراه با یک متخصص قلب به تحقیق روی RNA پیامرسان پرداختند که گونه مهمی از RNAهاست که نوعی الگوی ژنتیکی را برای ساخت پروتئین سلولی رمزگذاری میکند.
در سال ۱۹۹۰ کاریکو به عنوان دانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا، برای پایهگذاری درمان ژنی مبتنی بر RNA پیامرسان، اولین درخواست کمک مالی خودش را ثبت کرد. این مهمترین موضوع مورد علاقه کاتالین کاریکو در تحقیقاتش بود. با دریافت این کمک، کاریکو شش سال مداوم به تحقیق روی این روش درمانی ادامه داد. با این حال و درست زمانی که کاریکو در مسیر رشد و دریافت درجه استاد تمامی بود، دیگر نتوانست هیچ کمک هزینهای برای ادامه تحقیقاتش دریافت کند. به این ترتیب بود که مدیران دانشگاه ادامه این تحقیقات را بیفایده دیدند و کاریکو مقام و جایگاه علمیاش را از دست داد.
سال ۱۹۹۵، روزهای عجیب و فراموشنشدنی در تقویم کاریکو ثبت کرد. او در آن زمان به تازگی درد درمان سرطان را پشت سر گذاشته و همسرش به خاطر مشکلات ویزا در مجارستان گیر افتاده بود. در چنین شرایطی کاری که ساعتهای بیشماری برای آن صرف کرده بود، بینتیجه روی دستش مانده بود. با این همه کاریکو تصمیم گرفت شکست را نپذیرد. او درباره آن روزها میگوید: «فکر کردم به جای دیگری بروم و کار دیگری بکنم. فکر کردم که شاید به قدر کافی خوب و باهوش نبودم. سعی کردم تصور کنم که همه چیز مهیاست و بعد با خودم گفتم فقط باید آزمایشهای بهتری انجام بدهم.»
با این اوصاف بود که سعی کرد به تحقیقاتش ادامه بدهد و در این راه بود که در سال ۱۹۹۷ با «دِرو ویسمَن» استاد ایمنیشناسی دانشگاه پنسیلوانیا آشنا شد. پافشاری کاریکو برای ادامه تحقیقاتش، هر چند عجیب و خلاف عرف فعالیتهای آکادمیک بود، اما در نهایت به تاسیس شرکت کوچکی منجر شد.
آنها در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۳ حق اختراعاتی را در ارتباط با تحقیقاتشان ثبت کردند. چند هفته بعد شرکت سرمایهگذاری حامی شرکت مادرنا با کاریکو تماس گرفت تا مجوز استفاده از حق اختراعش را بگیرد، اما کاریکو گفت که دانشگاه پنسیلوانیا آن را فروخته است. در اوایل سال ۲۰۱۳ کاریکو از معامله ۲۴۰ میلیون دلاری مادرنا با آسترازنکا برای توسعه یک فاکتور رشد عروقی، باخبر شد. او متوجه شده بود که در دانشگاه پنسیلوانیا، فرصت بکار بستن تجربیات و نتایج تحقیقاتش را ندارد. به همین خاطر به عنوان معاون به شرکت بایونتک پیوست و در سال ۲۰۱۹ به سمت معاون ارشد ارتقا پیدا کرد. نتایج فعالیتها و تحقیقات کاتالین کاریکو به الگوی درمانی منجر شد که واکنش ایمنی به دنبال نداشت. بالاخره در ماه دسامبر سال ۲۰۲۰ و زمانی که جهان بیصبرانه منتظر درمانی علیه شیوع سرسامآور ویروس کرونا بود، فناوری ابداعی کاریکو و ویسمَن که در بایونتک توسعه یافته بود، در همکاری با فایزر و سپس مادرنا به تولید واکسن کووید-۱۹ منجر شد.
کاتالین کاریکو حالا یک چهره جهانی و ناجی میلیونها ساکن کره زمین است. او تا حالا بیش از چهل و چهار جایزه و دکترای افتخاری دریافت کرده که بیش از سی تا از آنها تنها در سال جاری میلادی به او تعلق گرفته است. او مادر «سوزان فرانتسیا» قایقران مجاری- آمریکایی معروفی است که برنده دو مدال طلای المپیک بوده.
۱- آدام موسری؛ صدای رسای فیسبوک
۲- لینا خان؛ سردمدار مبارزه با انحصارطلبی
۳- ریما قریشی؛ یک مدیر بالفطره
۴- کریستیانو آمون؛ مدیر جدید و خندان کوآلکام
۵- اندی جیسی؛ مدیرعامل گرانقیمت آمازون با تبار ایرانی
۶- آیلین لی؛ کاشف تکشاخهای سیلیکونولی
۸- سوزان اثی؛ شیفتهی اقتصاد تکنولوژی
۹- امین ذوالفنون؛ از تار تا تکنولوژی
۱۰- جسیکا روزنورسل؛ مدیری با دغدغههای اجتماعی
۱۱- کریس یانگ؛ امید تازهی مایکروسافت برای آینده
۱۲– ویتالیک بوترین؛ خالق اتریوم
۱۳- جنسن هوآنگ؛ یک مدیر هدفمند
۱۴ – ملانی پرکینز؛ ثروتمندترین زن جوان کارآفرین
۱۵- پت جلسینگر؛ ناخدای جدید اینتل