ما” 25 کشور جهانیم و ریش”اینترنت ملی” در قیچیِ دستِ خودمان است
نام نویسنده: سيد مهدی شهيدی
وب – “تیر” برای آنان که حافظه شان در اشتغالات روزانه امحاء نمی شود، یاد آور وقایعی است تلخ و جان گزای؛ چندان که گاه به این نتجه می رسی که چشم بربندی بر این ماه داغ که نامش یادآور سوختن و گداختن است: چه از لوله تفنگی رها شده باشد، چه گرداگرد خورشید بچرخد مذاب و سرخ. چه نامی باشد بر ماهی که همه بوی باروت دارد و رنگِ جهل. بوی اعتقادات بدوی، که غیبتِ بزرگی چون بهشتی را رقم زد در روزهای خطیر سال های شصت؛ یا به غیبت کشاند نجیب ترین جوانان این مرز و بوم را ازارتفاع جراحتِ هفتاد و هشت که پرت کرد با فریاد یا زهرا.
در عصری که دوران اطلاعات می نامندش، حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از یکدیگر قابل تمییز نیستند. شبکه همه چیز را حول “مرکزیتی” که نیست، وحدتی مسطح بخشیده و این رکن اساسی ساختری است بی شکل، بی انسجام اما مرتبط، وصل. به محض آنکه “کاربر” اراده کند: کلیک…
حالا در شبکه ای. در گستره ای که قدرت ها همچنان برای اعمال و بازتولید خود ترفندها می جویند و دانش ها اختراع می کنند. فرقی هم نمی کند جغرافیای سیاسی قدرت، کشورهای پیشرفته باشند با نهادهای مبتنی بر دموکراسی! یا “چین- کشورهایی” با نظام های بسته ایدئولوژیک.
فرقی نمی کند شرکت های معظمی چون گوگل یا یاهو باشند، یا بنگاه های خانوادگی شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس با جاهلیت شان.
برای قدرت، مهم آن است که خود را بازتولید کند، و در این جهانِ شبکه ای، که ازهر “مرکزیتی” گریزان است؛ قدرت ” اتصال به اتصال” را می کاود تا در قالب انواع سانسور، فیلتر گذاری و تولید ضد- محتوا اعمال کند خود را، و بر پا بماند درماهیت خویش.
جنگی چنین، که نهایتا از” جریان سرمایه داری جهانی” و خوی امپریالیزمی آن نشأت می گیرد( چه، مشخصا در هیأت اف بی آی و گوگل، چه در توصیه به لو دادن MMS های غیراخلاقی) و بین جریان مدافع شفافیت اطلاعاتی در نهادهای دانش و قدرت، و نهاد های متصلب دانش و قدرت در جریان است، چندان جدی است که سازمان عفو بین الملل را به انتشار اطلاعیه ای برداشت که هشدار داد:اعمال سانسور توسط دولت ها وکمپانی هایی چون گوگل و یاهو، ماهیت اینترنت را چون ویروسی دارد تغییر می دهد. واین خطر وجود دارد که تا ده سال دیگر اینترنتی که امروز با ماهیت”آزادی نشرو جریان اطلاعات” می شناسیمش؛10 سال دیگر زیر سیطره جریان های بزرگ مالی از یک سو و اعمال قدری دولت های پیشا- مدرنی که قایل به رسالت دروازه بانی اطلاعات در اینترنت برای خود هستند، از سوی دیگر، چندان از ریخت افتاده با شد که به جایش نیاوریم.
چند سطر خبر، عینیت این هشدار تلخ را بیواسطه پیش رویمان می گذارد:
1- سانسور در اينترنت حكم ويروس را دارد
سازمان عفو بينالملل با برگزاري كنفرانسي در زمينه مبارزه با آزادي بيان در فضاي سايبر كه از سوي كشورها انجام ميشود اعلام كرد كه سانسور ويروسي است كه سلامت اينترنت را به خطر مياندازد.
در اين كنفرانس موضوع رشد فيلترينگ اينترنت كه اكنون توسط 25 كشور در جهان انجام ميگيرد، مطرح شد.
اين سازمان اعلام كرد: استفاده از مدل چيني اينترنت كه اجازه رشد اقتصادي را ميدهد اما با آزادي بيان و حريم شخصي مخالفت ميكند، در عرض پنج سال در كشورهاي متعددي افزايش يافته است.
بر اساس اين گزارش، اين سازمان شركتهاي آمريكايي را براي همكاري و يا مشاركت در سانسور مورد انتقاد قرار داده و ياهو، مايكروسافت و گوگل را بهدليل همكاري با چين براي اعمال سانسور مورد سرزنش قرار داد.
2- گوگل« دشمن حريم خصوصي» اعلام شد
مركز انگليسي Privacy International در آخرين گزارش خود گوگل را” دشمن حريم خصوصي” ناميد.
Privacy International مركزي براي كنترل حفظ حريم خصوصي افراد در اينترنت است كه از روزهاي ابتدايي شكلگيرياش در لندن به اين كار ميپردازد و در گزارش اخير خود
گوگل را به نقض حريم خصوصي افراد متهم كرده است. البته رقيبان گوگل نيز ناديده گرفته نشدهاندPI (Privacy International)، ياهو و AOL هم عوامل اصلي تهديد براي حريم خصوصي انسانها دانسته است. در اين ميان وضعيت مايكروسافت كمي بهتر از بقيه است و تنها به عنوان خطري جدي تلقي شده است.
طبق مطالعاتی که PI در مورد 24 شركت مطرح اينترنتي انجام داده، هيچ یک از این شرکت ها در سطح” دوستدار حريم خصوصي” ( Privacy Friendly ) ارزيابي نشدهاند.
PI كه شركتها را در 6 سطح طبقهبندي ميكند به تازگی طي بيانيهاي اعلام كرد: انتخاب گوگل به عنوان بزرگترين نقضكننده حريم خصوصي جدالهاي بسياري در پي خواهد داشت اما در طول تحقيقات بر روي گوگل شواهدي انكارناپذير در مورد انتشار اطلاعات محرمانه افراد در ميان شركتهاي ديگر به دست آمده است.
گوگل به جمع كردن حجم زيادي از اطلاعات كاربران متهم است و اين حجم با خريد شركت تبليغاتي Double Click بيشتر شده است.
3- روسيه نياز به سانسور اينترنتي دارد
يك مقام ارشد قضايي در روسيه اعلام كرد كه به منظور مبارزه با محتواهاي تندرو و افراطي در سايتهاي اين كشور بايد در اينترنت سانسور اعمال شود.
ايوان سيدوروك (Ivan Sydoruk) معاون دادستان كل روسيه گفت: اين تغييرات بايد در قوانين جديد صورت گيرد و تجربه نشان ميدهد كه در اينترنت جا براي گسترش مطالب و محتواهايي با ماهيت افراطي وجود دارد از این رو در شرايط كنوني ، ايجاد يك سيستم نظارتي دقيق روی اینترنت يك امر ضروري است تا مطالب منتشر شده مطابق با معيارهاي قانوني باشند.
منتقدان معتقدند قوانين در روسیه به منظور سركوب مخالفان سياسي ولاديمير پوتين، رييس جمهور روسيه و جلوگيري از دخالت مخالفان سياسي در مسايل حساس نظير درگيري در چچن مورد استفاده قرار گرفته است.همچنين تلويزيون روسيه كاملا توسط مقامات حكومتي نظارت ميشود و تنها چندين روزنامه كه مخاطبان اندكي دارند، به طور مستقل به فعاليت ميپردازند.
4- (راستی: ارسال كنندگان MMS هاي غيراخلاقي را “لو” بدهيد، جايزه بگيريد از مخابرات)
و اینترنت ملی کشف شد
قضیه اینترنت ملی، تا همین دیشب که سرِ نوشتن همین “تحلیل ماه”، اخبار مرتبط باهمین قضیه را مرور می کردم ظرف خرداد و این 10 روز تیر؛ چیزی بود شبیه شوخی، یا حد اکثر جا زدن یک شبکه داخلی دانش آموزی با اسم دهان پر کن و به قول ” ریاضی” خوش آهنگ تر “اینترنت ملی”. همان کلک قدیمی ِ رنگ ردن گنجشک و فروختن بلبل.
اصلا روی همین ” نفهمیدنِ” اصل قضیه بود که با Enter سردبیرفناوران،هم نظر بودم که همین 10 -12 روز پیش نوشته بود: ” شبكه ملي، در واقع شبكه مدارس است كه اطلاعات خاصي ويژه استفاده معلم، دانشآموز و والدين روي آن تبادل ميشود.
“بنا به تعاريف تخصصي، چنين شبكهاي يك اينترانت است كه البته به دليل وسعتاش، «ملي» خواهد بود؛ اما هر چه كه هست و البته شبكه بسيار مفيدي هم هست؛ اينترنت نيست.
“به اين ترتيب بايد از آقايان پرسيد اين همه جنجال و بگومگو و اصرار و انكار بر سر نام اين شبكه كه «ملي اينترنت» باشد يا «اينترنت ملي» چه ضرورتي داشت وقتي اساساً قرار بود يك «اينترانت ملي» داشته باشيم كه همان شبكه مدارس باشد؟”
و حالا می گویم: نه برادر! خبرهای دیگری است. من و تو و رییس سازمان نظام صنفی خام بوده ایم و قضاوتمان غلط ازآب درآمده است.گفته بودم که” برای IT ایرانی خواب های بدی دیده اند”.
کنارهم خواندنِ ِ چند خط خبر، روشنم کرد که قضیه اینترنت ملی، واقعا صحت دارد. یعنی چگونه بگویم: داستان به همین شبکه دانش آموزی ختم نمی شود. این بستر کار است.- “چرا که نه! هفت هزار مدرسه با میانگینِ تو بگیر 300 دانش آموز، می کند دو میلیون و صد هزاردانش آموزی که در رده های مختلف سنی، فردا یا پس فردا باید بروند پای صندوق های رأی . یعنی بالغ می شوند و نسل جدیدند. چه پایلوتی از این بهینه تربرای جا انداختن تصویر جدید اینترنت؟ برای بالا بردن سلامت اطلاعاتی بچه ها؟ و ارتقاء همزمان ِنظارتی صد در صدی و فراگیر بر تمام تبادلات الکترونی.
چند خط خبر با هم بخوانیم تا شما هم دستگیرتان شود این تحلیل از کجا ثبات می یابد:
1-ریاضی دبیر شورای عالی فناوری اطلباعات، معاون وزیر و اولین مقام مطرح کننده اینترنت ملی در مورد نحوه بهرهمندي كاربران خانگي از شبكه ملياينترنت می گوید:”اين امكان از طريق ارايهاينترنت ADSL توسط شركتهاي PAP فراهم خواهد شد”. وي در مورد بهاي اينترنت براي كاربران در شبكه ملياينترنت نيزاعلام می کند:” تعرفه مبنا براي پهناي باند 165 كيلو بايت در شبكه ملياينترنت 26 هزار تومان خواهد بود، اين در حالي است كه براي همين ميزان پهناي باند كاربران اينترنت جهاني ماهانه 180 هزار تومان بايد بپردازند”.
رياضي می افزاید: “هر سازمان و نهادي كه خواهان حضور در شبكه ملياينترنت باشد تماميامكانات مورد نياز فراهم است. البته برخي از سازمانها نيز اكنون سايتهاي خود را بر رويهاستهاي داخلي قرار دادهاند”.
2- نماينده شركت PAP شاتل در استان فارس، از جمله مزاياي شبكه ملي اينترنت را” دسترسي به سايتهايي با ميزباني داخلي عنوان كرد كه هزينه ديتاي بينالمللي را نخواهد داشت و گفت: با استفاده از اين شبكه هيچ نيازي نيست كه سايتهايي كههاست داخلي دارند از ديتاي بينالملل عبور كنند،همچنين اين شبكه امنيت بالا و هزينه پاييني دارد”.
3-دكتر كمال محامد پور، معاون آموزش، پژوهش و امور بينالملل وزير ارتباطات:” گسترده بودن حوزههاي اجرايي شبكه ملي اينترنت و حساس بودن مباحث امنيتي آن به احتمال زياد فرآيند برگزاري مناقصات را طولاني ميكند”.
وي افزود:” هماكنون پروژه توسعه شبكه انتقال كشور توسط سازمان زيرساخت در حال پيگيري و انجام است.
وي خاطرنشان كرد: با توجه به بررسيهاي انجام شده چنانچه پروژه شبكه ملي انترنت در حوزه تامين اعتبارات با مشكلي مواجه نشود ميتوان طي سه سال اين پروژه را به پايان رسان:د.
به راستی اینترنت ملی چیست؟
اگر بر اساس اطلاعاتی که گزاره های 1، 2 و 3 ارائه می دهند تصویری از پروژه ای که تحت نام اینترنت ملی در حال شکل گرفتن است و ” طی سه سال به پایان می رسد”؛ به دست دهیم،درمی یابیم که این پروژه بسیار فراتر از ” شبکه مدارس” در حال اجراست و اصولا تأکید مداوم مقامات بر بعد آموزش و مدارس آن،بیشتر تاکتیکی از نوعِ ایز گم کردن است تا”ندانستگی” مقامات از آنچه می گویند.
فی الواقع آنچه در حال شکل گرفتن است با بودجه ای معادل 150 میلیارد تومان( فقط برای هسته مرکزی و لایه میانی (edge-core))، شبکه ای است داخلی و مبتنی بر دیتا سنترهای داخلی.
طرح ساماندهی سایت های وزارت ارشاد که یادتان هست، آن دسته از سایت ها که فیلتر نشده اند و در خارج از کشور هاست می شوندضرب الاجلی می گیرند برای انتقال به داخل و روی دیتا سنترهای داخلی،
نهادها و سازمان ها هم که با بخشنامه ای که مقدمات قانونی اش فراهم شده، کل مبادلات الکترونیکی شان را می آورند روی دیتا سنترهای داخلی.
می ماند سهمی از سایت های غیر ایرانی که از سد فیلتر می گذرند، آنها هم به گونه ای دو مرحله ای داخل این مجموعه می شوند.
حالا آنچه به نام “شبکه اینترنت ملی” داریم عبارت است از چند صد هزار سایت گزینش شده از آنچه متعبدان و دارندگانِ رسالتِ به بهشت بردن مردم، حتی به ضرب دگنگ، تشخیص داده اند ” ملّت را به شک نمی اندازد”و “ضالّه نیست”؛ سایت تمام نهادها و شرکت ها و سازمان های دولتی و خصوصی؛ یک شبکه آموزشی بین مدارس و بین دانشگاهی؛ سیستم ایمیل ایرانی،چت ایرانی،وخلاصه یک نمونه آزمایشگاهی از اینترنت، فاقد ماهیت مرکزیت گریزِآن البته .
و بعد، یک روز از خواب بلند می شویم می نشینیم پای کیبورد و بکدفعه از توی تمام پنجره ها ی مانیتورمان، از پس تمام خطوط اینترنت کارتی و اعتباری و پر سرعت و بی سیمِ تمام ISP ها و ICP های کشوردست گشاده ی “اینترت ملی” صورتمان را می نوازد که:” لِنگِ ظهر است، این چه قیافه اییه! برو موهاتو بخوابون کفِ سرت مثه بچه آدم”.
و سال ها خواهد گذشت و ما هر روز به “اینتر نت ملی” وصل می شویم تا درآزادی کامل بدون برخورد به حتی بک صفحه فیلتر شده، نیازهایمان را، بر اساس آنچه موجود است، رفع کنیم.
خود کفایی
البته طی دهه آینده با”اینترنت ملی” ونزوئلا، چین، عربستان، اردن، کره شمالی… نیز می توانیم لینک برقرار کرده به میهمانی برویم و در اینترنت ملی روسیه گشتی بزنیم.
بحث تولید محتوی هم که دارد به سرعت سامان می یابد.دیگر ریش و قیچی دست خودمان است: مثل تلفن ثابت و همراه” که هر وقت “صلا” می شود قطعش می کنیم از چند ساعت تا چند روز،مثل شش سالِ پیش که تمام موبایل های قطع شد طی روزهای 18 تا 23 تیر. یا سه ی تیر که به تمام موبایل ها یک پیام را send کردند send کردند send کردند send کردند… و همچنان کلمه، سایت و مشترک مورد نظر در دسترس نیست.