تکنولوژی

نقش ICT در شعارها و وعده هاى کانديداهاى رياست جمهورى

نام نویسنده: آرش کريم بيگى – ICTna.ir

هم وطن سلام – اين روزها مباحث مربوط به نهمين دوره انتخابات رياست جمهورى اسلامى ايران سوژه بحث و تبادل نظر مردم،مسئولان،سياسيوناحزاب،گروهها،مطبوعات و رسانه ها وحتى وبلاگهاست و طبق معمول “هر کسى از ظن خود” در اين مورد اظهار نظرى ميکند. اما رشد بى سابقه و جهشى سالهاى اخير صنعت ICT در ايران عرصه جديدى را در ميان مباحث معمول انتخاباتى گشوده است.

بخش ICT ايرانى سرويس فناورى اطلاعات روزنامه هموطن سلام تصميم دارد طى مجموعه گزارشهايى فوکوس ويژه اى برروى موضوع “انتخابات رياست جمهورى و ICT” داشته باشد!

به عقيده من،نقش فناورى اطلاعات در انتخابات رياست جمهورى را از چهار منظر کلى ميتوان بررسى کرد:

– نقش ICT در شعارها و وعده هاى نامزدهاى رياست جمهورى
– نقش ICT در تکنولوژى تبليغاتى نامزدهاى ياست جمهورى
– نقش ICT در تحقق مشارکت حداکثرى
– نقش ICT در برگزارى انتخابات

انتخابات يک جنگ تبليغاتى و رقابتى است نفس گير. اکثر برنده هاى بازى انتخابات بخش اعظم موفقيت خود در اين رقابت و کش مکش را مديون قدرت رسانه و مديران تبليغاتى خود هستند. از نظر استراتژى تبليغاتى و جنگ روانى يک کانديدا براى کسب بهترين نتيجه از تبليغات خود بايد همزمان از تبليغات مستقيم و غير مستقيم استفاده کند که هرکدام بر حسب موقعيت و روحيات شخص و استعداد جامعه بايد به تناسب به کار برده شوند. اما مرسوم ترين و عمومى ترين شکل تبليغات برگزارى جلسات سخنرانى و ميتينگ هاى انتخاباتى است که در ن کانديداها بيشتر به بيان شعارها ، برنامه ها و وعده هاى انتخاباتى خود براى جلب نظر مخاطبان خود ميپردازند و معمولا متن سخنرانى و شعارهاى خود را متناسب با روحيات،قوميت،شغل و حوزه کارى،دين و مذهب و مواردى از اين دست جمعى که قرار است در ميانشان ميتينگ برگزار شودتهيه ميکنند.

در سالهاى اخير رشد چشمگير و فزاينده صنعت ICT در ايران طبقه جديدى را ايجاد کرده که اختصاص بخشى از شعارها و بيان برنامه ها و وعده هايى مبتنى بر خواست و نيازهاى اين طبقه ميتواند نقش محسوسى در تغيير بازخورد تبليغات براى کانديداهاى طالب صندلى رياست داشته باشد. در يک نگاهى کلى لايه هاى اين طبقه و شعارهاى مورد نياز را به اين صورت ميتوان تقسيم کرد:

– ITManها : شامل مديران و کارشناسان و فرهيختگان صاحب نظر و اساتيد حوزه فناورى اطلاعات
جلب نظر و راى اين افراد با توجه به بار تبليغاتى بالا و نفوذشان بر افکار عمومى بسيار مفيد است. در انتخابات مرسوم است که از “افراد محبوب مردم” نظير هنرمندان،صنعت گران،ورزشکاران و قهرمانان و فرهيختگان و استاتيد براى جلب نظر مردم استفاده شود. فکر ميکنم بايد امسال به اين ليست “IT Man” ها هم اضافه شوند!

– اصحاب صنعت ICT: صنعت چرخ زندگى امروزاست و اصحاب صنعت ICT صاحبان صنعت برتر و روز دنيا
جلب نظر و راى اين افراد با توجه به نفوذشان بر افکار نيروهاى تحت مديريتشان يعنى راى بيشتر ! ضمنا يادتان باشد که صاحبان صنعت سرمايه دارانى متمولند و ميتوانند به اسپانسرهاى مالى و تکنولوژيک خوبى براى کانديداها تبديل شوند: تبليغات به پول نياز دارد!

– کاربران : طبق آمارهاى ارائه شده در حال حاظر دست کم پنج ميليون کاربر اينترنتى در ايران وجود دارد. متقاعد کردن و جلب نظر اين افراد يعنى راى بيشتر براى کانديداها و قوت گرفتن احتمال پيروزى! قطعا حجم زيادى از اين کاربران ايرانى نوجوانهايى هستند که به سن قانونى نرسيده اند اما فراموش نکنيد که آنها در خانواده اى زندگى ميکنند که حداقل دو نفر واجد شرايط راى دهى هستند و ميتوانند براى کانديداها به هواداران و تبليغاتچى هاى رايگانى تبديل شوند. البته اگر درست جذب شوند و درست مديريت! يادتان باشد در انتخابات يک راى هم “يک راى” است و با ارزش.

– وبلاگ نويسان : وبلاگ يک رسانه شخصى اما همه گير و پر مخاطب است. بنظر من يک کانديدا همانقدرى که به “انعکاس مطبوعاتى و رسانه اى” خود حساس است و سرمايه گذارى ميکند بايد روى انعکاس خود و نظرات و برنامه هايش در دنياى اينترنت حساس باشد و سرمايه گذارى بکند. کانديداها بايد بفهمند که اينترنت يک رسانه فراگير و پرمخاطب است و در اين ميان وبلاگ رسانه ايست قدرتمند و پر مخاطبتر و در عين حال فوق العاده ارزان. وبلاگ نويسان در واقع نوع حرفه اى تر کاربران اينترنتى اند که اينبار فقط خواننده و وبگرد نيستند بلکه توليد کننده محتوا و داراى مخاطب هستند که با جذب و اقناعشان از سوى کانديداها ميتواند تبديل به يک اهرم تبليغاتى خوب و موثر انتخاباتى شود. نزديکى به وبلاگنويسان که برخى آنها را “منتقد” ميشمارند به استراتژى خاصى نياز دارد که بر عهده مشاوران تبليغاتى کانديداهاست چرا که بسيارى وبلاگستان را “چاقويى دولبه” ميدانند. شايد به همان نسبتى که وبلاگستان ميتواند به عنوان يک اهرم تبليغاتى قدرتمند استفاده شود مضر هم باشد. البته اين اصل در همه حوزه هاى ديگر هم صدق ميکند اما بهتر ات در مورد وبلاگ حساسيت بيشترى به خرج داد.

– IT نگاران : تا جايى که من ميدانم همه خبرنگاران حوزه فناورى اطلاعات و ارتباطات همه به دنبال يافتن (!) سرفصلها،ايده ها و نظرات و طرحهاى کانديداها هستند. جذب و تغذيه اطلاعاتى خبرنگاران اين حوزه،برگزارى نشست و جلسات مطبوعاتى اختصاصى با آنان و پاسخ روشن و شفاف به سوالهاى مختلف و متداولشان که به طبع در نظر و تصميم گيرى خوانندگانشان تاثير خواهد داشت قطعا به نفع کانديداهاست !

بجنبيد !

کمتر از دو ماه تا انتخابات مانده و در اين ميان متاسفانه تقريبا هيچ کدام از نامزدهاى {احتمالى} رياست جمهورى هيچگونه شعار، اعلام برنامه و حتى اظهار نظر خاصى در مورد فناورى اطلاعات و ارتباطات انجام نداده اند و حداکثر در يکى دو جمله مبهم مثل “فناورى اطلاعات و ارتباطات موضوع مهمى است” يا “من برنامه هاى خوبى براى IT دارم” از کنار اين حوزه رد شده اند.

از اين اغماض به دو صورت برداشت ميشود : يا کانديداهاى محترم و مشاروان و مديران تبليغاتيشان هيچ شناخت و دانشى نسبت به اين حوزه و بستر ندارند و با آن بيگانه اند يا از ان بدتر اينکه اين حوزه را مهم و در خور توجه نميدانند که در راستاى مورد اول و به نوعى عذر بدتر از گناه است !

در اين سالها تماس و مراوده و گفتگوى Itmanها،اصحاب صنعت ICT،وبلاگنويسان و IT نگاران با سياستمداران و حکومتورزان در پائين ترين و ضعيف ترين حد ممکن بوده و به همان نسبت در ادبيات نامزدها جايى دارد. ماکسيمم سطح تماس اين طبقه از جامعه بازديد و سخنرانى “سرسرى” رئيس جمهور در افتتاحيه نمايشگاه بين المللى الکامپ دهم بود که باعث “ذوق زدگى” اصحاب اين صنعت شد اما خيلى زود با مقابله و شانه کشى بخشى از دولت (شرکت نمايشگاههاى وزارت بازرگانى) آب سردى بر اين ذوق زدگى ريخته شد.

سياستمداران،احزاب و نامزدها بايد حوزه و صنعت ICT کشور را “به رسميت بشناسند” و ارزش و قدرت واقعى آن را “درک” کنند. قطعا منظورم اين نيست که رئيس جمهور آينده بايد IT Man باشد اما نبايد اينقدر سطحى با اين حجم وسيع قدرت،دانش و فناورى نهفته در هزاران نيروى جوان شاغل در اين صنعت برخورد کند و به سادگى از کنارش بگذرد. حداقل بخاطر راى هايشان !!!

البته اگر کانديداهاى رياست جمهورى به سمت اين حوزه نيامدند نبايد نا اميد شد، بالاخره يکى از نامزدها رئيس جمهور خواهد شد ! چه ايرادى دارد فرهيختگان و اصحاب صنعت و قلم اين حوزه به سمت کانديداها بروند و نيازها و درخواستهايشان را مطرح کنند ؟! چرا نبايد خبرنگاران حوزه IT مثل “خبرنگاران سمج سياسى” به سراغ کانديداها نميروند و سوال ها و دغدغه هاى حوزيشان را با آنها مطرح نميکنند و از آنها در مورد طرحها و برنامه هايشان نميپرسند و با رگبار سوالهايشان آنها را به چالش نميکشند ؟! بيشترين حجم تماس و حضور مسئولان در ميان مردم در زمان کانديداتوريشان است ! چرا هيچ خبرنگار حوزه ITاى در نشست هاى خبرى و ميتينگهاى انتخاباتى نامزدها ديده نشد و سوالاتش را مطرح نکرد ؟! بايد جنبيد…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا