مقاومت تکشاخهای اروپایی در برابر رکود
دنياي اقتصاد: فرد پلایس، رئیس شرکت Platform. sh که استارتآپی مستقر در پاریس و فعال در زمینه رایانش ابری است، میگوید: «هیچکدام از دوستانم در صنعت تکنولوژی باقی نماندند.» او به خوبی به یاد میآورد که در سال ۲۰۰۱ چه اتفاقی در اروپا افتاد. شرکتی که او در آن زمان مدیریتش را به عهده داشت، یک موتور جستوجوی آنلاین بود که بعد از انفجار حباب داتکام و همزمان با اغلب استارتآپهای دیگری که او میشناخت، تعطیل شد. چیزی شبیه به همین داستان در سال ۲۰۰۸ و به دنبال بحران اقتصاد جهانی، اتفاق افتاد. شرکتهای تکنولوژی اروپایی یک بار دیگر متحمل آسیبی بیشتر از رقبای آمریکایی خود شدند. حالا نگرانیها و ترسهای ناشی از ظهور دوباره رکود اقتصادی و کاهش ارزش شرکتهای تکنولوژی، یک بار دیگر در اروپا، بیشتر از سرتاسر کشورهای حوزه اقیانوس اطلس احساس میشود. این تشویش و دغدغهها در روز اول ماه جولای و زمانی بیشتر شد که والاستریت ژورنال در گزارشی اعلام کرد که استارتآپ سوئدی پرداخت اقساطی Klarna، در تلاش برای جذب سرمایه تازهای با مبلغی کمتر از یکپنجم ارزش ۴۶ میلیارد دلاری خود در زمان اوجش است.
با وجود چنین داستانهایی اما هم استارتآپهای اروپایی و هم سرمایهگذاران خطرپذیر آنها مقاومتر از آنچه در گذشته بودهاند، به نظر میرسند و البته وابستگی کمتری به سرمایهگذاریهای خارجی دارند. حتی ممکن است اینبار برای آنها چنین توفانی بهتر از رقبای آمریکاییشان باشد. برای آنکه دلیل این موضوع را بدانیم، بهتر است با بررسی رشد انفجاری سال گذشته آغاز کنیم. سال گذشته وضعیت سرمایهگذاری در استارتآپهای اروپایی بسیار عالی و حتی بهتر از استانداردهای جهانی بود. گزارشهای شرکت تحلیل داده PitchBook نشان میدهد که برای نخستین بار در طول یک سال، میزان سرمایهگذاریهای خطرپذیر در قاره کهن تا ۱۰۰ میلیارد یورو (۱۱۸ میلیارد دلار) افزایش پیدا کرد. به دنبال این اتفاق ارزش استارتآپهای اروپایی به سرعت افزایش یافت و حالا تعداد تکشاخهای این قاره (شرکتهای نوپای خصوصی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) به حدود ۱۵۰ شرکت میرسد که این رقم برابر ۱۳ درصد از مجموع تکشاخهای جهان است. اگرچه اکوسیستم تکنولوژی اروپا همچنان از نظر میزان سرمایهگذاریهای خطرپذیر تنها در حدود یکسوم اکوسیستم تکنولوژی آمریکا است، اما از سال ۲۰۲۰ به بعد از نظر اندازه به بیش از دو برابر اکوسیستم آمریکا رسیده است.
مقداری از این رشد، نتیجه مکانیکی افزایش سرمایه سرازیر شده به اروپا است که در گذشته ارزش استارتآپهایش کمتر از ارزش استارتآپهای آمریکایی و آسیایی بود. آمارهای منتشر شده از سوی PitchBook نشان میدهد که شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر آمریکایی در سال ۲۰۲۱ در معاملات اروپایی تا ۸۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری کردند که این رقم نشان از افزایش سه برابر نسبت به سال ۲۰۲۰ دارد. سرمایهگذاران غیرسنتی – در آمریکا و هر جای دیگری- مانند صندوقهای تامینی و بازوهای سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتهای بزرگ هم در حال کشف و شهود در بازار اروپا هستند و به دنبال این جستوجو، در سال ۲۰۲۱ در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از معاملات سرمایهگذاری استارتآپهای این قاره شرکت کردهاند که این رقم در مقایسه با سال ۲۰۲۰ تا ۱۵۰ درصد رشد داشته است.
تلاش استارتآپ سوئدی Klarna برای جذب سرمایه نشان میدهد که این حرص و ولع برای سرمایه در اروپا هم مثل هر جای دیگری تا پایان سال جاری میلادی وجود خواهد داشت. خوشبختانه برای صنعت تکنولوژی اروپا، این تمام داستان نیست. «سارا گویموری» یکی از کارشناسان شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Atomico در لندن به این تفکر اشاره میکند که هر موفقیت در صنعت تکنولوژی، موفقیتهای بعدی را با خودش میآورد و میگوید: «حرکت چرخ اقتصاد اروپا، کند شده است.» این چرخ در حال حاضر در شرکتهای خصوصی میچرخد که برای آنها داشتن کاربران بیشتر، به معنای خدمات بهتر است. این شرکتهای خصوصی حتی میتوانند به رونق کل صنعت تکنولوژی اروپا هم کمک کنند.
دستاورد پوچ در نبود سرمایه
به نظر میرسد سرمایهگذاری خطرپذیر در اروپا به راستی توانایی تقویت خودش را دارد. وجود نیروهای بااستعداد، یک منبع مهم و حیاتی به حساب میآید. شرکت آماری Dealroom در سال گذشته به تحلیل مشاغل ۳۸ هزار مدیر استارتآپی پرداخت و به این نتیجه رسید که تقریبا دو پنجم آنها همزمان برای استارتآپهای کوچک و شرکتهای بزرگ مشغول به کار بودهاند؛ موضوعی که نشان از رشد تجربههای مشترک و جامع دارد. در اقدامی مشابه شرکت سرمایهگذاری اروپایی Mosaic Ventures هم حدود ۲۰۰ بنیانگذار استارتآپهای تکشاخ را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که دو سوم آنها کارآفرینان تکراری هستند. «سیمون لون» یکی از شرکای این شرکت سرمایهگذاری در این مورد میگوید: «این دومین یا سومین باری است که این افراد تجربه راهاندازی یک استارتآپ تکشاخ را تکرار میکنند.» هر چه کارآفرینان اروپایی تجربه بیشتری پیدا میکنند، نه تنها انگیزههایشان بیشتر میشود؛ بلکه بهتر میتوانند روایتی متقاعدکننده از آنچه را که میخواهند به آن برسند، تعریف کنند. «نادین هاچاچ- حرام» بنیانگذار استارتآپ سلامتی Proximie که به کمک واقعیت افزوده امکان حضور و بررسی یک عمل جراحی را به پزشکان میدهد، رسالت خودش را ایجاد یک اتاق عمل بیمرز میداند. «آوی میر» که وبسایت مدیریت کسبوکار گردشگری TravelPerk در بارسلون را اداره میکند، میخواهد که شرکتش به جای ارائه ابزارهایی برای مدیریت در لحظه جلسات تیمی، به جایی برای تسهیل ارتباطات انسانی با کارمندان دورکار تبدیل بشود. از نظر بسیاری، ممکن است این روند بیربط به نظر برسد، اما دقیقا همان چیزی است که سرمایهگذاران همچنان دوست دارند بشنوند و آنها را امیدوار میکند.
با این همه، سرمایهها در حال ذخیره برای استفاده در آینده هستند. بررسیهای PitchBook نشان میدهند که در طول پنج سال گذشته صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر اروپایی چیزی در حدود ۱۰۰ میلیارد یورو، سرمایهگذاری کردهاند. حدود نیمی از این سرمایه هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است و همین موضوع به معنای آن است که سرمایهگذاران خطرپذیر اروپایی مقادیر قابلتوجهی سرمایه برای تزریق به استارتآپها در صورت بروز بحران اقتصادی در اختیار دارند. سرمایهگذاران اروپایی همچنین تمایل زیادی به سرمایهگذاریهای زیاد در مراحل اولیه جذب سرمایه استارتآپها، دارند. شرکت Dealroom تخمین زده است که استارتآپهای اروپایی در سال ۲۰۲۱ یکسوم از کل سرمایهگذاریهای انجام شده در سراسر جهان را جذب کردهاند که تقریبا به اندازه سرمایههای جذب شده توسط رقبای آمریکایی آنهاست. تعداد فرشتگان یا کارآفرینان موفقی که مقداری از ثروت به دست آمدهشان از صنعت تکنولوژی را به استارتآپها ریختهاند، در حال افزایش است. بعضی از آنها شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر خودشان را تاسیس کردهاند. به عنوان مثال «تاوت هینریکوس» همبنیانگذار شرکت ارائهدهنده خدمات پرداخت بینالملل Wise و سه کارآفرین اروپایی دیگر، صندوق سرمایهگذاری Plural را در اواخر ماه ژوئن امسال راهاندازی کردند که ۲۵۰میلیون یورو توان سرمایهگذاری دارد. با اصلاح قوانین و پرداخت مقداری حقالسهم به عنوان حقوق به کارمندان، مدیران شرکتهای تکنولوژی اروپایی هم به سرمایهگذاریهای خطرپذیر روی آوردهاند. بررسیها نشان میدهند که تا همین چند سال پیش تنها حدود ۱۰ درصد از سهام شرکتها به کارمندان اختصاص پیدا میکرد، در حالی که حالا و به دنبال تغییرات قانونی در این زمینه، این میزان در حال افزایش تا حدود ۱۷ درصد است؛ رقمی که از عرف حدود ۲۰ درصدی در شرکتهای آمریکایی، چندان دور نیست. ساختار اکوسیستم تکنولوژی هم حتی پتانسیل رشد بیشتری دارد، نسبت به زمانی که داستانهای موفقیت تنها به شرکتهایی مانند اسکایپ، مایکروسافت یا اسپاتیفای محدود میشدند. استارتآپهای اروپایی این روزها و بعد از پشت سر گذاشتن دوران سخت همهگیری، درسهای اقتصادی خوبی گرفتهاند و سعی دارند از آنها به موقع و درست استفاده کنند. آنها حالا به خوبی میدانند که استخدام یک توسعهدهنده نرمافزار در بارسلون یا برلین بهطور متوسط نصف استخدام چنین نیرویی در سانفرانسیسکو یا سیاتل، هزینه دارد.
جاهطلبیهای مهم
با تبدیل شدن استارتآپهای اروپایی بیشتر به تکشاخهای محبوب و ارزشمند، تفاوتهای میان آنها و رقبای آمریکاییشان کمتر و کمتر میشود. بر اساس آمارهای منتشر شده در این زمینه، بهطور متوسط استارتآپهای آمریکایی و اروپایی تقریبا سرمایه یکسانی جذب کردهاند و تا پیش از آغاز سال ۲۰۲۱ این رقم برای استارتآپهای آمریکایی ۳۷۸ میلیون دلار در مجموع و برای استارتآپهای اروپایی بهطور کلی ۳۹۲ میلیون دلار بوده است. این در حالی است که توزیع جغرافیایی استارتآپهای اروپایی بالغ نسبت به همتایان آمریکاییشان گستردهتر است؛ از آنجا که بازارهای محلی و نیروهای مستعد اروپایی محدود هستند، آنها ناچارند به سرعت فعالیتهایشان را به ورای مرزها گسترش بدهند. به همین خاطر و بر اساس آمار منتشر شده از سوی Atomico، حدود ۸۰ درصد از شرکتهای تکنولوژی اروپایی فعالیتهای بینالمللی دارند، در حالی که این رقم برای شرکتهای تکنولوژی آمریکایی متمرکز در سیلیکونولی به ۶۱ درصد میرسد. تنها یکپنجم شرکتهای اروپایی دفتری در کشور موطن خودشان دارند و بیش از نیمی از آنها در سه کشور یا بیشتر دفتر دارند. این نرخ در سیلیکونولی کاملا برعکس است. این تنوع و گوناگونی در شرایط بحران، موهبت و مزیت خواهد بود.