تكرار يك اشتباه براى چهارمين بار در مركز رشد تجارى ICT استان گلستان
نام نویسنده: بابک سرخپور * Babakskr@gmail.com
آی تی ایران- يك گفته قديمى مى گويد \” انسان عاقل از يك سوراخ دو بار گزيده نمى شود \” اما در استان گلستان كه مدعى پيشرو بودن در IT در كشور است سه بارهم كم است و بايد به چهارمين بار اقدام كرد و در اين بين نمى دانيم كه اين چه فلسفه غلطى است كه ما
در مديريتمان عادت كرده ايم كه مى بايست با پافشارى بر نظرات و اشتباهات نادرستمان با مصرف منابع مالى با تكرار مكررات سعى در الزام و اجبار فرايندهاى كارى در جهت اثبات حقانيت خود نماييم !
شايد مهمترين دليل اين دور تسلسل باطل نبود نهادهاى نظارتى و كنترلى تخصصى خصوصا در بخش IT باشد.
گم شدن اعتبا،عدم مصرف صحيح و بهينه ، برگشت خوردن و يا عدم جذب اعتبارات همه از نقايصى است كه نه مى توان از كسى دليل خواست و نه مى توان به بررسى آن پرداخت چون خط قرمز فعاليت با هر مديرى است !
اما داستان اين مقاله آن است كه براى چهارمين بار مديران استان گلستان تصميم گرفتند كه
مخابرات استان متولى امر مركز رشد تجارى ICT استان گلستان گردد!!!!!
گام اول ( ارتفاع پست ) : در اوايل سال 82 كه مقرر شد مركز رشد گلستان تشكيل شود مخابرات به عنوان متولى انتخاب گرديد كه پس از برگزارى افتتاح ميز و صندلى و كامپيوتر هاى موجود در چند اتاق عاريه اى سازمان جهاد كشاورزى استان گلستان توسط وزير
فنآورى اطلاعات و ارتباطات و انتصاب مسئولين مختلف در شركت مخابرات به عنوان متولى در نهايت تيتر مطبوعاتى افتتاح به تاريخ پيوست ولوازم ادارى در گوشه انبار و اتاقها در چشم انتظارى كابران خلاق آرميدند.
گام دوم (مهمانى مامان) : در اوايل شهريور 82 تصميم به واگذارى مسئوليت به بخش خصوصى گرفته شد اما باز نخود فرنگى محبوب اين آش يعنى مخابرات به
عنوان مجرى دولتى فعال گرديد و با هزاران كش و قوس و در گيرى بخش خصوصى تحميلى را به عنوان مدير پذيرفت و در نهايت پس از افتتاحيه دوم در 5/3/83 با پس زدن بخش خصوصى توانست بخش عمده تصميم گيريها را معطوف خود سازد و در 1/8/83 با عدم تمديد قرار داد ، بخش خصوصى را از دور گردون بازى خارج ساخت .
گام سوم (به خاطر يك مشت دلار) : با خروج يا به عبارتى حذف بهلول ( بخش خصوصى ) و ايجاد خلع مديريتى در يك تصميم انقلابى مديريت كلان استان با تصور امكان در گير نمودن و استفاده از منابع مالى مخابرات عنان اختيار مركز را به مخابرات سپرد و اين كه چه شد و چقدر به سراب اين اهداف رسيدند باشد براى بعد اما همين بس كه جلسات هفتگى و ماهيانه شورا هاى استانى و مركزى ناقص و سپس تشكيل نگرديد به كنار، تنها شركت كننده نيم
بند اين جلسات نيز صرفا\” نمايندگان مخابرات استان بود و ديگر اثرى از حضور نمايندگان ساير
دستگاهاى اسانى در شوراها و تصميمات ماخوذه نبود .
گام چهارم ( ماموريت غير ممكن ) : در اوايل بهمن ماه امسال مجددا\” مديريت كلان استان تصميم گرفت كه مخابرات اقدام به اخذ مجوز و متولى گرى مركز رشد را در استان به عهده گيرد و اين در حالى است كه مديران ارشد ملى اعلام نمودند كه اگر خود
استاندارى متولى گردد در حداقل زمان ضمن ارائه مجوز فعاليت اعتبارات لازم را نيز تاميين مى
نمايند و در اين بين آلترناتيو هاى همچون دانشگاهاى استان همچنان در دسترس هستند .
اين كه هنوز مركز فاقد مجوز قانونى فعاليت ، اساسنامه ، آيين نامه هاى فعاليت ، اعتبار و حتى
حساب بانكى اختصاصى بوده و اين چنين طرحى چرا به اين روز افتاد و چرا ديگر حتى متولييان نيز به دنبال بهبود و توسعه آن نيستند و در زمانيكه همه اجزا از بخش خصوصى گرفته تا بخش دولتى استانى و ملى بطور سيستماتيك فعاليتى با رشد نمايى را آغاز كرده بودند و جايگاه مناسبى را براى اين پايلوت ملى فراهم نموده بودند حال حتى تمايلى به حضور و تصميم سازى و فعاليت ندارند خود جاى بسى تعمل و تاسف دارد دارد .
لابد اين هم از مزايا و توفيقات تكفا بود، يعنى رشد حباب گونه IT با حداقل نظارت وكنترل و در
نهايت تركيدن آن كه منجر به ازدست رفتن اعتماد و فرصتهاى متصور براى بخش خصوصى استانى و ملى بود . و در اين واپسين لحظات سال 83 كه مى توان گفت سال پايانى سه سال تكفا(۱) خواهى و در نتيجه طكفا(۲) يابى بود بايد در مرثيه SME ها و بخش خصوصى هايى كه
اين چنين به ورطه نيستى كشيده شدند و تجربه علمى ، فنى و مديريتى منحصر به فردى كه اولين نمونه واگذارى مديريت به بخش خصوصى بود و بلا استفاده ماند چه غم بار گريست .
* مدير اسبق مركز رشد تجارى ICT استان گلستان و مدير عامل شركت فن آورى پردازشهاى موازى
http://babakskr.persianblog.com
۱ – توسعه كاربرى فنآورى اطلاعت
۲ – طاعون كاربرى فنآورى اطلاعت