چین چطور رهبر اقتصاد دیجیتال جهان شد
برای بسیاری از سیاستگذاران داخلی که موافق محدود کردن اینترنت یا فیلتر برخی سایتها و اپلیکیشنهای خارجی در کشور هستند، چین نمونهای از یک کشور موفق است که توانسته با وجود محدود کردن فعالیت سایتهای خارجی در این کشور به یکی از قدرتهای اول دنیای دیجیتال تبدیل شود. چین از اواخر دهه ۱۹۹۰ شروع به نظارت و سانسور اینترنت در داخل مرزهایش کرد. این محدودیت از سایتهای خبر و خدمات برخی سایتهای مطرح مانند جیمیل، دراپباکس، آمازون و یوتیوب گرفته تا اپلیکیشنهایی مانند اینستاگرام، توییتر و واتساپ و… اعمال شد.
اما برخلاف آنچه که لیست بلند سایتها و برنامههای تحریم شده در چین نشان میدهد، رویکرد دولت این کشور نسبت به حضور شرکتهای فناوری خارجی در خاک چین خصمانه نیست. برای نمونه بهرغم اینکه برخی سرویسهای گوگل فیلتر هستند، اما این غول دیجیتالی آمریکا با همتای چینی خود یعنی هوآوی دو دهه همکاری داشته است.چین با ایجاد شرایط راهاندازی کارخانههای IT در این کشور، اختصاص مناطق آزاد برای فعالیت شرکتهای فناوری و حتی اجازه ورود به استارتآپها و شرکتهای سرمایهگذاری به اقتصادش نشان داد نه تنها حاضر نیست از این امتیاز برای پیشرفت اقتصادی خود به واسطه مشارکت این شرکتها چشمپوشی کند، بلکه حضور این شرکتهای خارجی و چندملیتی را فرصتی برای ادغام با شرکتهای چینی و توسعه فضای کسبوکار کشورش میبیند.حضور شرکتهای چندملیتی در اقتصاد چین به مثابه سپر امنیتی این کشور در مقابل تحریم و جنگهای تجاری نیز عمل میکند، زیرا استقبال چین از حضور شرکتهای خارجی در این کشور باعث شد پس از اعلان جنگ تجاری ترامپ، برخی از شرکتهای بزرگ جهان مانند گوگل همچنان به همکاری با آن ادامه دهند یا بهدنبال راههایی برای دور زدن تحریمهای آمریکا علیه چین باشند. در واقع تجربه چین نشان میدهد، این کشور از همکاری با غولهای دیجیتالی برای بیاثر کردن تحریمهای آمریکا استفاده کرد تا به این ترتیب تنها متضرر این پیکار تجاری فقط چین نباشد.بهدنبال آغاز جنگ تجاری آمریکا و چین، اپل پایینترین میزان فروش گوشیهای هوشمند خود در ۶ سال اخیر را در چین تجربه کرد. فوریه ۲۰۱۹، فروش آیفون با ۲۰ درصد کاهش به رقم ناامیدکننده ۵/ ۱۴ میلیون دستگاه رسید. براساس گزارش CNBS آمریکا، سهام چند شرکت آمریکایی بلافاصله بعد از انتشار بیانیه وزارت خزانهداری این کشور مبنی بر تحریم چند شرکت فناوری چینی سقوط کرد. شرکت تراشهسازی اینتل نیز پیشبینی کاهش درآمد با از دست دادن بازار چین در سال ۲۰۱۹ را کرد. طبق فهرست بلومبرگ، مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک و دو موسس شرکت گوگل، لری پیج و سرگئی برین، روی هم چهار میلیارد دلار را از دست دادند.
فرصتطلبی از حضور استارتآپها
جمعیت میلیاردی چین برای هر کسبوکار نوپا و استارتآپ جویای نام فرصت بزرگی است تا بتواند شانس خود را در بازارهای خارجی امتحان کند. در واقع، موفقیت در ارائه خدمات در کشور چین با چنین پتانسیل تقاضا که از شرکتهای خارجی بزرگ استقبال میکند، میتواند گام بزرگی برای عرضه محصولات به بازارهای جهانی تلقی شود. چین پایگاه بزرگی از ۷۰۰ میلیون کاربر اینترنت است که ۲۸۲ میلیون کاربر زیر ۲۵ سال دارد که مشتاق استفاده از فناوری جدید هستند. در حالی که کاربران اینترنت در هند، کشوری با جمعیت تقریبا مشابه چین، حدود ۶۰ درصد اندازه چین کاربر اینترنتی دارد و آمریکا، رهبر کنونی دنیای دیجیتال، کمتر از ۳۰۰ میلیون کاربر دارد که منعکسکننده اندازه جمعیت کوچکتر است.
چین از این قابلیت برای به خدمت گرفتن کسبوکارهای نوپا در کشورش استفاده کرد. به این ترتیب، اوبر جزو آن دسته از استارتآپهایی بود که به این فرصت دست پیدا کرد و وارد بازار چین شد. به گفته ترویس کالانیک، بنیانگذار آن، چین یکی از بزرگترین و در عینحال بکرترین بازارهای پیش روی اوبر است که فرصتهایی به مراتب فراتر از بازار آمریکا برای ما ایجاد خواهد کرد.
اوبر با گذشت ۹ ماه از آغاز فعالیت در چین، رشد خیرهکنندهای را تجربه کرده بود. در این مدت تعداد سفرهای ثبت شده در شهر چنگدو چین، ۴۷۹ برابر بیشتر از تعداد درخواست سفر در نیویورک بوده است. با این حال، اوبر نتوانست با شرایط بازار چین کنار بیاید و به تعبیری از آن عقبنشینی کرد. اما این پایان کار یونیکورن آمریکایی در چین نبود. در اصل، چین حاضر نشد از فرصت حضور این استارتآپ باارزش خارجی در بازار کشورش دست بکشد و شکست اوبر را به یک بازی برد-برد تبدیل کرد. اوبر پس از رویارویی با چالشهای فراوان در چین، از فروش ساختار تجاری خود در این کشور به همتای چینیاش یعنی Didi Chuxing خبر داد. اوبر با این استارتآپ چینی قراردادی امضا کرد که براساس آن، برنامه اوبر همچنان در کشور چین قابل استفاده ماند تا مراحل نهایی ادغام آن با رقیب چینیاش انجام شود. همچنین اوبر مالک ۲۰ درصد از سهام شرکت جدید شد و سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری از شرکت چینی دریافت کرد. بهدنبال این خبر ادغام، اپل نیز یک میلیارد دلار روی Didi Chuxing سرمایهگذاری کرد و در کنار تنسنت و علیبابا هیات مدیره سرمایهگذار این شرکت را تشکیل داد.
به تعبیر سیاستگذارانی که توسعه کشور را منوط به اخراج شرکتهای خارجی از اقتصاد میدانند، شکست اوبر به منزله پیروزی رقیب چینی در بازار این کشور بود تا بتواند بدون یک رقیب خارجی، یکهتازی کند. اما دولت چین با فراهم کردن شرایط ادامه همکاری اوبر در این کشور نشان داد به نقش یونیکورنهای خارجی در توسعه اکوسیستم استارتآپی خود چشم امید دارد تا بتواند از حضور آنها برای رشد استارتآپهای خود بهرهبرداری کرده و بهدنبال آن مسیر را برای جذب سرمایه از سایر شرکتهای فناوری باز کند. به نظر میرسد، چین نمیخواست سایر استارتآپهای خارجی از حضور در بازار چین دلسرد شوند و شانس همکاری با آنها را از دست بدهد.
جذب سرمایهگذاران خارجی
همکاری چین با شرکتهای فناوری خارجی به ویژه آمریکایی به حضور آنها در خاک این کشور خلاصه نمیشود. بلکه چین توانسته در جذب شرکتهای سرمایهگذاری نیز فعال باشد. طوری که سافتبانک، شرکت سرمایهگذاری ژاپنی که از استارتآپها حمایت مالی میکند، اخیرا یک صندوق سرمایهگذاری در این کشور راهاندازی کرده که چینیها آن را اداره میکنند. البته این نخستین حضور این شرکت جهانی در چین نیست.
سافتبانک در سال ۲۰۰۰ و در جریان رشد حباب داتکام، مبلغ ۲۰ میلیون دلار در یک استارتآپ گمنام چینی در آن زمان یعنی علیبابا سرمایهگذاری کرد. این اقدام احتمالا در آن زمان یک شرطبندی خطرناک به نظر میرسید؛ اما با گذشت زمان معلوم شد این اقدام سرمایهگذار ژاپنی عملی هوشمندانه بوده است؛ زیرا با عرضه عمومی سهام علیبابا در سال ۲۰۱۴، سهم ۱۹ درصدی سافتبانک در این شرکت ارزشی بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار پیدا کرد. این مساله موجب شد علیبابا به موفقترین سرمایهگذاری تاریخ سافتبانک تبدیل شود.این شرکت خوشنام ژاپنی در سالهای بعد همکاری خود را با شرکتهای بزرگ دیجیتالی و برخی کشورها توسعه داد که میتواند نویدبخش حضور سرمایهگذاری خارجی بیشتر در اکوسیستم استارتآپی چین باشد.برای توسعه صنعت و بازار دیجیتالی، شرکتهای فناوری چینی و در راس آن دولت این کشور به جذب سرمایهگذار در داخل این کشور بسنده نکردند. در واقع، عرضه سهام غولهای دیجیتالی چین در بورسهای معروف جهانی و خارجی از دیگر اقدامات آنها برای تضمین توسعه این صنعت بود. علی بابا در سپتامبر ۲۰۱۳ برای عرضه اولیه وارد وال استریت(بورس نیویورک) شد. همزمان با عرضه اولیه، ارزش آن به میزان ۸/ ۲۱ میلیارد دلار رسید. سهام این شرکت در اواخر نوامبر ۲۰۱۹ در بازار هنگکنگ عرضه ثانویه و ۳/ ۱۱ میلیارد دلار تامین مالی کرد تا بزرگترین عرضه ثانویه تاریخ بورسهای جهان به نام علی بابا رقم بخورد. به عبارت دیگر، چین با فراهم کردن افزایش مشارکت سرمایهداران خرد و کلان بهدنبال تضمین امنیت توسعه و رشد صنعت و بازار دیجیتال خود است.
سیاستهای دولت چین
چین در حال حاضر به یکی از رهبران دیجیتالسازی صنایعی مانند تجارت الکترونیک تبدیل شده است. طبق گزارش موسسه جهانی مککینزی، این کشور بزرگترین بازار تجارت الکترونیک را در جهان دارد که بیش از ۴۰ درصد از معاملات جهانی تجارت الکترونیک را تشکیل میدهد و ۱۱ برابر ارزش پرداختهای تلفن همراه در ایالاتمتحده را دارد. نوآوری در چین در حال گسترش است.چین یک سرمایهگذار بزرگ جهانی در زمینه تکنولوژیهای پیشرفته مانند واقعیت مجازی، وسایل نقلیه خودران، پرینتر سهبعدی، روباتیک، پهپاد و هوش مصنوعی است و در کنار آمریکا بیشترین یونیکورنهای حوزه فناوری اطلاعات را دارد. نیروهای دیجیتالی میتوانند تا سال ۲۰۳۰ بهطور بالقوه ۱۰ تا ۴۵ درصد از درآمد صنعت را در چین ایجاد کنند. این تحول خلاقانه در مقیاس بزرگ است که میتواند ناکارآمدی را ریشهکن کرده و اقتصاد چین را به سطوح جدیدی از رقابت جهانی تبدیل کند.
تحقیقات جدید موسسه جهانی مککینزی نشان میدهد چین از پشتیبانی دولت برای دیجیتالسازی برخوردار است. دولت یک مصرفکننده و سرمایهگذار فعال در فناوری دیجیتال است که به صراحت برای بازار کاربردهای هوش مصنوعی بیش از ۱۵ میلیارد دلار در سال آینده سرمایهگذاری میکند. تامین مالی بزرگترین شبکه ۵G موبایل جهان برای هفت سال آینده و پشتیبانی از توسعه تکنولوژی کوانتومی، که میتواند به امنترین و سریعترین اینترنت دنیا بینجامد، از دیگر اقدامات دولت چین است. همچنین اخیرا مقالهای از سوی صندوق بینالمللی پول(IMF) منتشر شده که به عوامل موثر موفقیت چین در دیجیتالی کردن اقتصادش پرداخته است. براساس این گزارش، یکی از عوامل تاثیرگذار جمعیت بالای چین است که میتواند فرآیند دیجیتالی شدن این کشور را از نظر ایجاد تقاضا تامین کند. علاوهبر آن، دولت نیز نقش مهمی در توسعه این مساله دارد طوری که سیاستهای دولت محیط حمایتی برای اقتصاد دیجیتال را ارائه میدهد. سرمایهگذاری در زیرساخت دیجیتال نقش بسیار مهمی در تسهیل رونق صنایع دیجیتال داشته است. با سرمایهگذاری مداوم دولت، زیرساخت دیجیتال در سالهای گذشته بهطور قابلتوجهی بهبود یافته و اکنون بهطور گسترده با اقتصادهای توسعهیافته همخوانی دارد. همچنین، دولت مقررات جدیدی را در مراحل اولیه توسعه اتخاذ کرده تا به نوآوری برای ایجاد کسبوکارهای جدید اجازه دهد. این تلاشها رونق صنایع جدید را تسهیل کردند. علاوهبر این، دولت نقش فعالی در آموزش مجدد نیروی کار و آمادهسازی آنها برای کار با فناوریهای جدید داشته است.