نام نویسنده: مارال اسکندری*
خوبیه كسب‌وكارهای اینترنتی موفق، اینه كه هرروز به فكر ایده های جدیدن، یكجا نمیشینن دست رو دست بذارن! طبق اصل بازاریابی كاتلر، نقطه سقوط هر شركت زمانیه كه فكر كنه به قله رسیده، چون دیگه برای بهبود و ارتقا خودش هیچ تلاشی نمیكنه.
یه زمانی بود راه به راه می رفتی شعبه بانک می‌دیدی، الان البته راه نمیری با تاکسی هوشمند می‌ری که بازم اوضاع همونه ولی حالا به بهانه داغ شدن بازار تاکسی های هوشمند در ایران به ویژه تو پایتخت چندتا ایده به ذهن آدم می‌رسه که ای كاش به گوش كسب‌وكارهای حمل و نقل اینترنتی نیز برسه!!!
1) کاش فقط راننده ها مارو انتخاب نكنند بلكه ما هم بتونیم براساس نوع ماشین آنها را انتخاب كنیم اشتباه نكنید منظورم اون قسمتی كه خود تاکسی هوشمند طراحی كرده به عنوان یك ویژگی اضافه و ماشین لوكس منظورم نیست بلكه من وقتی چمدون دارم یا سه تا همراه دارم ترجیح می‌دهم بجای پراید، پژو ٤٠٥ یا پژو ٢٠٦صندوقدار بیاد.
2) وقتی سفری را لغو می كنیم اگر از حدی بیشتر شد بلاكمون نكنه بگه دردت چیه كه تویی كه مسافر خوب و پرسفر ما بودی امروز هی میگیری بعد لغو میكنی(دلیلش مورد یك)
3) من اگر مامان بزرگم بخواد تاكسی هوشمند (دیجیتالی) بگیره چیكار باید بكنه؟ یا باید بگم تو قدیمی هستی و از همون روش سنتی بگیر و لذت سرعت و كیفیت دنیای دیجیتال رو نبر، یا باید حتما گوشی هوشمند داشته باشه كه قطعا كار برای این قشر و حتی خیلی های دیگه که از نسل قبلترن سختره یا باید محتاج منو نوه هاش باشه كه براش با گوشی خودمون تاکسی هوشمند! بگیریم. حالا اگه همزمان بخوام مادربزرگ را جایی بفرستم و هم خودم جایی برم چیكار باید بكنم؟در ثبت درخواست تاكسی های هوشمند (دیجیتالی) بیش از یك درخواست از یک تلفن نمیتونی داشته باشی و تا سفر اول به مقصد نرسه نمیتونی سفر دومی رو ازش درخواست كنی (پ.ن: مثال زدم وگرنه مامان بزرگ من بنده خدا از تختش نمیتونه بلند شه چه برسه با تاكسی هوشمند بخواد جابجا شه).
4) کاش در راستای مسئولیت اجتماعی این تاکسی ها مجله و كتاب بگذارن تا وقتی به مقصد می رسیم مشغول باشیم.
5) شكلات و آب در ماشین بگذاره هركی خواست با هزینه‌اش بتونه درخواست كنه.
6) ومهم ترین کاش؛ ای کاش كلاس مشتری مداری و اتیكت داشتن هم برای راننده ها بكذارن اوایلش راننده ها همه خوشتیپ و خوشبو و مودب بودن در و باز و بسته میكردن، الان یه ماشین غراضه با یه راننده غراضه تر و بی اعصاب میاد دنبالت تازه كلی هم وقتت رو پشت تلفن میگیره كه توضیح بدی من كجایم روی نقشه ! و چطوری باید پیدات كنه. بوی سیگار و تق تق ماشین و سرعت در حد لاك پشت و سر توی گوشی برای پیدا كردن ادرس توی اتوبان!
خب برادر من قبل اینكه من بیام یه نقشه رو ببین از كجا بری تو كه “نقشه راه دیجیتالی” نداری چرا این نوع كسب‌وكارها اجازه كار بهت میدن !تازگیا هم یاد گرفتن هزینه اضافی بگیرن به عنوان اینكه زود رسیدن من از كجا بدونم تو زود میرسی آخه! اگر بزارم دو دقه به حركتم درخواست كنم كلی داره میگرده كه یك تاكسی هوشمند برای من پیدا كنه و علف زیر پام سبز میشه حالا ایندفعه میگم پس زودتر سفارش بدم كه وقت داشته باشه تا ماشین پیدا كنه و دیرم نشه یهو همون موقع ماشین یافت میكنه و تو تازه داشتی اقدام به دستشویی رفتن می‌كردی دیگه نمیفهمی چطور داری آماده میشی.
درسته رکود اقتصادی باعث شده کلی استارت اپ و ایده های جدید اینترنتی زاییده شه ولی این ما هستیم که چه در جایگاه بنیانگذار ایده و کسب و کار و چه دستگاه های اجرایی میتونیم دستشونو بگیریم و باعث شکوفایی و ارتقا کیفیت این بچه ها بشیم یا پاشونو بگیریم تا با مخ بخورن زمین.
با تشکر
* مارال اسکندری دکتری اقتصاد بین‌الملل و استاد دانشگاه است.
مطلب مرتبط
– وقتی اسنپ حساب شما را به خاطر لغو سفر مسدود می‌کند
منبع : آی‌تی‌ایران