دولت ها و استارت آپ ها
نام نویسنده: علی تهرانی نصر *
در اقتصاد آزاد همواره تاکید بر آن بوده است که نقش دولت تنها به سیاستگذاری کارا و موثر ختم شود و این رویکرد در روند توسعه کشورها در بخشهای گوناگون اقتصادی هم بخوبی دیده می شود. دولتهایی که آموزه های اقتصاد آزاد را در دستور کار خود دارند معمولا نقش خود را به سیاستگذاری محدود می نمایند. اما آیا این در مورد استارت آپ ها نیز صدق می کند؟
با نگاهی به کشورهایی مانند امریکا که از پیشگامان حوزه استار آپی هستند، میتوان به وضوح مشاهده کرد که دولت حداقل دخالت و مقررات گذاری را در این زیست بوم بر عهده دارد. در این کشور در واقع این بخش خصوصی است که کاملا سکاندار پیشرفت فضای کسب و کار استارت آپ هاست. حال آیا این رویکرد در تمامی اقتصادهای آزاد نیز به همین گونه است؟
به نظر می رسد پاسخ به این سوال به میزان بلوغ زیست بوم استارت آپ ها در هر کشور متفاوت است. با اینکه کشورهایی مانند کره جنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ و حتی کشورهای اتحادیه اروپا از پیشرو های اقتصاد آزاد به شمار می روند اما در مورد استارت آپ ها رویکرد کمی متفاوت اتخاذ کرده اند. به عنوان مثال در سنگاپور صندوق های سرمایه گذاری جسورانه ای مانندInfocomm و Golden Gate با حمایت دولت در حال فعالیت هستند. در هنگ کنگ فضای کاری مناسب برای فعالیت استارت آپ ها با حمایت دولت به نام Cyberport ایجاد شده است. در انگلستان، صندوقهای سرمایه گذاری جسورانه در حمایت برنامه های EIS و SEIS دولت هستند که این طرح ها در واقع ارایه دهنده مشوق های مالیاتی به این شرکتها هستند می باشند.
نکته مهم دیگر در اتخاذ رهیافت مناسب از سوی دولتها، میزان درک آنها از چیستی استارت آپها است. اگر تعریف عملیاتی یک استارت آپ به درستی تفهیم نشود حمایت از آن نیز به درستی انجام نخواهد شد. این حقیقت که در ذات استارت آپ ها بنگاههای اقتصادی متفاوتی هستند و ویژگیهای آنها لزوما با خصوصیات شرکتهای سنتی یکی نیست باعث لزوم درک و نگاه متفاوتی خواهد شد. دولتمردان لازم است با مطالعه و تعامل با این بنگاهها به جزییات ویژگیهای غالبا متفاوت و منحصر بفرد این شرکتهای نو بنیان پی ببرند. نکته جالب این است که در بسیاری از موارد مطالعه صرف نمی تواند درک کامل و درستی به مسوولین ارایه دهد، بلکه ایشان لازم است با تعامل مداوم با بازیگران زیست بوم استارت آپی کشور به چالشها، فرصتها، مقتضیات و خصوصیات این شرکتها بیشتر آشنا شوند. بطور کلی می توان نتیجه گرفت که با بالغ شدن فضای استارت آپی هر کشور، دولتها عمدتا از فضای حمایتی مستقیم به سمت تمرکز بیشتر بر روی سیاستگذاری های کارا و موثر برای جامعه استارات آپ ها حرکت میکنند.
اما در مورد رویکردهای دولت ایران باید ابتدا به یک موضوع زیربنایی اشاره کنیم. بطور کلی بهینه کاوی و مطالعه رفتار دولتها در کشورهای مختلف می تواند شاخص های خوبی را برای هر دولت پدید آورد اما به هیچ عنوان توصیه نمی گردد که هیچ دولتی بدون مطالعه و توجه به ویژگی های منحصر بفرد فضای کسب و کار و زیست بوم استارت آپ های آن کشور، تنها دنبال روی یکی از الگوهای اجرا شده در دنیا باشد. با اینحال باید مراقب بود که دچار حالت عکس این موضوع نیز نشویم. به این معنی که از دیگر مشکلات دولت و شرکتهای ایرانی این است که ایشان اغلب اوقات مایلند چرخ را از اول اختراع کنند بطوریکه اصرار بیش از حد ایشان بر توسعه الگوهای بومی خود را در فضای خلا، ایشان را دچار روندهای مهلک سعی و خطا می کند. مسلما رویکردی متعادل در این میان بهترین گزینه خواهد بود. بررسی الگوها و بهترین عملکردهای دیگر کشورها و دولتها می تواند نگاه خوبی به دولتمردان و فعالین این حوزه ارایه دهد. باید بخاطر داشته باشیم که الگوی هر کشور با توجه به شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و سیاسی آن متفاوت خواهد بود. چنانچه رویکردهای کره جنوبی یا انگلستان لزوما بهترین گزینه برای ایران نخواهند بود. اما بطور کلی می توان از بهینه کاوی رفتار دولتها در کشورهای مختلف به این نتیجه رسید که نقش دولت بیشتر متمرکز بر سیاست گذاری های کلان موثر در جهت بهبود فضای استارت آپی آن کشور بوده است با این تفاوت که در برخی کشورها بسته های حمایتی دولت شامل حمایت از صندوقهای سرمایه گذاری خطر پذیر نیز خواهد بود. اما آنچه در کمتر کشوری دیده می شود تاکید بر تعدد و پیچیدگی مقرارت دست و پا گیر است که نه تنها کمکی به فضای رشد استارت آپها نمی کند بلکه باعث کندی سرعت رشد آنها نیز خواهد شد. چیزی که متاسفانه به وفور در فضای سیاستگذاری کشورمان قایل مشاهد است. متاسفانه با مطالعه دیگر کشورها در کمتر فضایی می توان مشاهده نمود که یک استارت آپ به اندازه ایران دچار سیاستهای در حال تغییر، مقررات زیاد و نیاز به اخذ مجوزهای فراوان باشد.
* مدیر برنامهریزی و توسعه آپارات