گوگل سرنوشت بسياری از وب سايت ها را عوض کرد
نام نویسنده: حسين درخشان
شرق – «پول هم مى شود از آن درآورد» من هم مثل شما اين جمله را پس از تعريف كردن پر آب و تاب يك ايده جديد از آدم هاى باتجربه و به اصطلاح خودمان كاسب زياد شنيده ام.
پس از چند سال پا كردن توى يك كفش و اصرار بر اينكه اينترنت چيز مهم و به در بخورى است، دنيا را عوض مى كند، و مرزها را برمى دارد، بايد با خوشحالى اعلام كند كه: بله، حالا از اينترنت مى شود پول درآورد. درست است كه خيلى ها در سال هاى آخر دهه ۹۰ در اروپا و آمريكا از قبل ايده هاى معمولى و گاهى احمقانه از نظر تجارى (مثل وب سايتى كه با آن غذاى سگ و گربه دم در خانه ها مى بردند) ميليونر شدند، اما فقط درصد كمى شان ميليونر باقى ماندند. و بعد از مدتى آن ارزش هاى بادآورده درست مثل يخى كه در آفتاب بگذارند، كاملاً آب شد و از بين رفت.
اما پس از چند سال، ناگهان معجزه اى رخ داد: گوگل، جست وجوگرى كه روز به روز محبوب تر مى شد بالاخره توانست سهمش را از ياهو و آلتاويستا و رقيبان ديگرش در بازار جست وجوگرها بالاتر ببرد و حالا وقت آن بود كه مس ها را طلا كند. در كمتر از يك سال گوگل توانست با جا انداختن نوعى آگهى كه برخلاف آگهى هاى چند سال قبلش، تنها دو، سه خط متن ساده انگليسى بودند، درآمدى قابل توجه براى خود پيدا كند. اما رمز موفقيت اين آگهى ها تنها در ساده بودنشان نبود، بلكه از يك نظر بسيار هم پيچيده بودند: هر آگهى دقيقاً متناسب با چيزى كه كاربر جست وجو كرده بود مى آمد، (يعنى اگر مثلاً شما دنبال داروى سردرد مى گشتيد، بليت كنسرت بريتنى اسپيرز به شما پيشنهاد نمى داد. بلكه چند مدل قرص سردرد پيشنهاد مى كرد) و تا وقتى هم كه كسى روى آن كليك نكرده بود، پولى از آگهى دهنده نمى گرفت. رفته رفته سيستم سفارش آگهى در گوگل يا AdWords پيچيده تر و دقيق تر شد و به جايى رسيد كه امروز هر كسى كه كارت اعتبارى داشته باشد، مى تواند از هر جاى دنيا، چند جور آگهى با چند جور جمله بندى درست كند و هر كدام را هر جور كه خواست (يعنى بر اساس هر كلمه اى كه مردم جست وجو كردند)، و فقط براى هر كسى كه خواست (بر اساس زبان، كشور، شهر و حتى محله) نشان بدهد.
به علاوه، به آگهى دهنده امكان مى هد كه يك بودجه روزانه تعيين كند و به محض اينكه خرج آگهى خواست از آن بودجه بالا بزند، نمايشش را متوقف كند. با اين روش گوگل توانست از شركتى كه در سال هاى اول فقط ضرر مى داد، به شركتى با سود چندصد ميليونى در سال تبديل شود. با همين درآمدهاى چند سنتى كوچك ولى انبوه. اما انقلاب واقعى را گوگل در آن طرف بازى ايجاد كرده است، يعنى براى ناشران و صاحبان وب سايت ها. به اين شكل كه بعد از مدتى گوگل با راه انداختن سرويس AdSense به آگهى دهندگان اجازه داد كه آگهى هايشان را در وب سايت هاى مشخصى كه گوگل آنها را به عنوان شريك تجارى با دقت انتخاب كرده بود، نيز نمايش بدهند. به اين ترتيب از هر چند سنت درآمدى كه آگهى دهنده به ازاى هر بار كليك بيننده يك وب سايت خبرى، براى مثال، پرداخت مى كرد، بخشى را خود گوگل برمى داشت و بخشى را – كه خودش ادعا مى كند بخش بزرگ ترى است – به وب سايت شريك مى داد. آگهى هاى گوگل نه تنها خود آن را از منجلاب تجارت اينترنتى نجات داد، بلكه بسيارى از وب سايت هاى خبرى، مجله هاى اينترنتى، و بانك هاى اطلاعاتى را كه داشتند كركره ها را كم كم پايين مى كشيدند و مى رفتند نجات داد. الان حتى بسيارى از وبلاگ هاى كوچك و كم بيننده دارند حداقل خرج ميزبانى صفحاتشان و كارهاى فنى مشابه ديگر را از راه همين آگهى هاى نجيب درمى آورند.
ولى مثل اينكه براى ما ايرانى ها هيچ وقت كارها خوب پيش نمى رود: سيستم جذب و پخش آگهى گوگل زبان فارسى را نمى شناسد. بنابراين اگر پربيننده ترين وب سايت فارسى را نيز داشته باشيد، با گذاشتن آگهى گوگل در صفحه اول آن حتى يك سنت هم در نخواهيد آورد. اين تازه در صورتى است كه گوگل تقاضاى شما را براى همكارى تجارى تاييد كند. با اين حال، همين منبع درآمد ناچيز بسيارى از وب سايت هاى انگليسى زبان – و چند زبان اروپايى ديگر – را مى تواند از مرگ نجات دهد. زمان آگهى هاى فله اى گذشته است و وقت آن است كه آگهى دهندگان ايرانى با استفاده از شيوه هاى جديد، موثر و بسيار كم خرج تر آگهى، مانند آنچه گوگل مى كند، نه تنها از بودجه تبليغات خود بهتر استفاده كنند، بلكه به طور غيرمستقيم به دوام و رونق وب سايت هاى خبرى و خدماتى مربوط به ايران هم كمك كنند. اگر كسى اين روزها از شما پرسيد از آن پول هم مى شود درآورد، جواب بدهيد: بله. خدا پدر مخترعان گوگل را بيامرزد. مى شود.