به بهانه همايش كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در روستا
بخش مقاله آي تي ايران – فناوري اطلاعات و ارتباطات محور توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي عصر حاضر ميباشد.
بسياري از هنجارهاي مرتبط به امور مردم با آمدن ICT در حال تغيير است و ميرود تا دنياي جيدي را در جهان بسازد.
يكي از مهمترين تحولات در جهان آينده بحث توسعه جهان آينده مبتني بر اقتصاد دانش محور است كه تا كمتر از يك دهه ديگر فراگير خواهد شد و شكل جديدي از اقتصاد نوين را در جامعه بشري بوجود خواهد آورد. با توجه به فاصله شديد اقتصاد سنتي روستايي به اقتصاد پوياي جهاني و حضور فناوريهاي جديدي كه هر روز در اقتصاد جهاني تاثير ميگذارند و اقتصاد جديدي كه تحت عنوان اقتصاد دانش محور مطرح است، نقش اقتصاد روستاها چگونه خواهد بود؟
اگر ما برنامه چهارم توسعه كشور را با شعار دانائي محور آغاز ميكنيم، بايد بدانيم كه بايد اقتصاد دانش محور را به عنوان چشمانداز اقتصادي كشورمان در آينده ببينيم و در تعامل با آن برنامهريزي كنيم و بدانيم كه اقتصاد دانش محور انتگرال ICT بعلاوه استراتژيهاي مناسب تجاري و بازاريابي است. بنابراين هر توسعهاي كه محور حركت آن ICT نباشد و با روشهاي علمي تهيه و اجرا نشود عملا در جهان آينده موفق نخواهد بود. سئوال اساسي آن است كه نقش روستاها در اين اقتصاد پيچيده كجا است. جايگاه توسعه روستاها در چشمانداز 20 سال آينده در كجا است؟ آيا اقتصاد روستاها نيز از شكل سنتي به اقتصاد دانش محور مبدل خواهد شد؟
بهتر است ابتدا اقتصاد دانش محور را بشناسيم و سپس به تبعات آن بخصوص در روستاها بپردازيم.
اقتصاد دنش محور چيست؟ چگونه بوجود آمده و به كجا ميرود؟
اقتصاد دانش محور آن است كه توليد، توزيع و استفاده از دانش در آن نقش اصلي و غالب براي توليد ثروت باشد.
تا سال 1960 ميلادي كه توليد بيشتر اقتصاد توليدي را حاكم كرده بود بازوي كارگر و سرمايه نقش اساسي را در صنعت داشت. از سال 1960 تا اكنون جهان اقتصاد شكلي سينوسي بخود گرفته و شاهد صعود و نزول موقعيت اقتصادي در جهان هستيم. شايد دليل عمده اين وضعيت تغييرات سريع فناوريهاي نوين هستند كه در كنار رايانه، اينترنت و توسعه دانش وضعيت جديدي را به جهان حاكم كرده و شكل رفتارهاي اقتصادي سنتي را عوض كردهاند.
گفته ميشود اين ضعيت تا سال 2010 ميلادي ادامه خواهد داشت و بعد از آن اقتصاد دانش محور جايگزين ميشود و شكل سينوسي اقتصاد به وضع باثباتي ميرسد. از سال 2010 به بعد فقط كساني كه بتوانند با علم و دانش فضاي خلاقيت و نواوري را در جامعه خود گسترش دهند شانس داشتن اقتصاد قوي را خواهند داشت.
امروزه بسياري از مردم، ارتباط اقتصاد دانش محور را مرتبط با صنعت تكنولوژي پيشرفته مانند ارتباطات و سرويسهاي مالي مانند بانكداري الكترونيكي، كارت اعتباري و تجارت الكترونيكي ميدانند. استفاده از فناوري اطلاعات، رايانه، اينترنت در تمام توليدات و بخشهاي اقتصادي كاربرد دارد و دانش مهمترين فاكتور توليد در كنار سرمايه، كارگر، زمين و سازمان اقتصادي جاي گرفته است.
در روستاها كه به ظاهر اقتصاد آرامي دارند شايد اين پيچيدگي خوب ديده نشود اما واقعيت آن است كه اقتصاد پروسهاي پويا است و هر حركتي در اقتصاد ملي تاثير خود را در اقتصاد روستا نيز نشان ميدهد.
بعضي از عوامل موثر در توسعه اقتصاد دانش محور كه براي شهر و روستا تاثير يكساني دارد بشرح ذيل است:
• اينترنت عامل همافزائي دانش جهاني ميباشد و در آينده ابزار مهم توسعه دانائي محور خواهد بود كه از طريق آموزشهاي مستقيم و غيرمستقيم كاربران در جهان توسعه خواهد يافت.
• دولت الكترونيكي و تجارت الكترونكي وجوه غالب در اقتصاد دانش محور ميباشند.
• بهبود دائم فناوري و خلاقيت باعث توسعه اقتصادي و دانش ميباشد.
• فشارهاي جهاني شدن اقتصاد دانش محور، و فناوريهاي جديد باعث افزايش رقابت و خلاقيت ميشود.
عوامل فوق مهم بوده و شهري و روستايي ندارند.
چرا بايد به اقتصاد دانش محور توجه كنيم؟
• فرصت استفاده و پشتيباني از منابع اقتصادي جهان را خواهيم يافت.
• از تجربه كشورهاي پيشرو در اين زمينه استفاده خواهيم كرد كه بعضا مانند كره جنوبي در گذشته شرايط اقتصادي بهتر از كشور ما نداشتهاند و امروزه بعد از گذشت فقط حدود20 سال موفقيتهاي خوبي را در اقتصاد جهاي بدست آوردهاند.
• هرچه زودتر وارد اقتصاد دانش محور شويم شانس بدست آوردن تجربه بيشتر و توان رقابت بهتر را خواهيم داشت.
• شناخت سريعتر ما از اقتصاد دانش محور باعث ميشود در برنامه توسعه چهارم كشور استراتژيهاي مناسب با نياز زمان را در اقتصاد كشور انتخاب كنيم.
• باز شدن درهاي كشور بر اثر فشار اقتصاد دانش محور امري اجتناب ناپذير است، لذا هرچه زودتر آنرا درك و با آن آشنا شويم و بتوانيم مزاياي آنرا تشخيص داده و استفاده كنيم به نفع كشور است.
اقتصاد مبتني بر دانش خدمات مناسب با زمان كمتر و سود بيشتر را درپي خواهد داشت و لذا اجتناب از آن ممكن نيست.
قبل از بحث در مورد ارتباط تجارت الكترونيكي و اقتصاد دانش محور به تعريف دانش و انواع آن ميپردازيم:
دانش چيست؟
• دانش فرم پايه سرمايه است. حركت و رشد اقتصادي با جمع شدن دانش انجام ميشود.
• برعكس سرمايه و كارگر (در اقتصاد سنتي)، دانش ميكوشد (در اقتصاد دانش محور) تا يك كالاي عمومي شود.
• وقتي دانش كشف شد و عمومي شد، هيچ خرجي براي شريك شدن آن با ديگران وجود ندارد.
• كسي كه دانش توليد كند سخت است كه بتواند آنرا از دسترس ديگران دور نگهدارد. بعضي از قوانين مانند مالكيت معنوي و ثبت اختراع ممكن است كمي در اين راه مفيد باشند.
انواع دانش:
• انواع مختلفي از دانش قابل تشخيص وجود دارد.
• Know-what : يا دانش درباره حقايق كه اين روزها اهميت كمي دارد!
• Know-why: دانشي كه درباره طبيعت جهان، اجتماع و فكر بشر است.
• Know-who : مربوط به روابط اجتماعي در جهان، و درباره دانشي كه چه كسي چه ميداند و چه كسي چه كاري ميتواند انجام دهد است. شناخت افراد كليدي بعضي وقتها از دانستن اصول علمي نوعآوريهاي دانشمندان هم مهمتر است.
• Know-where and know-when: در يك اقتصاد پويا و انعطاف پذير بسيار مهم هستند.
• Know-how: به حرفه مربوط ميشود، توانمندي انجام كاري در سطح عملياتي و اجرايي.
• ‘Tacit knowledge’ دانشي كه از طريق تجربه حاصل شده است و به آموزش و يا دورههاي رسمي مربوط نيست.
• ‘Explicit knowledge’ كه از طريق آموزشهاي و دورههاي رسمي بدست ميآيد.
:Learning Economy
مطابق نظر اقتصاددانان نوين، كشوري ميتواند ظرفيت استفاده از اقتصاد دانش محور را داشته باشد كه بتواند با سرعت به يك مجموعه ‘learning economy’ تبديل شود. learning نه تنها به معني استفاده از تكنولوژي براي دسترسي به دانش جهاني است بلكه جهت ارتباط با ساير مردم جهان درباره خلاقيت و نوآوري نيز ميباشد.
بوسيله Learning Economy افراد، سازمانها و كشورها ميتوانند با شريك شدن در نوآوريها ثروت زيادي بدست آورند. بايد بجاي آموزش در دروش اقتصادي، نحوه چگونه آموختن در دستور كار اقتصاد دانان قرار گيرد.
ارتباط تجارت الكترونيكي و اقتصاد دانش محور:
تجارت الكترونيكي مقدمه اقتصاد دانش محور است. با حضور ICT در سازمانهاي اقتصادي هم شكل فيزيكي، هم ماهيت رويههاي كاري و هم نحوه برخورد دولت با بخش خصوصي عوض خواهد شد.
بايد آمادگي لازم را در اين زمينه ايجاد كنيم. بررسي تجربه چند كشور در اين زمينه در قسمت ذيل آمده است:
استراليا:
در سال 1998 استراليا يكي از سريعترين رشدهاي اقتصادي معادل 9/4 درصد GDP را داشت. يك دليل عمده آن استفاده مناسب دولت از فناوري و بخصوص نوآوري در توسعه ICT و بكارگيري اينترنت بوده است. دولت استراليا علاقمند است آنجا مركز پيشرفته اقتصاد ديجيتالي دنيا باشد.
دولت استراليا با تشويق شركتهاي كوچك و متوسط به تحقيق و پژوهش و تخفيفهاي مالياتي راه آنها را به تجارت الكترونيكي هموار نموده است. دولت تلاش دارد ارتباط اقتصادي آنها را با جهان برقرار نمايد.
آموزش عمومي حرفهاي در سطح وسيع بصورت on-line از طريق سايت skill.net و دهها برنامه آموزشي ديگر شرايط استراليا را براي استفاده مناسب از ICT و اقتصاد دانش محور آماده كرده است.
فنلاند:
در 50 سال گذشته مشاغل فنلاند از 70% به 6% كاهش يافته است. برنامههاي توسعه را با موفقيت بر اساس توسعه ICT به جلو ميبرند. درصد صنايع پيشرفته در GNP تا 5 بابر در عرض 10 سال رشد داشته است. در آمد سرانه در اين كشور با سرعت بالا ميرود.
ايرلند:
تجربه ايرلند نشان ميدهد كه اين كشور توانسته است در يك دهه خود را از يك كشور ورشكسته از نظر اقتصادي به يكي از سريعترين كشورها از نظر رشد اقتصادي و اقتصاد ويا در بين كشورهاي توسعه يافته تبديل كند.
بين سالهاي 1990 تا 1997 كه رشد اقتصادي كشورهاي اروپايي حداكثر 2% بود ايرلند توانست با توسعه صنعت ICTرشد اقتصادي 7% داشته باشد.
سنگاپور:
جزيره كوچك سنگاپور كه فقط 600 كيلومتر مربع وسعت دارد و هيچ منبع طبيعي نيز ندارد با مديريت درست اقتصادي توانسته است به ترمينال بانكي و مالي، مح توزيع اطلاعات و انتقال كالا و لوجستيك جهان در آيد.
سنگاپور اولين كشوري است كه حركت به سوي اقتصاد دانش محور را آغاز كرده است. با اتخاذ تصميم سنگاپور به عنوان جزيره هوشمند IT در سال 2000 عملا راه درست انتخاب شده است.
در سال 1981 سنگاپور اولين كشوري بود كه خدمات رايانهاي را به شهروندان شروع كرد. در سال 1986 صنايع IT سنگاپور قيمتي معادل 3/7 ميليارد دلار داشتند. 98% مردم سنگاپور دسترسي به شبكههاي پرسرعت با پهناي باند زياد دارند.
كه از اين نظر در جهان اول ميباشند. تمام سرويسهاي دولت بصورت on-line است و عملا دولت الكترونيكي در آنجا به مراحل يكپارچگي نزديك ميشود. در آنج تجارت الكترونيك بيش از 50% عملي شده است.
مالزي:
استراتژي توسعه مالزي بر اساس جامع اطلاعات است. با پيش بيني بودجه 40 ميلياردي و پروژه پيبستر چندرسانهاي سوپركريدور عملا فاز رسيدن به اقتصاد دانش محور را با توسعه ICT شروع كردهاند و برنامه مشخصي تا سال 2020 دارند. اقتصاد دانش محور را خوب درك كرده و نقطه اتصال خود با جهان را بر اساس اين محور تعريف كردهاند.
استراتژي اقتصاد دانش محور ملي:
• ايجاد شبكه ارتباطي ملي موثر و ارزان
• بالا بردن كيفيت كالاها از طريق كسب دانش و ارزش افزوده مناسب
• ارتقاء رقابت در صنعت و تجارت به عنوان يك اصل
• پشتيباني ز مراكز توليد اطلاعات و سرويسهاي روي خط
• اهميت دادن به آموزش، كارآموزي، بالا بردن حرفه فارغالتحصيلان و برنامهريزي آموزش در طول عمر.
• بالا بردن فرهنگ سياسي جامعه در مشاركت در امور اجتماعي تا رسيدن به دمكراسي منطقي و مناسب.
• پشتيباني از ارزشهاي فرهنگي
استراتژي ايجاد اقتصاد دانش محور:
• تهيه و تبيين چشمانداز، راهبرد، سياست و طرحهاي نسبتا مناسب تحت عنوان سند راهبردي ايجاد اقتصاد دانش محور ملي مبتني بر تجربيات جهاني و امكانات داخلي.
• ايجاد جامعهاي اقتصادي با مردم خلاق، متخصص، انعطافپذير
• ايجاد پيبستر پويا براي توسعه فناوري اطلاعات.
• ايجاد سيستم موثر براي رشد خلاقيتها و نوآوريها در زمينه اقتصادي.
• ايجاد مركز تحقيقات پيشرفته اقتصاد دانش محور
• رعايت استانداردهاي جهاني و مشاركت فعال در كميتههاي بينالمللي در اين زمينه.
تاثير ICT در اقتصاد دانش محور: • ICT موتور محركه اقتصاد دانش محور است. • تجارت الكترونيكي گام نخست فرهنگسازي جامعه بسمت اقتصاد دانش محور است. • ICT در هر شش منبع اقتصاد: نيروي انساني، ابزار، نقدينگي، مواد اوليه، مديريت و تبليغات اثر موثر دارد. • آيا صفحات وب WWW واسطه و عامل مستقيم ارتباطات اقتصادي جهان نيستند؟ آيا آنها بازار كالا و خدمات را جهاني نردهاند. • رايانه و اينترنت شريك ساكت بازرگانان و توليد كنندگان هستند و علاوه بر محاسبات در تصميمگيريها به صاحب خود كمك ميكنند. اقتصاد دانش محور چيست؟ • در 200 سال گذشته دو عامل اصلي توليد، كارگر و سرمايه بوده است. دانش، آموزش، سرمايه هوشمندي فاكتورهاي اقماري خارج سيستم اقتصادي بودهاند. • ICT در هر شش منبع اقتصاد: نيروي انساني، ابزار، نقدينگي، مواد اوليه، مديريت و تبليغات اثر موثر دارد. • آيا صفحات وب WWW واسطه و عامل مستقيم ارتباطات اقتصادي جهان نيستند؟ آيا آنها بازار كالا و خدمات را جهاني نكردهاند. • رايانه و اينترنت شريك ساكت بازرگانان و توليد كنندگان ستند و علاوه بر محاسبات در تصميمگيريها به صاحب خود كمك ميكنند. چطور اقتصاد دانش محور را در كشور بسازيم:
• تهيه سند راهبردي توسعه تجارت الكترونيكي كشور
• تسريع در توسعه بانكداري الكترونيكي، كارتهاي اعتباري و تهيه قوانين و مقررات مربوطه.
• رعايت استانداردهاي جهاني و مشاركت در توليد آنها.
• اطمينان از رعايت استانداردهاي تجارت الكترونيك در توليد نرمافزارها كشور و رعايت قانون مالكيت معنوي.
• رعايت نكات امنيتي در پرداختهاي الكترنيكي
• ايجاد سيستم قيمت گذاري كالاهاي ديجيتالي
• ايجاد سيستمي براي اخذ ماليات روي خط
• ايجاد شبكهها سرعت بالاي مطمئن با تكنولوژي پيشرفته در سازمانهاي اقتصادي
• توليد اطلاعات و دادههاي ديجيتالي در امور اقتصادي
اقتصاد دانش محور:
• آموزش: آموزش رابطه مستقيم در اقتصاد دانش محور دارد. سنگاپور و كره جنوبي موفقيت خود را در آن ميدانند.
• تحقيق، پژوهش و توسعه نوآوريها: براي گذر از اقتصاد سنتي به اقتصاد دانش محور نياز به سرمايهگذاري سنگين در پژوهش بايد صورت گيرد.
• نقش دولت: نقش دولت ميتواند با توسعه منطقي ICT و هدايت بخش خصوصي از طريق تسهيلات در بوجود آمدن اقتصاد دانش محور موثر باشد.
• كار فرهنگي در تغيير سنتها: بايد با كار فرهنگي اقتصاد سنت را به اقتصاد دانش محور هدايت كرد.
• افزايش اقتصاد روي خط: افزايش نقل و انتقالات مالي و دادههاي ديجيتالي بايد انجام شود. اينترنت رابطه بين شركتهاي كوچك و بزرگ را در سطح جهان برقرار ميكند.
پنج مرحله دولت الكترونيك از ديدگاه سازمان ملل ميتواند در سند راهبردي توسعه اقتصاد دانش محور هم كاربري داشته باشد:
• مرحله اول: پيدايش
• مرحله دوم: ارتقاء
• مرحله سوم: تعامل
• مرحله چهارم: تراكنش
• مرحله پنجم: يكپارچگي
نقاط قوت و ضعف كشور در ايجاد اقتصاد دانش محور:
• نقاط قوت
• داشتن نيروي انساني جوان و نسبتا تحصيل كرده
• تجربه خوب در وفقيتهاي علمي و فني
• امكان ايجاد پيبستر نسبتا مناسب ارتباطي و فني • باز بودن دربهاي كشور براي سرمايهگزاري خارجي و استفاده از بالاترين تكنولوژيها
• موقعيت مناسب جغرافيايي به عنوان هاب اقتصادي منطقه
• نقاط ضعف •
• تحقيقات ضعيف و عدم توجه كافي به تحقيقات و پژوهش
• نداشتن تكنولوژيهاي بالا و عدم توان در استفاده مناسب از آنها • كم بودن متخصصان فناوري اطلاعات در مراجع تصميم سازي كليدي اقتصادي كشور
• كم بودن دسترسي به اينترنت و كم بودن تعداد رايانه نسبت به متوسط جهاني
• متنوع بودن مراجع تصميمسازي اقتصادي در كشور و ضعف فرهنگي در تشخي واقعيتهاي اقتصاد جهاني
نتيجهگيري:
با توسعه و بكارگيريICT چشم انداز جهاني شدن و رقابت جدي در امور اقتصادي به حقيقت نزديك شده است. تجارت الكترونيكي مقدمه اقتصاد دانش محور است.
با حضور ICT در سازمانهاي اقتصادي هم شكل فيزيكي، هم ماهيت رويههاي كاري و هم نحوه برخورد دولت با بخش خصوصي عوض خواهد شد. بايد آمادگي لازم را در اين زمينه ايجاد كنيم. جهان بسرعت در حال تغيير است، تجارت الكترونيك راه ورود ما به اقتصاد دانش محور ميباشد، با تهيه سند راهبردي توسعه تجارت الكترونيكي با چشم انداز ورود به اقتصاد دانش محور از فرصتهاي جهاني استفاده كنيم. روستاها نقش مستقلي از شهرها در توسعه اقتصادي ندارند. شايد نياز روستاها به استفاده از ICT حتي بيشتر از شهرها نيز باشد.
همايش كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در روستا فرصت مقتنمي است تا با اين پديدههاي جديد آشنا شويم.