تکنولوژی

در آغوش دشمن

نام نویسنده: رش برهمند

ديگر اين قصه نخ‌نما شده است که دوبي تکه برهوت اعراب باديه‌نشين بود و اگر عجم‌هايي که پدران ما باشند، نمي‌رفتند آنجا ريال‌هايشان را تبديل به درهم کنند امروز بندر شيکشان نگين خاورميانه نبود. حقيقت اين است که ما در آن بندر پول خرج کرديم ولي آمريکايي‌ها آن را ساختند و انگليسي‌ها آن را اداره کردند و روس‌ها به آن رونق دادند و هندي‌ها رنجش را کشيدند. در نهايت هم اعراب فقط صاحبش شدند.

داستان‌سرايي درباره وابستگي‌هاي تجاري این شهر به ايران نيز بي‌مورد است. هچند يک چهارم جمعيت شهر و بزرگترين کلوني جمعيتي پس از هندي‌ها، ايراني‌تبار هستند، 45 درصد مراودات مالي شهر با ايران انجام مي‌شود، 53 درصد توريست‌هاي دوبي را ايراني‌ها تشکيل مي‌دهند، در سال گذشته هشت ميليارد دلار ارزش صادرات دوباره امارات به ايران بوده است، هشت هزار شرکت ايراني در اين شبه‌جزيره ثبت شده‌اند و مطابق آمار اتاق بازرگاني امارت بزرگترين شريک تجاري ايران محسوب مي‌شود ( 2 ميليارد و 300 هزار دلار در سه ماهه اول سال 1389) ولي در عمل باز هم منافع ايراني‌ها هيچ وقت با منافع مديران واقعي شهر که غربي هستند يکي نبوده است. در نتيجه اگر واقعا اين شيخ‌نشينان خود تصميم‌گير خاک و مالشان بودند شايد منافع مشترک فراوانشان با ايران مورد توجه قرار مي‌گرفت ولي وقتي ديگران اين شهر را به آنها بخشيده‌اند و متمولش کرده‌اند ديگر محملي براي منافع مشترک -چه اقتصادي و چه سياسي- مطرح نيست.

شايد تنها زخمي که هنوز جايش درد مي‌کند زخم جزاير ايراني باشد. نيت جزاير مورد مناقشه با امارات نيست بلکه جزايري مانند کيش و قشم است در همان چند ده کيلومتري دوبي که روزي شانس اين را داشتند که آنها هم نگيني بر آب‌هاي نيلگون خليج‌فارس باشند. در اين سال‌ها منطقه تجاري دوبي بستر معاملات بين‌المللي شد؛ منطقه آزاد کيش بستر واردات بين‌المللي.

بردهاي جهاني به دوبي آمدند و از کيش رانده شدند. در فرودگاه، مترو و دانشگاه دوبي سرمايه‌گذاري شد ولي فرودگاه و دانشگاه کيش فقط مستهلک شدند. دوبي آغوش روي جهانگردان گشود و کيش حتي از ايرانگردان هم دريغ شد. در يک کلام آنها جيتکس را برگزار کردند و ما کيتکس. آيا باز هم فناوري ايران تنها قرباني تهديد‌هاي امارات است؟

منبع : عصر ارتباط

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا