آینده نوآوری و اکوسیستم استارتاپی ایران به چه سمتی خواهد رفت؟ این سوالی است که تعدادی از فعالان اکوسیستم استارتاپی در پنل پنجمین رویداد یلدای کارآفرینی درباره آن به گفتوگو نشستهاند. در این پنل که با مدیریت شهرام شریف، بنیانگذار آیتیایران برگزار شد، افرادی چون اکبر هاشمی، رئیس هیات مدیره شرکت سرآوا؛ مجید دهبیدی پور، رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه شریف؛ رضا باقری، رئیس هیئت مدیره اسمارتآپ ونچرز؛ شهاب جوانمردی، مدیرعامل شرکت فناپ؛ امیرناظمی، رئیس سازمان فناوری و اطالعات ایران؛ پدرام سلطانی، نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران حضور داشتند.
در ابتدای این پنل شهرام شریف با اشاره به صحبتهای وزیر ارتباطات مبنی بر اینکه دستگاهها در برابر بزرگ شدن اقتصاد شرکتهای استارتاپی که وابستگی به نهادهای حاکمیتی ندارند، مقابله میکنند و نهادهایی که یک روز بر علیه استارتاپها شبنامه صادر میکردند اما در حال حاضر استارتاپ راهاندازی میکنند، سوالی را مطرح کرد که آیا دولت و حاکمیت با وارد شدن به اکوسیستم استارتاپی قصد رقابت با آنها را دارد؟
امیر ناظمی با تاکید بر این موضوع که حضور حاکمیت به عنوان یک بازیگر در حوزه اکوسیستم استارتاپی محکوم به شکست میشود، توضیح داد: «این اکوسیستم از ابتدا تاکنون 4 موج را پشتسر گذاشته است، در دوره اول اکوسیستم به دنبال هویت بود و استارتاپها قصد داشتند خود را به دیگران معرفی کنند. در دوره دوم اکوسیستم به داستانهای موفقیت نیاز داشت که بتوانند داستان خود را بازگو کنند؛ مثال آنها استارتاپهایی است که در حال حاضر در شرف یونیکورن شدن هستند، در دوره سوم اکوسیستم وارد مرحله نهاد سازی شد که شرکتهای سرمایهگذاری، مراکز رشد و فضای کار اشتراکی شکل گرفتند. موج چهارم اکوسیستم برای رشد به جذب سرمایه نیاز داشت که دیگر سرمایه شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه برای آنها کافی نبود و مسئله ورود به بورس مطرح شد.» او در ادامه افزود: «موج پنجم که در سال آینده باید رخ دهد، ورود استارتاپها به فضای بینالملل و ورود سرمایهگذاران خارجی به اکوسیستم است که اگر این اتفاق نیفتد، ما در جای اشتباهی قرار داریم. ما اگر نتوانیم در موج 5 یعنی روابط بینالمل موفق باشیم، با شکست روبرو میشویم.»
ناظمی با اشاره به نقش حاکمیت در زمان کنونی که اکوسیستم رشد کرده است، گفت: «در حال حاضر به نظر میرسد که حاکمیت ادراک اشتباهی از نقش خود دارد و میخواهد به یکی از بازیگران این اکوسیستم تبدیل شود یعنی خود او شرکت ویسی یا شتابدهنده راهاندازی کند. این کار حاکمیت شروع یک شکست است.» به گفته او حاکمیت باید تنظیمگر مشارکتی داشته باشد.
او در ادامه در پاسخ به سوال شهرام شریف که آیا صندوق نوآفرین که خود او در دولت و حاکمیت راهاندازی کرده نمونه چنین دخالتی در این حوزه محسوب نمیشود به موضوع نقش و مدل حمایت دولتها اشاره کرد و گفت: دولت حق سرمایهگذاری مستقیم را ندارد اما باید بتواند پول ارزانقیمت برای شرکتهای سرمایهگذاری و شتابدهندهها فراهم کند و همسرمایهگذاری کند و در بهترین حالت میتواند نقش یک رگولاتور تنظیمگر را بهخوبی ایفا کند.
ناظمی توضیح داد: «در صندوق نوآوری ما هم سرمایهگذاری میکنیم به این صورت که در کنار یک مجموعه قصد سرمایهگذاری به نسبت یک به یک سرمایه در اختیار آنها قرار میدهیم. با اینکار ما جانشین بخش خصوصی نخواهیم شد و فساد را از خود دور خواهیم کرد. زیرا که اگر دولت بخواهد فرایند سرمایهگذاری مستقیم انجام دهد یعنی اجازه فساد به دولت دادهایم. » ناظمی با تشبیه جامعه فعلی به یک جامعه شمشادی گفت: «ما جامعه شمشادی هستیم و حکمرانان دوست دارند که کل فضا شبیه هم باشند و نمیگذاریم که بخشی بزرگتر یا جلوتر از سایر بخشها حرکت کند و اگر این اتفاق بیفتد سریع آن را قیچی میکنیم. برای مثال در یک دورهای در کنار این شمشادها کسبوکارهای اینترنتی در یک فضایی که پوشیده بود، رشد کردند، حالا که قد این جامعه شمشادی در حال بزرگ شدن است، جامعه با یک قیچی قصد دارد تا آن را کوتاه کند. پس برای ورود به بورس، سرمایهگذاری خارجی، روابط بینالملل و … محدودیتهایی توسط آنها برای فعالان این اکوسیستم ایجاد میشود.»
با رشد استارتاپها دیگر ویسیهای کوچک نمیتوانند به آنها سرمایه تزریق کنند امیر ناظمی
او توضیح داد: «با رشد استارتاپها دیگر ویسیهای کوچک نمیتوانند به آنها سرمایه تزریق کنند پس در گام بعدی باید ابعاد بینالملی پیدا کنند که با وجود تحریمها امکانناپذیر هستند. یعنی این استارتاپها به جایی رسیدند که این مرزها برای آنها کوچک هستند و باید پای خود را بیرون مرز بگذارد. 80 درصد خصوصیسازی در نهادهای عمومی غیردولتی اتفاق افتاده است و فقط 20 درصد بخش خصوصی سازی واقعی است. اگر میخواهیم این نهادها رشد کنند باید پوست آنها را به بازی بیاوریم، اگر اینکار را نکنیم رشد نمیکنند. حالا که دولت پول خود را میآورد ما هم فرایند را به سمتی ببریم که بدون دخالت مدیریتی و با رعایت ملاحظات از آن پول استفاده کنیم. برای توسعه نباید مدام با هم بجنگیم، برای توسعه باید بازیگر را همراه خود کنیم. سقف این صندوق 100 میلیارد تومان است و این مبلغ برای اکوسیستم استارتاپی که 9 استارتاپ آن ارزش بیش از 1000میلیاردی دارند، رقم ناچیزی است اما همین پول نهاد عمومی غیردولتی را وارد بازی کرده است.»
پدرام سلطانی فعال بخش خصوصی نیز گفت: «بخش خصوصی پس از انقلاب با مصادرهها و واگذاری شکست خورد و در دوران جنگ هم مجالی برای فعالیت پیدا نکرد. پس از جنگ درست زمانی که احتمال میرفت دولت نقش بخشخصوصی را پذیرفته است و میخواهد تصدی گری کند و پای خود را از اقتصاد بیرون بکشد اما پس از 15 سال دیدیم خصوصی سازی هم شکست خورده است» به گفته او یک مدل جدیدی طراحی شد که به جای محدود کردن بخش خصوصی، بنگاههای بزرگ مانند پتروشیمی، بانکها و … به یک بخش عمومی غیردولتی واگذار شد.
پیشنهاد من به استارتاپها این است که سراغ پول دولتی و حاکمیتی نروند پدرام سلطانی
او با اشاره به اینکه اندازه بخش خصوصی بدون اصناف در ایران به 15 درصد اقتصاد ایران هم نمیرسد، توضیح داد: «پاردایم حاکمیت بعد از انقلاب بر دفع تهدید قرار گرفته است، هر ابزاری که تهدید تلقی شود اعم از ابزار دفاعی و نظامی و قدرت و پول. یعنی بخش خصوصی مجال رشد از یک نقطه به بالاتر را به سختی پیدا میکند. در حال حاضر هم بخش خصوصی در حال شکلگیری که است که برای اینکه به تهدید تبدیل نشود، باید وابسته به حاکمیت باشد.
اکوسیستم استارتاپی در دهه 90 در یک غفلت دولت رشد کرد، به محض دیده شدن آنها، حساسیت زیاد شد. در نهایت تصمیم گرفتند به جای اینکه استارتاپها را از بین ببرند، خودشان بازیگر این حوزه شوند و اکوسیستم را تصرف کنند. در واقع موج سوم محدود کردن بخش خصوصی اینبار گریبان استارتاپها را خواهد گرفت. من سالهای پیشرو سالهای سختی برای اکوسیستم میبینم. توصیه من به استارتاپها این است که سراغ پول حاکمیتی نروید. اگر سال گذشته تاکید کردم که استارتاپها از پذیرش سرمایه بخش دولتی پرهیز کنند، امسال توصیه میکنم که اکوسیستم باید از پذیرش سرمایه بخش حاکمیتی در که در غالب بخش عمومی فعالیت میکند هم دوری کند. زیرا که در اینصورت باید برخلاف ماهیت نوآوری و ساختار شکن خود، با قانونهای دولتی و نظارت آنها پیش برود.»
به گفته او وارد شدن دولت به بخش خصوصی یک تهدید جدی برای اقتصاد کشور و بخش خصوصی است. سلطانی توضیح داد: «استارتاپها نباید بگذارند بخش عمومی غیردولتی که هیچ گزارشی از آن داده نمیشود و نگاه کنترلی دارد، روی آنها سرمایهگذاری کنند. نظارت کنترل دادهها بخشی از آن قانون است و دیگری به شکل غیرقانونی کنترل میشود. استارتاپهای ما مجال رشد ندارند مگر اینکه خودی باشد. استارتاپها مجال رشد ندارند. تحریم در بخش دولتی نرمالیزه شده است. سوال ما این است که حاکمیت چه کاری انجام میدهد که 40 سال اقتصاد کشور تحریم است. من به هیچ عنوان موافق نیستم که بخشهای دولتی به عنوان ویسی وارد اکوسیستم شود زیرا که همان بلایی که در سال 80 روی بخش خصوصی آمد روی استارتاپها هم خواهد افتاد.»
به گفته مدیرعامل فناپ، پیش از دهه 90، ردپای جدی از استارتاپها دیده نمیشود. در دهه 80، شرکتهای تکنولوژیک وجود داشتند اما در دهه 90 موج یادگیری و ادبیاتی چون سرمایهگذاری جسورانه، استارتاپها، اقتصاد نوآوری و فعالیتهای نوآوری به ایران منتقل شد. افرادی که تجربه خارج از کشور داشتند، ایدهها و تجربیات خود، حتی سرمایه را هم وارد ایران کردند که منجر به شکلگیری جریان جدیدی شد.
دولت و بخش حاکمیت قبول کنند که بازی بخش استارتاپها را بلد نیستند شهاب جوانمردی
جوانمردی با اشاره به این موضوع که دولت و بخش حاکمیت باید روش خود را در فرایند سرمایهگذاری تغییر دهد؛ توضیح داد: «باید دولت و بخش حاکمیت قبول کنند که بازی بخش استارتاپها را بلد نیستند و مشخص است که در این شرایط اگر به زمین بیایند بازی سایرین را خراب میکند. به جای این موضوع باید بخش دولتی به قسمتی ورود کند که بخش خصوصی به دلایل زیاد از جمله ریسک بالا نمیتواند روی آن سرمایهگذاری کند.» به گفته او اقتصاد دانشبنیان تنها یک درصد اقتصاد کشور است؛ اما ما نهادهای خصوصی و عمومی داریم که نیازمند یک زنجیره تامین سرمایه هستند که بتوانند به راه خود ادامه دهند. او توضیح داد که دولت باید نگاه بلند مدتی به بخشهای مختلف داشته باشد: «برای مثال دولت باید روی حوزههایی چون محیط زیست، هوافضا، انرژی و … که میداند در آینده میتواند مشکلی را در کشور حل کنند، سرمایهگذاری کند. بخش خصوصی در حال حاضر به دلایل مختلف از جمله منابع محدود، قصد ورود به این بخشها را ندارد پس دولت باید از این بخش حمایت کند. این موضوع در سراسر دنیا در حال اجرا است. این نگاه یک دولت کارآفرین است.»
به گفته دکتر دهبیدی پور رییس مرکز نوآوری شریف فضای نوآوری و کارآفرینی کشور سابقه 20 ساله دارد که با شکلگیری اولین پارکهای علم و فناوری شکل گرفت. او توضح داد: «از همان سالهای 84 که پارک علم و فناوری پردیس تاسیس شد، جریانی شکل گرفت که کار آن حمایت از کسبوکارهای مبتنی بر تکنولوژی است. اما اتفاقی که از سال 92 افتاد جامعه استارتاپی یا نوآوری کشور متشکلتر شد. با توجه به تعریف برادفلر اعضای آن کاملتر شد. کارآفرینان، دانشگاهها، سرمایهگذاریها و حتی دولت نقش پررنگتری پیدا کردند. فضای نوآوری و کارآفرینی کشور در 10 سال اخیر رشد بیشتری کرده است چونکه اعضای آن از جمله شتابدهنده، شرکتهای ویسی و … تکمیلتر شدند. در حال حاضر می توان ادعا کرد جامعه استارتاپی خوبی در کشور داریم.»
ورود دانشگاهها را به بنگاهداری و ورود به شرکتهای سرمایهگذاری درست نیست دکتر دهبیدی پور
دهبیدیپور با اشاره به این موضوع که دانشگاهها در بحث نوآوری چه کاری باید انجام دهد؛توضیح داد: «دانشگاه کارآفرین دانشگاهی است که فضایی را برای بروز استعداد فراهم میکند. دانشگاههای ما روی مهارتهای سخت تمرکز کرده است؛ در حالی که مهارتهای نرم هم در دانشگاهها تقویت شود. همچنین باید نهادهایی برای ایجاد فضای اشتباه کردن توسعه پیدا کند، یعنی فضایی را برای تست و تمرین ایده برای استارتاپیها فراهم کنند.» به گفته او دانشگاهها نباید وارد فضای بنگاهداری شود چون هم کسبوکار را از بین میبرد و هم رسالت خود را از دست میدهد. او گفت: «من ورود دانشگاهها را به بنگاهداری و ورود به شرکتهای سرمایهگذاری منع میکنم اما اگر شرکتهای سرمایهگذاری در کنار دانشگاهها قرار بگیرند، میتوانند مانند یک دوی امدادی عمل کنند و یکدیگر را تقویت کنند.»
به گفته هاشمی رییس هیات مدیره سرآوا در حال حاضر اکوسیستم دچار فر ایند شرکتی شده است و نقش انسانها حذف شده است، به اعتقاد او شرکتهایی از جمله سرآوا و شناسا و رهنما و … شروع کننده جریان استارتاپی در ایران نبودند بلکه انسانهایی چون سعید رحمانی، شهاب جوانمردی و ساجدی و … اکوسیستم را ساختهاند. او توضیح داد: «سرآوا از اوایل دهه 90 شکل گرفت و سه دوره مهم را پشت سر گذاشت. دهه اول آن از سال 92 تا 93 بوده است که روی دیجیکالا و کافه بازار سرمایهگذاری خطرپذیر انجام میدهد. مرحله دوم از 94 تا 96 است که اولین صندوق خطرپذیر و اولین شتابدهنده را تاسیس میکند و دوره سوم که شامل 96 تا سال 99 است، برنامه این مجموعه وارد کردن 5 یونیکورن به بازار سرمایه است که به زودی شاهد ورود 2 تای آنها خواهیم بود. در مجموع 320 میلیارد تومان روی استارتاپها سرمایهگذاری کردیم که البته قرار بود این عدد 460 میلیاردتومان باشد که به علت کرونا این اتفاق نیفتد.
رضا باقری رئیس هیات مدیره اسمارتآپ ونچرز، هم با تاکید بر این موضوع که باید بازیگران واقعی با ارزش واقعی شکل بگیرند، توضیح داد: «در این پنل با اشاره به اینکه ما از تمامی نهادهای تاثیرگذار در اکوسیستم استارتاپی برخوداریم؛ اما هیچ کدام از این نهادها خوب عمل نمیکنند، دلیل آن هم این است که در این فضا نیت شکلگیری این نهادها اهمیت دارد.» به گفته او در حال حاضر 9 استارتاپی که بیش از هزار میلیارد تومان ارزش دارند، میتوانند خلق ارزش کنند. همچنین او تاکید دارد که باید دولت بدون دخالت وارد سرمایهگذاری در شکلگیری استارتاپها شود و پس از آن خارج شود.
در این پنل وحید رجبلو، مدیرعامل توانیتو و فرحی، مدیرعامل بیمهبازار از تجربیات خود از جذب سرمایه دولتی گفتند. هر دوی آنها تجربه مشابهی داشتند که با تغییر مدیریتی شرکت سرمایهگذاری که روی آنها سرمایهگذرای کرده بودند، از تزریق سرمایه انصراف دادند و این استارتاپها را در میانه راه تنها گذاشتند.