بررسی طرح بيطرفي شبكهاي در سنای آمريکا
دنیای اقتصاد – سناي آمريكا جلسات تحقيق و بررسي مبني بر طرح «بيطرفي شبكهاي» را برگزار كرده كه به موجب آن خطوط اينترنتي در تمامي زمينهها و موضوعات ميبايست يكسان عمل كنند. اتحاديهاي كه اعضاي آن از ائتلاف مسيحيان تا «مووآن» (Move On.org) را شامل ميشود، تقاضا كردهاند كنگره طرح «بيطرفي» را به صورت قانون درآورد، اين گروهها از اينكه صاحبان خطوط اينترنت شركتهاي كابلي، شركتهاي تلفني و غيره، ممكن است زمينه مشتركي را در بالاترين سرعت و براي كسب درآمد بالاتر ارائه دهند، واهمه دارند در حالي كه وبسايتهاي سياسي و سرگرمكننده را به مسير اطلاعاتي كمسرعت مرتبط ميسازند. اين طرح توسط شركتهاي بزرگ اينترنتي نظير گوگل، مايكروسافت و Ebay كه متقاضي عرضه پرسرعت سرويسدهي هستند مورد اعتراض قرار گرفته چرا كه آنها نميخواهند صاحبان خطوط اينترنت با اجراي اين طرح هزينههاي بيشتري از آنها بگيرند.
اگر چه اين ائتلاف هفته گذشته راي كاخ سفيد را در رابطه با اين طرح از دست داد، اما چشم اميد مدافعان اين طرح بيشتر معطوف به «سنا» است. حاميان طرح «بيطرفي شبكهاي» عقيده ارند كه يك اينترنت غيرخنثي ممكن است شبيه خطوط تلويزيونهاي كابلي شود، رسانهاي كه به واسطه آن تنها محتوا و مضامين مشترك و همسو ارائه ميشود البته اين قياس و تشبيه اين واقعيت را كه بازار ارتباطات اينترنتي برخلاف تلويزيونهاي كابلي رقابتي است ناديده ميگيرد. از آنجا كه بيش از 60درصد از زيپكدها در آمريكا در اختيار چهار يا پنج عرضهكننده عمده قرار دارد رقابتي سخت براي ارائه آنچه كه مدنظر مشتريان است بين آنها وجود دارد. رقابت اصلي در زمينه دسترسي سريع به طيف كاملي از وبسايتها است از ليگ فوتبال كودكانشان و عكسهاي خويشاوندان دورشان گرفته تا مثلا سايت موون (Move On.org) و ائتلاف مسيحيان.
اگر يكي از اين سرورها براي دسترسي سرعت پايين داشته باشد با وجود چنين بازار رقابتي به راحتي ميتواند مشتريان خود را از دست بدهد.
تشبيه اين طرح اينترنتي به تلويزيونهاي كابلي بيشك نادرست است زيرا فرهنگ رسانهاي تكنولوژي را منعكس ميكند.
تلويزيونهاي كابلي حوزه اصليشان در استوديوهاي هاليوود مستقر بوده است زيرا ساخت سريال كمدي گران و سخت است، اگرچه امروزه با دوربينهاي فيلمبرداري ديجيتالي ارزان اين رويه تغيير كرده است.
درست مشابه چنين وضعيتي اينترنت نيز مركز اصلي تجربه كنندگان و سرگرمي سازان است زيرا ساخت وبسيتهاي شخصي در اينترنت ارزان و راحت است.
بنابراين با قدرداني از تكنولوژي، اينترنت هميشه به رسانهاي نسبتا دموكراتيك با موانع ورودي كمتر شناخته ميشود در صورتي كه يك شبكه غيرخنثي اينترنتي موانع ورودي را تا حدودي افزايش ميدهد البته تا آنجا كه فقط هشدار دهنده باشد.
به منظور استفاده از تشبيه بهتر براي ترسيم اهميت اين طرح و تفهيم بهتر آن ميتوان به بازار رقابتي سوپرماركتها اشاره كرد كه هدف اصلي رضايتمندي مشتري از طريق ارائه همه نوع كالا است.
اما سوپرماركتي كه عرضهكننده خوراكي جديدي باشد پس از بحث و جدل فراوان با رقبا مجبور به نشان دادن فضاي خالي و پرت كردن محصول مورد نظر به ته قفسه است زيرا در چنين بازار رقابتي چنين مزيتهاي نسبي بهتر است از بين برود تا پرورانده شود.
بهطور مشابه نيز اگر صاحبان خطوط اينترنت، سرويسهاي سايبر تازه راهاندازي شده خود را خيلي كم سرعتتر از سايبرهاي قديمي ارائه دهند، هرگونه اقدامي از سوي يك تغييردهنده مبدع براي افزايش سرعت سرويسدهي در سايبرهاي تازه راهاندازي شده با اعتراض و ممنوعيت از سوي رقبا روبهرو ميشود.
البته شبكههاي مجازي تازه راهاندازي شده تاكنون با موانعي مواجه بودهاند و آن شناخت از نامهاي تجاري شبكههاي قديمي است كه اين امكان را به آنها مدهد تا با توسعه و تمركز بر روي تكنيكهاي ظريف و پرحيله سايتها را با سرعت بالايي راهاندازي كنند.
مانع ديگري كه در اثر فقدان «بيطرفي شبكهاي» بهوجود آمده است ممكن است كوچكتر باشد زيرا صاحبان خطوط اينترنتي ميدانند كه مشتريانشان خواهان دسترسي به نوآوران هستند. از طرف ديگر در صورتي كه تمايل به استفاده از تغيير و نوآوري در اينترنت داريد پس طبيعتا به خطوط بهتري نيز نياز داريد، خطوطي كه سريعتر، با آسيبپذيري كمتر نسبت به هكرها و اسپامرها باشند.
عدم وجود محركههاي لازم براي بدعتگذاري در خطوط اينترنتي خيلي بيشتر از فقدان محركههاي خلاقانه ب سرويسهاي جديد وب فشار ميآورد. اين روزها ميتوان به راحتي اين عدم توازن را در ارزش پايين سهام شركتهاي بنيادي اينترنتي در والاستريت مشاهده كرد، شركتهايي نظير وريزون و همچنين شركتهاي خدماتي اينترنتي نظير گوگل(با نرخ فروش به سود 69)با كاهش ارزش روبهرو بودهاند.
همچنين شركتهاي زيربنايي و متنوع آمريكايي از رقباي آسياي غربي و اروپايي خود عقب ماندهاند. با اين وجود، مدافعان طرح «بيطرفي اينترنتي» كه مخالف تركيب با تلويزيونهاي كابلي هستند، ميبايست به اين تلفيق خوشامد بگويند و از آن حمايت كنند. ضعيفترين جنبه درطرح مذكور مربوط به خطراتي است كه بدان اشاره ميكند زيرا اين خطرات حدسي و نظري هستند و از اين رو نميتوان زياد آنها را جدي گرفت. به عنوان مثال به نظر غيرمحتمل ميرسد كه عرضهكنندگان متنوع و وسيع شبكههاي اينترنتي خدماتي را كه مردم ميخواهند با كيفيت پاييني ارائه دهند و همچنين خيلي بعيد است كه مردم نيز از خطوط اينترنتي غيرخنثي به منظور ارتقاي خدماتي كه به عرضه معتبر و سريع اطلاعات وابسته است، استفاده كنند. در صورتي كه خلاف اين موضوع به اثبات برسد دولت ميبايست وارد صحنه عمل شود و دخالت كند ولي در عين حال اين دخالت نبايد با وضع قوانين غير اصولي در زمينه اينترنت همراه باشد زيرا در آن صرت آينده آن به خطر ميافتد.
منبع : واشنگتن پست