سردبير سرويس جامعه اطلاعاتى ايسنا: عصرارتباطىها مسؤولان را مجبور به پاسخگويى كنيد
مسعود فاتح ”سردبير سرويس جامعه اطلاعاتى ايسنا” در دستنوشتهاى كه به مناسبت اولين سالگرد هفتهنامه عصر ارتباط در اختيار اين نشريه قرار داده، تاكيد كرده است:
«فرهنگ رسانهها، فرهنگ غالبى است كه در اجتماعى شدن انسانها در جامعه نقش به سزايى دارد. با مطالعه اين فرهنگ مىتوان به ريشههاى تغييرات اجتماعى در جامعه دست يافت. تا زمانى كه رسانهها و از جمله آن مطبوعات در افكار عمومى تاثير گذار نباشند و دموكراسى و نتايج آن از جمله تكثر و تعدد آرا را تحمل و مدارا نكنند نمىتوان به تحقق جامعهى مدنى در كشور اميد داشت. رسانهها وظيفهى ترويج گزارههاى مربوط به جامعه مدنى و فرهنگ سازى در راستاى ايجاد بسترى مناسب به منظور راه اندازى نهادهاى مدنى را بر دوش مكشند.
رسانهها مىتوانند با فرهنگ سازى و ايجاد محيطى مشاركتى، در توسعه جوامع نقش اصلى خود را ايفا كنند.
اگر معتقد به خصوصى سازى و تقسيم وظايف و كاركردها در جامعه باشيم، بايد رشد رسانههاى خصوصى را انتظار داشته باشيم و نقش دولت در اين زمينه را تنها نظارت در نظر گيريم.
با در نظر گرفتن اين كه دولت نيز مىتواند رسانهاى متعلق به خود داشته باشد بايد بازار رقابتى براى رسانههاى خصوصى نيز فراهم شود، به شرط اين كه تمام شرايط اين رقابت نيز، در نظر گرفته شود. به طور عام رسانهها بايد واقعيات جامعه را مطرح كنند و رسانههايى كه بتوانند اين الگو را مد نظر قرار دهند، مىتوانند مورد توجه عموم جامعه قرار مىگيرند و متقابلا مردم نيز آن رسانه را متعلق به خود و منعكس كنندهى واقعيات جامعه مىدانند.
در جامعهاى كه معتقد است رسانهها در جهت اطلاع رسانى و آگاهى مردم گام بر مىدارند بايد رسانهها نيز از منافع حزبى، جناحى و صرفا اقتصادى خود چشم پوشى كرده و منافع و مصالح ملى را بر منافع شخصى خود ارجعيت دهند.
مطبوعات سنگ بناى آزادىهاى اساسى، به شمار مىآيند و بايد در كنار آن تنوع موضوعات و مطالب در مطبوعات نيز مورد توجه واقع شود. از سوى ديگر بايد دولت نيز از آزادى بيان و بحثهاى سالم و به دور از جو سازى در مطبوعات حمات و در جهت رشد رسانههاى آزاد و آگاهى دهندهى اقدامات كاربردىترى داشته باشد.
پژوهشگران مطبوعات كشور تا كنون 4 دورهى كوتاه مدت رونق مطبوعات و آزادى بيان را در تاريخ 150 سالهى ظهور مطبوعات تصوير كردهاند. هر كدام از اين دورهها پس از تحولاتى عميق و مراحلى دشوار حادث شدهاند. آخرين اين دورهها پس از خرداد 76 شكل گرفت و مطبوعات با تنوع و تكثر رسانهيى پا به عرصه وجود گذاشتند.
حال كه زمينهاى براى حضور مطبوعات با گرايشها و سليقههاى مختلف در جامعه فراهم شده، بجاست كه از اين آزادى به شيوهيى مناسب استفاده كرد.
علىرغم پيشرفتهاى زياد روزنامهنگاى آنلاين و توسعه گسترده و سريع رسانههاى الكترونيك، روزنامهها هنوز عمدهترين منبع خبرى براى عموم مردم به شمار مىآيند.
نشريات مكتوب هنوز براى اخبار بهترين منبع محسوب مىشوند و راحتتر و ملموستر مىتوانند جزييات رخدادها و اتفاقات را دراختيار مخاطبان قرار دهند.
با توجه به حمايت ناكافى نهادهاى ذىربط از روزنامهها و عدم استقبال عموم مردم از نشريات، كمتر روزنامه و يا هفتهنامهاى توانسته مستقل و بدون وابستگى در مسير رسانهيى خود گام بردارد. حتى در اين شرايط نيز بايد روزنامهها به بيان واقعيات جامعه بر حسب منافع عمومى مردم بپردازند.
هفتهنامه عصر ارتباط نيز به سهم خود در سال گذشته توانست به گوشههايى از واقعيات عرصهى ارتباطات با ديد خبر، گزارش و يا تحليل بپردازد، اما دست اندركاران اين نشريه بايد پرتوانتر از گذشته با نگاهى كارشناسانهتر و تخصصىتر سوژهها را پيگيرى كرده و در كنار انعكاس فعاليتهاى نهادهاى مختلف در حوزهى ارتباطات، مشكلات را پيگيرى و مسؤولان را مجبور به پاسخگويى كنند.»