فیسبوک؛ یک شبکه اجتماعی پیچیده
مارک زاکربرگ تازه از مرخصی برگشته بود و اعلام کرد که قصد دارد در رابطه با فیسبوک، دموکراسی و انتخابات سخنرانی کند چرا که چند هفته قبلتر در سپتامبر، مدیر ارشد امنیت فیسبوک اعلام کرده بود که فیسبوک بیش از 100 هزار دلار فضای تبلیغاتی را به دولت روسیه که قصد داشت پروسه انتخابات در ایالات متحده را تحت تاثیر قرر دهد، فروخته است. حال زاکربرگ در یک بیانیه در تاریخ 21 سپتامبر از طریق پخش زنده فیسبوک اعلام کرد که قصد دارد منابع امنیتی فیسبوک و تیمهای شفافسازی انتخاباتی خود را افزایش دهد و همچنین با توسعه هرچه بیشتر فعالیتهای خود، برگزاری سالم انتخابات دموکراتیک را تقویت کند.
برای تحقق این اهداف، زاکربرگ از اقدامات بهخصوصی در جهت شفافسازی هرچه بیشتر تبلیغات انتخاباتی صحبت کرد. برای مثال فیسبوک در آینده از تبلیغکنندگان سیاسی میخواهد که به طور شفاف اعلام کنند به کدام یک از کانالها و صفحات فیسبوک برای تبلیغ پول پرداخت کردهاند و همچنین تظمین دهند که این تبلیغات برای تمامی کاربران قابل مشاهده و دسترس هستند. فیسبوک از این طریق قصد دارد از «تبلیغات سیاه» جلوگیری کند. (تبلیغات سیاه به نوعی از تبلیغات با اهداف خاص گفته میشود که تنها افراد و گروههای خاص قابلیت مشاهده آنها را دارند.) زاکربرگ در بیانیه خود این اقدامات جدید را با رسانههای سنتی مانند رادیو و تلویریون مقایسه کرد که در حال از حاضر از تبلیغکنندگان سیاسی میخواهند ماهیت مدیران خود را رسما اعلام کند. او در این رابطه گفته: «هدف ما این است که استاندارد شفافسازی در فیسبوک را فراتر از حد معمول امروزی بالا ببریم.»
این اظهارات البته کمی خلاف چیزی بود که اوایل همان روز فیسبوک از آن رونمایی کرده بود: یک سری ابزارتبلیغاتی جدید که به کسب و کارهای مختلف اجازه میدهد کاربرانی که از فروشگاههای آنها بازدید حضوری داشتهاند را شناسایی کرده و تبلیغات اختصاصی را از طریق اکانت فیسبوکشان به آنها نمایش دهد. این یعنی چه به صورت آنلاین از یک فروشگاه کیف و کفش بازدید کنید چه شخصا به فروشگاه بروید، در هر صورت تا چند هفته در تبلیغات مرتبط با آن فروشگاه غرق خواهید شد. البته زاکربرگ قول داده که تمامی قوانین فضای خصوصی و دنیای آفلاین را رعایت کند.
این اقدامات فیسبوک و اظهارات اخیر زاکربرگ درباره شفاف سازی تبلیغات سیاسی و انتخابات قابل تقدیر است. اما یک جملهی زاکربرگ شدید ذهن همه را درگیر کرده است. او در اظهارات اخیر خود گفت: «فیسبوک در چند ماه اخیر به شدت تلاش کرده تا از صحت انتخابات اخیر آلمان اطمینان حاصل کند.» این جمله در ابتدای کار نشان میدهد که فیسبوک و زاکربرگ علاقه زیادی به حفظ اعتماد کاربرانش دارد. اما این چنین لحنی حقیقتا به یک شبکه اجتماعی و رسانهای هرچقدر هم گسترده، تعلق ندارد و معمولا توسط دولتها یا گروههای سیاسی که قصد دخالت در یک کشور دیگر را دارند استفاده میشود. چرا یک شرکت خصوصی باید برای ایجاد شفافیت و تایید صحت انتخابات در کشوری که در آن پایگاهی ندارد، اینقدر تلاش کند؟ این اظهارات اخیر فیسبوک بیشتر به کمپانیهای سیاسی و نظامی که به دنبال فروش سلاح در دیگر کشورها هستند نیز شباهت دارد.
حال با توجه به این قضایا، تعریف واقعی فیسبوک چیست؟ آیا فیسبوک تنها یک شبکه اجتماعی است؟
از لحاظ جمعیتی، میتوان گفت که فیسبوک بیشتر از جمعیت تمامی کشورهای دنیا، کاربر دارد و در حقیقت از جمعیت تمامی قارههای دنیا به استثنای آسیا، کاربر بیشتری دارد. کاربران فعال روزانه شبکه فیسبوک، بعد از مسیحیان، پرجمعیتترین گروه غیربیولوژیکی روی زمین را تشکیل میدهند و در حال حاضر تعداد کاربرهای این شبکه اجتماعی سالانه با 17 درصد رشد همراه است که احتمال میرود تا پایان سال 2018 حدود یک سوم جمعیت جهان عضو این سرویس باشند. به غیر از چین که از سال 2009 فیسبوک را ممنوع کرده، در دیگر کشورها از هر پنج دقیقه زمانی که صرف اینترنت میشود، حداقل یک دقیقه آن به فیسبوک اختصاص پیدا میکند. در برخی از کشورها مانند میانمار و کنیا هم که از فیسبوک برای تمامی کارهایشان استفاده میکنند، 100 درصد مصرف اینترنتشان به فیسبوک اختصاص پیدا کرده است. همانند اینترنت، فیسبوک هم در بخشهای مختلف زندگی انسانها و حتی جامعه وسیاست نفوذ کرده است. برای مثال فیسبوکی که روز گذشته از آن برای دعوت دوستان به جشن تولدتان استفاده کردید، همان شبکهای است که مدیران آن به دست داشتن در تغییر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری متهم شدهاند.
فیسبوک در حال حاضر آنقدر بزرگ و گسترده شده که امکان درک یکجای تمامی ابعاد آن در حال حاضر برای انسانها وجود ندارد. این شبکه اجتماعی شبیه به یک جسم 4 بعدی است که در حال گذر از دنیای سهبعدی است و انسان تنها قادر به درک و مشاهده بخش کوچکی از آن است. «جان لنکستر» در مقاله اخیر خود درباره فیسبوک نوشته: «این شبکه اجتماعی با منظور اتصال و نزدیکتر کردن مردم دنیا بهیکدیگر تاسیس شد اما امروز میبینیم که همین پلتفرم به ابزاری جهت استخراج اطلاعات از کاربران و فروش آنها به تبلیغکنندگان تبدیل شده است.»
هیچ کجا مانند فیسبوک سردرگم کننده نیست
از آنجایی که نقش فیسبوک و زاکربرگ در زندگی عموم مردم دنیا بسیار پررنگ شده، همواره شایعات متعددی شنیده میشود که زاکربرگ قصد دارد در آینده نزدیک خود را بهعنوان یکی از نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا مطرح کند. هرساله مارک زاکربرگ از اویل سال جدید یک چالش جدید را اجرا میکند و همواره بهروزرسانیهای جدید مرتبط با آن را با کاربران فیسبوک بهاشتراک میگذارد. این دسته چالشها که با دقت و ظرافت بالایی طرای و اجرا می شوند، تنها راهی هستند که کاربران میتوانند از طریق آن به زندگی زاکربرگ دسترسی داشته باشند وگرنه زندگی شخصی زاکربرگ شدیدا محافظت میشود و تقریبا هیچ راهی برای سرکشی بهداخل آن وجود ندارد. در زیر همین پستهای مرتبط با چالشهای زاکربرگ هم کاربران همانند جمعیت بیرون کاخ باکینگهام، شروع به تقدیر و ستایش زاکربرگ کرده و او را به پیشرفت بیشتر تشویق می کنند و حتی او را با چهرههای مهم تاریخ مقایسه میکنند.
چالش امسال زاکربرگ، ملاقات مردم مختلف در ایالتهایی بود که تا بحال بهآنجا سفر نکرده بود. اولین بازدید او در ژانویه امسال، ایالت تگزاس بود و از ان تاریخ تا بهامروز زاکربرگ موفق به بازدید از 24 ایالت دیگر هم شده است. البته زاکربرگ شدیدا این شایعه که سفرهای او نوعی آمادگی برای شروع کمپینهای انتخاباتی ریاست جمهوری هستند را تکذیب کرده است و با اینکه او در طول سفرهای خود با بسیاری از افراد عادی و مشهور دیدار داشته است، اما او معتقد است که این سفرها و ملاقاتها تنها بخشی از چالش بودهاند. او در سفرهای خود، خیلی درگیر بحثها سیاسی نشده و خیلی کم هم پیش آمده که شعار سیاسی بدهد. اما با این حال سفرهای اخیر او با هر منظوری، نوعی کمپین انتخاباتی محسوب میشود. البته این نوع سفرها در بین سیاستمداران به سفرهای «شنوندگی» نیز معروف است که در آن شخص معروف یا سیاستمدار مدتها قبل از آغاز هیاهوی انتخابات، به صحبتها و درد و دلهای افراد عادی در سفرهای خود گوش میدهد و به مشکلات و چالشهای آنان رسیدگی می کند. اما این مسئله همچنان از سوی زاکربرگ و فیسبوک تکذیب میشود و همواره گفته میشود این تنها یک سفر ساده است.
اما اگر فیسبوک واقعا، بزرگتر، پیچیدهتر و عمیقتر از آنچه که ما فکر میکنیم باشد (که همینطور است)، بنابراین سفرهای زاکربرگ هم بزرگتر، پیچیدهتر و عمیقتر از آنچه که میبینیم هستند. شاید این سفرها نوعی سفر تحقیق و توسعهای هستند که زاکربرگ از طریق مهندسی معکوس کردن پیوندها و روابط اجتماعی امروزی قصد دارد راهکاری جدید برای بهبود این روابط از طریق پلتفرم فیسبوک پیدا کند. شاید هم فیسبوک نوعی کلیسا است و زاکربرگ مسئول بشارت دهی خوشبختی و برکت به مردم جامعه است. شاید فیسبوک نوعی ایالت نظارتی است و زاکربرگ دیکتاتور حاکم بر این ایالت است که در حال جمع کردن نیروها و شهروندان بیشتری به داخل این ایالت است. شاید فیسبوک نوعی کنترل کننده مرز بین دولت و مردم است و زاکربرگ مشغول بررسی ایرادات موجود در بخش مردم است. شاید هم فیسبوک نوعی سفینه فضایی حاوی هزاران بیگانه است که زمین را فراگرفتهاند و زاکربرگ جنگجوی اصلی بیگانگان است و قصد دارد بر دشمنان زمینی خود غلبه کند و هزاران شاید دیگر که بحث در مورد آنها روزها بهطول میانجامد.
شاید هم قضیه به همین سادگی است: اگر یک کسب و کار بزرگ دارید و قصد دارید آن را بهبود ببخشید، بایستی مدت زمان مشخصی را صرف صحبت با مشتریان خود کنید.
منبع : آیتیایران