ايدههاى ميليارد دلارى مرد 32ساله: سنت لارنس گوگل
دنیای اقتصاد – لارى پيج، يكى از موسسان كمپانى گوگل همواره مىخواهد جهان را تغيير دهد. او مسير تغيير را آغاز كرده است
آيا لارىپيج هميشه وقتى مىخواهد درباره آينده فكر كند، دار سرگيجه مىشود. اين سوالى بود كه از او در لاسوگاس پرسيده شد.
از همه اينها گذشته لارى پيج و سرگئى براين موسسان گوگل، محبوبترين موتور جستوجوى جهان، حق دارند ادعا كنند كه انقلاب رسانهاى ايجاد كردهاند. در سى و دوسالگى هر يك بيش از 10ميليارد دلار ثروت دارند و دنيا را با بوئينگ 767 خود زير پاى مىگذارند. بيل گيتس از آنها مىترسد و ديگران آنها را تحسين مىكنند و آنها را كسانى مىدانند كه قادر هستند هر كارى انجام دهند، انتظارات از آنها خيلى زياد است.
لارى پيج در سخنرانى مهم خود در لاسوگاس در هفته گذشته گفت، اين چيز خوبى براى فكر كردن نيست اما او حتما درباره دستاوردها و قدرت كمپانى خود انديشيده بود و بنابر اين متفكرانه گفت، اين موضوع (قدرت كمپانى گوگل) به آنها احساس مسووليت بيشترى مىدهد تا جهان را به مكان بهترى براى زندگى تبديل كنند.
اريك اشميت كه يكى از مديران اجرايى گوگل است، در پاسخ به اين سوال گفت، اين سوال هيچ معنايى ندارد زيرا سرش آنقدر شلوغ نيست كه سرگيجه داشته باشد. اما تغيير دادن جهان خود مىتواند به اندازه كافى وقت بگيرد و يك شغل مهم باشد.
اين هدف خودساخته و بزرگ، گمراهى زيادى ايجاد كرده است. براى مثال در هفته گذشته همگان انتظار داشتند گوگل جديدترين محصول خود را كه مثلا مىتوانست توليد كامپيتر ارزان با نرمافزار گوگل باشد، معرفى كند كه بدين ترتيب مايكروسافت مىتوانست سيستمهاى عامل را به چالش بطلبد. اما آقاى پيج هيچ چيز جديدى را معرفى نكرد.
اما گوگل با پروژه انستيتوى تكنولوژى ماساچوست براى توليد لپتاپ براى فقرا همكارى مىكند. البته كمپانىهاى ديگرى هم در اين پروژه كمك مىكنند. آقاى پيج چنين انتظارات زيادى از گوگل را با عنوان «Google-Fast food» به سخره گرفت. گوگل «Fast food» يك دكمه روى داشبورد اتومبيلهاست كه همبرگرها را سريع تحويل مىدهد.
لارى پيج در حالىكه روپوش آزمايشگاهى سفيد و يك جفت كفش ورزشى پوشيده بود براى 2500شركت كننده در اين نشست از موافقت خود بر سر استانداردهاى اين صنعت سخن گفت. البته وى برخى محصولات جديد را هم معرفى كرد مانند توسعه ويدئويى گوگل و يك سرويس دانلود كه به همگان اجازه مىدهد كه ويدئوهاى خود را بفروشند.
اين تنها گوگل است كه هدف خود را «سازمان دادن به همه اطلاعات جهان» قرار داده است و براى اين كار تمام كتابهاى كتابخانههاى جهان را از طريق اسكن كردن آنها قابل جستوجو و دسترسى كرده است و بدين ترتيب اطلاعات محلى را با تلفنهاى همراه به خانههاى مردم خواهد آورد.
از طرف ديگر، گوگل به پروژههاى ديگر هم سرك مىكشد و بر روى آنها هم كار مىكند. براى مثال در حال حاضر گوگل روى امكان دسترسى اينترنت wireless مجانى در خانههاى شهر «سيليكون ولى» و شايد سانفرانسيسكو و… كار مىكند.
بلندپروازىهاى آقاى پيج، خيلى زود شروع شدند. وقتى او 12سال داشت، بيوگرافى نيكولاتسلا، يك مخترع پركار را خواند، او پول زيادى نداشت اما در حال حاضر يك قهرمان به شمار مىرود.
پيج تصميم گرفته است متفاوت باشد يك مخترع و مبدع بزرگ و يك تغييردهنده بزرگ جهان و با دانش كافي.
به عنوان فرزند يك استاد كامپيوتر او انرژى خود را صرف تكنولوژى كرد. وقتى او داشت بر روى رساله دكترى خود در دانشگاه استانفورد كار مىكرد، بر روى سيستم ردهبندى صفحات وب «Page Rank» كار كرد و نتيجهاش ايجاد موتور جستوجوى گوگل شد.
او با همكارى همكلاسى روس تبارش موفق شد تا گوگل را بنيان گذارد.
آقاى پيج مديرعامل كمپانى بود. تا زمانى كه به آنها توصيه شد تا اين كار را به بزرگترها واگذار كنند، آنها اريكاشميت رييس پيشين نوول «Novel» را به اين سمت برگزيدند.
اما در واقع گوگل روى شاخ موسسان خود مىچرخيد. اين آقاى پيج بود كه نامه پيوستن گوگل را به بازار سهام نوشت. بهرغم افزايش تعداد كارمندان گوگل در زمان اشميت از 200نفر به 5000نفر، اين كمپانى هيچيك از كارمندان اوليه خود را از دست نداده است.
در حالى كه ياهو به وسيله دو دانشجوى استانفورد براى تفريح و سرگرمى شكل گرفت و بعد تبديل به تجارت شد، گوگل از يك دغدغه روشنفكرانه به يك پرسش تبديل شد.
اين پرسش چه بود؟ اريك اشميت مىگويد صرف عقب راندن مايكروسافت هدف و پاسخ پيشپا افتادهاى است.
ما تصميم نداريم تا سيستم عامل بهترى درست كنيم. هدف ما فقط سازماندهى اطلاعات است. اما مردم فكر مىكنند آنها بلندپروازىهاى زيادى دارند.
گوگل در حال طراحى شبكه كامپيوترى جهانى سيال است. همچنين آنها در حال ساخت ماشينى هستند كه آزمايشهاى اوليه را از سر گذرانده است، به عبارت ديگر «يك هوش مصنوعى» كه در مكالمات نوشتارى مىتواند به عنوان انسان عمل كند خردمندانه است يا خير گوگل مىخواهد تبديل به ماشين تحول شود.
منبع : اكونوميست