نگاهی تحلیلی به مهمترین پرونده حقوقی علیه یک رمزارز
خدایار سعیدوزیری – کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) در 22 دسامبر سال 2020 دعوایی را علیه شرکت ریپل، کریستین لارسن، بنیانگذار و رئیس هیئت مدیره آن و بردلی گارلینگهاوس، مدیرعامل فعالی آن در دادگاه بخش منهتن نیویورک طرح کرد مبنی بر اینکه خواندگان اوراق بهادار ثبت نشدهای به ارزش 1.38 میلیارد دلار را عرضه کردهاند.
در واقع شرکت ریپل از ابتدای سال 2013 بیش از 14.6 میلیارد واحد دارایی دیجیتال ریپل موسوم به XRP را به سرمایهگذاران در ایالات متحده و سراسر جهان فروخته است.
کمیسیون معتقد است که ریپل بر بستر بلاکچین، در حقیقت قرارداد سرمایهگذاری است و بنابراین اوراق بهادار محسوب میشود و تحت قانون اوراق بهادار 1933 محسوب میشود؛ اما از آنجایی که مدیران ریپل، آن را اوراق بهادار تلقی نمیکنند، آن را در کمیسیون ثبت نکرده و خود را ملزم به رعایت مقررات کمیسیون اوراق بهادار نمیدانند. کمیسیون به دنبال صدور رای و تقبیح سودهاییست که غیرقانونی تلقی میکند و خواستار مجازات علیه متهمان است.
اما سوال آن است که ریپل اوراق بهادار است یا ارز؟
کمیسیون ادعا میکند که ریپل اوراق بهادار است، زیرا که در واقع به معنای مشارکت و سرمایهگذاری در یک شرکت برای بهرهمندی از سود شرکت است. (این تحلیل معمولا به عنوان Howey Test شناخته میشود که برگرفته از رای دیوان عالی فدرال ایالات متحده در پرونده دعوای کمیسیون علیه شرکت W.J. Howey است.) در این دعوا کمیسیون با تکیه بر جنبههای ذیل به این تحلیل و استدلال رسیده است که ریپل را باید اوراق بهادار دانست:
اولا ریپل، توکن خود را در مقابل پول نقد یا دیگر اشکال سرمایهگذاری توزیع کرد، ثانیا خریداران این توکن در واقع در یک شرکت مشارکت کرده و سرمایهگذاری کردهاند، چون سود و زیان آنها بستگی به موفقیت یا عدم موفقیت ریپل در پیشبرد تقاضا و قیمت توکن ریپل دارد. ثالثا، ریپل به عنوان یک مجموعه، نه تنها بازار XRP را مدیریت میکند، بلکه دارای سود مشترک با سرمایهگذاران نیز هست، چون مقدار قابل توجهی از توکنها را در اختیار دارد و از درآمد حاصل از فروش توکنهای XRP برای تامین اعتبار خود استفاده میکند. رابعا، خواندگان متعهد شدهاند تلاشهای قابل توجهی برای توسعه، نظارت و حفظ بازار عمومی و بازار ثانویه توکن XRP با هدف افزایش حجم معاملات و فرصتهای فروش مجدد انجام دهند. خامسا ریپل خود را به عنوان منبع اصلی اطلاعات درباره XRP معرفی کرده است و این تلاشها باعث گردیده است که سرمایهگذاران انتظار منقطی داشته باشند تا تلاشهای ریپل برای کارآفرینی و توان مدیریتی آن باعث موفقیت یا عدم موفقیت پروژه XRP شود.
براساس این استدلالها، کمیسیون نتیجه میگیرد که XRP یک قرارداد سرمایهگذاری مبتنی بر Howey Test است. به علاوه به عقیده کمیسیون XRP در مقداری فروخته و معامله شده است که بسیار بیشتر از استفاده بالقوه از آن به عنوان وسیله انتقال ارزش (پول) است و همچنین کمیسیون معتقد نیست که استفاده از XRP به عنوان پلی میان دو ارز فیات، آن را نیز به ارز قانونی بدل میکند.
این پرونده را میتوان مهمترین پرونده کمیسیون در بحث رمزارزها دانست، چنانکه مدیرعامل ریپل اقدام حقوقی کمیسیون علیه XRP را حمله رمزارزها در کل میداند که اثر گلوله برفی را خواهد داشت که اگر جلوی آن گرفته نشود، همچون بهمنی بر رمزارزها خواهد بود.
ریپل در لایحه دفاعیه خود اظهار میدارد که ریپل یک رمزارز است و بنابراین خارج از صلاحیت کمیسیون قرار دارد و در راستای اثبات این ادعا به رسمیت شناخته شدن XRP به عنوان رمزارز توسط FCA بریتانیا و نهادهای نظارتی سنگاپور و ژاپن را مورد اشاره قرار میدهد و ادعا میکند کمیسیون از دادگاه درخواست دارد تا با یافتههای جهانی به مخالفت برخیزد. به علاوه ریپل ادعا میکند کمیسیون با استفاده از نقل قولهای بیپایه و اساس و گزینشی نتایجی گرفته که نه واقعیات و نه قانون از آن پشتیبانی نمیکند.
آندرو کرنسی، مشاور خارجی ریپل، از موسسه حقوقی Debevoise & Plimpton اظهار داشته است که «پرونده کمیسیون علیه ریپل بیسابقه و غیرقابل تصور است؛ کمیسیون وضعیت واضح XRP به عنوان یک ارز مجازی را نادیده گرفته است که نه تنها با یافتههای دیگر سازمانهای نظارتی ایالات متحده، بلکه با رژیمهای نظارتی بینالمللی نیز مغایرت دارد. طی هشت سال گذشته، بازار XRP، مستقل از فعالیتهای شرکت ریپل، به بازاری بزرگ بدل شده که در بیش از 200 صرافی در سراسر جهان مبادله میشود و اکنون کمیسیون مفهوم قرارداد سرمایهگذاری را فراتر از معنای آن گسترش داده است.»
آنچه مسلم است آنکه اگرچه اوراق بهادار دیجیتال امروزه به رسمیت شناخته شده و طبیعتا منطبق بر قوانین حاکم بر اوراق بهادار صادر و توزیع میشوند، اما در کنار همه تفاوتها میان رمزارزها و اوراق بهادار، یک تفکیک جدی میان رمزارزها و اوراق بهادار دیجیتال وجود دارد و آن اینکه علیالاصول اوراق بهادار در حقیقت همچون برگههای سهام یک شرکت، جزیی از سرمایه شرکت هستند و ارزش آنها وابستگی تام و تمامی به شرکت دارد و به عنوان ابزار انتقال ارزش یا پرداخت قابل استفاده نیستند، اما رمزارزها امروز براساس عرضه و تقاضای بازار و مستقل از اینکه چه مرجعی صادرکننده اولیه انها بوده و یا مانند بیت کوین و اتریوم توسط اشخاص استخراج شده است، قیمت و جایگاه خود را در بازار پیدا میکنند. اهمیت این پرونده را باید از این جهت نیز دانست که هر تصمیمی از سوی دادگاه مذکور، تاثیری جدی بر آینده رمزارزها و وضعیت حقوقی آنها خواهد گذاشت و اگر رسما XPR توسط دادگاه به عنوان رمزارز به رسمیت شناخته شود، این اولینبار است که یک نظام حقوقی در یک دادرسی، رمزارزها را به عنوان یک ارز شناسایی میکند.