راهكارى براى حل مسائل تهران:شهر آرام در گرو دو فضايى شدن
نام نویسنده: دكتر سعيدرضا عاملى*
دنیای اقتصاد – ظهور شهر مجازى در درجه اول موجب كاهش حركت جمعيت در شهر واقعى و در درجه بعدى فضاهاى همزمان را بدون فرسايش و اصطكاك با يك هندسه موازى امكان پذير مىسازد.
فضاى شدن شهر در فضا واقع و فضا مجاز، نوع مدرت كنترل حركت جمعت شهر محسوب مىشود كه تلاش مىكند با عقلان كردن روند حركت جمعت شهر آرامتر، كم هزنه تر و برخوردار از امنت شهر و امنت روان شهروندان را فراهم كند.
بخش جمعيت اداره امور اقتصادى و اجتماعى مركز اطلاعات سازمان ملل متحد اول ارديبهشت 1383 جمعيت شهر تهران را در سال 1382 ميلادى 7 ميليون و 200 هزار نفر اعلام كرد كه بر اين اساس بيست و نهمين شهر پر جمعيت جهان مىباشد.
طبق پيشبينىها صورت گرفته جمعيت تهران در سال 1400 به 17 ميليون خواهد رسيد. بر اساس اين آمار كه در سال 2003 اعلام شده است، توكيو با 34 ميليون و 997 هزار نفر، مكزيكوسيتى با 18 ميليون و 660 هزار نفر و نيويورك با 18 ميليون و 252 هزار نفر به ترتيب پر جمعيتترين شهرهاى جهان مىباشند. ازدحام و تراكم جمعيتهاى بزرگ و تفاوت جمعيت شب و روز در شهرهايى مثل تهران، نيويورك، لندن و توكيو همراه با آلودگى گسترده نور، صدا، هوا و فضا و مساله ترافيك و زمان، منشاء يافتن چاره اى براى كاهش آلام ناشى از زندگى در اينگونه شهرها شده است. مهمترين مساله در اين شهرها حركت جمعيت است.
حركت جمعيت اعم از حركت با وسيله نقليه و يا ازدحام جمعيت در مراكز فروش و خدمات ادارى و رفاهى شهر، علت اصلى بسيارى از مسائل شهرى اعم از مسائل انسانى شهرى و يا حوادث و سوانح شهرى در شهرهاى بزرگ مىباشد. با ظهور صنعت همزمان ارتباطات (عاملى، 1383)، كامپيوتر و بدنبال آن ارتباطات شبكهاى از طريق آرپانت و سپس شكل فراگير اين ارتباط در قالب اينترنت فضاى جديدى براى شهر بوجود آمد كه از آن تعبير به شهر مجازى مىشود.
ظهور شهر مجازى در درجه اول موجب كاهش حركت جمعيت در شهر واقعى و در درجه بعدى فضاهاى همزمان را بدون فرسايش و اصطكاك با يك هندسه موازى امكان پذير مىسازد. در واقع دو فضايى شدن شهر در فضاى واقعى و فضاى مجازى، نوعى مديريت كنترل حركت جمعيت شهرى محسوب مىشود كه تلاش مىكند با عقلانى كردن روند حركت جمعيت شهر آرامتر، كم هزينهتر و برخوردار از امنيت شهرى و امنيت روانى شهروندان را فراهم كند. در فضاى جديد معناى مكان بازسازى مىشود و نگاه به شهر بهعنوان فضاى مكانها تبديل به فضاى جريانها( 1 )(كستلز(2) ، 1992) مىشود كه از يك سو حركت جمعيت و از سوى ديگر حركت اطلاعات را اجتماعى مىكند. اين تغيير در واقع زمينه نگاه يكپارچه به شهر دو فضايى شده را فراهم مىكند.
اين فضاى جديد از يك طرف محصول توسعه ست افزار و نرمافزارهايى بود كه خلق واقعيت مجازى را امكان پذير مىساخت و از طرف ديگر متاثر از تمايل به رهيدن از فرسايشهاى انرژى در جهان واقعى و انديشه زندگى در جهان ديگر بود. پرهيز از فرسايش انرژى انسان، سوخت و فرسايش محيط زيست و دسترسىهاى آسانتر و فشردهتر به امكانات ادارى و شهرى، شرايط ظهور شهر مجازى را فراهم ساخت و نظام جديد شهرسازى واقعى-مجازى(3) (عاملى، 2004) را محقق نمود.
شهر سازى واقعى- مجازى به ظرفيتهاى واقعى شهر در كنار ظرفيتهاى مجازى شهر توجه مىكند و شهر را با توجه به اين دو فضا مىسازد. شهرهاى آينده ناگزير از اساس با نگاه به اين فضا ساخته خواهد شد و شهرهاى موجود نيازمند بازسازى جديد و اضافه كردن فضاى شهر مجازى به شهرهاى واقعى است. در اين روند با توسعه نرم افزارهاى كامپيوترى، ساحت جديدى از رئاليسم شهرى كه فضاى شهر مجازى را به فضاى شهر واقعى نزديك مىكند، تحقق پيدا مىكند.
اين رئاليسم درك شهودى(4 ) به واقعيتهاى مجازى مىبخشد، كه همه امور مجازى را بر مبناى واقعيت بايد بنا نمود. به عبارتى شهر مجازى يك ايدئاليسم مبتنى بر انديشه خيالى و يوتوپيايى نيست، بلكه يك شهر واقعى است كه با ظرفيتهاى جهان مجازى ساخته مىشود.
واقعيت مجازى يك تركيب ذهنى از واقعيت و غير واقعيت است كه متكى بر سه بعد اساى يعنى 1)نگهدارى مدار بودن، 2) برخوردارى از فضاهاى نمايشى خود راهبر و 3) مسيرهاى پيگرد مشخص، مىباشد كه تعامل فرد را در محيط مجازى، بهصورت طبيعى در جريان قرار مىدهد. واقعيت مجازى عبارت از ساخت واقعيت با همه ظرفيتهاى ممكن آن در فضاى مجازى است.
اين نگاه، مو جب ساختن ظرفيتهاى واقعى جهان مجازى، در يك سير تكاملى شده است. به مرور همه كاركردهاى فردى و اجتماعى، كنشهاى فعال و غير فعال و حضور در تنهايى و جمع، و همچنين ساخت و پردازشهاى كنش گرانه در اين فضا امكان پذير شده است و دور نيست دورانى كه احساس مجازى به سطحى از واقعيت و عينيت كه منتقل كننده بو، طعم، انرژى و حس منهاى بدن را با خود همراه كند.
ظرفيتهاى جهان مجازى متاثر از تكنولوژى ارتباطى و اطلاعاتى(5 ) جديد است كه جامعه را وارد فضايى كرده است كه از آن تعبير به جامعه اطلاعاتى(6 ) مىشود. در فضاى جديد، دولت الكترونيك(7 ) و شهر مجازى(8)، دو شكل نهادينه اداره جامعه جديد است كه توسط بخش دولتى سازمان دهى و سياست گذارى مىشود. با اين نگاه، در كشورهاى توسعه يافته، دولت و شهر صرفا با تكيه بر مكان و جغرافياى واقعى تعريف نمىشوند بلكه بر اساس فضاى توليد شده در قالب واقعيت مجازى(9) نيز معنا پيدا مىكنند. در نگاه اوليه شهرهاى مجازى متاثر از ايده شهر اطلاعات بود. در شهر اطلاعاتى، تلاش مىشد كه يك جايگاه مورد انتظار از دست يابى به اطلاعات مربوط به شهر بوجود بيايد (دايبرگر و فرانك(10) ، 1998). اين شهر اطلاعات منشاء ظهور مديريتهاى جديد شد كه از آن تعبير به مديريت دانش محور(11 ) مىشد. شهر دو فضايى با نگاه آينده گرا مبتنى بر همين مديريت دانش محور مىباشد.
مديريت دانش محور برخواسته از راه حلهاى اداره شهر مبتنى بر مراكزمنابع الكترونيك مىباشد. با تكثر منابع اطلاعاتى شهر و قدرت گرفتن ظرفيتهاى سه بعد مجازى، تصويرى از شهر مجازى شكل گرفت و اين عقيده را بهصورت جدىترى وارد حوزه شهر سازى جديد كرد. از آنجا كه كاربران شهر مجازى در درجه اول بايد از دانش كامپيوتر و دسترسى به فضاى اينترنتى برخوردار باشند، پيش نياز اوليه ظهور شهرهاى مجازى، فراهم آمدن اين دو امكان مىباشد. در جهان توسعه يافته با سرعتى فزايندهتر جامعه اينترنتى رو به گسترش است. بهعنوان مثال كاربرهاى اينترنتى در آمريكا از 22 ميليون در سال 1995 به 92 ميليون در سال 1999 رسيده اند كه اين رقم در صورت افزايش 5 تا 20 درصد پيشبينى مىشود به 120 تا 180 ميليون در سال جارى (2004) برسد. قابليت موبايلهاى جديد، جهت متصل كردن فرد به فضاى مجازى اينترنت و همچنين پيشبينى ظهور سيستم كامپيوترى فراگير در سال 2020، فضايى با گستردگى بالا و با تنوع و تكثر خيره كندهاى را رقم مىزند.
.1شهر مجازى
اولين شهر مجازى در آمستردام هلند در سال 1994 شكل گرفت و به سرعت بسيارى از شهرهاى اروپايى، آمريكايى و بعضى از شهرهاى آسيايى مثل توكيو و سنگاپور وارد اين فضاى شهرى شدند. طى دهه 1990 كشورهاى زيادى بر اساس شرايط جديد جهانى و شكلگيرى جامعه اطلاعاتى، تلاش كردند تحليل و جمعبندىهاى متمايل به سياستگذارى و برنامه ريزى را در خصوص فرآيندهاى اطلاعاتى طراحى كنند. برنامه عمل ايالات متحده (12 ) (1993)، اوراق سفيد رشد اروپايى(13) (1994)، اصلاحات ژاپنى در جهت جامعه پوياى روشنفكرانه قرن 21 (14) (1994) و يا برنامه جامعه اطلاعاتى دانمارك در سال 2000 (15)(1994) و يا شكل گيرى وزارتخانه اينترنت در هلند و شكل گيرى شهرى مجازى آمستردام در سال 1994، نمونههايى از تحولات برنامه ريزى معطوف به ساخت شهرهاى مجازى و دولت الكترونيك در فضاى جامعه اطلاعاتى مىباشد. بر اساس بررسىهاى اجمالى كه در جمهورى اسلامىايران صورت گرفته نه در سطح مجلس و نه در سطح دولت اقدام فكرى و اجرايى قابل توجهى در اين راستا صورت نگرفته است.
در شهر مجازى، خدمات اطلاعاتى بدون هيچ محدوديت زمانى و مكانى انجام مىشود. مفهوم شهر و دولت مقيد به ساعت كار ادارى، تبديل به شهر و دولت 24 ساعته در هفت روز هفته مىشود و شهروندان در همه ساعات و دقايق روز مكان بهرهمندى از خدمات دولتى و شهرى را خواهند داشت. در اين فضاى جديد به قول پائول ويرليو (16)(2001) ديگر مفهوم بازكردن و بستن دروازه شهر و يا تقسيمات شهرى بر اساس ميدان، خيابان و كوچه و يا اساسا معمارى مبتنى بر مكان محورى به پايان مىرسد، بلكه معمارى فضاى مجازى مبتنى بر تغيير تكنولوژيكى زمان و مكان است و ساختهاى قابل دسترسى همزمان براى همگان است.
در فضاى مجازى شهر، بخش مركزى و پيرامونى شهر با متغيرهاى متفاوتى تعريف مىشود كه لزوما از تراكم جمعيتى كه موجب بى حوصلگى، تضاد منافع و يا برخوردهاى تبعيض آميز بشود، نيست. شهر مجازى بر اشكال رهاشده شناور( 17 ) معمارى شهر سازى بنا شده است كه امكان حركت دائمىو آسان و كنترل و نظارت بر روندهاى ادارى و خدماتى، شهر را بهصورت مستقل براى تك تك شهروندان برخوردار از كد ملى منعطف مىسازد. شهروندى به رسميت شناخته شده و تعامل دموكراتيك هم در سطح شهرى (شهر مجازى) و هم در سطح ملى (دولت الكترونيك) فراهم مىشود و شاخص جديد توسعه يافتگى را وارد مفاهيم جديد توسعه مىكند.
در فضاى مجازى مثالها و نمونههاى زيادى از شهرهاى مجازى وجود دارد كه هرب نورمن و مايك ويلسون (2004) سه نوع را از هم متمايز نمودهاند. 1) شهرهاى مجازى براى راهنمايى متصل همه مراجعه كنندگان در خصوص انواع خدمات بازرگانى و تجارى مثل شهر مجازى برايتون كه محل انواع تبليغات تجارى است كه ماهيانه بيش از 65000 مراجعه كننده دارد (18). 2) شهر مجازى مسطح كه با تكيه بر سطح مشترك شهر واقعى طراحى مىشود. 3) شهرهاى مجازى سه بعدى، اين نوع شهرهاى مجازى بر اساس ابعاد فيزيكى شهرهاى واقعى با تكيه برواقعيت مجازى ساخته مىشود كه مبتنى بر زبان مدل سازى واقعيت مجازى( 19 )مىباشد. نمونه اين نوع شهرهاى مجازى را در توليدات استوديو سياره9 (20) كه تا كنون بيش از 40 شهر مجازى مهم جهان مثل شهر مجازى لندن، لوس آنجلس، ونكوور، توكيو و بسيارى ديگر از شهر مهم جهان را طراحى كرده است، ديده مىشود. سياره 9، بيش از 250 فضاى مجازى مهم جهان را نيز تا كنون طراحى نموده است كه حجم گستردهاى از اطلاعات را در خود ذخيره كرده است.
اشكال مختلف سازماندهى و نمايش شهر مجازى و جماعتهاى مجازى از چشم اندازهاى متفاوت مورد بحث قرار گرفته است. ودل و بورنيگ( 21)، (2004)، در خصوص ابعاد حكومت ديجتالى شهر سايت ليك را مورد بحث قرار داده اند.
گراهام و آرويجى(22) (1997) بين شهر مجازى برخوردار از بستر شهر واقعى و شهر مجازى بدون ارتباط صرف با بستر شهر واقعى تفاوت گذاشته است. شهرهاى مجازى برخوردار از بستر فضاى واقعى، بهعنوان شهر موازى شهر واقعى مطرح مىشود ولى شهرهاى مجازى بزرگ، از قلمرو مخاطبين شهرى خود در فضاى جغرافيايى شهر فراتر مىروند و مخاطبين وسيعتر و پراكندهترى را مورد توجه قرار مىدهند.
بوتيهمه( 23 )و همكاران (2002) مفهوم طراحى و يا شهرسازى الكترونيك را در مقالهاى كه تحت عنوان طراحى الكترانيك: مرور بر تحقيقات انجام شده در خصوص نقش وب سايتها در شهرسازى ( 24 ) مطرح نمودهاند و به مطالعات مديريت جديد شهرى از طريق فضاى مجازى پرداختهاند. در اين مقاله 142 تحقيق، مقاله و كتاب تاليف شده در اين خصوص را معرفى كردهاند. بوتيهمه و همكاران (2002) مجموعه مطالعات انجام شده در خصوص شهر سازى الكترونيك را درسه گروه مقوله بندى مىكنند: 1) مديريت اطلاعات شهرى 2) ارائه اطاعات شهرى 3) تكنولوژىهاى مربوط به توجه به مرزبندىهاى موجود اجتماعى، در اينجا به ميزان اثر گذارى و پذيرش اطلاعات با استفاده از متن، تصوير، صدا و فيلم توجه مىشود. اين گروه از محققين كاربردهاى متفاوتى براى سياستهاى شهرى الكترونيك را از هم متمايز مىكنند:
(1 كاربرد اول شامل شهر سازى و بخشهاى ادارى عمومىمىشود كه كمك به فهم بهتر و ارتباط وسيع با مردم و حوزه عمومىمىشود.
(2كاربرد ديگر شهر مجازى، ارائه خدمات شهرى و انجام كارهاى ادارى مردم از طريق فضاى شهر مجازى است( (25
(3 استفاده از ابزار چند رسانهاى فضا ى مجازى براى ارائه موثرتر و بهينهر اطلاعات به مراجعين.
(4 كاركرد چهارم مربوط به نظامهاى اطلاعاتى مشاركت عمومىدر قلمروهاى جغرافيايى خاص است.
بايد توجه داشت كه مديريت شهرسازى الكترونيك از قابليت جذب مشاركتهاى گسترده خارج از حوزه شهرى در قلمرو شهر واقعى نيز برخوردار است و توانايى پيگيرى روندهاى خاص شهرى را خارج از حوزه شهر دارد. به عبارتى در شهرهاى مجازى، ظرفيتهاى شهر نه به لحاظ منابع خدمات شهرى و نه به لحاظ كاربران، محدود به منابع شهرى نمىشود. با اين نگاه، تهرانى در هر كجاى دنيا كه باشد مىتواند از مزاياى تهرانى بودن خود بهره مند شود و تهرانىها و علاقمندان به تهران در هر كجى جهان كه باشند مىتوانند بهعنوان يك شهروند فعال به تهران و تهرانى خدمت كنند. اين انتشار و غير مركزى بودن منابع و كاربران، نقش تعيين كننده اى در ساخت بهعنوان مثال تهران بهينه و كارآمد خواهد داشت.
.2 دو فضايى شدن شهر
از آنچه گفته شد، تا حدودى مفهوم شهر مجازى روشن شد، منتهى بايد توجه داشت كه با رويكرد دوفضايى شدن شهر، شهر مجازى منهاى شهر واقعى و بر عكس شهر واقعى منهاى شهر مجازى، شهرى ناكارآمد و بى معناست. بايد توجه داشت كه اساسا توسعه شهرى يك هدف مطلوب در حوزه نظرى جامعه شناسى شهرى در همه سنتهاى فكرى پيشين بوده است و در همه دورههاى تاريخى بشرى حتى در ميان اقوام بدوى نيز يك مطلوب مورد انتظار بوده است. (بعلى، 1382:99). از اين منظر دو فضايى كردن شهر نيز يك نوعه توسعه كلان فضاى شهرى محسوب مىشود. به لحاظ نظرى دو فضايى شدن شهر، در ارتباط عميق با پارادايم دو جهانى شدنها مىباشد (عاملى، 1382الف، ب، ج و 1383).
پارادايم دو جهانى شدنها بر اين نظريه تاكيد مىكند كه صنعت ارتباطات بطور عام شرايط سرعت يافته اى را براى حركت جمعيت، ارتباطات بين فردى و نزديك كردن فضاها فراهم آورده است. اين روند در دو فضاى واقعى و مجازى صورت مىگيرد. جهان شدنها در جهان واقعى متاثر از صنعت حمل و نقل مىباشد كه شرايط تسهيل شدهاى را براى انتال انسان با بدن فراهم آورده است كه معناى نزديكترى از فاصله بين مكانها را تحقق بخشيده است و احساس دورى و نزديكى را در سطح وسيعى تغيير داده است.
از آن طرف جهانى شدنهاى ديگرى در فضاى مجازى در جريان است كه محصول صنعت همزمان ارتباطات مىباشد، اين صنعت امكان انتقال همزمان(26) انسان بى بدن و يا به عبارتى انتقال خواستهها، آرزوها و اطلاعات انسانى را فراهم آورده است. بر اين مبنا واقعيتهاى همزمان بسيارى در جهان معاصر شكل گرفته و بهصورت گستردهترى تحقق پيدا خواهد كرد. دو فضايى شدن فرهنگ (عاملى، 1383)، دو فضايى شدن دولت (عاملى، 1383 ب) و شكل گيرى هويتهاى همزمان (عالى، 1382 ج) و بالاخره دو فضايى شدن شهر نمودههاى عينى اين تغيير بزرگ مىباشد.
بر اين مبنا بايد گفت شهر بهصورت دو قلوهاى همزاد كه از يك پيوند و چسبيدگى جدايىناپذير برخوردار است، به سمت دو تايى شدن و دو فضايى شدن حركت مىكند. و در واقع تراكم جمعيت، ماشين و صنايع مختلف، ضرورت گريز ناپذيرى را براى دو فضايى شدن شهر فراهم آورده است كه بدون آن زندگى گرفتار سختىها و مسائل پيچيدهترى خواهد شد.
با يك نگاه زبان شناسانه استعارهاى(27) مىتوان شهر واقعى را از شهر مجازى متمايز نمود، البته به لحاظ هستى شناسى و معرفت شناسى اين دو شهر از يك هستى واحد برخوردار هستند ولى به لحاظ فضاى عمل (28) و خصيصههاى تعاملى و ارتباطى از همديگر قابل تمايزند. با اين نگاه شهر در فضاى واقعى از فضاى عمل محدود به جغرافيا و نقشه مشخص شهرى، جمعيتهاى بزرگ، ترافيك، بافت شهرسازى برجسته و مديريتهاى شهرى متنوع و ارتباطات انسانى با بدن برخوردار است.
شهر در فضاى مجازى از يك محيط داراى هويت شهرى مجازى رها شده از مكان، كاربران بومىو فرابومىبدون بدن، بافت شهرسازى كاملا صنعتى و كد گذارى شده و مديريت شهرى مجازى بهره مند مىباشد. با نگاه كاركرد گرايانه، شهر در فضاى مجازى با چهار خصيصه كلى مربوط به1) مكان 2) كار، 3) سرعت و 4) نظام پاسخگويى از شر در جهان واقعى متمايز مىشود.
1.2مكان در شهر واقعى و در شهر مجازى
زندگى در شهر واقعى با پديدههاى كاملا برجسته و مشخص مواجه مىباشد و از اجزاء محسوس و طبيعى مثل مردم، حيوانات، گلها و گياهان، درختان، سنگها، ابر، باران و خورشيد و تغيير فصول و عناصر طبيعى-صنعتى مثل ساختمانها، خيابانها و ميادين و كارخانهها برخوردار است. بهقول نوربرگ-شولز (29)(1976) علاوه بر اين امور محسوس كه در ظرف مكان شهر بهصورت مشخص ديده مىشود، امور نامحسوسى نيز هست كه از آن تعبير به احساس مىشود. اين مجموعه به مكان در شهر واقعى معنا مىبخشد. خصيصه مشترك همه آنها بدن داشن، حجم داشتن و محسوس بودن است. از طرفى بايد توجه داشت كه يكى از جنبهاى مهم زندگى در شهر واقعى و جهان واقعى، جنبه ديدارى زندگى روزمره است كه ناشى از حسى بودن و با بدن بودن مكان مىباشد. خيس شدن در باران، ديدن انواع متنوعى از چهرههاى مردم در حال حركت، كنش و واكنشهاى روزمره مردم، نور آفتاب و هواى تاريك و صدها نمونه ديگر حوزه گسترده قابل رويت شهرها(30) را به نمايش مىگذارد (دونات) ،(31) 2004:40.
با خصيصهها مشابه در نمايش، ولى متفاوت در ماهيت، مكان در شهر مجازى خود نمايى مىكند. در فضاى مجازى مكان از يك حيثيت كاملا قرار دادى، تعريف شده، صنعتى و ساختگى و بى بدن برخردار است. در شهر مجازى نيز جغرافياى مكان و حتى امكان دسترسى به آن، اگر چه قابليت جهانى دارد ولى قابل محدود شدن به فضاى خاص و كاربران خاص و با خصيصههاى مرتبط به جغرافياى خاص مىتواند، تعريف شود.
تلاش گستردهاى كه براى شبيه سازى فضا و مكان در شهر مجازى با شهر واقعى مىشود، اولا مفهوم فضاى مكان دار را تحقق مىبخشد بهگونهاى كه حتى در طراحى فضاها به جنبههاى دورنمايانه تصاوير (32) (ايكوچى و همكاران (33)، 2004) و معمارى شهر و حتى پردازش نور و طبيعى كردن گردش شب و روز در فضاى مجازى توجه مىكند (فوكودا و همكاران(34) ، 2003). صنعت گرافيك كامپيوترى(كاد) و برنامههاى طراحى همكارىهاى مجازى، تلاش مىكند جنبههاى ديدارى و حسى را در فضاى شهر مجازى تقويت كند، تا فرد از احساس غيرواقعى بودن كمترى برخوردار شود. البته در كنار تلاشى كه براى شبيه سازى واقعى جهان مجازى با جهان واقعى مىشود، نگرشهاى وجود دارد كه روند ديزنيلندى شدن(35) اين فضا را نيز دنبال مىكند. ديزنيلندى شدن فضاى شهرى، نگرش مقابل واقعى سازى مىباشد ولى به نظر مىرسد هر دوى اينها جنبه از واقعيتهاى زندگى ما مىباشد (واكاباشى (36)، 2002(.
2.2كار در شهر واقعى و شهر مجازى
با شكل گيرى دولت الكترونيك و شهر مجازى، مفهوم كار عوض مىشود. كار از يك بستر چسبيده به مكان مشخص و مركزى، به يك هويت جدا از مكان و بهصورت غير مركزى شده تغيير شكل مىيابد. در شهر و دولت مجازى، لزوما با حضور كارمند در اداره مشخص و يا فضا و مكان متمركز، كار تحقق پيدا نمىكند. بلكه با حضور در فضاى واحد افراد از محل خانه، به انجام وظايف شغلى مشغول مىشوند. اين مهم مفهوم كار فراگير با خصوصيت غير متمركز بودن، ناپيوسته بودن و براى همگان و از همه جا قابل اجراء بودن را تحقق مىبخشد. به دليل فشرده شدن مراحل كار در فرآيندههاى تعريف شده دجيتالى زمان انجام كار بهصورت غير قابل تصورى كوتاه مىشود و موجب تسهيل كار و كاهش ساعت كار تا حد 2 ساعت در روز خواهد شد.
با همين نگاه است كه برخلاف پيشبينىهاى بدبينانه، جهان آينده، مىتواند جهان طبيعىتر و انسان آينده، انسان آزادترى باشد. انتقال سطح وسيع كار از جهان واقعى به جهان مجازى، موجب كاهش گسترده حركت جمعيت در شهر مىشود و مصرف سوخت را بهصورت غير قابل تصورى كاهش مىدهد. آلودگى محيط زيست كه منشاء ظهور بيمارىهاى گستردهاى در جهان معاصر مىباشدنيز در پرتو اين اقدام، كاهش پيدا خواهد كرد.
بهقول ون وين و همكاران (37) (1998) دو چرخه در محيط واقعى از سرعت كمترى نسبت به دو چرخه سوارى در فضاى مجازى برخوردار است. درك سرعت انتقال در اين فضا، شهرنشينى متفاوتى را با شهرنشينى سنتى قديم بوجود مىآورد.
پرداخت قبض آب، تلفن، برق و گاز همراه با بسيارى از نقل و انتقالىهاى مالى و يا انجام امور ادارى مربوط به شهردارىها، مراكز خدمات درمانى، بيمه و تامين اجتماعى و يا مراجعات مربوط به خريد انواع كالاها و يا مراجعات با مراكز نيروى انتظامى، دادگاهها و مراكز حقوقى با سرعت اشاره به دكمه مورس و يا دادن و گرفتن يك مجموعه اطلاعات مىتواند صورت بگيرد. اگر به حجم مراجعات به اين مراكز توجه شود، اهميت اينگونه فضاهاى شهرى مجازى بيشتر روشن مىشود. بنا براين امر مجازى يك امر به مراتب سرعت يافتهتر در مقايسه با امر واقعى محسوب مىشود. اين مهم بسيارى از امور اضطرارى و فوريتهاى شهرى را تسهيل مىكند و در چند لحظه روندهاى مربوط به فوريتهاى اجتماعى مىتواند در اين سيستم تعريف شود.
2.4پاسخگويى در شهر واقعى و شهر مجازى
در شهر واقعى مراجعات و پاسخگويى بهصورت چهره به چهره و بهصورت غير موازى صورت مىگيرد، يعنى يك فرد بطور همزمان امكان پاسخ گفتن به بيش از يك نفر را ندارد. در بسيارى از موارد پاسخ گيرنده و يا فرد مراجعه كننده، يك دريافت كننده و يا يك كنش گر غير فعال محسوب مىشود كه صرفا بايد منتظر اقدام مسئول مربوطه باشد تا كار الف صورت بگيرد. بر عكس در شهرهاى مجازى، هدف نهايى استفاده فعال و همزمان بيش از يك كاربر از يك موقعيت شهرى است. به همين منظور نرم افزارهاى درست شده است كه كاربر را بهصورت فعال و همزمان با كاربران ديگر به تعامل وادار كند. مثلا دانشگاه كالج لندن (UCL) نرم افزارى را توسط دنيا