زندگی بدون کمک از فناوری امکانپذیر نیست
هر روز هر کدام از ما که وارد اینترنت میشویم، با اشتیاق فراوان سایتهای مورد علاقه خود را بررسی میکنیم و در پایان این فعالیت، زنجیره بزرگی از دادههای خود را در دنیای مجازی جا میگذاریم. اما، آیا به درستی میدانیم که چه کسانی این اطلاعات را جمعآوری میکنند؟ چقدر از این فرآیند آگاهی داریم و در مورد اطلاعاتی که بدون اطلاع از خود به جا میگذاریم نگران هستیم؟
بسیاری از محققان بر این باورند که زندگی انسان امروزی با اطلاعات درگیر شده است و خواسته یا ناخواسته، هر کدام از ما از صبح که بیدار میشویم تا پایان شب همه اتفاقات را وابسته به دادهها پیش میبریم و در این فرآیند شاید هرگز نتوانیم زندگی خود را بدون حضور اطلاعات تعریف کنیم. اما «راری کالن-جونز» از صاحبنامترین کارشناسان فناوری در جهان تصمیم گرفته است این ادعا را به صورت عملی بررسی کند تا فقط یک روز را بدون حضور اطلاعات به سر برساند. اگرچه این کار در ابتدا غیرممکن بود، اما او هفته گذشته یک روز را دور از دادهها تجربه کرد.
خداحافظی با دادهها
جونز برای آنکه بتواند این تجربه را در بهترین شکل به انجام برساند، از دکتر «جرج دانزیس» یکی از پروفسورهای حوزه حریم شخصی و امنیت اطلاعات در دانشگاه لندن کمک گرفت و مشاورههای او را به کار بست.
صبح روزی که قرار بود این تجربه آغاز شود، کالن-جونز با گجتهای الکترونیکی خود به همراه دانزیس پشت میز صبحانه نشست و به عنوان نخستین مشاوره، این جمله به او گفته شد: «وظیفه تو امروز بسیار سنگین است. تو نمیتوانی از اینترنت استفاده کنی، همچنین اجازه نداری بسیاری از ابزارها و وسایلی که در طول روز با آنها سر و کار داری را مورد استفاده قرار دهی. در حقیقت، زندگی امروز تو به هیچ وجه شباهتی با زندگی انسانهای قرن 21 ندارد و باید نوع زندگی خود را به صدها سال قبل برگردانی».
برای کسی که به دنیای اینترنت اعتیاد دارد، صبح خود را با بررسی صفحه شخصی در شبکههای اجتماعی آغاز میکند، مهمترین خبرهای شب گذشته را در دنیای مجازی میخواند، همه کارهای روزانه را به کمک گوشی هوشمند انجام میدهد و … به طور کلی زندگی خود را درگیر دنیای دیجیتالی کرده است، تصور این اتفاق تقریبا غیرممکن بود.
«جرج دانزیس» در صبح آن روز بلیت الکترونیکی مخصوص سفرهای درونشهری، کارت شناسایی ورود به محل کار و هر ابزار دیگر که میتوانست اطلاعات تولید کند یا نوع داده را با خود حمل کند، از او گرفت. دانزیس توضیح داد که سه منبع کلی وجود دارد که اطلاعات را ذخیره میکنند: شرکتها، دولتها، و مراکز ارایهدهنده خدمات امنیتی و پلیسی. کاربران وابستگی زیادی به این نوع اطلاعات دارند و در بسیاری از موارد زندگی روزانه آنها با همین اطلاعات ارزشمند جلو میروند. اما در این تجربه قرار بود تمامی این اطلاعات حذف شوند تا پایان روز سه مرکز یاد شده هیچ دادهای را در مورد کالن-جونز ثبت نکرده باشند.
ارزش اطلاعات
باید اعتراف کرد که ما در قالب کاربران معمولی در مورد دادهها و نحوه استفاده از آنها آگاهی چندانی نداریم. این استاد دانشگاه لندن میگوید: «دادهها برای اهداف اولیه و ثانویه ذخیره میشوند. شما در جریان یک خرید ساده، اطلاعاتی را به صورت ناخواسته تولید میکنید که هر کدام از آنها میتواند برای فروشگاه مربوطه هزاران دلار ارزش داشته باشد. پس از آنکه خرید شما به پایان رسید، این اطلاعات به عنوان ارزشمندترین کالا در اختیار مراکز بازاریابی یا شرکتهای ارایه دهنده خدمات بیمه قرار میگیرد».
به هر حال، پس از صرف صبحانه این دو مرد جوان آماده رفتن به محل کار شدند. در طول مسیر سگی را دیدند که مشغول بازی بود، اما پروفسور دانزیس گفت که احتمال دارد برای این سگ از گردنبند الکترونیکی استفاده شده باشد و نزدیک شدن به آن نوعی داده تولید کند و بهتر است که به آن توجهی نکنند. زمانی که آنها به اتومبیل خود رسیدند، دانزیس اجازه سوار شدن را نداد، زیرا سیستمهای الکترونیکی خودرو از طریق فناوری GPS یا نقشههای محلی ردیابی میشدند و این امر هم داده تولید میکرد و بنابراین تصمیم بر آن شد که باز هم پیادهروی ادامه پیدا کند. زمانی که آنها به ایستگاه اتوبوس رسیدند، به دو دلیل امکان استفاده از آن وجود نداشت. نخست آنکه استفاده از بلیت الکترونیکی مخصوص سفرهای درونشهری ممنوع بود و علاوه بر آن، اتوبوسهای لندن مبتنی بر سیستم کلان دادهها تعداد مسافران را در هر سفر محاسبه میکردند و این اتفاق هم میتوانست دادهای را مبتنی بر حضور کالن-جونز برجا بگذارد.
همه این اتفاقات باعث شد که مسیر منزل تا محل کار پیاده طی شود و البته، در خیابان باید از مراکزی عبور میشد که دوربینهای شهری مداربسته تصویری از آنها را ضبط نکنند، هیچ خریدی با پول کاغذی انجام نشود تا سیستم بانک مرکزی به واسطه شماره سریال الکترونیکی روی آن نتواند ردیابی انجام دهد و … این شد که کالن-جونز در نهایت متوجه شد هیچ کاری را نمیتواند انجام دهد و بهتر است به خانه برگردد.
بدون اطلاعات هرگز
زمانی که این دو به خانه بازگشتند، باز هم شرایط چندان آسان نبود. کالن-جونز کتری را روشن کرد تا بتوانند چای بنوشند و این مسئله مشکلی نداشت. اما روشن کردن اجاق گاز، لامپها، تلویزیون و … هر کدام میتوانست در اداره مرکزی دادهای را ثبت کند تا مشخص شود که در این لحظه کالن-جونز از نوعی انرژی استفاده کرده است.
این تجربه نشان داد که در یک زندگی شهری، کالن-جونز حتی برای یک ساعت هم نمیتواند زندگی بدون اطلاعات را تجربه کند و حتی اگر متوجه نشود، باز هم به صورت ناخودآگاه انبوه دادههای ارزشمند یا بیارزش را تولید میکند.
پرفسور «جرج دانزیس» میگوید: «اگر یک شخص معمولی مانند ما که هر روز حجم گستردهای از اطلاعات را به اشتراک میگذاریم به صورت ناگهانی این فرآیند را قطع کند و اطلاعاتی از سوی او تولید نشود، این یک اتفاق قابل ملاحظه است و سیستمهای تحلیل کلان دادهها به سرعت از آن آگاه میشوند و درمیابند که یک مسئله غیرمنتظره در حال وقوع است و حتی میتوان نتیجه گرفت که شخص فوت کرده است».
زمانی که ناخودآگاه یک زنجیره از اطلاعات را ایجاد میکنید و توجهی به آن ندارید، به نظر میرسد چیز ارزشمندی جا نگذاشتهاید و از کنار این مسئله میگذرید. اما باید گفت همین اتفاق به ظاهر ساده میتواند منبع تصمیمات بسیار جدی باشد و باعث تغییر مسیر یک کسب و کار چند هزار دلاری شود.
این کارشناس بریتانیایی معتقد است که همه این رفتارهای اطلاعاتی مضر نیستند و اگرچه تجربه آنها نشان داده است که حتی یک ساعت را هم نمیتوان بدون حضور اطلاعات پشت سر گذاشت، اما نباید در این زمینه نگران بود. دلایل خوبی وجود دارد که ما را متقاعد میکند تا هر روز ردیابی شویم، اطلاعات ما برجا بماند یا آنکه مورد تحلیل قرار بگیرد. برای مثال، سیستمهای الکترونیکی پزشکی این روزها با استفاده از همین اطلاعات ساده سلامت بیماران خود را مورد بررسی قرار میدهند، شرکتهای تبلیغاتی آگهیهای خود را مبتنی بر همین اطلاعات بهظاهر ناکارآمد متناسب با نیازها و سلیقه هر کاربر در اختیار او میگذارند، و ابزارهای کاربردی مانند Hangouts گوگل پیش از آنکه در مورد مسئلهای ابزار علاقه کنیم آن را حدس میزنند و همه اطلاعات کاربردی در این زمینه را ارایه میدهند.
به هر حال، کارشناسان توصیه میکند به جای آنکه نگران انبوه اطلاعاتی باشیم که هر لحظه از خود بهجا میگذاریم، بهتر است حریم شخصی مربوط به اطلاعات ارزشمند را لحاظ کنیم و برای نصب هر نرمافزار یا ورود به هر سایت اینترنتی، به جای زدن کلید «موافقم»(Agree) توضیحات منتشر شده در مورد آن را بخوانیم و با چشمان باز در دنیای امروزی گام برداریم. قرن 21 زمان زندگی در کنار دادهها است و از آنجایی که نمیتوانیم از آنها فرار کنیم، بهتر است راه زندگی صحیح در کنار آنها را بیاموزیم.
منبع : ایران