در شرح بيخبری
نام نویسنده: سیدمحمد مهدی شهیدی
نوشتن يك يادداشت در هر ستوني كه باشد از يك خط خبر شروع ميشود. به قول هوسرل پديدارشناس، توجه هميشه معطوف به “چيزي” است. حال ميخواهد اين “چيز” (در اينجا خبر) اظهارات مقامي حقوقي باشد يا پرداختن به رويدادي. اما امروز دريافتم ه اين كاهش “تاويلات” نه از كمكاري بنده يا اجرت كم آن، كه از “بيخبري” آب ميخورد و ميآشامد.
بيخبري يعني چه؟ بيخبر يعني آنكه:
1-با حذف بودجه IT و اختصاص آن به صنايع لولهنگسازي، تقريبا تمام يا عمده پروژههايي كه كارفرمايش دولت فخيمه بود و مجرياش شركتهاي بخش خصوصي، به حالت تعليق درآمدهاند.
تعليق يعني آنكه پس از يك، دو يا سهسال سرمايهگذاري و انجام كار روي پروژههاي مشخصي كه قرار بوده وقتي پازلش تكميل شد، بشود “دولت الكترونيكي”؛ در ضعف حافظه IT نهادهاي دولتي از ياد رفته و طبعا پرداختهاي صورت نگرفته؛ و اصلا “چه كشكي، كدام پروژه؟!” در اين تعليق منتهي به تعطيل، به شركتها اگر زنگبزني خبري بگيري و تكنولوژي اجازه دهد، حاضرند از خشم، خرخرهات را بجوند كه:“اي آقا/خانم خبرنگار، دل خوش سيري چند؟! آيتي رو ولش.”
2- “بيخبري”يعني آنكه نهادهاي دولتي و حاكميتي كه دستاندركار مقوله IT هستند، چنان خودشان را به كوچه عليچپ زدهاند كه مثلا وقتي خبرنگار ميرود شوراي عالي فناوري اطلاعات، هي با خودش دچار شك ميشود كه نكند اشتباهي آمده باشد “شوراي عالي رسيدگي به نان و آرد و غله”. براي همين بلند ميشود برميگردد دوباره تابلوي سردر نهاد مربوطه را ميخواند و بعد شك ميكند كه نكند زبان فارسي از ياد رفته و توان خواندن ندارد، هشت شوراي عالي هم كه “بفرموده” از موضوعيت خبري خارج شدند پيكارشان. پس راهش را ميكشد برميگردد و تحريريه روزنامه ليوان چايش را پرميكند مينشيند پشت كامپيوتر و “گيم” بازي ميكند، يا فال ورق ميگيرد.
3-بيخبري يعني اينكه، هيچ رويداد واقعي در حوزه IT رخ نميدهد. آنچه هست از “اينترنت ملي گرفته” تا “ديتا سنتر” و “گوشي موبايل” ايراني؛ از “پيشخوان دولت الكترونيكي” گرفته تا “كامپيوتر صدهزار توماني”، از “برخورد قضايي با كپي CD قاچاق گرفته” تا “مخابراتيها براي الكترونيكيشدن آمادهاند”؛ همه يا بخشي از همه رويدادهايياد كه در سيارهاي 600هزار كيلومتر سال نوري آن سوتر رخ ميدهند و صدايش، اينجا در سياره زمين به عنوان خبر رويدادها انعكاس مييابد در حنجره و كلام و قلم مقامات عاليرتبه وزارت ICT و ديگر وزارتهاي ICT.
4-بيخبري يعني اينكه، زيرپوست شب، چيزي در جريان است ولي اين خودكارهاي بيك قادر به پارهكردن پوست و دستيابي به جريان خبر
نيستند.
5-بيخبري يعني اينكه، IT ايراني “خبر” شده است و “آن را كه خبر شد، خبري باز نيايد.”
6-بيخبري يعني حناق!