تکنولوژی

جايگاه زنان در جامعه اطلاعاتى: يک ديدگاه جامعه شناختى

نام نویسنده: دکتر شيرين احمدنيا

ایران و جامعه اطلاعاتی – اين نوشته اساساً ترجمه اى است از مقاله دكتر شيرين احمدنيا به زبان انگليسى كه در فصلنامه “زن فرزانه” در پاييز 2003 توسط موسسه مطالعات و تحقيقات زنان به چاپ رسيده است.
دكتر شيرين احمدنيا استاديار دانشگاه علامه طباطبايى (عضو دپارتمان هاى جامعه شناسى و مطالعات زنان) است

مقدمه
اميدهايى وجود دارد که جنبش جهانى زنان نيز بتواند تا حد زيادى از پتانسيل و وعدهاى انقلابى ارتباطات الکترونيکى، همچنانکه تمام دنيا از آن بهره مند مى شود سود ببرد. همانطور که گيتلر (1991: 91)(Gittler ) خاطر نشان کرده، در سراسر دنيا زنان امروزه فناوريهاى اطلاعاتى و ارتباطى را در جهت اهداف جنبش زنان بكار مى گيرند. ارتباطات الکترونيکى، شبکه سازى زنان و اقدامات جلب حمايت براى ايشان را به روشهايى که قبلا امکان پذير نبودند، تسهيل مى کند.
در اين نوشته، ابتدا مختصراً به معنا، امتيازات و قابليتهاى آنچه که “جامعه اطلاعاتى” ناميده مى شود، نظر ميافکنيم، سپس نقش و جايگاه فعلى زنان در فضاى جامعه اطلاعاتى در سطح جهانى را مورد بررسى قرار مى دهيم به‌طوريكه هم امتيازات فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات براى زنان و هم موانعى كه در اين راستا وجود دارد به ويژه در ارتباط با زنان کشورهاى در حال توسعه، مورد تاكيد قرار گيرد.
سوالاتى كه در ارتباط با زنان پيش روى ما قرار دارد عبارتند از اينکه:
– آيا زنان به عنوان نيمى از جمعيت هر جامعه، به طرز مناسبى در دنياى فناوريهاى اطلاعاتى و ارتباطات (يا جامعه اطلاعاتى) حضور موثر دارند؟ يا اينكه احتمالاً الگوهاى ديرينه ى نابرابرى جنسيتى و تبعيض عليه زنان در عرصه‌هاى اجتماعى و اقتصادى همچنانكه در رسانه هاى قديمى معمول بوده، در اينجا نيز دوباره تکرار مى‌شوند؟ موضوع شکاف ديجيتالى جنسيتى در اين ارتباط مورد بحث قرار خواهد گرفت.
– نحوه حضور زنان در اين عرصه واقعا چگونه است؟ يا اينکه آنان به عنوان بخشى از مشارکت‌کنندگان در جامعه اطلاعاتى واقعاً به چه مشغولند؟ در اين ارتباط وعده‌هاى اصلى فناورى اطلاعاتى و ارتباطات و منافع واقعى اين فناوريها در جهت توانمندسازى گروههاى زنان فعال و نيز موانع موجود مورد توجه قرار مى‌گيرد.

جامعه اطلاعاتى: يک مفهوم نسبتاً جديد!
برخى بر اين باورند که هنوز تعريفى عام از جامعه اطلاعاتى واقعاً وجود ندارد و تعاريف پيشنهاد شده اغلب نارسايند و فقط موضوعات خاص يا تاثيرات ويژه اى را مورد توجه قرار مى‌دهند. با اين همه، به طور کلى بسيارى به اين موضوع اذعان دارند که جامعه اطلاعاتى پديده‌اى است که در هر جنبه از زندگى افراد نفوذ پيدا کرده است و بر تک تک سلولهاى جامعه و هر بخش از فعاليتهاى آن تاثير گذاشته است.
http://www.itu.int.osg.spu.wsis-thenes/vision /vision.html
اعتقاد بر اين است كه سه عنصر اصلى يعنى دانش و اطلاعات؛ ازدياد فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات؛ و دسترسى و كاربرد فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات، اساس و بنيان جامعه اطلاعاتى را تشکيل مى دهد (همان).
طبق گزارش نهايى برنامه‌ى” فرصت ديجيتالى” از جانب برنامه عمران ملل متحد (UNDP, 2001) “ فناوريهاى اطلاعاتى و ارتباطاتى به عنوان تواناساز قدرتمندى براى اهداف توسعه شناخته مى شود، چرا كه ويژگيهاى منحصر به فرد آن، ارتباطات و تبادل اطلاعات را به طور قابل توجهى بهبود مى بخشد و منجر به تقويت وايجاد شبکه هاى جديد اجتماعى و اقتصادى مى‌شود:
– فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات فراگير و چندجانبه عمل مى كنند: اين فناوريها را مى توان در مورد محدوده ى وسيعى از فعاليتهاى انسانى از استفاده شخصى گرفته تا تجارت و حکومت به کار گرفت.
– اين فناوريها، تواناساز (enablor) عمده اى در خلق شبکه ها است، و در نتيجه کسانى که به اين شبکه ها دسترسى دارند را قادر مى سازد تا از دستاوردهاى حاصله كه با افزايش استفاده، فزونى مى يابد بهره مند شوند.
– اين فناوريها، انتشار اطلاعات و دانش را با آزاد كردن محتوى از جايگاه فيزيکى آن، تسريع مى‌کند.
– ماهيت مجازى و ديجيتالى بسيارى از توليدات و خدمات اين فناوريها، اين امکان را فراهم آورده که هزينه هاى جانبى به صفر برسد يا کاهش يابد.
– قدرت اين فناوريها در ذخيره کردن، بازيابى، طبقه بندى، تصفيه، توزيع و تسهيم اطلاعات بدون شک مى‌تواند به فوايد كارايى بيشتر در امر توليد، انتشار و داد وستد منجر شود.
– افزايش کارايى و کاهش هزينه ها در نتيجه ى كاربرد اين فناوريها، به ايجاد توليدات و خدمات و مجارى توزيع جديد در چارچوب صنايع سنتى و نيز الگوهاى تجارى نوين و صنايع جديد منتهى شده است.
– با ايجاد و گسترش شبکه ها، اين فناوريها مى‌توانند فراتر از محدوديتهاى زبانى و فرهنگى عمل كرده و از طريق امكان دادن به افراد و گروهها براى زندگى و کار در هر گوشه و هرجا، به اجتماعات محلى امكان مى دهند صرف نظر از مليت شان بخشى از جامعه شبکه اى جهانى را تشكيل دهند و سياستهاى جارى و ساختارهاى محدودكننده ى قانونى و نظام مند فعلى كه در درون ملتها و ميان آنها عمل مى كنند را به چالش بكشند.
در سطح جهان همگان اذعان مى دارند که بخش فناوريهاى اطلاعاتى و ارتباطاتى سريع ترين حوزه رشديابنده ى اقتصاد جهانى است.
http://www.isiswomen.org /onsite/knowhow/ict_gender.html
در عين حال، در تمامى کشورها فرايند ساخت جامعه اطلاعاتى برتوسعه فرايندهاى فنى و زيربنايى متمركز شده است كه از نقطه نظر جنسيتى خنثى يا بى طرف تلقى مى شود.
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html

حضور يا غيبت زنان: مسئله ى شکاف ديجيتالى جنسيتى
با در نظر گرفتن مباحث جنسيتى، گاه عنوان مى‌شود که فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات مى‌توانند آنچنانكه در اعلاميه پکن و برنامه اقدام آن همانند ساير اسناد ملل متحد تشخيص داده شده است به عنوان ابزارى براى بهبود شرايط برابرى جنسيتى و افزايش توانمنى هاى اجتماعى، سياسى، واقتصادى زنان به خدمت گرفته شوند. اما با اينحال، برخى همچنان معتقدند که اين فناوريها مى‌توانند به نابرابريهاى موجود مبتنى بر جنسيت در زمينه ى فرصتها و منابع تداوم بخشيده و اشکال جديدى از نابرابرى ميان زنان و مردان را بوجود بياورند.
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html
در کنفرانس مقدماتى وزيران کشورهاى اروپايى براى اجلاس جهانى جامعه اطلاعاتى تاکيد گرديد که برابرى جنسيتى بايد همه حوزه هاى فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات را شامل شود که عبارتند از:
– کاربران
– توليد کنندگان
– سياست گذاران
با اينحال، هرچند زنان بطور بالقوه 50 درصد مصرف کنندگان توليدات و خدمات و نيز نيروى كار فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات را تشكيل مى دهند كه مى توانند ايده هاى مفيدى براى توليد محصولات جديد، خدمات و سبک هاى مديريتى نوين ارائه نمايند، اما در سطح کشورهاى منطقه آسيا و اقيانوسيه همانند ساير نقاط دنيا، زنان و مردان به طور برابر از گستره و رشد کاربرد فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات برخوردار نشده اند. زنان به ويژه از نظر دستيابى به فناوريهاى اطلاعاتى و ارتباطاتى با موانع و محدوديتهاى نهادينه شده، نظام مند و ايدوئولوژيک درگير هستند.
http://www.isiswomen.org /onsite/knowhow/ict_gender.html
عدم حضور يا فقدان نظرات و ديدگاههاى زنان در جامعه اطلاعاتى حكايت از اين دارد که فناوريهاى اطلاعاتى و ارتباطاتى “جديد” نيز انعكاس دهنده ى بسيارى از الگوهاى جنسيتى
( در ارتباط با قدرت، ارزشها و دورنگاهداشتن) است که طى دهه ها در سطح رسانه هاى “قديمى” شاهد آن بوده ايم. در واقع، اين الگوها را نمى توان از روابط جنسيتى موجود در جامعه به عنوان يک کل جدا كرد. در عين حال كه براى زنان دستيابى به ميزانى از کنترل در عرصه ى ارتباطات و فناوريهاى اطلاعاتى و ارتباطاتى جهت تضمين اين امر که منافع جامعه ارتباطاتى و اطلاعاتى به صورت برابر بين زنان و مردان توزيع مى‌شوند، جنبه ى حياتى دارد.
http://www.wacc.org.uk
به اعتقاد نانسى هافکين (Nancy Hafkin)، طى پنج سال گذشته، سازمانهاى غيردولتى، چند مليتى و بنيادهاى خصوصى مقادير قابل توجهى بودجه را براى طرحهاى مروج استفاده از فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات در کشورهاى در حال توسعه اختصاص داده اند. تجربه پروژه هاى مرتبط با توسعه در حوزه هاى ديگر نشان داده که زنان به نحو منصفانه اى از چنين طرحهايى بهره مند نمى‌شوند، مگر اينکه تلاشهاى خاصى براى تعيين جايگاه و نيازهاى آنان صورت بگيرد يا اقدامات موثرى براى مشارکت دادن آنان، به کار گرفته شود
(Virtual Seminar Series on Gender and ICTs, July 2002).
برخى از طرحريزان توسعه معتقدند که فناورى اطلاعاتى از لحاظ جنسيتى بيطرف است و در نتيجه زنان و مردان بايد به طور عادلانه از کاربرد آن منتفع شوند. با اين حال نتايج يک تحقيق (بر مبناى شش مطالعه موردى از پروژه هاى ترويج فناورى اطلاعات و ارتباطات در آسيا، آفريقا و آمريکاى لاتين) بنا بر گزارش هافكين اين فرضيه را که زنان به نحو برابر از پرژه هاى توسعه منتفع نيستند، را مورد تائيد قرار مى دهد(همان منبع ).
اصطلاح «شکاف ديجيتالى» (digital divide) به فاصله بين افراد داراى مهارتهاى استفاده از کامپيوتر و اشخاص فاقد اين مهارت اشاره مى‌کند. هرچند «شکاف ديجيتالى» مى‌تواند به اين واقعيت اشاره داشته باشد که زنان معمولا از سطح سواد کامپيوترى نازل ترى برخوردارند، علت آن همچنين مى‌توان در عدم آموزش، فقر و دسترسى نامناسب زنان به تکنولوژى جستجو كرد كه در نتيجه مى بينيم زنان به نسبت كمترى در دنيا از كامپيوتر استفاده مى كنند. هرگاه زنان به آموزش وامكان دسترسى دست پيدا كرده اند شاهد آن بوده ايم كه از كامپيوترها براى آموزش خود استفاده كرده اند، با ديگران شبکه هايى راتشکيل داده، فرصتهاى شغلى و اقتصادى براى خود و ساير زنان بوجود آورده اند و ديگران را در معلومات خود شريک كرده اند.
http://www.worldcivilsociety.org/report
خانم سوزان تلتشر(Susan Teltscher) از «کنفرانس ملل متحد در مورد تجارت و توسعه» نيز اظهار داشته که غالباً موانع اساسى بر سر راه دسترسى زنان به امتيازاتى كه فناورى اطلاعاتى و ارتباطى فراهم مى كند وجود دارد موانعى نظير فقر، سطح پايين آموزش، عدم آشنايى با يك زبان دوم، عدم دسترسى به کامپيوتر و شکاف ديجيتالى: يعنى ماهيت دنياى فناورى اطلاعات و ارتباطات كه تحت سلطه ى مردان قرار دارد.
http://www.worldcivilsociety.org/report
از نظر مشاركت در دانش فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات نيز زنان در شرايط محروميت قرار دارند، چرا که تعداد ايشان از لحاظ ثبت نام در دوره هاى آموزشى علوم و تکنولوژى نسبت به مردان در مراتب بسيار پايينترى قرار دارد. در سال 1990، درصد زنان ورودى به رشته هاى علوم و تکنولوژى در سطح دانشگاهى عبارت بود از 10درصد در آفريقا، 40درصد در آمريکاى لاتين، 32 درصد در اروپاى غربى،کمتر از 30 درصد در اروپاى شرقى و 34درصد در منطقه آسيا و اقيانوسيه (Hamelink ,1999).
خانم جيليان مارسل(Gillian Marcelle) از پيشقراولان فعال در زمينه توسعه و اجراى استراژيهاى عدالت جنسيتى در بخش فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات ادعا مى‌کند که سياست گزارى در زمينه فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات در صورتى كه مبتنى بر فرايند تصميم گيرى آگاهانه و مطلع از مسائل جنسيتى باشد به شكل فوق العاده اى سود مند خواهد بود . با اين حال، ميزان برابرى جنسيتى در سطوح تصميم گيرى در ميان دست اندرکاران فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات هنوز در سطح غير قابل قبولى است.
http://www.worldbank.org/gender/digitaldivide
به نظر هاملينک (Hamelink, 1999:33) درتوزيع منابع فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات بويژه کاربرد آن در ارتباط با زنان نابرابرى مشاهده مى‌شود. مشكل اينجاست که كسب مهارتهاى فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات تقريبا تماماً به سواد ارتباط دارد، … و چنين شرايطى بويژه زنان را تحت تاثير قرار مى دهد، چرا که در سراسر دنيا نرخ بيسوادى زنان نسبت به مردان بالاتر است. هرچند وى خاطرنشان مى‌سازد، که اين فناوريها مى توانند ابزارى توليد كنند مبتنى بر صدا، تماس، تصوير يا نمادهايى که مستلزم سواد نيستند، اما اين بازارهايند كه نيروى محركه براى اينگونه نوآوريهاى تكنولوژيك هستند و نيازهاى بى سوادان معمولاً از سوى آنان مورد غفلت يا بى توجهى قرار دارد (همان منبع).
رزا دلگادو(Rosa Delgado) از انجمن «جامعه اينترنتى» نتيجه مى‌گيرد که اکثريت زنان کشورهاى در حال توسعه در نتيجه ى فقدان سواد کامپيوترى computer literacy و غالباً كمبود آموزش از فرصتهاى حائز اهميت شغلى و تحصيلات تکميلى باز مى مانند.
http://www.worldcivilsociety.org/report
مايکل پاستور(Micheal Pastor) در مقاله اش تحت عنوان «شکاف ديجيتالى در سطح جهانى هنوز وجود دارد» به گزارش اشتغال جهانى (منتشره توسط سازمان جهانى کار) ارجاع مى‌کند و نتيجه مى گيرد که فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات «پناسيل تواناساز»ى را براى بهبود شرايط زندگى زنان فراهم مى‌سازد، اما گزارش مذكور حقيقت ديگرى را نيز آشكار مى‌کند مبنى بر اينکه خلا جنسيتى ديجيتالى نيز در سطح کشورها وجود دارد به اين ترتيب كه زنان همچنان خود را شاغلين به شغلهاى سطوح پايين ترى در عرصه ى فناورى اطلاعات و ارتباطات مى‌يابند. در حاليکه مردان به دستمزدهاى بالاتر و مشاغل پرمسئوليت ترى صعود کرده اند.
http://www.cyberatlas.internet.com/big_picture/geogeraphics/
article
اگرچه فناوريهاى ازاطلاعات و ارتباطات اين قابليت را دارد که مشاغلى را براى زنان و بهبود زندگى آنان فراهم کند، گزارش مذکور يادآور مى‌شود که بطور کلى زنان به کسب درآمدهاى پايينتر، بيکارى بيشترو تمركزدر مشاغل کم مهارت تر ادامه مى‌دهند (همان).
عمده ترين شکل شکاف ديجيتالى جنسيتى مربوط به استفاده از اينترنت است، به طوريکه کمترين ميزان کاربران را در کشورهاى در حال توسعه، را زنان تشکيل مى‌دهند. به عنوان مثال، فقط 38 درصد از کاربران اينترنت در آمريکاى لاتين زنان هستند، در حاليکه در تحاديه اروپا اين رقم 25 درصد، در روسيه 19 درصد، در ژاپن 18 درصد و در خاورميانه فقط 4 درصد است. بنا به اين گزارش، در سطح جهان، بيشترين تعداد كاربران اينترنتى را مردان، دانش آموختگان دانشگاهى و يا آنان كه از ميانگين درآمد بالاترى برخوردارند تشکيل مى‌دهند. تنها آنجا كه دسترسى به اينترنت توسعه ى خوبى يافته است، نظير کشورهاى اسکانديناوى و آمريکا است که از فاصله جنسيتى در استفاده از اينترنت كاملاً كاسته شده است (همان منبع).
طى کنفرانس تداركاتى وزيران مجمع-اروپايى براى اجلاس جهانى جامعه اطلاعاتى (بخارست 2002) بر فهرستى از موانع خاص جنسيتى در دسترسى به فناوريهاى ارتباطى و اطلاعاتى به شرح زير تاکيد شد:
– هزينه هاى بالاى دسترسى و گزينه هاى تکنولوژى
– دسترسى محدود در جهت آموزش مهارتهاى جديد (فقدان اطلاعات و تشويق لازم درمورد درخواست براى فراگيرى فناوريهاى ارتباطات و اطلاعات)
– ناكافى بودن شبکه ها و وجود اين تصور كه اين فناوريها “مردانه” است
برخى نيز بر اين باورند که تفاوتهاى موجود ميان زنان در ردسترسى به اينترنت از جمله تحت تاثيرعوامل زير قرار دارد:
– عامل جغرافيايى (تفاوتهاى مناطق شهرى و روستايى)
– وضعيت خانوادگى (مادران مجرد دسترسى كمتر دارند)
– سن کاربران (مشکل دسترسى براى زنان بالاى 45 سال)
البته در اين مورد نيز توافق وجود دارد که اطلاعات محدود در مورد وضعيت زنان بعنوان کاربران ، توليدکنندگان و تصميم گيران اين فناوريها، ارزيابى دقيقترى در خصوص شکاف ديجيتالى جنسيتى را امكان پذير نمى سازد.
در مورد شکاف بين زنان در مناطق روستايى و شهرى، گالاگر و ماير(Gallagher and Mayer, 2001 ) خاطر نشان مى گردند که بدون دستيابى به فناوريهاى ارتباطات و اطلاعات ، زنان در مناطق روستايى نمى‌توانند در منافعى که در حوزه آموزش، درآمدزايى، بهداشت و ساير موارد که از فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات مى‌تواند بدست آيد سهيم باشند همچنانکه مى دانيم زنان شهرى هم در ابتداى مسير استفاده از اين قابليتها قرار دارند.
http://www.worldbank.org/gender/digitaldivide
على رغم كمبود اطلاعات در مورد شکاف ديجيتالى جنسيتى، شواهد محكمى موجود دارد حاکى از آنكه زنان :
– از منابع مالى کمترى براى خريد تجهيزات جديد برخوردارند
– زمان محدودترى براى کسب مهارت ها و معلومات جديد دارند
– در چارچوب و قوانين بازى جامعه اطلاعاتى(که در آن فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات، بسرعت حوزه هاى کار و تجارت، آموزش و اداره حکومت را متحول مى كنند) اثرگذارى كمترى مى توانند داشته باشند
– زنان همينطور فاقد اعتماد بنفس و دلگرمى براى پيگيرى فعالانه ى فرصتهاى مربوط به فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات هستند
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html

نويدهاى فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات براى زنان و موانع موجود
توانايى فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازى زنان از طريق آموزش بهتر و ارتباطات گسترده و در جهت توليد درآمد شخصى براى ايشان نبايد دست کم گرفته شود. بوخارت و اولدر(2003) با اشاره به وضعيت زنان در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا يادآور مى‌شوند که آداب و رسوم سنتى در همه اين کشورها مورد چالش قرار گرفته است و بويژه بر نقش و سهم اينترنت در اين ارتباط تاكيد مى كنند. هاملنيک (1999) نيز معتقد است فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات اشکال جديدى از ارتباطات را بوجود مى‌آورد که مى‌تواند زنان را قادر به فروپاشيدن موقعيت اجتماعى بسته اى که غالبا در آن محصورند سازد. همچنين فرصتهاى نوينى را براى اشتغال زنان در مشاغلى فراهم مى‌آورد که مستلزم مهارتهاى جديد است. هرچند متذکر مى‌شود که سياستهاى محکمى لازم است تا اين فناوريها بتوانند تاثير مثبتى بر زندگى زنان بگذارد. در جوامع دانايى محور (Knowledge socities) که در حال ظهور است دستيابى به ارتباطات يک ابزار کليدى براى مشارکت و ادغام اجتماعى social inclusion به حساب مى‌آيد. بوخارت و اولدر (2003) همچنين يادآور مى‌شوند که با در نظر گرفتن آنچه آنان انقلاب اطلعاتى مى‌نامند بازارهاى شغلى به هيچ وجه با شتاب افزايش تعداد افراد جوانى که به آن وارد مى‌شوند هماهنگ نبوده است. با ورود زنانى که در حال حاضر قصد کارکردن دارند اين شرايط حادتر نيز شده است و طبقه جديدى از کاركنان اطلاعاتى که احتمالا عمدتا متشكل از زنان خواهد بود در حال ظهور است.
ميزان بهره مند شدن از فرصتهاى ناشى از فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات براى زنان هم در درون كشورها و هم در مقايسه ميان کشورها بسيار متفاوت است. زنان ساکن در کشورهايى که بهترين عملکرد در پروژه هاى توسعه ى اينگونه فناوريها را داشته اند، مانند استونى يا برخى کشورهاى اروپاى مرکزى، يا زنان ساکن در مناطق شهرى در يک موقعيت ممتاز يا برترى قرار دارند.
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html
در “گزارش نهايى برنامه فرصت ديجيتالى” (UNDP, 2001:15) ) با ارجاع به قابليتهاى فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات در برقرار کردن ارتباط ميان افراد و اجتماعات محلى با اطلاعات و منابعى فراتر از مرزهاى جغرافيايى شان ، بويژه بر اهميت و سودمندى اين نکته در ارتباط با اجتماعات به حاشيه رانده شده و گروههايى مانند زنان، جوانان و اقليتهاى قومى تاكيد شده است. افراد اين گروهها مى‌توانند به اطلاعات مورد نظر خود دسترسى پيدا کنند و به تبادل اطلاعات موردعلاقه خود بپردازند، قدرت جمعى خود را تقويت کنند و راه حلهاى مناسب براى بهبود و توسعه ى شرايط خود را بيابند. به عنوان نمونه از گروه زنان فعال در مکزيکوسيتى ياد شده است كه توانستند با برقرارى ارتباط با گروه زنان همفکر خود در کاليفرنيا از طريق پست الکترونيکى e-mail اطلاعات مفيدى را در مورد كارخانه نساجى اى كه در آن مشغول به كار بودند كسب كنند و در جريان چانه زنى در باب شرايط كارى خود با مديريت كارخانه از آن در جهت حمايت از حقوق خود سود ببرند! (همان منبع).
كابرراـ بالزا (Cabrera-Balleza) بر اساس نتايج يك طرح پژوهشى درباره استفاده از فناوريهاى ارتباطات و اطلاعات توسط سازمانهاى زنان در آسي و اقيانوسيه به اين نتيجه رسيد كه گروههاى زنان با بهره گيرى از امكانات اين گونه فناوريها توانسته‌اند در زمينه‌هاى زير به موفقيتهايى دست يابند:
– انجام تحقيق و دستيابى به اخبار و اطلاعات
– بهبود مهارتها و معلومات شخصى و سازمانى
– پيگيرى و مشاركت در برنامه هاى زنان در مقياس جهانى
– انتشار اطلاعات و محصولات و مطالب تبليغاتى
– كسب شناخت در زمينه ى عوامل موثر بر توسعه در سطوح محلى و منطقه اى
– تبادل اطلاعات و تجربيات
– تنظيم و هماهنگى فعاليتها هم در كشور و هم در خارج از كشور
– مشاركت در جامعه مدنى و اجتماعات محلى
– شناسايى مرتبطين جديد و گستر شركاى توسعه
– ارائه درخواست براى حمايت هاى مالى و فنى
http://www. isiswomen.org /onsite/knowhow/ict_gender.html
پژوهشى كه كابرراـ بالزا از آن نام برده همچنين نشان مى دهد كه اوج استفاده از اين فناوريها در بكارگيرى «پست الكترونيكى» است كه براى مقاصد اجرايى و ادارى و براى مكاتبه با كمك دهنده‌ها و شركاى بين المللى و منطقه‌اى مورد استفاده قرار گرفته است. اينترنت نيز از سوى ديگر براى شبكه سازى و دسترسى به اطلاعات و جلب حمايت مردمى موثر واقع شده است.
فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات ميتواند همچنين براى زنانى كه مسئوليت مراقبت از كودكان را دارند يا آنان كه دور از مراكز هرى سكونت دارند مزاياى زيادى بهمراه داشته باشد و براى مثال براى آنان فرصت كار از منزل يا به عبارت ديگر “دوركارى” (teleworking) را فراهم آورد.
http://www.worldcivilsociety.org/report
سوزان تلشتر از «كنفرانس ملل متحد در خصوص تجارت و توسعه» همچنين تاكيد مى كند كه فناوريهاى جديد ميتواند براى زنانى هم كه درگير امور و فعاليتهاى تجارى و اقتصادى business women هستند، امتيازاتى چون افزايش بهره ورى، ارتقاء ظرفيت كارى، راههاى ارتباطى بيشتر و صرفه جويى در زمان و هزينه ها را به ارمغان آورد.
همچنين بمنظورافزايش توانايى موثر زنان در بهره گيرى از فناوريهاى اطلاعاتى ارتباطى، توصيه‌هاى متعددى بعمل آمده است كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى شود:
– اطمينان حاصل شود از اينكه جنسيت در سياستها و برنامه‌هاى فناوريهاى اطلاعات و ارتباطات لحاظ يا جارى شده باشد و زنان در نهادهاى تصميم گيرنده و سياستگذار حضورداشته باشند.
– با گسترش سياستهاى دولتى كل نگرانه در زمينه اين فناوريها، آنها را براى زنان قابل دسترس تر مفيد و مربوط سازند به نحوى كه نيازهاى زنان و موضوعات جنسيتى مدنظر قرار گيرد.
– ثبت نام دختران در برنامه هاى آموزش اين فناورى ها از طريق تدارك امكانات عملى و تشويقى مانند بورسهاى تحصيلى و فعاليتهاى ارتقاى آگاهى رسان در اين باب تشويق شود.
– فراهم كردن حمايت هاى مالى اضافى براى ترويج استفاده ا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا