شبکه‌های اجتماعی

در شبکه های اجتماعی گیر افتاده اید؟ این مطلب را بخوانید

همه ما حداقل یک بار این تجربه را داشته‌ایم: برنامه‌ای روی گوشی داریم که نمی‌توانیم از آن بگذریم. برنامه‌ای که به محض باز کردن قفل گوشی، ابتدا سراغ آن می‌رویم. اپلیکیشنی که سعی می‌کنیم در فولدرهای مختلف پنهانش کنیم بلکه کمتر به سراغش برویم. برنامه‌ای که چندین بار حذفش کردیم و دوباره روی صفحه هوم اسکرین ما نصب شد. برنامه‌ای که طاقت دوری‌اش را نداریم!

برای  Corey Lewis چهل و سه ساله، که مشاور بازاریابی یک شرکت تکنولوژیک است، این برنامه، اینستاگرام بود:« ساعت‌ها بدون دلیل در این برنامه می‌چرخیدم. عادتم شده بود. هرگاه که وقت آزاد پیدا می‌کردم، ذهنم سریع سراغ این برنامه می‌رفت. انگار که رفتاری از سوی ضمیر ناخود آگاهم بود.»

آقای لوییس ادعا می‌کند که کم کم، احساسات ناخوشایند به سراغش آمد:« عصبانی بودم. از اینکه باید وقتم را برای تماشای پُست‌هایی بگذارم که حتی ارزش یک بار دیدن نیز ندارند. مطالبی که هیچ نکته مثبتی نداشتند.»

آقای لوییس فرزند نوپایی دارد که به تازگی کشف دنیای اطراف را آغاز کرده:« از وقت گذرانی با کودکم می‌گذشتم و سراغ این برنامه می‌رفتم. این کار من به عنوان یک پدر، خیلی خودخواهانه بود. واقعا زمان آن رسیده بود که کاری می‌کردم.»

اولین و واضح‌ترین قدم، حذف برنامه بود. تصمیم به حذف برنامه برای آقای لوییس چند هفته‌ای زمان برد:« بعد از حذف برنامه، بازهم سراغ فولدری می‌رفتم که زمانی اینستاگرام در آن قرار داشت. این برنامه از ذهن من بیرون نمی‌رفت.»

چندی نگذشت که اینستاگرام دوباره در صفحه هوم گوشی آقای لوییس جا خوش کرد و دوباره نصب شد. این پروسه حذف و نصب دوباره، چندین بار تکرار شد.

آقای لوییس تصمیم جدی‌تری گرفت. وی، آدرس دامین اینستاگرام را روی مرورگر خود نیز مسدود کرد تا حتی از داخل کروم هم نتواند به نسخه موبایلی این برنامه دسترسی پیدا کند. حالا یک هفته‌ای می‌شود که آقای لوییس پاک پاک است و سراغ اینستاگرام نرفته است.

اعتیاد به گوشی‌های هوشمند و به خصوص شبکه‌های اجتماعی، یک معضل جدیست و شیوع زیاد آن شرکت‌های مختلف را بر آن داشته که راه حلی برای کم کردن عوارض آن پیدا کنند. مثلا شرکت اپل، قابلیت « Screen Time» را معرفی کرده یا گوگل Digital Wellbeing را در این زمینه منتشر کرده است.

در سال 2018، فیس بوک و اینستاگرام قابلیتی معرفی کردند که کاربران با استفاده از آن می‌توانستند برای مدت زمان استفاده خود از این برنامه ها، محدودیت قرار دهند. حتی برنامه TikTok نیز قابلیت مشابهی به نام مدیریت اسکرین تایم عرضه کرد.

تمام این قابلیت‌ها، دلیل این نیست که شرکت‌های سازنده این برنامه‌ها نمی خواهند کاربران هر روز، از آنها استفاده نکنند. آنها می‌خواهند تلاش کنند تا شیوه‌های استفاده کاربران را تغییر دهند. به عنوان مثال، مارک زاکربرگ بارها اعلام کرده که مشتاق است قابلیتی عرضه کند که مطمئن شود کاربران وقت خود را بی دلیل داخل برنامه‌هایش هدر نمی‌دهند.

واقعیت اینجاست که ما حقیقتا نیاز داریم رابطه خود را با گوشی‌های هوشمندمان، دوباره تعریف کنیم. این کار تنها از عهده خود کاربر بر می‌آید. اما چگونه؟

از خودم شروع می‌کنم. سال‌ها پیش فیس بوک را از روی گوشی‌ام حذف کردم. اگر احتیاج به چک کردن پروفایلم داشتم، سراغ کامپیوترم می‌رفتم که البته زیاد نبود. چند باری از شر اینستاگرام خلاص شدم که دوباره به گوشی‌ام برگشت. البته زیاد در این برنامه پُست منتشر نمی‌کردم و گه گاهی آن را چک می‌کردم. فعلا که با این شبکه مشکلی احساس نمی کنم.

اما در توییتر چرا. تقریبا دو سال پیش، دریافت نوتیفیکیشن گوشی‌ام را خاموش کردم. از جمله نوتیفیکیشن‌های برنامه توییتر. اما هنوز این برنامه را چک می‌کنم. توییتر را آخر هفته‌ها از روی گوش پاک می‌کردم و با شروع هفته جدید بازهم نصب می‌کردم.  البته اعتراف می‌کنم که وجود توییتر در بسیاری از مواقع برای پُست مطالب کاری و اجتماعی مفید است.

از شیوه‌های مختلف برای ترک عادتم استفاده کردم. مثلا پسوردهایی انتخاب می‌کردم که یادم نماند. البته این راهکار خیلی وقت‌ها نا موفق بود زیرا پسوردها در برنامه‌های مدیریت رمز عبور، اکثر اوقات ذخیره می‌شدند.

راهکار دیگرم استفاده از نسخه موبایلی تحت وب بود که معمولا عملکرد بی کیفیت‌تری نسبت به برنامه اصلی دارند. این کار هم به مرور تبدیل به یک عادت شد. بالاخره موقع توقیف کلی توییتر رسید.

این کار جواب داد. تا اینکه یک هفته پیش، بازهم سراغ نسخه وب توییتر از طریق یک برنامه متفرقه رفتم. من عملا داشتم تظاهر می‌کردم که اعتیاد ندارم. احساس بدی داشتم که توییتر-برنامه‌ای که زیاد کارایی آن را قبول ندارم- این چنین مرا گیر انداخته است.

البته من تنها نیستم که بی دلیل وقتم را در این شبکه‌ها هدر می‌دهم و احساس ناخوشایندی در این‌باره دارم. این یک مشکل عمومی است. مشکلی که همه ما به نوعی با آن درگیر شده‌ایم.

Dan Crawford، یک متخصص روابط عمومی در واشنگتن است و او هم اعتراف کرده که چنین مشکلی را تجربه کرده است. وی بارها برای استفاده از برنامه‌هایش، محدودیت زمانی تعریف کرده و حتی پسورد آن را به همسرش داده(تا خودش امکان تغییر آن را نداشته باشد). دست آخر، برنامه توییتر را روی گوشی‌اش بلاک کرد.

Crawford می‌گوید:« مغر ما به سرعت تغییرات را هضم می‌کند و با آن سازگار می‌شود. البته نمی‌گویم که هرچه که تعداد مراحل ورود به این برنامه‌ها افزایش پیدا کند و دسترسی به آنها سخت‌تر شود، کاملا در این زمینه بی تاثیر است.»

خاموش کردن دریافت نوتیفیکیشن‌ها می‌تواند یکی از عملی‌ترین راهکارها باشد اما بازهم ضمیر ناخود آگاه به صورت وسواسی سراغ برنامه می‌رود. خروج از پروفایل بعد از یک بار ورود نیز می‌تواند کمک کننده باشد زیرا دسترسی را کمی سخت‌تر می‌کند. گذاشتن برنامه داخل فولدرها و حذف فولدر از روی هوم اسکرین هم بی تاثیر نیست اما بازهم درصد شکست دارد.

قابلیت‌های کنترل زمان استفاده، که برنامه‌های مختلف ارائه می‌دهند نیز به بسیاری کمک کرده تا مدیریت بهتری داشته باشند. اما بازهم تنظیم آن دست خود کاربر است و می‌تواند آن را تغییر دهد.

راه کارهای دیگری هم وجود دارد. مثلا Arianna Sanders که مدیر یک شرکت تجارت الکترونیک است گفته که دسترسی اینستاگرام به دیتای اینترنت موبایل را بلاک کرده تا بدون وای فای نتواند وارد این برنامه شود. یا Jack Orlik که یک محقق است توانست راهی برای هک آیکون برنامه توییتر خود پیدا کند وظاهر آیکون را تغییر دهد:« شکل آیکون توییتر را تغییر دادم تا نتوانم به راحتی آن را پیدا کنم. اما برای حافظه ماهیچه شصتم، تغییر ظاهری آیکون اصلا مهم نبود. این راهکار تنها یک روز عمل کرد.»

برخی دیگر از معتادان!، راهکارهایی فراتر از دستکاری گوشی‌های خود انتخاب کردند. Anaïs Enders یک خبرنگار است:« لپ تاپم را روی میز کارم گذاشتم و از آنجا تکان ندادم. گوشی‌ام را روی حالت هواپیما و در محلی دور از دسترس گذاشتم(تا تمرکز بیشتری روی کارش داشته باشد).»

برخی از کاربران از قابلیت متفاوت دیگری استفاده کردند. حذف رنگ‌ها از روی گوشی. تدبیل صفحه به رنگ  سیاه و سفید، شیوه‌ای است که Tristan Harris  محقق تکنولوژی، آن را کشف کرده و معتقد است که یک راهکار عملی است زیرا تجربه استفاده از گوشی همراه را «غیر دلپذیر»می‌کند. اما کاربران بعد از استفاده از این قابلیت به تغییر اندکی در میزان استفاده از شبکه‌های اجتمای اعتراف کردند. البته برخی نیز نتیجه استفاده از آن را مثبت‌تر گزارش دادند.

استفاده از شبکه‌های توییتر، فیس بوک، اینستاگرام یا حتی جیمیل در نسخه موبایلی تحت وب و سخت‌تر کردن و بی کیفیت‌تر کردن استفاده از آنها،  راهکار دیگری است که بسیاری آن را امتحان کرده‌اند. که بازهم زیاد نتیجه بخش نبوده است.

توییتر، از انتشار آمار مربوط به تعداد کاربرانی که از نسخه موبایلی به جای برنامه اصلی استفاده می‌کنند، امتناع می‌کند. اینستاگرام هم نظری در این رابطه نداده است. اما یک شرکت تحلیلی متفرقه به نام SimilarWeb داده‌هایی در این زمینه منتشر کرده که جالب است: استفاده از mobile.twitter.com و instagram.com طی یک سال گذشته به ترتیب به میزان 13.9 درصد و 30.6 درصد افزیش داشته است.

کناره گیری از استفاده از برنامه‌های اصلی این شبکه‌ها، نشان از دلزدگی بالای کاربران دارد. ولی پیدا کردن راه حل کارآمد را از سوی کاربران را ثابت نمی‌کند. مثلا نسخه موبایلی تحت وب توییتر، تمام امکانات داخل اپلیکیشن اصلی را ارائه می‌دهد. به علاوه مدام پیشنهاد دانلود اپلیکیشن اصلی را می‌دهد. استفاده از نسخه موبایلی تحت وب شبکه اینستاگرام ولی تجربه افتضاحی است اما ممکن است برای برخی جواب دهد.

تبعید خودخواسته از پلت فرم‌های شبکه‌های اجتماعی، برای بسیاری از کاربران زیاد عملی نبود زیرا هدف این شبکه‌ها، تشویق حد اکثری کاربران به استفاده دائم و روزمره از این شبکه‌هاست. اما راهکارهایی که به آنها اشاره شد، ارزش امتحان کردن دارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا