روانشناسى در IT
نام نویسنده: روى نوريس
همکاران سیستم – روى نوريس معتقد است كه آگاهى از مسايل شخصيتى، ارتباطات شغلى بين كاركنان IT و مديران را بهبود مى بخشد. شناخت شخصيتها به مديران IT كمك مىكند توليدات را افزايش داده، موانع ارتباطى بين بخش IT و ديگر بخشهاى شغلى را برطرف كنند.
من، به عنوان يك روانشناس مشاور شركتهاى بزرگ IT در مورد منابع انسانى، دريافتم كه بخش مهمى از كاركنان IT رفتارى از خود نشان مىدهند كه ما روانشناسان آنرا ”درونگرايى واكنشپذير “ مىناميم.
درونگرايان واكنشپذير، كه هميشه در تلاش هستند طبق قوانين عمل كنند، قبل از انجام فعاليت نياز به انديشيدن دارند و نيز مىخواهند ارتباطى مناسب برقرار كنند.
درونگراهاى واكنشپذير نسبت به فشارهاى شغلى، كه خود تهديدى براى توليد به شمار مىرود، آسيبپذيرند. براى مثال درخواست ناديدهگرفتن برخى قوانين، فرار از تنگنا و كاهش هزينهها اگرچه منطقى به نظرمىرسد، زنگ خطرى براى كاركنان IT است. آموزش كاركنان IT براى شناخت و درك شخصيت انسانها مىتواند راهحلى سودمند باشد.
به عنوان مثال در سال گذشته اعضاى گروه ارتقاى سيستمهاى يك بانك مهم بينالمللى از كمبود انگيزه و بىعلاقگى به كار رنج مىبردند. اگر يكى از اعضاى اين گروه با مشكلى هر چند جزيى مواجه مىشد، مديران بخشهاى مربوط او را توبيخ مىكردند.
درواقع اينكاركنان IT همواره تحت سلطهى رفتار پرخاشگرانهى مديرانى بودند كه الگوى طبيعى رفتار آنها فرياد كشيدن، درخواستهاى غير منطقى و بىعلاقگى به مشكلات مردم بوده است.
به كاركنان IT اينطور آموزش داده شد كه مديران ادارى ”درونگراهاى فعال“ (افرادى كه مطابق ويژگىهاى شخصيتى خود رفتار مىكنند) هستند و به اين ترتيب سو تفاهمها برطرف شد.
به اين صورت كه، آنها ديگر اين رفتارهاى منفى را شخصى تلقى نمىكردند و با وجود بىعلاقگى به درونگراهاى فعال به آنها احترام مىگذاشتند.
از آنجا كه درونگراهاى فعال افرادى به طور ذاتى موفق هستند، مىخواهند وظايف شغلى خود را به بهترين نحو انجام دهند. بنابراين نيازى نيست چندان به نظرات آنها توجه شود.
ايجاد تغييرات نبايد تنها برعهدهى مديريت IT باشد. مىتوانيم با دادن اطلاعاتى به كاركنان غير IT دربارهى رفتارهاى خاص كاركنان IT، روابط بين اين دو گروه را بهبود بخشيم.
اغلب كاركنان IT را مىتوان بهعنوان يك عامل بازدارنده (آنها تمايلى به فعاليتهاى عجولانه و شتابزده ندارند)، كند (آنها محتاط و دقيق هستند) و همچنين انعطافناپذير (اين افراد نمىخواهند قوانين و دستورالعملهاى كارى را ناديده بگيرند) درنظر گرفت.
شناخت چگونگى عملكرد كاركنان IT مىتواند به تغيير رفتارها در اين زمينه كمك كند. اين مساله بهنوبهى خود عكسالعملهاى مديريت را تحت تاثير قرار مىدهد. اگر مديران، كاركنان IT را از تصميمهاى خود مطلع كنند، مقدمات توسعهى توليدات را فراهم مىكنند.
زيرا كاركنان IT به تحقيق روى يك موضوع علاقه دارند و آن موضوع را از تمام زوايا مىسنجند. آنها از تصميمات شتابزده بيزارند.
ايجاد همكارى بهجاى مخالفت مهمترين گام براى افزايش بازدهى IT است.
منبع : ComputerWeekly