پتانسیل ۱۰۰۰ میلیارد یورویی اقتصاد «داده»
هر دقیقه از هر روز، هر عمل، هر واکنش، هر تصمیمگیری، هر رویداد و هر فرآیند بهصورت داده، دادهای که جمعآوری شده و دانش را مهیا میکند، بیان میشود. برای مصرفکنندگان این دیتا، انجام کارهای روزانه از طریق دانستن و دسترسی به این دادهها سادهتر و دقیقتر میشود. این دادهها میتواند از زمان پخش یک فیلم گرفته تا اپلیکیشن ارائه به موقع وضعیت آب و هوا و الگوهای ترافیکی در طول سفر باشد. در کل میتوان گفت دادهها بهطور یکپارچه در زندگی روزمره ما ادغام شده است.
پتانسیل 1000 میلیارد یورویی اقتصاد «داده»
درباره کسبوکارها شرایط کمی تغییر کرده و حیاتیتر میشود، چرا که در حال حاضر دادهها کلید موفقیت و مزیت رقابتی آنها به شمار میروند. یک واقعیت مهم و قابل تامل درباره دادهها وجود دارد، اینکه تنها ۲۰درصد دادههای جهان قابل جستوجو و در دسترس همگان است. به عبارتی، ۸۰درصد دادهها روی سرورهای خصوصی که اغلب آنها متعلق به کسب و کار بوده، قرار گرفته است. ارزش پتانسیل داشتن این دادهها قابل سنجش و ارزیابی است. بهطوری که براساس یک مقاله منتشر شده در مجمع جهانی اقتصاد، پتانسیل ارزش اقتصادی این دادههای مربوط به افراد در سال ۲۰۱۱ حدود ۳۱۵میلیارد یورو برآورد شد که پیشبینی میشود ارزش آن تا سال ۲۰۲۰ به یک هزار میلیارد یورو برسد. البته این ارزش بالقوه و در عین حال قابل دسترسی است، این در حالی است که با توجه به پیشرفت فناوری و ایجاد کسب و کارهای جدید، قابلیت این دادهها شناسایی شده و مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.
برای نمونه، دادههایی که از طریق فناوری جدید مانند هوش مصنوعی شناسایی شده، به کسب و کار کمک میکند تا با بینشهای عمیقتر، تصمیمگیریهای بهتری را در نظر بگیرند و مشتریان را در این فرآیند مشارکت دهند، اتفاقی که پیش از این هرگز نمیافتاد. البته در این میان نباید از مدیریت و بهرهبرداری صحیح از این دادهها غفلت کرد چرا که شناخت کارشناسان از فرآیندها، صنایع و زمینههای دانش مستلزم درک دادههایی است که برای کسب و کار و جامعه مهم است.
با این حال، زندگی در دنیای مبتنی بر داده به این معناست که ریسک بیشتری از همیشه وجود دارد. مثلا اطلاعات شخصی به سرقت رفته یا فاش شود و هکرها و کلاهبرداران سایبری از این دادهها برای هدف قرار دادن مالکانشان برای انجام جرائم اینترنتی یا انتشار اخبار دروغین استفاده کنند. در سال ۲۰۱۷، چالشهای اقتصاد دادهها (از درز و افشای دادههای انبوه گرفته تا دستکاری عمدی سیستم عاملهای آنلاین) در کانون توجه جهانی قرار گرفته بود و این پرسش مطرح شد که چگونه میتوان از مزایای کامل این دنیای نوین در حین مدیریت ریسکها بهرهمند شد.
بهرهمندی از پتانسیل اقتصادی دادهها و در عین حال مدیریت و کاهش ریسک آن، از طریق تعهد گسترده به پذیرش مسوولیت همگانی و در ابعاد بینالمللی محقق میشود. مسوولیت شرکتها و دولتها، حفاظت از اطلاعاتی است که افراد حقیقی و حقوقی مالکیت آن را داشته و آنها را ذخیره یا مدیریت میکنند. این تعهد و مسوولیت به معنای استفاده از استراتژیهای رمزنگاری و امنیتی قوی است. البته استراتژیهایی که بهطور مستمر باید به چالش کشیده شده و تکمیل شوند. هنگامی که یک تهدید سایبری جدید ظاهر میشود، کسب و کار و دولت باید سریعا اطلاعاتشان درباره این تهدید سایبری را به منظور کاهش تاثیر آن به اشتراک بگذارند. چرا که هکرها و کلاهبرداران اینترنتی به خوبی سازمان یافته است، بنابراین مقابله با آنها نیاز به کار تیمی قوی دارد. به اشتراکگذاری آنچه بهعنوان مسوولیت و تعهد تعریف شده، تنها راه پیشگیری و مقابله با تهدیدات امروزی است.
مسوولیت به معنی شفاف بودن درباره شیوههای فرآیند جمعآوری، نگهداری، پردازش و حتی ارائه دادهها است. در واقع، این مساله که چه کسی یا سازمانی و شرکتی مالک این داده است یا بینش منحصر به فرد درباره آن دارد، شفافسازی شود. شرکتها باید با مشتریان خود و دولتها با شهروندان خود شفاف و صادق باشند، به ویژه زمانی که از مشتریان یا شهروندان میخواهند دادههایشان را ارائه دهند. برای مثال، وقتی که ظرفیتهای جدید فناوری هوش مصنوعی عرضه میشود، باید درباره زمان و چگونگی کاربری آن و اینکه چه کسی آن را برنامهنویسی یا برنامهریزی کرده، از چه دادهها و چگونه استفاده میکند، شفافسازی انجام بگیرد. باید درباره الگوریتم تصمیمگیری آنها توضیح داده شود. اگر شرکتی نمیتواند به این پرسشها پاسخ دهد، نباید محصولاتش را روانه بازار کند.
در نهایت، شرکتها و دولتها مسوولند تضمین کنند که در این امواج جدید فناوری که جهان را در برگرفته کسی را تنها نمیگذارند. این به این معنی است که آنها باید در آموزش مهارتهای مدرن برای تضمین و تامین نیروی کار جهانی سرمایهگذاری کنند. در واقع، با آموزش این مهارتها، نیروی کار ماهر و دارای دانش و تجربه را برای همکاری با فناوریهایی مانند هوش مصنوعی یا بلاکچین آماده کنند تا آنها متصدی امور و مشاغل عصر جدید باشند. به عبارت دیگر، ایجاد یک پارادایم جدید برای آموزش که شامل پیوند قوی میان شغل و مدرسه، تمدید تمرکز روی کارآموزی و یادگیری مستمر است. دادهها به اضافه اقتصاد هوش مصنوعی ضمن فراهم کردن مسیری برای نوآوریهای نوین و گسترش دسترسی به فرصتها، راهکارهایی برای حل برخی از سختترین مشکلات جامعه ارائه میدهند. به همین دلیل از مدیران کسب و کارها و دولتها انتظار میرود اصول نظارت و شفافیت دادهها را اتخاذ کنند تا به این وسیله اعتماد عمومی نسبت به اقتصاد دیجیتال تقویت شده و پتانسیل و توانایی این صنعت شکوفا شود.
منبع : دنیای اقتصاد