تنها اپراتورموبايل دولتى ايران از شيکه تلفن همراه مى گويد
نام نویسنده: مجتبى محمودى – mojtaba@ictnews.ir
عصر ارتباط – رسول سرائيان مديرى است که غالبا “در دسترس نمىباشد” چنانکه خود او معتقد است اين مصاحبه اولين گفتوگوى اختصاصى او با يک رسانه مکتوب است. استناد او هم اين است که تا به حال يا با خبرگزارىها گفتوگو کرده يا اينکه در جمع خبرنگاران حضور يافته است. تلاش براى انجام گفتوگو با مديرعامل شرکت ارتباطات سيار تقريبا شش ماه به طول انجاميد؛ از زمانى که فيروز رحيمى در روابط عمومى اين شرکت مشغول به کار بود تا حال که ابوالفضلى سرپرست روابط عمومى اين شرکت است.
اين گفتوگو کاملا در فضايى متفاوت با گفتوگوهاى اين صفحه انجام شده، به جز سرائيان دو مسئول ارشد روبط عمومى يعنى داوود زارعيان-مديرکل روابط عمومى شرکت مخابرات ايران- و ابوالفضلى نيز حضور داشتند. با طرح اولين سوال، سرائيان ترجيح داد به جاى اينکه پاسخ را مطرح کند گزارشى از عملکرد شرکت تحت تصدى خود ارائه کند که اين گزارش به صورت بخشى مجزا در صفحه 14 آمده است. پس از ارائه اين گزارش که تقريبا نيمساعت به طول انجاميد سوالات عصرارتباط مطرح شد که مشروح آن را در همين صفحه خواهيد خواند.
نکته جالب توجه اين است که سرائيان برخلاف بسيارى از مشترکان شبکه تلفن همراه معتقداست که اين شبکه وضعيت مطلوبى دارد. او تنها پاشنه آشيل شبکه را تهران مىداند و مىگويد بخش عمدهاى از مشکلات اين شبکه در تهران و شهرهاى بزرگ ديگر، خارج از توان و مسوليتهاى شرکت ارتباطات سيار است. هرچه هست حتى اگر بپذيريم که شبکه تلفن همراه ايران چنان که آقاى مديرعامل بيان مىکنند وضعيت مطلوبى دارد اما اين واقعيت غيرقابل چشمپوشى است که تنها اپراتور دولتى پس از گذشت يازده سال از تولد خود هنوز نتوانسته است نيازها و تقاضاهاى بازار تشنه سيمکارت را برآورده کند. قطعا بايد تامل کرد و ديد که آيا ورود اپراتور دوم تلفن همراه که قفلش پس از 40 ماه گشوده شد خواهد توانست در قامت يک رقيب جدى براى تنها اپراتور دولتى عرضاندام کند يا خير. تجربه اپراتورى تاليا که خلاف اين موضوع را ثابت کرد.
شما در مقدمه مبسوطى که ارائه کرديد وضعيت شبکه تلفن همراه کشور را تاکنون گزارش داديد اما واقعيت ديگرى هم وجود دارد که هنوز به رغم اين فعاليتهاى انجام شده، به لحاظ کيفى شبکه نتوانسته است به نياز مشترکان خود پاسخ دهد. در حال حاضر شبکه تلفن همراه با توجه به آمار و ارقامى که وجود دارد از چه کيفيتى برخوردار است؟
هر اپراتورى با توجه به برنامههاى طراحى شبکهاش، استانداردهاى مشخصى را تعريف مىکند که غالبا استانداردهاى اپراتورهاى مختلف تقريبا مشابه يکديگر است اما دقيقا منطبق برهم نيستند. در حال حاضر باتوجه به وضعيتى که شبکه دارد شاخصهاى کيفى ما در شهرهاى اصلى به جز تهران در حد استاندارد يا نزديک به استاندارد است. وقتى ما مىخواهيم درباره کيفيت صحبت کنيم بايد به کيفيت شبکه در 980 شهر اشاره کنيم، پس در واقع 980 شهر کشور که تحت پوشش شبکه تلفن همراه است به جز مراکز استانها (30 مرکز را تشکيل مىدهد) شبکه در 950 شهر کشور وضعيت استاندارد و مطلوبى دارد.
منظورتان از اينکه اعلام مىکنيد شبکه حالت استاندارد دارد، چيست؟ شاخص ها و آمار و ارقام مربوطه را اعلام کنيد…
براى سنجش کيفيت شبکه چند شاخص وجود دارد که يکى از آنها شاخص درصد برقرارى موفق مکالمه است. استاناردى که به هنگام طراحى شبکه تعريف شده حدود 90 تا 95 درصد است.
البته اين شاخص در اپراتورهاى ديگر خيلى بيشتر از اين تعريف شده است…
نه، غالبا بين 90 تا 95 درصد است.
98 درصد هم تعريف شده است.
بالاخره در شبکه تلفن همراه ايران بين 90 تا 95 درصد شاخص موفقيت تعريف شده است، همچنين شاخص قطع مکالمات ناخواسته داريم که استانداردش 2 درصد تعريف شده و شاخص موفقيت بين تماسها در هنگام جابهجايى نيز حدود 90 درصد تعريف شده است. اپراتورهاى ديگر هم غالبا در همين سطح هستند.
يعنى شما معتقديد که همه اين شاخصها در حال حاضر در شبکه رعايت مىشود؟
شبکه در 950 شهر به اضافه مراکز استانهاى متوسط و کوچک در حد استاندارد قرار دارد که فکر مىکنم به حدود 970 شهر مىرسد. در شهرهاى درجه اول مثل اصفهان، شيراز، مشهد شاخص کيفيت نزديک به استاندارد است.
جز در مواقع خاص مثل ايام عيد در مشهد يا تابستان در شمال کشور که بار ترافيکى افزايش پيدا مىکند. مىرسيم به بحث تهران که شايد بيشترين حرف و حديث را دارد. ما معتقديم به تهران بايد از چند بعد نگاه کرد: اول اينکه از نظر جغرافيايى شرايط ويژه و خاصى دارد و به عبارتى ديگر پايين نقطه تهران با بالاترين نقطه آن بيش از يک هزارمتر اختلاف ارتفاع داريم. دوم اينکه در نظام شهرى هيچ نظم و انضباط استانداردى در خصوص ارتفاع ساختمانها درمناطق مختلف حاکم نيست، يعنى در يک محدوده در عين اينکه برج 40 طبقهاى وجود دارد خانههاى يک طبقه هم وجود دارد. اين ويژگى ها نه اينکه فقط ما را به عنوان يک اپراتور تحت تاثير قرار مىدهد بلکه هر اپراتور ديگرى هم که بخواهد در اين منطقه فعال باشد را متاثر خواهد کرد. شما وضعيت شبکه تاليا را ديدهايد قطعا اپراتور دوم را هم خواهيد ديد. در تهران ويژگىهايى وجود دارد که کار را از زمينه فنى خودش خارج و فعاليت را بسيار پيچيده و خاص مىکند. پس اگر ما دنبال يک شبکه استاندارد مىگرديم بايد بپذيريم که بايد در نظام شهرسازى يک استانداردى اعمال ود.
آيا شهرى مشابه با وضعيت ويژگىهايى که تهران دارد در کشورهاى ديگر وجود نداشته است که مورد مطالعه قرار گيرد؟
من کمتر ديدهام. از نظر فنى مىگويم هر شهرى که بى نظمى در آن حاکم باشد راهاندازى اپراتور تلفن همراه مطابق با استانداردهاى کيفى بينالمللى دشوار خواهد بود. وقتى ما کار طراحى را انجام مىدهيم و در نقطهاى سايت راهاندازى مىکنيم در واقع به منظور تحت پوشش درآوردن آن منطقه است اما متاسفانه ما نمىدانيم که فردا چه اتفاقى مىافتد و چه برجى و چند طبقه در آن منطقه ساخته مىشود. براى مثال شما تا دو روز پيش از فلان بزرگراه عبور مىکرديد و مىتوانستيد سرويس بگيريد اما يک هفته بعد مىبينيد که ارتباط برقرار نمىشود. وقتى ما بررسى مىکنيم، مىبينيم يک برج بلندمرتبه باعث قطعى ارتباط سايتها با هم شده است. منظور من اين است که ما بايد در نظام شهرسازىمان به دنبال حاکم کردن يک استاندارد باشيم آن هم نه فقط در تهران بلکه در شهرهاى ديگر هم تا مشکل حادى پيش نيامده بايد پيگير اين موضوع باشيم.
مسئول طراحى استاندارد براى شهرسازى چه نهادى است؟ آيا شرکت ارتباطات سيار اين موضوع را به اطلاع نهاد مربوطه رسانده است؟
اين وظيفه شهردارى است که بايد استاندارد شهرسازى را در مناطق مختلف تهران طراحى و اعلام کند ه در فلان محدوده ارتفاع ساختمانها چقدر بايد باشد و فعاليت برجسازان را در تهران مشخص کند. در آن صورت کار خيلى سادهتر و تندتر انجام مىشود. اين اواخر هم در اين باره آگهى در روزنامهها منتشر کرديم مبنى بر اينکه ساختمانهاى بيش از ده طبقه ادارى و تجارى را حاضريم که پوشش داخلى آنها را درست کنيم.
اما وضعيت شهر تهران از يک بعد ديگر نيز حائز اهميت است: نبود نگاه ملى به پروژه تلفن همراه در تهران هم مشکل اساسى اين شبکه است و اين موضوع در استانها بسيار ضعيفتر است.
منظورتان از “نبود نگاه ملى به پروژه تلفن همراه” را روشنتر بگوييد. آيا منظورتان اين است که مرم بايد اين شبکه را از افتخارات ملى خود به حساب آورند؟
وقتى که شما مىخواهيد يک سرويس عمومى را به مردم عرضه کنيد از بخش دولتى گرفته تا بخش خصوصى و شهروندان عادى همه بايد اين احساس را داشته باشند که اين شبکه مال خودشان است و در توسعه آن مشارکت داشته باشند. اگر اين حس وجود نداشته باشد وقتى که من به عنوان اپراتور مىخواهم در محلى سايت راهاندازى کنم مانع مىشوند. اگر اين احساس وجود نداشته باشد وقتى مىخواهم در يک دستگاه دولتى رفع خرابى بکنم مانع ايجاد مىکنند، اگر اين احساس نشود مکانى که مخابرات يعنى شرکت ارتباطات سيار خريده است و پول آن را هم داده اجازه نمىدهند در آن سايت بزند. اصلا اين موارد ربطى به توان کارشناسان فنى ندارد و بايد مردم کمک کنند.
مواردى که شما به آن اشاره کرديد قطعا بر سر راه هر کار اجرايى وجود دارد، آيا مىتوان مشکلات کلى شبکه تلفن همراه را به چنين مباحثى تعميم داد؟
در شبکهاى که کارکرد يکپارچهاى دارد وقتى که شما در يک نقطه با مشکل مواجه بشويد تمام نقاط اطراف آن شبکه به هم مىريزد. هماکنون مىتوانم به شما آدرس بدهم و در صورتى که بخواهيد مىتوانيم برويم پل گيشا تا ببينيد که در منطقهاى خاص اصلا امکان ارتباط با شبکه وجود ندارد، براى اينکه نزديک به يک سال است ما ساختمانى را در ن منطقه خريدهايم و دکل را هم نصب کردهايم اما اجازه راهاندازى سايت را نمىدهند.
چه ارگانى اجازه نصب تجهيزات را نمىدهد؟
ساکنان اطراف محل اجازه نصب سايت نمىدهند به دليل اينکه يک ذهنيت غلط در مردم ايجاد شده که اين سايتها براى آنها مضر است. خوب وقتى که ما مىگوييم شبکه تلفن همراه در اروپا چگونه است و چه کارآيى دارد بايد بدانيم که اروپا هم همين سيستم و تکنولوژى را استفاده مىکند. اين در حالى است که اگر ما 7 ميليون مشترک داريم آنها هر يک نفرشان بيش از يک يا دو موبايل دارند. باور کنيد غير از اين کارهايى که اکنون انجام مىدهيم کار ديگرى نمىتوان انجم داد. يعنى بايد همه جا سايت راهاندازى کرد تا ارتباط با کيفيت مقدور شود. در اين شرايط اگر قرار بود اين تکنولوژى براى سلامتى انسان مضر باشد، مطمئن باشيد آنها به مراتب حساستر از ما هستند.
مواردى از جمله وضعيت جغرافيايى، نظام شهرسازى و ممانعتهاى اجرايى از جمله مشکلاتى بوده است که پيش از اين نيز به آن اشاره شده بود و در واقع کشف جديدى نيست. تيمهاى کارشناسى که اخيرا با دستور وزير ارتباطات و فناورى اطلاعات براى بررسى و بهينهسازى وضعيت شبکه تلفن همراه کار را شروع کردند و فاز اول آن نيز ظاهرا به پايان رسيده است، چه گزارشى در اين خصوص ارائه دادهاند؟ در واقع چه موضوع ناشناختهاى وجود داشته است که کميتههاى عيبيابى فعاليت خود را آغاز کردهاند؟
در فاز اول؛ ما به اين سمت حرکت کرديم که موارد اصلاحى شبکه را شناسايى کنيم که حدود يک هزار و 400 مورد اصلاحى در شبکه شناسايى شده است.
منظورتان از موارد اصلاحى در شبکه چيست؟ آيا جابهجايى سايتها نيز از جمله اين موارد است؟
خير جابه جايى سايت ها شامل اين موارد نمىشود و در واقع موارد اصلاحى عبارت است از اصلاحات نرمافزارى و اصلاحات سختافزارى در سايتها، مثلا ممکن است در زمان نصب آنتن با طرح اوليه تطابق نداشته باشد يا ممکن است ارتفاع آنتن در هنگام نصب دقيق بوده باشد. اين موارد قدم اول محسوب مىشود. قدم دوم حرکت کردن در فيلد يا محيط است به منظور تطبيق رفتار مشترکان در شبکه با پارامترهاى موجود که عملا اندازهگيرى شده است تا نتايج فعاليتهاى انجام شده در اين مدت را بررسى کنيم. پس ابتدا موارد اصلاحات شناسايى شده بعد آنها را در شبکه اعمال کرده ايم و آن را انطباق دادهايم. برآورد ما اين است که با توجه به بحث شاخصهاى کيفى توانستهايم بين 10 تا 20 درصد مناطق مختلف، کيفيت شبکه را ظرف همين مدت کوتاه بهبود دهيم. اما يک نکته ظريف اينجا وجود دارد که بايد به آن توجه شود، وقتى که ما در مورد اختلالات صحبت مىکنيم دقيقا وضعيتى شبيه به ترافيک شهرى تهران داريم؛ نمىتوانيم بگوييم در همه جاى تهران ترافيک وجود دارد. قطعا اين ادعا را نمىتوانيد مطرح کنيد بنابراين وقتى ما در مورد شاخصها صحبت مىکنيم به بدترين ساعت ترافيک اشاره مىکنيم. اکنون که فصل زمستان است بيشترين حجم ترافيک در ساعت 11 تا 12 صبح و در نيمه ديگر روز 6 تا 7 بعدازظهر است. با منطقهبندى که در تهران داشتهايم در بعضى مناطق با شاخصهاى استاندارد فاصله زيادترى داريم و در برخى ديگر معادل شاخص ها هستيم و حتى در برخى مناطق در مقايسه با شاخصهاى استاندارد وضعيت بهترى داريم.
مىتوانيد مناطقى که از حالت استاندارد وضعيت بهترى داريم را نام ببريد؟
اکنون دقيقا موقعيت جغرافيايى اين مناطق را ندارم.
ميانگين کيفيت شبکه تلفن همراه در تهران چه مقدار است؟
با توجه به استانداردى که براى خودمان تعريف کردهايم بين 10 تا 20 درصد در بعضى مناطق از شاخصهاى کيفى(90 تا 95 درصد) فاصله داريم. قطعا شماهم، همين احساس را در مناطق مختلف خواهيد داشت. همه اين موارد محور اول فاز اول عيبيابى بوده است، محور دوم ما شامل نگهدارى يک هزار و 500 سايتى است که در تهران فعال است. علت اين موضوع هم تاثيرات مخربى است که اختلال سايتها در شبکه تلفن همراه ايجاد مىکند. براى اين موضوع هم سيستمى پياده شده است که در حال اضر توانستهايم تعداد خرابى سايتها را به حداقل ممکن برسانيم. اکنون تيمهاى اصلاحى فاز دوم فعاليت خود را آغاز کردهاند که همزمان عمليات توسعه شبکه نيز در حال انجام است، ظرف 3 ماه گذشته به طور متوسط بيش از 1/6 سايت در تهران در هر روز راهاندازى شده است. پس اکنون هم در بحث توسعه و هم در بحث عيبيابى فعاليت مىکنيم و در تلاش هستيم از منابعى که در شبکه ايجاد شده براى نگهدارى آن استفاده مطلوب کنيم.
در فاز اول مشاور خارجى هم داشتيد؟
به جز شرکت ايرکام که مشاوره پروژه موبايل بود و اکنون قراردادش تمام شده تمام کارها را خومان انجام مىدهيم.
در فاز دوم صميم داريد چه کارهايى را انجام دهيد؟
در فاز اول تنها يک شاخص را مورد توجه قرارداديم و به استاندارد نزديک کرديم و در فاز دوم شاخصهاى کيفى ديگر را مدنظر قرار مىدهيم.
فکر مىکنيد بهينهسازى شبکه چه مدت به طول بيانجامد؟
اگر بخواهيم زمان پيشبينى کنيم بايد بتوانيم از تمام منابع موجود در کشور استفاده کنيم. اولين قدم همين تيمهاى اجرايى خودمان است و در قدم بعدى استفاده از توان بخش خصوصى است که اخيرا آگهى مناقصهاى را براى بهينهسازى شبکه تهران تهيه کرديم تا بتوانيم با توجه به فعاليتها، بهبود قابل لمسى را براى مردم شاهد باشيم.
دقيقا اين اتفاق چه زمانى روى خواهد داد؟
زمان را اجازه بدهيد که اعلام نکنيم چون تابعى از کمک بخش خصوصى و فعاليتهاى خودمان است اما شما هماکنون مىتوانيد مقايسه کنيد ببينيد در اين دو ماه اخيرا آيا بهبود قابل لمسى در شبکه ايجاد شده است يا خير.
در اين اواخر آقاى وزير اعلام کرده اند که ثبتنام براى واگذارى تلفن همراه در بهمنماه انجام مىشود که انتقادهاى بسيارى را هم به همراه داشت. آيا بهتر نبود پيش از اين که ثبتنام جديد را آغاز کنيد وضعيت شبکه را به حالت کاملا استاندارد نزديک کنيد؟
در اين مورد بايد به چند موضوع اشاره کرد: اول اينکه طبق قانون برنامه چهارم شرکت ارتباطات سيار موظف به انجام اهدافى است که نمىتوان از آن چشمپوشى کرد؛ دوم اينکه از آخرين ثبتنام انجام شده تاکنون 280 شهر جديد وارد شبکه شده است به همين دليل اين حق مردم است که از خدمات اين شبکه استفاده کنند و تاکنون هم هيچ ثبتنامى در آنها صورت نگرفته است. سوم اينکه با توجه به پوشش جادهاى تمام روستاهاى جادهها و شهرکهاى اقمارى هم تحت پوشش هستند. ما به عنوان اپراتور سرمايهگذارىکردهايم و آنها هم متقاضى سرويس هستند، ضمن آنکه ما همواره براى انجام فعاليتهاى توسعهاى شبکه بايد ثبتنام کنيم تا پيشبينىهاى لازم صورت گيرد و واگذارى انجام شود. به اين دليل بحث ثبتنام الزامى است اما به اين معنا نيست که از فرداى ثبتنام سيمکارتها واگذار مىشود بلکه طى فرآيند زمانى واگذارى انجام مىشود.
اعلام شده که قيمت سيمکارت 10 درصد کاهش مىيابد، فکر مىکنيد با توجه به اينکه در اين دوره قرار است هيچ محدوديتى براى ثبتنام وجود نداشته باشد، ميزان تقاضا براى سيمکارت چقدر باشد؟
شما به يک نکته توجه کنيد، هيچگاه ثبتنام محدود نبوده است بلکه در زمان واگذارىها تنها محدوديت زمانى ايجاد کرديم. هميشه مخابرات بدون هيچ محدوديتى هر تعداد متقاضى با هر تعداد سيمکارت را ثبتنام کرده است. تنها اتفاقى که در ثبتنام 5/6 ميليون سيمکارت افتاد اين بود که واگذارى را در دو مرحله انجام داديم. اکنون هم برآورد خاصى نداريم البته نه اينکه هيچ برآوردى نداشته باشيم بلکه بهتر است به نقل از ما اعلام نشود.
توانايى شرکت ارتباطات سيار چقدر است؟ چون شما در بحث ثبتنام 5/6 ميليون سيمکارت گفتيد که در ابتدا اصلا چنين تصورى از حجم ثبتنام وجود نداشت.
ما توانايىمان را با توجه به تعداد ثبتنام و براساس برنامه زمانبندى اعلام مىکنيم.