چرا پینترست پیشرفت نمیکند؟
در آخرین اقدام شرکت پینترست (Pinterest) برای جذب سرمایه که موجب کسب 150 میلیون سرمایه از یک گروه از سرمایهگذاران قدیمی شد، ارزش سهام این شرکت دقیقا برابر ارزش آن در سال 2015 تخمین زده شد که این خبر خیلی برای پینترست خوشآیند نبود.
این دور از جذب سرمایه با افزایش قیمت سهام روبرو نبود و قیمت سهام با قیمت سال گذشته برابر بود. در گزارش خبرگزاری بلومبرگ آمده که آخرین دور از جذب سرمایه این شرکت در آوریل 2015، ارزش این شرکت حدود 11 میلیارد دلار تخمین زده شد. حال با گذشت 2 سال و افزایش تعداد سهام در این شرکت، ارزش این شرکت با افزایشی ناچیز به 12.3 میلیارد دلار رسیده است. مهمتر اینکه ارزش پینترست نسبت درآمد این شرکت هم با کاهش جزئی همراه بوده است.
پینترست شرکتی است که بیش از 175 میلیون کاربر فعال در ماه دارد که بیشتر آنها را زنان تشکیل میدهند. مشکل اینجاست که پینترست از نظر استاندارهای دنیای دیجیتالی آنقدر هم جذاب و محبوب نیست. برای مثال رقیب اصلی این شرکت، اینستاگرام با 4 برابر کاربر فعال ماهانه بیشتر نسبت به پینترست است.
حتی با اینکه اسنپچت کار خود را یک سال دیتر از پینترست آغاز کرده است، کاربران روزانه اسنپچت هم از کاربران ماهانه پینترست بیشتر است، با این وجود اسنپچت نیز از طرف سرمایهگذاران بهدلیل رشد ناکافی اخیرا مورد انتقاد قرار گرفته است. با اینکه اوضاع خیلی برای پینترست خوب پیش نمیرود، اما شرکت این شانس را دارد که با فروش سهام خود، از زیر این فشارها فرار کند.
پینترست برای رسیدن به ارزش چند میلیارد دلاری، لازم است که تواناییها و ابزارهای ارتباط اجتماعی لازم را در اختیار کاربران قرار بدهد تا از این طریق کابران بتوانند با از دیدگاههای دیگر افراد عضو این پلتفرم استفاده کنند. با وارد شدن اعضای بیشتر به پینترست، تنوع و جذابیت محصولات نیز پیشرفت چشمگیری پیدا میکند. اما متاسفانه پینترست از چنین ابزار و امکاناتی محروم است و کاربران را به گذراندن وقت با دوستان در این پلتفورم ترغیب نمیکند.
پینترست بیشتر در زمینه جمعآوری تصاویر فعالیت میکند و با ارتباط کاربران با یکدیگر رابطهی خوبی ندارد که متاسفانه ارتباط با دیگران گزینهای است که بیشتر کاربران امروزی آن را ترجیح میدهند. اینستاگرام را میتوان مصداق بارز این سبک از ارتباطات از طریق اینترنت دانست. البته اینستاگرام بیشتر حول محور زندگی خصوصی افراد فعالیت میکند و خیلی با موضوعات قابل بحث رابطهای ندارد و افراد بهجای تبادل نظر، بیشتر به اشتراکگذاری تصاویر و ویدیوهای کوتاه از تجربیات روزانه خود میپردازند.
سخنگوی شرکت در اینباره گفت: “پینترست رسانه اجتماعی نیست، بلکه نوعی موتور جستجوی تصویری است که در زمینه راهنمایی افراد برای یافتن ایدههای جدید کمک. کاربرد اصلی پلتفرم ما، کشف ایدهها است و ارتباطی با جمعآوری و ارائه ایدهها و پیشنهادات بر اساس سلایق و تمایلات دیگر کاربران ندارد. ضمنان ماهانه بیش از 2 میلیارد جستجو توسط کاربران این پلتفرم انجام میشود.”
شاید دلیل اصلی کاهش پیشرفت پینترست در یکی دوساله اخیر این است که این پلتفرم به اندازه رقبای قدرتمند خود، تقاضا و مراجعه ندارد. مثلا پلتفرم پینترست در زمینه ارائه ایده و خدمات به هنرمندان و یا کسانی که به دنبال برگزاری مراسمات عروسی هستند، باید با رقبایی دست و پنجه نرم کند که میتوانند محصولات و خدمات بهتری را بهصورت رایگان به متقاضیان و حتی تبلیغ کنندگان ارائه کنند. بنابراین وقتی که میتوانید بهصورت رایگان از خدمات وسیع فیسبوک استفاده کنید، چه دلیلی دارد که به پینترست مراجعه کرده و برای استفاده از خدمات آن پولی پرداخت کنید؟
پینترست سخت در تلاش است تا این ضعف را با تاکید بر طراحی پلتفرمی مشتری پسند جبران کند اما مشخص نیست که این اقدام منجر به افزایش بازگشت سرمایه به تبلیغ کنندگان در این پلتفرم میشود یا خیر. سال 2015، پلتفورم Shopify باعلام کرد: “فیسبوک بزرگترین منبع خرید و فروشهای اینترنتی شده و در حال حاظر دو سوم بازدید کنندگان Shopify از فیسبوک مراجعه میکنند. در ضمن 85 درصد از کل سفارشات اینترنتی نیز از فیسبوک شکل میگیرد.”
ناگفته نماند که طبق آمار بهدست آمده، میانگین مبلغ سفارشات در پلتفرم پینترست حدود 50 دلار است که این مبلغ از میانگین تمامی پلتفرمهای خرید اینترنتی بزرگ در سراسر دنیا بیشتر است و اینکه رده دوم در هدایت مشتریان به Shopify را نیز بهخود اختصاص داده است.
با این حال کاربران خیلی از نحوه توسعه و پیشنهاد محصولات در پینترست راضی نیستند. یکی از این کاربران در اینباره میگوید: “به نظر من افرادی که سلایقی مشابه من دارند، راه بسیار مناسبی برای یافن محصولاتی هستند که من بهدنبال آنها هستم با این وجود پینترست همچنان معتقد است که الگوریتمی که برای یافتن محصولات طراحی کرده خیلی بهتر است و متاسفانه این فرصت را به کاربران و مراجعین برای اظهار نظر و بهاشتراکگذاری سلایق شخصی نمیدهد و این سیاست کار را برای یافتن افرادی که سلیقه مشابه من دارند، بیش از پیش سخت میکند.
نکتهی بعدی مربوط به تبلیغات است. همانطور که دیگر کاربران نیز به آن اشاره کردند، گاهی اوقات این تبلیغات هیچ ارتباطی به سلایق و محصولاتی که در این پلتفرم بهدنبال آنها هستم ندارند. این تبلیغات همانند پیامهای بازرگانی برای فروش یک مشت محصول بیکیفیت در حین جستجو در پینترست هستند.”
البته از نظر برخی کارشناسان این مسئله بیشتر یک اشکال فنی است و ضعف تیم تبلیغاتی پینترست را نشان میدهد و ارتباط آن به سیاستهای تبلیغاتی پینترست کمی بعید بهنظر میرسد.
در سال 2015 نیز لیز گامبینر اظهار داشت که پستهای افرادی که او در این پلتفرم دنبال میکند، توسط پینترست از صفحه اخبار او پاک میشوند. او گفت: “در تعجبم پینترست با نمایش محصولات و مطالبی که کاربران هیچ علاقهای به مشاهده آنها ندارند چگونه میخواهد این پلتفرم را بهبود ببخشد. نه تنها تبلیغات، بلکه پیشنهاداتی که در این پلتفرم به من ارائه میشوند، هیچ ارتباطی به نیازها و سلایق من ندارند و این مسئله موجب شده تا در انتخاب این پلتفرم برای جستجوی محصولات مورد نیازم شک کرده و از ادامه استفاده از آن کم کم منصرف شوم.
پینترست اعلام کرده که قصد دارد از سرمایههای جذب شده در جهت گسترش و ارتقاء تکنولوژیهای بهکارگرفته شده در این پلتفرم استفاده خواهد کرد و احتمالا میرود در آینده نزدیک کاربران با عکس گرفتن از محصولات مورد نظرشان و آپلود انها در پینترست، محصولات مشابه آن را جستجو و خریداری کنند.
اگر پینترست بتواند جستجوی بصری از طریق واقعیت افزوده را از گوگل هم بهتر طراحی و اجرا کند، میتواند به رشد و کسب درآمد بیشتر امید داشته باشد. البته معلوم نیست کاربران چقدر علاقه دارند محصولی را که در دنیای واقعی میبینند را در پلتفرم پینترست جستجو کنند، اما اجرایی شدن این طرح در هر صورتی موجب محبوبیت و پیشرفت این پلتفرم خواهد شد.
حال سوال اصلی اینجاست: آیا این اقدام برای افزایش ارزش 12.3 میلیارد دلاری پینترست کافی خواهد بود؟