«تا…کد» فرصتی برای آموزش تکنولوژی در مناطق کم برخوردار
بوتکمپِ (Boot Camp) آموزشی «تا…کد»؛ دوره فشرده، آنلاین و رایگان آموزشیِ برنامهنویسی است که «دیجیکالا» در راستای مسئولیت اجتماعی خود با همکاری موسسه آموزشی «کاریار»، برای نوجوانان و جوانهای استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و شهرستانهای تهران برگزار میکند.
مدتی است که دیجیکالا مسئولیت اجتماعی خود را در قالب «دیجیکالا مهر» دنبال میکند و در بخشی از این مسئولیت، همکاران دیجیکالا سعی میکنند بخشی از ساعات کاری خود را صرف مشارکت در پروژههایی اجتماعی، آموزشی و محیطزیستی کنند. کارهایی چون رنگآمیزی و نوسازی مدارس مناطق محروم، تیمار حیوانات آسیبدیده، نظافت مراکز نگهداری از حیوانات آسیبدیده، پاکسازی فضای سبز شهری و درختکاری و آموزش به کودکان محروم از انتخاب دیجیکالاییها برای بهبود حال جامعه ایرانی است؛ آنها میخواهند مهربانی را از خانه به خانه دیگر ببرند و اینبار سراغ طرح بوتکمپ آموزشی «تا…کد» رفتهاند تا هفتماه در کنار علاقهمندان به آموزش برنامهنویسی در مناطقی که دسترسی به این آموزش ها دشوار است، باشند. ثبتنام ورودی این آزمون بیستم اردیبهشتماه 1402 انجام شده کلاسهای این دوره از اول خردادماه آغاز شده است و قرار است این دوره آموزشی تا سیام آذرماه ادامه داشته باشد.
جوانان 18 تا 26 ساله شرکتکننده در این دوره پس از آزمون تعیین سطح و مصاحبه در یکی از سه حوزه برنامهنویسی سمت کاربر (فرانتاند)، برنامهنویسی سمت سرور (بکاند) و تحلیل داده (دیتاساینس)، آموزش میبینند تا برای ورود به بازار کار آماده شوند؛ طرح و تلاشی که شاید چراغی در مسیر عدالت آموزشی باشد.
تا…کد از سیستان تا تهران
امیرحسن موسوی، مدیرارشد ارتباطات سازمانی دیجیکالا درباره جزئیات بوتکمپ «تا…کد» میگوید: کسبوکارها علاوه بر مسئولیت در قبال سهامداران و ذینفعان خود، در قبال جامعه و منابع آن، مردم و محیطزیست مسئولیت جدی دارند و باید بخشی از نفع و سود خود را به جامعه برگردانند؛ مخصوصاً زمانیکه ابعاد پلتفرمها و شرکتها بزرگ میشود و حجم کسبوکارشان افزایش مییابد؛ در چنین موقعیتی مسئولیت شرکتها در قبال جامعه بزرگتر میشود. از طرفی اگر در استراتژی شرکتها تبدیلشدن به یک برند ملی جز اصول و ارزشها باشد، نباید از جامعه و مسائل آن غفلت کند. هر برندی که منافعش به منافع ملی کشور خود گرهخورده و دغدغه محیطزیست، دغدغه پایداری در حوزههای مختلف و دغدغه اعتبار، خوشنامی و اعتماد را داشته باشد، حتماً مسئولیت اجتماعی سنگینتری خواهد داشت. دیجیکالا با چنین دیدگاهی به سراغ مسئولیت اجتماعی رفته و جزء اولین شرکتهای فعال در حوزه تجارت الکترونیک است که بخش مسئولیت اجتماعی مستقلی در کنار سایر فعالیتهای خود راهاندازی کرده و تیم فعال در حوزه مسئولیت اجتماعی، استراتژیهای نوینی در دستور کار دارند با هدف اثرگذاری.
تخصصگرایی در مسئولیت اجتماعی
کسبوکارها در راستای مسئولیت اجتماعی چه باید بکنند؟ موسوی در پاسخ این پرسش میگوید: در حوزه مسئولیت اجتماعی به کسبوکارها توصیه میشود در حوزههایی ورود کنند که تخصص کافی داشته باشند است و این ارتباط و تخصص باعث میشود بتوانند در عمل ارزشافزوده بیشتری خلق کنند. البته در حوزه مسئولیت اجتماعی اکثر کارها در قالب خیریه تعریف میشود و این اقدام ارزشمند به کمکهای نقدی به خیریه و افراد فروکاسته میشود. البته کمکهای نقدی هم در جای خود ارزش دارد ولی یک سطح حداقلی است از ارزشی که یک کسبوکار میتواند برای جامعه و ذینفعانش خلق کند. گام حداکثری در حوزه مسئولیت اجتماعی این است که استراتژیای برای خود تعریف کند تا مشخص شود در چه حوزههایی میتواند در جامعه خود اثرگذار باشد. دیجیکالا با این نوع رویکرد چند پروژه کلان تعریف کرده که یکی از آنها «دیجیکالا مهر» است؛ پلتفرمی که به خیریهها زیرساخت میدهد و خود بهطور مستقیم وارد امور خیریه نمیشود. یعنی دیجیکالا مهر بستری ایجاد کرده تا موسسههای خیریه تخصصی کالاهای مورد نیاز خود را در پلتفرم قرار دهند و مردم و نیکوکاران آن کالاها را خریداری کنند. درواقع دیجیکالا بر حوزه زنجیره تأمین و توزیع کالا و خدمات تمرکز کرده است. در ادامه وقتی قدری استراتژیهای دیجیکالا گستردهتر شد با الهام از شرکتهای تکنولوژی بزرگ دنیا مانند شرکتهای فناوری هندی پروژههایی برای خود تعریف کرد. یکی از این پروژههای شرکتهای هندی برگزاری ورکشاپها و آموزشهای کوتاهمدت و بلندمدت در مناطق محروم هند است که آنها بچههای بااستعداد را شناسایی میکنند تا در توانمندسازی آنها گامی بردارند. در این کار هم نفع مردم و جامعه دیدهشده و هم نفع کسبوکارها و دیجیکالا با همین دیدگاه و براساس تخصص و دانش خود پروژه «تا…کد» را اجرا میکند. در این پروژه دیجیکالا سراغ NGOهایی رفته که در این حوزه تخصص و تجربهدارند و درنهایت با موسسه آموزشی کاریار همکاری خود را شروع کرده است. دیجیکالا با اجرای طرح «تا…کد» هم میخواهد با انتقال دانش و تجربه به مسئولیت خود در قبال جامعه توجه کند و هم از این همیاری، کارکنان این شرکت احساس معنا در قبال جامعه و خود را تجربه میکنند. دیجیکالا میخواهد طرح «تا…کد» بهصورت پایلوت در سه استان محروم شهرستانهای استان تهران، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان اجرایی شود و بعدازاین که اشکالات احتمالی بهبود یافت، در سطح گستردهتر و ملی آن را انجام دهد. برای بهبود کیفیت این مسیر علاوه بر ارزیابی اولیه مثلاً دانش ریاضی و اطلاعات مقدماتی درباره برنامهنویسی، در همکاری با مراکز دانشگاهی و فناوری تلاش شده تا نیاز مهارت آموزان مستعد به سیستم کامپیوتری تامین شود.
تمرکززدایی استراتژی دیجیکالاست
هدف از اجرای طرح «تا…کد»چیست؟ موسوی پاسخ میدهد: هدف دیجیکالا از توجه به آموزش کدنویسی، استفاده مهارت و تخصص خود در راستای عدالت آموزشی است؛ استراتژی دیجیکالا تمرکززدایی از مرکز است و میخواهد همه نقاط کشور به آموزش باکیفیت در حوزه تکنولوژی دسترسی داشته باشد. اما در حال حاضر بیشترین و باکیفیتترین امکانات در تهران و مراکز استانهاست. البته شرکتها وظیفه آموزش همگانی را برعهده ندارند، بلکه میتوانند از امکانات خود در همکاری با نهادهای تخصصی بهره بگیرند و برای همین در پروژه «تا…کد» دیجیکالا سراغ موسسه آموزشی کاریار رفته است.
شروع همکاری با کاریار برای فرصت برابر آموزش
زهرا عمرانی، مدیرعامل و عضو هیات مدیره موسسه کاریار از همکاری کاریار با دیجیکالا در پروژه «تا.. کد» میگوید: همکاری کاریار و دیجیکالا به پروژه «تا…کد» تبدیلشده؛ کاریار با رویکرد ایجاد فرصت آموزش برابر برای همه کسانی که به هر دلیلی به آموزش باکیفیت دسترسی ندارند، فعالیت میکند. کاریار تلاش میکند آموزشهای کیفیِ کاربردی در اختیار افرادی که نمیتوانند به آموزش باکیفیت دسترسی داشته باشند، قرار دهد تا درنهایت بتوانند وارد بازار کار شوند. در پروژه «تا…کد» گروه هدف جوانان بالای 18 سال است و موفقیت ما زمانی تکمیل میشود که این افراد پس از اینکه آموزش میبینند بتوانند وارد بازار کار شوند.
با شیوع کرونا، بسیاری از کسبوکارها از بین رفت و آسیبهایی به خانوادههای کمدرآمد وارد شد. آن موقع امکان آموزش آنلاین و دورکاری مهیاتر شده تا همه در هر جای ایران که هستند بتوانند آنلاین آموزش ببینند و بتوانند دورکاری کنند ولی باز هم عدهای از این امکان بیبهره ماندند و حتی مجبور به ترک تحصیل شدند. تجربهای که کاریار دارد این است که در بیشتر جاهای ایران به طرز عجیبی دسترسی به اینترنت وجود دارد و اینترنت مسئله ما در پروژه «تا…کد» نیست. مسئله اصلی ما در این پروژه دسترسی به لپتاپ است نه گوشی همراه تا علاقمهمندان بتوانند کدنویسی کنند. در عمل سعی شد بچههایی انتخاب شوند که پیشزمینهای از ریاضی داشته باشند. یا در دانشگاه در رشته کامپیوتر تحصیل کنند و چارهای نبود که عموماً این بچهها یا خودشان به کامپیوتر دسترسی داشته باشند یا از طریق سایتهای دانشگاهشان امکان کار با کامپیوتر را داشته و یا کسانی که کامپیوتر نداشتند، در پروژه از طریق دیجیکالا کامپیوتر برایشان فراهم شد.
کاریار موسسه اجتماعی است و برای توانمند کردن افراد تلاش میکند؛ این از هر طرف برای افراد، جامعه و کارفرماها مفید است. اینکه درنهایت کارفرماها میتوانند نیروهای باکیفیت استخدام کنند. با همین هدفگذاری کاری بسیاری اوقات شرکتها اسپانسر دورههای آموزشی میشوند. قبل از دیجیکالا در سال 1401 دیوار اسپانسر دورههای آموزشی شده بود و الان پروژه «تا…کد» با دیجیکالا تعریفشده است.
در این دوره ها تلاش می شود تا آموزش های مبتنی بر نیازهای بازار کار در سه حوزه برنامه نویسی بک اند، فرانت اند و دیتا ساینس به پذیرفته شدگان مستعد ارائه شود.
البته هدف اصلی این است که هر فردی در شهر و محل استان خود مشغول کار شود. تمام سعی و تلاش این است که پروژه «تا…کد» در دیگر استانها هم ادامه پیدا کند و همه افراد بدون هیچ مشکلی به آموزش باکیفیت دسترسی داشته باشند. امیدواریم بخشی از این نیروهای آموزشدیده در پروژه «تا…کد» در خود شرکت دیجیکالا مشغول به کار شوند؛ البته تأکید بر این است که افراد در محل زندگی خود به درآمد کافی دسترسی داشته باشند نه در تهران و آموزش باکیفیت در خدمت همان محل زندگی باشد.
در آیینه آمار
بهتازگی منصور کبکانیان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی آمارهایی از سهم مدارس و دهکهای اجتماعی در رتبههای زیر ۳ هزار کنکور منتشر کرد که نشان از عمق نابرابری آموزشی در ایران داشت. این آمارها میگوید دهک اول، دوم و سوم که از آنها بهعنوان (کمبرخوردار) یاد میشود تنها ۲ درصد از صندلی دانشگاههای خوب را به خودشان اختصاص دادند و دهک ۸، ۹ و ۱۰ که (برخوردارترین) هستند، توانستند ۸۰ درصد از ۳ هزار رتبه اول کشور در کنکور را داشته باشند. در این میان سهم دانشآموزان مدارس دولتی هم ۲.۳ درصد و دانشآموزان مدارس غیردولتی ۸۰ درصد بود. آمارهایی که ردپای نابرابری آموزشی در آن دیده میشود.
از کالایی شدن آموزش تا آموزش طبقاتی
آموزش یک کالای عمومی و بهتعبیر مایکل والزر؛ فیلسوف حوزه عدالت، یک موهبت جمعی است. دولت مکلف است با یک کیفیت مناسب برای همه طبقات آموزش را فراهم کند؛ همه طبقات حقدارند از آموزش رایگان و باکیفیت و همگانی برخوردار باشند اما آنچه در عمل اتفاق افتاده این است که آموزش کالایی شده و مدارس بهمثابه بنگاه عمل میکند و طبقات بالای اجتماعی به آموزش و خدمات سلامت بالاتری دسترسی دارند. به تعبیر والزر، مجموعه ای از موهبت های اجتماعی در جامعه وجود دارد و بیعدالتی، محصول انحصار در دسترسی بــه این موهبتهاســت. بــه نظر او، بر اســاس ایــن موهبت ها، حوزه های مختلفی در جامعه شــکل می گیرد و مأموریت اصلی دولت این اســت تا با ایجاد نرده هایی نمادین، از سیطره یک حوزه بــر حوزه دیگر جلوگیــری کند؛ دولــت نباید اجازه ِ دهد برخورداری از ثروت بیشتر (به عنوان یک موهبت)، به تسلط بر ســایر موهبت های اجتماعی (نظیر آموزش و بهداشت) منجر شــود؛ از این رو، به باور والزر بــدون دخالت دولت، امکان برقراری عدالت- حتی در معنای حداقلی آن- نیز وجود ندارد.
اما آنچه دولتها به آن اشاره دارند عدالت افقی در ایران است و آنها تعداد مدرسهف صندلی و کلاس درس را میشمارند و به عدالت عمودی یعنی لحاظ کردن تفاوتها، سرمایهگذاری در روستاها و مناطق محروم بیتوجهند و نتیجه چنین بیتوجهیای میشود نابرابری فرصت های اجتماعی .
بیعدالتی آموزشی باعث شکافهای اجتماعی و فرهنگی میشود، همچنین یک طبقه ضعیف حاشیهای ساخته میشود آنهم در شرایطی که گفته میشود 2020 محله آسیبپذیر در ایران شناسایی شده که 20 میلیون جمعیت را شامل میشوند. این آمارها به معنای وجود بازماندگان از تحصیل، بازماندگان از ورود به دانشگاه و افرادی محروم از یافتن شغل است. این مسائل تبعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود را بر جامعه تحمیل میکند و جامعهای ضعیف و سرشار از بحران مختلف را تشکیل میدهد که در حال حاضر هم این جامعه تشکیلشده است که شاهد تبعات آن هستیم.
«تا…کد» در مسیر عدالت
ندیدن تفاوتها و بیعدالتیها یکطرف مسئله است؛ در سویه دیگر کارفرماها از مهارت ناکافی کارجویانی میگویند که باید در بنگاههای اقتصادی کار کنند. در چنین شرایطی دیجیکالا در عصر دیجیتالی شدن اقتصاد به سراغ مسئله آموزش رفته؛ دانشآموزان مناطق کمبرخوردار نیازمند این هستند که با فنون و برنامههای نوین آشنا شوند و برنامهنویسی یکی از همین فرصتهاست و «تا…کد» میخواهد در این مسیر گام بردارد. آنها میدانند که سیاستهای مرکزگرایانه آفت امروز جامعه ایرانی است. سیاستهای مرکزگرایانه عملاً بر ضد توسعه عدالت آموزشی است.
خیلیها معتقدند کیفیت نظام آموزشی در چرخه دایرهوار، فقر آموزشی گرفتار شده؛ آنچه عیان است این است که سیاستهای مرکزگرایانه و عدم توجه به توازن منطقهای در راستای عدالت آموزشی هم از طریق قانونگذاری و هم ازنظر سختتر کردن هزینه آموزش از جهت هزینهبر بودن آن، شرایط را به نحوی کرده که مانند عهد باستان تنها طبقه سرمایهدار میتواند به بهترین امکانات آموزشی دسترسی داشته باشد. بدون شک توسعه در ایران نامتوازن است و هر روز هم دایره خود را گستردهتر میکند. فقر یک چرخه است و فقر آموزشی بهدنبال خود فقر فکری، فقر اجتماعی و فرهنگی میآورد. بازتولید فقر آموزشی در مناطق کمبرخوردار بهواسطه نگاه دولت مرکزگرا و نگاه از بالا به پایین همچنان برقرار خواهد بود. یعنی عملاً فرصتهای برابر آموزشی برای همه افراد در این جامعه فراهم نیست و این نابرابری آموزشی در حال افزایش است و آمارها نیز مؤید این درد مشترک است.
بههرحال عدالت آموزشی یکی از زیربناهای اصلی توسعه انسانی در کشور است و تا زمانی که برقرار نباشد امکان توسعه انسانی وجود ندارد. در چنین شرایطی آنچه مشخص است اینکه باید برای رفع بیعدالتی آموزشی تلاش کرد و گامهای کوچکی چون «تا…کد» در همین مسیر است؛ باید از تمام ظرفیتهای جامعه برای کاهش آلام جامعه دردمند بهره گرفت.