تکنولوژی

فاصله حراج واقعی تا آنلاین فقط یک کلیک

روزی که اعلام شد شبکه اجتماعی فیس‌بوک تبدیل به یکی از پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان شده ‌است بسیاری این موضوع را شبیه شوخی دانستند و گفتند اگر همه دور هم جمع شوند و حال و احوال کنند و عکس‌های خود را به اشتراک بگذارند کشوری تشکیل نمی‌شود و آن را بیشتر به یک بازارگرمی از سوی مدیران آن تشبیه کردند.

اما مرور اتفاقات در شبکه‌های اجتماعی ما را به این نتیجه می‌رساند که هر روز شباهت‌های آن با دنیای واقعی بیشتر می‌شود. شبکه‌های اجتماعی تبدیل به بستری برای ارتباط شده‌اند، اگر از جنبش‌های اجتماعی در کشورهای عربی بگذریم که بسیاری شبکه‌های اجتماعی را مسبب یا پیش‌برنده آن می‌دانند، بسیاری نیز آن را مخل نظم عمومی و آرامش می‌دانند به ‌گونه‌ای که ر شورش‌های خیابانی لندن پلیس لندن یکی از عوامل اصلی را شبکه‌های اجتماعی عنوان کرد اما از سوی دیگر همین شبکه‌ها زمینه را برای آرامش یا پاکیزگی شهر لندن فراهم کردند.

از سویی دیلی‌تایمز نیز در گزارشی اعلام کرده ‌است دادگاه‌های آلمان ارتباطات فیس‌بوکی را به عنوان یکی از عوامل و مدارک طلاق که هر یک از طرفین می‌توانند به آن استناد کند می‌پذیرند.

این خبر نیز نشان می‌دهد شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک می‌توانند علاوه‌ بر اینکه زمینه آشنایی میان افراد را فراهم و دل‌ها را به یکدیگر نزدیک کند می‌تواند دلیل و مدرکی برای جدا کردن آنان از یکدیگر باشد. شبکههای اجتماعی این روزها تبدیل به راه‌های برقراری ارتباط ارزان‌ میان افراد شده ‌است. یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد که تقریبا تمام خانواده‌های ایرانی یکی از اعضایشان یا یکی از دوستان‌شان در خارج از کشور به سر می‌برند از همین رو خیلی طبیعی است که این افراد بخواهند راه کوتاه‌تر و ارزان‌تری برای ارتباط انتخاب کنند و بخواهند بدانند اقوام و دوستان‌شان در آن سوی مرزها چه می‌کنند، به کجا سفر می‌کنند و یا دوستان‌شان چه کسانی هستند یا در چه دانشگاهی به تحصیل مشغولند، در عین حال در لحظانی بتوانند با یکدیگر گفت‌وگو کنند یا برای یکدیگر پیام‌های تبریک بگذارند، از همین رو سراغ شبکه‌های اجتماعی می‌روند.

همین خصوصیت موجب می‌شود روابط دنیای واقعی به دنیای مجازی نیز کشیده شود و هر روز شباهت‌های این دو به یکدیگر بیشتر ‌شود و اعضا و شهروندان شبکه‌های اجتماعی آنقدر زندگی در این فضا برایشان از اهمیت برخوردار می‌شود که این فضا را هر روز بیش از پیش شبیه دنیای واقعی می‌بینند، از همین رو سعی می‌کنند این دنیا را شبیه دنیای واقعی کنند.

یکی از این شباهت‌ها راه‌اندازی صفحه حراج هنری در فیس‌بوک است که بسیاری از هنرمندان و مشتاقان خرید کالاهای هنری را جذب خود کرده ‌است.

اينجا حراج است

این صفحه که حدود دو هفته است توسط باوند بهپور راه‌اندازی شده ‌است توانسته در یک دوره زمانی کوتاه بیش از هزار نفر را به عضویت خود درآورد.

باوند بهپور که هم‌اکنون در آلمان دکترای تاریخ هنر می‌خواند دومین کارشناسی ارشدش را در تئوری هنر معاصر از انگلیس گرفته ‌است در مورد این ایده به خبرنگار ما گفت: «‌این ایده به عنوان راه حلی برای شکستن قیمت‌های حبابی بازار هنر داخلی به ذهنم رسید.»

او معتقد است: «خیلی به این فکر کرده‌ام که هنرمندان تجسمی به مثابه دست‌اندرکاران یک «حرفه» تا زمانی که آثارشان را در یک نمایشگاه که معمولا بسیار هم برایشان گران تمام می‌شود ارائه نکرده باشند نمی‌توانند در قبال ساعت‌های متمادی کارشان اجری ببرند. در صورتی که «تولیدات» هنرمندان به نسبت آنچه اجازه می‌یابند برای فروش ارائه کنند بسیار بیشتر است.

ضمنا خیلی‌ها مایل به داشتن اشیایی زیبا و معنی‌دار هستند که جز به قیمت بالا در گالری‌ها جز برای اقشاری دارای مازاد درآمد ارائه نمی‌شود. شاید بشود در این صفحه امتحانی کرد برای رساندن این کالاهای خاموش به دست خواهندگان‌شان به قیمتی که هر دو طرف بدان راغبند. فارغ از هیاهوی بازار.»

او در بخش توضیحات صفحه نوشته ‌است: «اگر می‌خواهید آثار هنری را بی‌واسطه و با قیمتی مناسب بخرید، ضمنا به صورت درستی از هنرمندان حمایت کنید، جای همینجاست.

این‌جا می‌توانید مطمئن باشید که ارزش هر اثری که می‌بینید از قیمت پایه بیشتر است، باقی ماجرا هم به رابطه‌ طبیعی عرضه و تقاضا ربط خواهد داشت و رقابت سلیقه‌ها. اگر می‌خواهید برای کسی هدیه‌ ارزشمندی بگیرید به جای آثار چاپی تکراری یا آثار بسیار گران، اینجا می‌توانید چیزی زیبا و کوچک و ارزشمند گیر بیاورید.»

او که قبل از رفتنش از ایران به مدت یک سال مشاور و مسوول اجرایی گالری محسن بود در مورد پیش‌بینی‌اش از سرانجام پروژه می‌گوید: «نمی‌دانم سرنوشت این ایده چه می‌شود. من به این کارهایم به چشم پرفورمنس در فضای مجازی نگاه می‌کنم و دیدن واکنش مردم در چنین فضاهایی جالب است و دوست دارم بدانم چه کارهایی می‌شود در این فضا کرد.»

شباهت‌ها از كجا مي‌آيد

برخی می‌گویند شاید سرنوشت این پروژه چیزی شبیه eBay شود. شرکت eBay توسط آقای پیر امیدیار یک ایرانی‌الاصل که در آمریکا زندگی می‌کرد در سال 1995 تاسیس شد. همسر پیر که در کار بازاریابی برای جعبه‌های شکلاتی به نام PEZ بود از پیر به عنوان یک پیشنهاد درخواست کرد برای او یک وب‌سایت طراحی کند تا در آن بتواند اطلاعات این محصولات را به نمایش گذاشته و به فروش برساند.

مورد مصرف این جعبه‌های شکلات برای افراد کلکسیونری بود که به شخصیت‌هایی که عکس‌شان روی این جعبه‌ها کشیده می‌شد علاقه داشتند.

در نتیجه امکان داشت این افراد بخواهند بر سر خرید یک جعبه شکلات با هم رقابت کنند. به همین دلیل موضوع حراجی مطرح شد که در آن برای خرید هر کدام از این جعبه‌ها مشتریان می‌توانستند پیشنهادی بدهند و هر کسی بیشترین پیشنهاد را می‌داد برنده آن جعبه می‌شد و در ازای پرداخت مبلغ پیشنهادی‌اش صاحب آن می‌شد. پیر امیدیار به تدریج با دریافت حق مبادله در این بازار اینترنتی که به سرعت رو به رشد بود درآمد کسب می‌کرد.

او در ابتدا با این کار به صورت یک کار پاره‌وقت برخورد کرد اما زمانی که چک اول ماهش به مبلغ 10 هزار دلار در ماه رسید کار اصلی‌اش را رها کرد و تمام وقتش را روی eBay گذاشت.

هر چند باوند بهپور صفحه حراج را بدون چشمداشتی به درآمد ایجاد کرده است اما شاید بعد از گذشت یک دهه از عمر این صفحه بخواهد از آن درآمدی کسب کند، در این خصوص او می‌گوید:‌ «برای خودم حق کمیسیون در نظر نگرفته‌ام و مبلغ هر اثر تماما متعلق به هنرمند است.»

در این صفحه حراج هنری درست مانند حراج‌های واقعی یک قیمت پایه انتخاب می‌شود اما تفاوتش این است که قیمت پایه تمامی آثار هنری ارائه‌شده یکسان است و فقط این استقبال مشتاقان خرید این نوع آثار است که می‌تواند قیمت یک اثر را بالا برد یا با همان قیمت پایه به فروش برسد.

حلقه خريدارا و فروشندگان

در توضیح بخش خریدار این صفحه آمده است: «قیمت پایه آثار 20 هزار تومان است. قیمت پیشنهادی خودتان را کامنت بگذارید. این رقم می‌تواند بزرگ‌تر از 20 هزار تومان هم باشد.

خریداران بعدی قیمت پیشنهاد‌یشان را در زیر آن کامنت می‌گذارند که باید دست‌کم پنج هزار تومان و حداکثر صد هزار تومان از رقم قبلی بالاتر باشد. فیس‌بوک زمان گذاشته شدن هر کامنت را نشان می‌دهد. وقتی بیست‌ و چهار ساعت از گذاشته شدن آخرین قیمت پیشنهادی بگذرد اثر به بالاترین قیمت فروخته خواهد شد. صفحه فروش اثر را با کامنتی جداگانه اعلام می‌کند. هنرمند به آخرین خریدار پیغام می‌دهد. خریدا مبلغ اثر را با پیک برای هنرمند می‌فرستد و اثر را با همان پیک دریافت می‌کند.»

نیکو نیکنام جزو اولین نفراتی است که آثارش را روی این صفحه حراج هنری گذاشته است و از این طریق توانسته دو عکسش را با قیمت‌های 55 هزار تومان و 75 هزار تومان به فروش برساند.

او تصمیم دارد به زودی اثر سوم خود را نیز برای فروش در این بخش به حراج بگذارد.

او هدف خود از شرکت در این حراج را مشکل بودن فروش آثار و گران بودن گالری عنوان کرد. او گفت: «از این طریق یکسری از دوستان از تو حمایت می‌کنند و آثارت را خریداری می‌کنند.»

علی ‌هنرور یکی دیگر از کسانی که یکی از مجسمه‌های خود را برای فروش در این حراج شرکت داد هدف خود از شرکت در این حراج آنلاین را شکستن انحصار گالری‌داران در فروش آثار هنری عنوان کرده ‌است.

گره خوردن هرروزه زندگی روزمره با شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد بخشی از زندگی افراد در فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌گذرد و دیگر دنیای افراد محدود به کوچه و محل و شهر و کشورشان نیست.

منبع : عصرارتباط

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا