نقش اينترنت در روابط بين نسلى/ پرواز از آشيانه فاخته
خبرگزارى سينا – حدود 75 سال پيش، جز راديو و گرامافون و کمى ديرتر تلويزيون، وسيله ارتباط جمعى ديگرى وجود نداشت و گستره اطلاع رسانى به حيطه اخبار محلى و گاهى ملى محدود مى شد.
اما طى 25 سال اخير و پس از پيروزى انقلاب به صورت تصاعدى شاهد ارتقاى وسايل اطلاع رسانى بوديم، به طوريکه امروز به صورت نرم افزارى و سخت افزارى تحولات محيرالعقولى در اين زمينه صورت مى گيرد.
اکنون در کشورهاى پيشرفته بحث نانوتکنولوژى است بطوريکه تکنولوژى از مکانيک به الکتريک و الکتريک به الکترونيک درآمده و اکنون بستر تکنولوژى، کوانتوميک شده و سرعت اطلاع رسانى مى رود که از سرعت نور هم پيشى بگيرد.
اين روزها رشد رسانه هاى نوين در کشور آنچنان چشمگير شده است که نسل حاضر و نسل پيشين را با چالش هاى فرهنگى زيادى روبرو کرده است.
دکتر “حسين باهر”، رفتار شناس مى گويد: تحولات انديشه پدرها و مادرها در حد و اندازه تحولات سخت افزار و نرم افزار و صنعت اطلاع رسانى نبوده است اما نسل فعلى و نسل بعدى متناظر با اين رشد تصاعدى، رشد خواهند کرد.
وى در گفت و گو با خبرنگار سينا مى افزايد: نسل بعدى با لگاريتم سرعت شديد رايانه ها و رسانه ها و اينترنت از نظر سخت افزار و نرم افزار رشد مى کنند اما نسل پدر و مادرها اينطور نيستند.
باهر معتقد است: نسل قبل به دليل چسبندگى به اعتقادات و باورهاى نسل خود در برابر هر گونه تغيير و تحول مقاومت مى کند اما نسل جديد به دليل رهايى از اين قيدها سريع تر حرکت مى کند و خود را با تحولات روز دنيا همگام م کند که در نتيجه اين امر شکافى ميان اين دو نسل ايجاد مى شود.
وى، نتيجه اين شکاف را انقطاع فرهنگى ميان اين دو نسل عنوان مى کند و مى گويد: نسل حاضر با زمان حرکت مى کند اما نسل قبل با مکان جلو مى رود.
اين رفتارشناس تصريح مى کند: اين فاصله را تنها مديريت متحول مى تواند پر کند، مديريتى که عليرغم وابستگى به نسل گذشته بتواند به نسل آينده نيز رهنمودهايى بدهد که متاسفانه در ايران فاقد اينگونه مديريت هستيم.
يک استاد ارتباطات نيز مى گويد: اگر سنت را به معنى ساده اش، يافته ها و آموزه هاى ديرينه و کهن فرهنگى، سياسى و اقتصادى يک جامعه فرض کنيم، در اين صورت دستاوردهاى شنختى، تجربى و تحليلى در بستر تاريخ، عادات و رفتارهاى ثابت تکرار شونده از اشکال و جلوه هاى فکرى و رفتارى به حساب مى آيند که از سنن نشات گرفته اند.
دکتر “اسماعيل قديمى” ادامه مى دهد: سنت ها از دو وجه کيفيت و نحوه سازگارى با محيط طبيعى و اجتماعى به دو دسته عمده سنت ها و عادات پويا و سنت ها و عادات ايستا و يا کم انعطاف تقسيم مى شوند.
وى خاطرنشان مى کند: سنت ها ره آورد تکامل و بعضا انحراف هاى بشر هستند و در فرايندهاى اجتماعى شدن (نهادسازى در جامعه و درونى شدن باورها و رفتارها در افراد) نقش بسيار موثرى دارند.
قديمى ادامه مى دهد: سنت ها در شکل گيرى هنجارها به عنوان قالب هاى رفتارى و ساختار نظام ارزشى که فرهنگ و منش هاى فردى و گروهى و اجتماعى را به وجود مى آورند، تاثير انکارناپذير دارند.
وى از ديگر خصلت هاى مهم ديگر سنت ها را انتقال پذيرى آن از نسل گذشته به نسل آينده ذکر مى کند و مى افزايد: عقايد، آداب و رسوم ملى و مذهبى، منش هاى اخلاقى، نحوه شناخت و تفسير جهان، همگى ريشه در سنت دارند.
به گفته قديمى، سنت و عادات اجتماعى با ميل به ثبات يا ثبات گرايى، مقدس بودن، عواطف و احساسات ملى و مذهبى سر و کار دارد و به شدت از سوى نهادهاى ديرپاى اجتماعى مثل مذهب، آموزش و انضباط اجتماعى حمايت مى شود.
وى تاکيد مى کند: اگر سنت امکان نقد معيار سنجى و اصلاح داشته باشد، هيچ فناورى و تهاجمى آن را تهديد نمى کند و اگر آنگونه که گاندى ياد مى کرد در معرض وزش نسيم ساير عقايد و باورها قرار گيرد، آسيب ناپذير خواهد شد، اما اگر به شيوه سنتى مقاومت گرايى جزمى را برگزينند، در معرض تهديد خواهند بود.
اين استاد ارتباطات مى گويد: سنت ها و عادات رفتارى و فکرى اساسا در قلمرو فرهنگ شکل مى گيرد و ساز و کار حيات و تحول آنها در حوزه هاى عاطفى و احساسى به منصه ظهور مى رسد.
وى معتقد است: ورود تلويزيون هاى ماهواره اى و اينترنت که ابزارهايى بيشتر فرهنگى و تبليغى محسوب مى شوند، براى سنت ها و عادات ديرپاى اجتماعى، چالش ب شمار مى روند.
قديمى اضافه مى کند: ظهور اين فناورى ها، تجديد ساختار فرهنگى، سياسى، اقتصادى و مهندسى مجدد تفکر و رفتار اجتماعى را طلب مى کند، در عين حال که سنت ها و عادات تهديد مى شوند، فرصت دارند که خود را بازتعريف و بازسازى کنند.
وى خاطرنشان مى کند: تلويزيون هاى ماهواره اى و اينترنت از طريق معرفى سبک ها و الگوهاى فکرى و مادى و رفتارى متفاوت و يا مغاير با آنچه در جوامع سنتى وجود دارد، زمينه هاى دگرگونى فکرى و رفتارى را به ويژه در ميان جوانان فراهم مى کنند.
اين استاد دانشگاه ادامه مى دهد: مرزهاى جغرافيايى و ايدئولوژيک که زمانى سپر سنت ها به حساب مى آمدند ب ورود اينترنت و تلويزيون هاى ماهواره اى فرو ريخته اند و بنابراين “در دسترس بودن” امکان دگرگون شدن را افزايش داده است و ديگر ساز و کار منع و تنبيه، کارآيى هاى گذشته را نخواهد داشت.
وى با اشاره به اينکه سنت ها براى ماندن نيازمند “بهبود، کارآمدى و اثربخشى” هستند، مى افزايد: اکنون عصر مقاومت گرايى سنت گرايان با شيوه هاى سنتى به سر آمده و مبارزه طلبى نوگرايان و فرانوگرايان به اتکاى قابليت هاى فناورى هاى نوين و کاستى هاى نظام سنتى، بسيار جدى است.
به گفته قديمى، اينترنت اين قابليت را دارد که به عنوان يک بازار، انواع و اقسام کالاهاى فکرى، مادى و مصرفى را معرفى کن و اين امکان نيز وجود دارد که الگوهاى نوينى از تفکر و رفتار، سبک زندگى، مصرف و ارتباطات در معرض شناخت، ارزيابى و انتخاب مخاطبان کنشگر قرار گيرد.
وى، کاربران اينترنت را متفاوت با مخاطبان ساير رسانه ها به ويژه راديو و تلويزيون مى داند و مى افزايد: کاربران اينترنت مى توانند ارتباطى دو سويه و تعاملى با يکديگر داشته باشند و در يک فرايند کنشگرانه به ارتباط بپردازند چون بازخوردشان سريع تر و شفاف تر از ساير رسانه ها است.
قديمى تصريح مى کند: دليلى وجود ندارد که به يک ابزار و فناورى و وسيله ارتباطى، نسبت ارزش گذارى و کنشگرى بدهيم و مدعى شويم که موجب گسست ميان نسل ها مى شود زيرا نقش و کنشگرى ويژه افراد، انسان ها و گردانندگان اينترنت است که البته اختيار تام ندارند و مجبورند بيش از ساير رسانه ها تابع درخواست مشترى باشند.
وى مى افزايد: اينترنت با قابيلت بالا در اطلاع رسانى به نوگرايان فرصت داده تا ارزش ها و هنجارها و سنت هاى کم انعطاف و نقادى نشده و چکش کارى نشده و اساسا تحميلى را به چالش بکشند.
به گفته اين استاد ارتباطات، در اينترنت سنت ها زير سوال مى روند و بنابراين روحيه پاسخگويى و مسووليت پذيرى مى خواهد تا اگر سنتى ماندگار است و شايسته گفتمان عقلانى، نقد و اصلاح شود.
وى اضافه مى کند: در اينترنت اگر سنتى انسانى -الهى شايسته ماندگارى، نقادى شده، عقلانى، داراى کارکرد اجتماعى و کارآمد و سودمند باشد، خواهد ماند و اينترنت از قدرت جادويى برخوردار نيست که اين نوع سنت ها را از ميان بردارد.
قديمى، مسووليت گسست بين نسل ها ناشى از ورود اينترنت را بر عهده کسانى مى داند که نمى توانند به سوالات نسل پويا و آگاه جديد پاسخ دهند.
وى معتقد است: طبيعت زندگى اجتماعى اين است که همواره بين نسل گذشته و نسل نو گسست و تفاوت وجود داشته باشد زيرا در غير اين صورت تکامل اجتماعى معنى پيدا نمى کند و جامعه دچار سکوت و واپس ماندگى مى شود.
قديمى تاکيد مى کند: شکاف و گسست نبايد بيش از حد و اندازه و غيرقابل کنترل شود چراکه به يک بحران و تهديد امنيتى تبديل مى شود و جامعه را دچار انقلاب و دگرگونى ناگهانى و خسارت بار مى کند.
وى ادامه مى دهد: تفاوت عقيده و نوعى دگرانديشى مثبت و سازنده و نوگرايى و توسعه فکرى و مادى را مى توان برکات اجتماعى تلقى کرد و هر نظامى به آن نياز دارد.
قديمى، به خطر افتادن تماميت فکرى و فرهنگى، تهديدهاى ارضى و امنيتى و تضعيف اقتدار و حاکميت ملى، فراهم شدن زمينه هاى تجاوزگرى و سوء استفاده نيروهاى فرامرزى، اوج گيرى تعارضات اجتماعى و به هدر رفتن انرژى ها و سرمايه هاى ملى، رکود اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى و استمرار واپس ماندگى را مشکلت ناشى از گسست غير طبيعى ذکر کرد.
وى مى گويد: در فرايند تکامل فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطاتى، نوعى آشفتگى و آنومى رخ داد و وضعيتى پديد آمد که برخى آن را آشوب اجتماعى دانستند و خواهان نظمى نوين شدند که بدون انکار تغييرات، آن را مديريت کند.
به گفته اين استاد دانشگاه، ظهور فناورى هاى نوين پس از جنگ جهانى دوم به نقطه اوج خود رسيد و از دهه 80 ميلادى به بعد شاهد همه گير شدن کاربرد اينترنت بود که آثار و تبعات بسيارى در قلمروهاى فرهنگ، سياست، اقتصاد، شغل و جغرافيا داشت که همچنان شاهد آن هستيم.
وى، تجديد ساختار اجتماعى، سياسى، فرهنگى و اقتصادى، مهندسى مجدد امور اجتماعى، بازتعريف کار، روابط و مناسبات اجتماعى و روابط بين المللى را از آثار نسل جديد فناورى ها مى داند.
قديمى خاطرنشان مى کند: چيزى که انديشمندان اجتماعى و ارتباطات از آن به عنوان عصر اطلاعات، فراصنعتى، پست مدرن و در نهايت جامعه اطلاعاتى ياد مى کنند، در حقيقت محصول نوآورى هاى فناورانه است.
وى، اينترنت را محک و اعتبار خوبى براى اعتبار و درجه مقوبليت سنت ها عنوان مى کند که در بازار رقابت مشترى خود را حفظ مى کند.
اين استاد دانشگاه ارايه الگوى خاصى براى جهانى شدن نسل جوان را امرى دشوار توصيف مى کند و مى گويد: اراده هاى نيرومندى در جهان به وجود آمده اند که صمم به شکل دهى دهکده جهانى هستند تا در آن منافع شرکت ها و دولت هاى نيرومند توسعه و تحکيم يابد.
وى ادامه مى دهد: در بسيارى اوقات اين پديده ناخوشايند است اما در مقابل آن ايستادن، عقلانى و شدنى نيست.
به گفته وى، اين پديده حداقل اين سود را داشته که ما را از دست سنت گرايان بى رحمى که هر نوع خودخواهى را سرکوب مى کردند، نجات دهد و بهترين الگو براى نسل جديد، برخورد فعال و گزينش گرانه در برابر تحولات جديد است.
قديمى با اشاره به اينکه نبايد سنت ها را بر اساس پويايى گرايى اجتماعى حاکم بر دنياى امروز نفى کنيم، مى افزايد: بسيارى از سنت هاى ما ارزش ماندن دارند اما بايد ى استثناء نقد شوند و فرايند پالايش سنت ها بايد هوشمندانه، دقيق و رهايى بخش باشد.
وى، هزاره سوم را هزاره آزادى گرايى، نقد، آگاهى طلبى، کنشگرى، حقوق شهروندى، مردم سالارى، مبارزه با انواع روش هاى تروريستى، منع توليد سلاح هاى کشتار جمعى، دفاع از آزادى و محيط زيست و ارتباطات جهانى نامحدود و رضايت بخش عنوان مى کند.
قديمى با اشاره به اينکه نسل جديد بايد بداند که اينترنت اثرات بزرگى بر نحوه زندگى وى دارد، مى افزايد: اطلاعات و آگاهى در پديدار شدن بومى گرايى جهانى که به وسيله آن امور مربوط به مصالح و منافع ملى و بين المللى با يکديگر هماهنگ مى شوند، نقش مرکزى دارد.
به گفته وى، اطلاعات و آگاهى در مديريت و کنترل امور درونى و بيرونى افراد، گروه ها و ملت ها نقش اساسى دارد و اطلاعات و آگاهى دنياى کار، انديشه، مرز جغرافيايى، اقتصاد، فرهنگ و مشاغل را تغيير داده است.