قصهها از کودکی راهشان را به دنیای ما باز کرده و همیشه آینهای از خیال و حقیقت در برابر ما گذاشتهاند. مرورِ حقیقت اما همان داستان تجربهی زندگیهای ناکرده است که اغلب آموختنیهایی با چاشنی جذابیت دارد. در این میان داستان زندگی آنهایی که مسیرشان را از دل دنیای تکنولوژی دنبال میکنند، پیرنگ متفاوتی دارد و هیچ شبیه داستانهای کلاسیک نیست که در آنها موفقیت و شکست، فرمول یکسانی دارند. «پروفایل» قرار است روایتگر داستان مستند روزگار همین آدمها باشد؛ آنهایی که نقش موثری در شکلگیری آنچه امروز به عنوان صنعت تکنولوژی میشناسیم، داشته و دارند؛ آنهایی که از انتخاب مسیر متفاوت نترسیدند؛ نه میخواستند قهرمان باشند و نه ضدقهرمان.«پروفایل» را هر هفته پنجشنبهها در آی تی ایران بخوانید یا بشنوید.
تدوین و تنظیم پادکست: یاسمن سرهنگی
گاهی مرز میان موفقیت و شکست آنقدر باریک است که حتی فرصتی برای لذت از دستاوردها باقی نمیماند تا در کمترین فاصله ورق برگردد و همه چیز زیر و رو شود؛ خاصه اگر این موفقیت حکم خانهای پوشالی روی آب را داشته باشد. نوآوریهای خاص و کارگشا که در دنیای امروز اغلب با استقبال پذیرفته میشوند، به خاطر ماهیت خلاقانه و رقابتی صنعت تکنولوژی همیشه زیر ذرهبین دقیقی قرار دارند. با این اوصاف باید گفت در چنین فضایی قطعا بار کج به منزل نمیرسد و این شاید مهمترین درس زندگی «الیزابت هولمز» باشد؛ کارآفرینی که سعی داشت با پنهانکاری، کسبوکاری انقلابی و ماندگار را اداره کند و در نهایت مغلوب حقیقت شد. داستان ظهور و سقوط جنجالی او و شرکتش «ترانوس»، آنقدر جالب توجه بود که دستمایه کتابی به نام «خون نحس: رازها و دروغهایی در یک استارتآپ سیلیکونولی» شد که «جان کریرو» گزارشگر والاستریت ژورنال آن را نوشت؛ همان کسی که اولین بار از وجود کلاهبرداری و تقلب در عملکرد ترانوس خبر داده بود. این داستان حتی به ساخت فیلم بلندی به نام «مخترع: در جستجوی خون در سیلیکونولی» توسط شرکت HBO هم منجر شد.
انگیزهای به شکل ترس از سوزن
الیزابت هولمز در سوم فوریه سال 1984 در شهر واشنگتن و خانوادهای بانفوذ به دنیا آمد.
پدرش در چند نهاد زیرمجموعه سازمان ملل متحد به عنوان مدیر مشغول بود و مادرش هم کارمند کنگره بود. الیزابت از همان دوران دبیرستان متوجه علاقهاش به برنامهنویسی شد و در همان زمان از راه این علاقه به درآمد رسید. او برنامه ترجمه زبان برنامهنویسی ++C را به دانشگاههای چینی میفروخت. در همان موقع به زبان چینی معیار علاقمند شد و به این ترتیب بود که پدر و مادرش برای او یک معلم خصوصی زبان چینی گرفتند. هنوز دوره دبیرستان را تمام نکرده بود که در برنامه تابستانی دانشگاه استنفورد که به زبان چینی و در پکن برگزار میشد، شرکت کرد.
در نهایت هولمز بعد از پایان دوره دبیرستان و در سال 2002 وارد دانشگاه استنفورد شد و رشته مهندسی شیمی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. استعداد و علاقه هولمز به این رشته باعث شد تا در همان سال اول، به عنوان دستیار آزمایشگاه دانشگاه انتخاب شود. بعد از پایان سال اول دانشگاه و به خاطر تسلطش به زبان چینی، در موسسه تحقیقاتی ژنوم سنگاپور استخدام شد. او در آنجا تاثیر نوعی ویروس کرونا را که عامل بیماری سارس بود، روی نمونههای خون آزمایش میکرد. از آنجایی که همیشه از سرنگ و سوزن میترسید، همان موقع جرقه راهاندازی یک کسبوکار نو در ذهنش زده شد. با این اوصاف، اولین اختراعش را که یک وصله پوشیدنی برای تزریق دارو بود، در سال 2003 به ثبت رساند. سپس در سال 2004 دانشکده مهندسی دانشگاه استنفورد را ترک کرد تا پول شهریه دانشگاهش را به عنوان سرمایه اولیه راهاندازی استارتآپی در زمینه تکنولوژی درمان صرف کند.
کاخی با ستونهای لرزان
الیزابت هولمز میدانست افرادی زیادی مثل او از سوزن میترسند و همین شد که به فکر تاسیس استارتآپی برای ارایه تکنولوژیهای درمان ساده و در دسترس برای همه مردم، افتاد. او این شرکت را با نام اولیه «درمانهای بهموقع» (Real-Time Cures) در پائولو آلتو راهاندازی کرد و به دنبال راهکارهای بود که آزمایش خون را تنها با میزان بسیار کمی از خون امکانپذیر کند. این ایده را با استادش در استنفورد در میان گذاشت و او به هولمز هشدار داد که این ایده عملی و امکانپذیر نخواهد بود. اساتید دیگر هولمز هم این گفته را تایید کردند و همین هشدار را به او دادند.
در نهایت اما الیزابت هولمز توانست یکی از اساتیدش به نام «چَنینگ رابرتسون» را راضی به همکاری کند. در همان سال هولمز نام شرکتش را به ترانوس تغییر داد و رابرتسون به عنوان اولین عضو هیات مدیره این شرکت، او را به سرمایهگذاران مختلف معرفی کرد. هولمز به اعتبار رابرتسون و البته به کمک نفوذ پدر و مادرش توانست نظر افراد مهمی از قبیل «هنری کیسینجر» وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی سابق آمریکا، «ویلیام پِری» وزیر امور خارجه سابق آمریکا، «جیمز مَتیس» وزیر دفاع سابق آمریکا، «گری راگهِد» فرمانده سابق نیروی دریایی، «بتسی دِووس» وزیر سابق آموزش آمریکا، «جرج شولتس» وزیر سابق خزانهداری آمریکا، مدیرعامل سابق شرکت بزرگ خدمات مالی ولز فارگو، مدیرعامل سابق شرکت بزرگ ساختمانی بِکتل و دو سناتور را برای سرمایهگذاری جلب کند. بعدها و به دنبال رونق کسبوکار ترانوس، الیزابت هولمز توانست به کمک ارتباطات شخصی خودش، سرمایهگذاران بزرگی از جمله «جِس دِراپر» – که پدر دوست دوران کودکی خودش بود-، «رابرات مرداک»، «کارلوس اسلیم» مکزیکی و حتی خانواده ثروتمند والتون را راضی کند تا در ترانوس سرمایهگذاری کنند. البته شایعاتی هم درباره شرایط خاص هولمز برای همکاری با سرمایهگذاران وجود داشتند.
گویا هولمز شرط میکرد که آنها چیزی درباره عملکرد فنی دستگاههای ترانوس ندانند و نپرسند. او این فرهنگ رازداری و پنهانکاری را در خود شرکت هم ایجاد کرده بود؛ تا جایی که اجازه نمیداد کسی به راحتی از شرکت بازدید کند و بازدیدکنندگان ملزم به امضای قرارداد رازداری میشدند. او حتی از سه کارمند ترانوس با ادعای نقض توافقنامههای رازداری شرکت، شکایت کرد.
در نهایت همین فرهنگ رازداری عجیب و مرموز به پاشنه آشیل الیزابت هولمز و شرکتش تبدیل شد. درست در سالهای اوج ترانوس، «جان کریرو» گزارشگر والاستریت ژورنال به عملکرد این شرکت مشکوک شد و چند ماه درباره آن تحقیق کرد. کریرو با یکی از کارمندان اخراجی این شرکت صحبت کرد و بعد از آنکه یکی از کارشناسان پزشکی مرتبط با ترانوس به او پیشنهاد رشوه کرد، تمام سوءظنهایش به حقیقت پیوستند. وقتی هولمز از ماجرا باخبر شد، از وکیلش خواست تا جلوی انتشار این گزارش را بگیرد. با این همه کریرو در سال 2015 اولین گزارش را منتشر کرد تا به این ترتیب سقوط امپراتوری ترانوس و موسس مشهورش کلید بخورد.
در این گزارش مشخص شد که دستگاه معروف این شرکت امکان انجام درست آزمایشها را نداشته و نتایج نادرستی را ارایه میدهد. به همین خاطر ترانوس برای انجام آزمایشها، ناچار به استفاده از دستگاههای معمولی ساخته شرکتهای دیگر بود. کریرو گزارشهای مفصل دیگری درباره این موضوع نوشت و در نهایت در سال 2018، این گزارشها را در قالب یک کتاب منتشر کرد. بعد از انتشار اولین گزارش، توجه نهادهای قانونگذار به ماجرا جلب شد و تحقیقات در این زمینه آغاز شد. در سال 2018 کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا هولمز را به کلاهبرداری بزرگ و به دنبال آن به پرداخت جریمه متهم کرد.
مجله فورچون در سال 2016 الیزابت هولمز را در فهرست ناامیدکنندهترین رهبران جهان معرفی کرد.
بر اساس این رای او ناچار به فروش بخشی از سهام خود شد و تا ده سال دیگر امکان مدیریت هیچ شرکت سهامی عام را نداشت. بالاخره شرکت ترانوس که زمانی تکشاخی با ارزش 9 میلیارد دلاری بود، در سپتامبر سال 2018 منحل شد. تحقیقات و بارزسیها درباره کلاهبرداری ترانوس در این سالها ادامه پیدا کرده و اخیرا پرونده تازهای از مجموعه کلاهبرداریهای این شرکت باز شده است که در صورت محکومیت هولمز در آن، او با حکم بیست سال زندان و پرداخت جریمهای سنگین مواجه خواهد شد.
نسخهی جعلی استیو جابز
الیزابت هولمز همیشه استیو جابز بنیانگذار فقید اپل را تحسین میکرد و سعی داشت از او تقلید کند. در واقع به همین خاطر بود که معمولا بلوز یقهدار مشکی میپوشید. او برای حفظ کاریزمای خودش سعی میکرد با صدای مردانه صحبت کند تا بتواند در صنعت مردانه تکنولوژی بهتر دوام بیاورد. همین هم شد و بعد از حدود دوازده سال از شروع به کار ترانوس، هولمز به شهرت زیادی رسید. هولمز در سال 2015 و با دارایی خالص ۴.۵میلیارد دلاری، به عنوان جوانترین زن خودساخته میلیاردر در آمریکا معرفی شد.
در همان سال به عضویت گروه همکاران افتخاری دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد درآمد و در فهرست صد فرد تاثیرگذار مجله تایم قرار گرفت. مجله معتبر فوربس هم هولمز را در فهرست قدرتمندترین زنان جهان قرار داد و مجله آنلاین زنان گلَمور هم او را به عنوان زن سال معرفی کرد. او حتی توانست مدرک دکترای افتخاری دانشگاه پِپرداین را دریافت کند. مجله معروف فورچون هم الیزابت هولمز را به عنوان کارآفرین سال معرفی کرد. اما بلافاصله بعد از انتشار گزارشهای مربوط به کلاهبرداری شرکت ترانوس و آغاز تحقیقات قانونی از این شرکت، مجله فورچون در سال 2016 الیزابت هولمز را در فهرست ناامیدکنندهترین رهبران جهان معرفی کرد.
هولمز روابط شخصی پیچیدهای هم داشت. او در هجده سالگی با «رامش بالوانی» آشنا شد که کارآفرینی متاهل، پاکستانیالاصل و نوزده سال بزرگتر از او بود. مدتی بعد بالوانی از همسرش جدا شد و ارتباط آنها با هم از سال 2003 آغاز شد؛ تا جایی که در سال 2009 بالوانی به عنوان مدیر ارشد عملیات در ترانوس مشغول به کار شد. هر دوی آنها در پیشبرد فرهنگ پنهانکاری در ترانوس سهیم بودند، اما هولمز بعدها در دادگاه اعلام کرد که بسیاری از اقداماتش را با نظر مستقیم بالوانی انجام داده است. بالوانی این ادعا را تکذیب کرد و در سال 2016 و به دنبال اوجگیری تحقیقات قانونی از ترانوس رفت، در حالی که هولمز مدعی است خودش او را اخراج کرده بود. در نهایت الیزابت هولمز در سال 2019 با «ویلیام ایوانز» وارث ثروتمند گروه هتلهای ایوانز ازدواج کرد که هشت سال از او کوچکتر است. آنها حالا همراه با پسر کوچکشان در سانفرانسیسکو زندگی میکنند.
آرشیو پروفایل
۱- آدام موسری؛ صدای رسای فیسبوک
۲- لینا خان ؛ سردمدار مبارزه با انحصارطلبی
۳- ریما قریشی؛ یک مدیر بالفطره
۴- کریستیانو آمون؛ مدیر جدید و خندان کوآلکام
۵- اندی جیسی ؛ مدیرعامل گرانقیمت آمازون با تبار ایرانی
۶- آیلین لی؛ کاشف تکشاخهای سیلیکونولی
۸- سوزان اثی؛ شیفتهی اقتصاد تکنولوژی
۹- امین ذوالفنون؛ از تار تا تکنولوژی
۱۰- جسیکا روزنورسل؛ مدیری با دغدغههای اجتماعی
۱۱- کریس یانگ؛ امید تازهی مایکروسافت برای آینده
۱۲– ویتالیک بوترین؛ خالق اتریوم
۱۳- جنسن هوآنگ؛ یک مدیر هدفمند