امپراتوری کمپانی های موسیقی روی اینترنت
دنیای اقتصاد – موسيقى Sweet chap تركيبى از موسيقى پاپ با ملودىها و آهنگساز آن مايك كامبر از برايتون انگليس است. او تا به حال سابقه انعقاد هيچ قراردادى ندارد، اما اين موسيقى توسط گروه IE Music يك گروه فعال موسيقى كه در لندن مستقر است، پذيرفته شده و به اصطلاح اداره مىشود، گروهى كه ابر ستاره موسيقى يعنى رابىويليامز را هم معرفى كردند.
براى اينكه Sweet chap بيشتر معروف شود، سال گذشته JEMusic بر اساس قراردادى آهنگها را روى Kaze كه يك برنامه اينترنتى دريافت فايل موسيقى است، قرار داده است. در نتيجه حدود 70 هزر نفر از مردم نمونههاى اين آهنگها را دانلود كردند و بيش از 500 نفر هم براى قطعاتى از اين موسيقى پول پرداخت كردند آرىميلار از IE Music پيشبينى مىكند كه اين موسيقى در آينده گسترش بيشترى پيدا كند.
احتمالا همينطور خواهد بود و در آينده نزديك كمپانىهايى كه هنرمندان را اداره مىكنند، اگر به راههايى دست يابند كه مردم بيشترى را از طريق اينترنت جذب كنند، به نتايج و سود بيشترى دست خواهند يافت. اما سوالى كه پيش روى صنعت موسيقى قرار دارد اين است كه آن آينده چه وقت فرا مىرسد؟ اين بحثى است كه براى چهار كمپانى بزرگ كه بر توليد و توزيع موسيقى تسلط دارند، يعنى سوى،BMG ، وارنر وEMI ، ضرورى و اضطرارى است. به همين دليل استقبال آنها از اينترنت خيلى كند بوده، به طورى كه به نظر مىرسد براى آنها اين موضوع نه يك فرصت بلكه يك تهديد به شمار مىرود. به جاى اينكه محصولات خود را روى فايلهاى مشترك بگذارند، آنها كاربرانى را كه اين قطعات موسيقى را مجانى دانلود و سرقت مىكنند تحت تعقيب قرار مىدهند: آنها قطعا در حال مبارزه هستند: فروش قطعات آهنگ بين سالهاى 1999 تا 2003 حدود يك پنجم تنزل پيدا كرده است.
امروزه خوشبينى بيشترى وجود دارد. در نيمه اول امسال، فروش قطعات موسيقى افزايش پيدا كرد، اگر چه اين افزايش اندك بود.
صنعت مدعى است ك فايلهاى مشترك به لطف قانون، تثبيت شدهاند. تعداد فايلهاى موسيقى كه به طور مجانى و آنلاين قابل دسترسى هستند از حدود 1/1 ميليارد در آوريل 2003 به 800 ميليون در ژوئن امسال كاهش پيدا كرده است. اين گزارش كه توسط IFPi يك گروه فعال در صنعت ضبط منتشر شده است حاكى از آن است كه نشر غير مجاز شايع و متداول است و نشر غير مجاز سىدى همچنان ادامه دارد و وضعيت آن بدتر مىشود.
اما رفتار كمپانىهاى بزرگ موسيقى درباره اينترنت تغيير پيدا كرده است.
در چهار سال گذشته، كمپانىهاى بزرگ اين موضوع را پذيرفتهاند كه اينترنت تكنولوژى ديجيتال آينده اين صنعت را تعريف و تعيين مىكند. به لطف ابتكارات كمپانيApple و موسيقى پلىير محبوب آن و سرويس دانلودitunes، بسيارى از دستاندركاران موسيقى متقاعد شدند كه مردم براى موسيقى آنلاين به طور قانونى پول پرداخت كنند (اگر چه مانند قارچ افزايش يافته است اما ميزان دانلودهاى قانونى آنلاين حدود 5 درصد درآمد اين كمپانى را تشكيل مىدهد). كمپانىهاى بزرگ در حال كار بر روى اين موضوع هستند كه چگونه مىتوانند از اينترنت استفاده كنند و همزمان آنها در حال تجديدنظر در مورد شيوههاى سنتى تجارتى هستند.
در جهان فيزيكى، كمپانىهاى موسيقى امتيازات زيادى دارند. علاوه بر نفوذ بر بازار، آنها كاتالوگهاى وسيقى خود را دارند كه مىتوانند مرتب آنها را منتشر و پخش كنند.
به لحاظ تاريخى هم اين كمپانىهاى بزرگ و مهم بر توزيع سىدىهاى موسيقى هم كنترل دارند. اما مانع ورود به اين بازار با ورود موسيقىهاى بيشتر كه بر روى اينترنت و تلفنهاى موبايل توزيع مىشود، از بين خواهد رفت. در تئورى هنرمندان مىتوانند از اينترنت استفاده كنند تا كمپانىهاى ضبط موسيقى را دور بزنند. اما با اين وجود تعداد اندكى اين كار را توانستند انجام دهند. دليل اصلى بسيارى از آنها اين نيست كه آنها نياز به بازاريابى و ترويج دارند بلكه دستيابى به تعداد بيشترى مخاطب و در نتيجه مشترى است.
كمپانىهاى مهم رابطه محكم و نزديكى با راديو دارند، به عنوان تاثيرگذارترين رسانه براى ترويج قطعات جديد (شايد پيوند آنها خيلى قوىتر از آنچه تصور مىشود باشد، اليوت Spitzer، دادستان كل نيويورك در حال تحقيق بر روى اين مساله است كه آيا ايستگاههاى راديويى براى پخش موسيقى خاصى هم رشوه مىگيرند يا خير؟) آيا اينترنت هم آنها را به چنين چالشى فرا مىخواند؟
مساله مهم اين است كه آيا كمپانىهاى بزرگ سعى خواهند كرد با اين مشكل كه به اندازه نشر غيرمجاز اهميت دارد، برخورد كنند. اين روزها اين كمپانىها به ندرت قراردادهاى درازمدتى را با هنرمندان منعقد مىكنند، به جاى آن از قراردادهاى كوتاهمدت براى ترويج و تبليغ آنها در رسانههاى اصلى استفاده مىكنند و اين موضوع خريداران بالقوه موسيقىهاى جديد را كاهش داده است. در آينده با استفاده از اينترنت، صنعت موسيقى قادر خواهد بود تا مشتريان بيشترى جمع كنند. راديو، تلويزيون و خردهفروشان بزرگ را دور بزند. اين موضوع مىتواند به كمپانىهاى بزرگ فعال در اين صنعت اطمينان را بازگرداند كه از موسيقى ابتكارى حمايت كنند. اما بسيارى از كمپانىهاى كوچكتر كه همين كار را مىتوانند انجام دهند، چالش ديگرى را پيش روى كمپانىهاى بزرگ قرار مىدهند.
حتى در جهان فيزيكى، كمپانىهاى بزرگ برا حفظ سهم خود از بازار همواره در حال مبارزه هستند.
سوپرماركتها، كانالهاى خروجى مهمى شدند، اما مثل وال – مارت فقط طيف قليلى از سىدىها كمكم جاى خود را بهDVD ها و ويدئو گيمها مىدهند. اين عرصه مشكل ديگرى براى كمپانىهاى بزرگ است. آنها با رقابت فشردهاى از سوى انواع ديگر تفريحات، بهويژه در ميان جوانان مواجه هستند. در تئورى، تكنولوژى ديجيتال راه رهايى را براى كمپانىهاى بزرگ نشان مىدهد. در فضاى لايتناهى و توزيع مجانى آنلاين موسيقى، هر قطعهاى كه تا به حال ضبط شده است مىتواند براى هر طالب موسيقى سريعا قابل دسترسى باشد. البته كمپانىهاى كوچكت هم مىتوانند چنين كارى را انجام دهند.
موسيقى به كجا خواهد رفت؟
براساس يك مطالعه داخلى كه توسط يكى از كمپانىهاى مهم صورت گرفته است، در بين دو سوم تا سه چهارم افت و تنزل فروش موسيقى، چيز خاصى در ارتباط با نشر غيرمجاز اينترنتى ديده نشده است. هيچكس نمىداند كه علت افت فروش چه بوده است. نشر غيرمجاز سىدىهاى فيزيكى، افت فضاى خرده فروشى، رقابت از سوى ديگر رسانهها و اهميت كيفيت موسيقي. معلوم نيست كه كداميك از اين عوامل در افت فروش كمپانىها دخيل بوده است، شايد هم همه آنها. اما بدون شك خلاقيت نقش مهمى در اين موضوع دارد.
قضاوت درباره كيفيت موسيقىهايى كه توسط اين چهار كمپانى بزرگ فروش رفتهاند ذهنى است. اما معيارهاى عينى هم وجود دارد. يك تور موفق اجراى زنده، نشانهاى است كه خواننده يا گروه داراى استعداد هستند. معيار ديگر اين است كه چه تعداد آلبوم از يك هنرمند بيرون آمده است. خوانندههاى اخير تور كمتر اجرا مىكنند و زود از ديده نهان مىشوند.
مديران موسيقى اين موضوع را قبول دارند كه كمپانىهاى مهم مشكل خلاقيت دارند.
آنچه از سوى مدير يكى از كمپانىهاى مهم ناميد مىشود، فقط موضوع نبود سليقه در بخشهايى از كمپانىهاى بزرگ نيست. براى بودن در بازار سهام و يا بخشهاى ديگر، اين موضوع را دشوار مىسازد كه شما منتظر يك خواننده بزرگ باشيد تا كشف شود. كمپانىهاى مهم اغلب ناراضى هستند كه راديو علاقهاى ندارد كه موسيقىهاى جديد را از ترس نارضايتى شنوندگان پخش كند، در حالى كه تلويزيون بسيار علاقه مند است كه شوهايى مانند(POP Jdol) را براى ميليونها بيننده پخش كند، چنين برنامههايى موسيقى را از ارزش و اعتبار ساقط مىكند، با نشان دادن اين مساله كه موسيقى مىتواند مانند يك محصول صنعتى توليد شود.
تكنولوژى اين مساله را براى كمپانى خيلى ساده كرده است كه بتوانند مردمى كه به دنبال موسيقى و صداى خوب هستند را جذب كنند اما فروش همچنان يك معضل باقى مىماند، موسيقىهايى كه براى نوجوانان و افراد مسن ساخته مىشود غالبا بدون پرداخت باقى مىمانند، چون اين دو گروه علاقهمندند آنها را بدون پرداخت پولى از اينترنت دان لود كنند. در سالهاى اخير كمپانىهاى بزرگ قراردادهايى با هنرمندان براى اجراى تورها و شوهاى زنده بستهاند كه خيلى به فروش موسيقى كمك كرده است. براى مثال يكى از اين كمپانىها مدعى است كه ستاره موسيقى اين كمپانى در 12 ماه گذشته حدود 20 ميليون دلار از اسپانسر دريافت كرده است، 15 ميليون دلار از تورهاى برگزار شده و 15 ميليون دلار از كمپانى و 9 ميليون دلار از محل فروش سىدى دريافت كرده است. اما در عين حال كمپانىها سعى داند براى افزايش فروش و عمل كردن بر طبق سلائق شنوندگان موسيقى به سمت تكنولوژى ديجيتال حركت كنند. اين دوره گذار ممكن است اندكى دشوار باشد.
خرده فروشى موسيقى بايد هنوز سودآور باشد بهرغم اين حقيقت كه آنها مىدانند كه خدمات موسيقى آنلاين، احتمالا سود آنها را تهديد مىكند. هنوز هم معلوم نيست كه چه الگوى تجارت موسيقى براى فروش موسيقى آنلاين موفق خواهد بود. مردم معمولا علاقهمندند كه به جاى اينكه يك آلبوم خريدارى كنند، يك قطعه و يا آهنگ خاصى را بخرند.
قيمتگذارى آنلاين هم يك مساله مهم است. به نظر مىرسد قيمتگذارى آنلاين در آينده نسبت به حال حاضر تفاوت زياى خواهد كرد، كمپانى اپل فشار آورده است كه يك قيمت ثابت 99 سنت را براى قطعه بقبولاند. اما به نظر مىرسد كه ديگر كمپانىها هر يك نرخ خود را دارند كه احتمالا بالاتر خواهد بود.
علاوه بر اين قيمتهاى آنلاين مىتواند بر قيمت موسيقى در جهان فيزيكى هم اثر بگذارد و نتيجه هم اين فعل و انفعال قطعا كاهش سود است.
ورود به دنياى ديجيتال، تجهيزات و آمادگى فراوانى مىخواهند، كاتالوگ براى قيمتها كه به مشترى امكان مقايسه قيمتها را بدهد، همچنين مساله قابليت Inter operatibihty يعنى عمل بين چند شبكه است، كه طرحهاى جديد اجراى موسيقى ديجيتال بتوانند در چند سيستم عمل كنند، مثلا Apple Ipol با Itune كار مىكند اما با MSN music store كار نمىكند.
از طرفى ديگر مساله File – shoring هم موضوع مهمى در موسيقى آنلاين است. به هر حال به نظر مىرسد تنها راهى كه براى كمپانىهاى بزرگ در دهه آينده باقى مىماند اين است كه يك ريسك بزرگ كنند (هم در زمينه تكنولوژى و هم خلاقيت(.
منبع : اكونوميست