گفتگو با فيضي مديرعامل شركت مخابرات ايران
نام نویسنده: محمد علی پورخصاليان
ماهنامه دنیای مخابرات و ارتباطات – مهندس صابر فيضي مديرعامل شركت مخابرات ايران هم جزو مدعوين ميزگرد خصوصي سازي ماهنامه دنياي مخابرات و ارتباطات بود اما به دليل گرفتاري عليرغم تمايل به شركت در اين ميزگرد نتوانست حضور داشته باشد. بلافاصله بعد از اتمام جلسه ميزگرد با وي تماس گرفتم و به او گفتم كه جاي او واقعاً خالي بود و بحثهاي خوبي مطرح شد. وقتي فيضي گفت چه حيف من اگر ميتوانستم بيايم خيلي خوب ميشد، گفتم پس اگر ممكن است وقتي را مشخص كنيد كه پيش شما بيايم و در قالب مصاحبه اين بحث را انجام دهيم.
فيضي موافقت كرد و براي فرداي همان روز به من وقت ملاقات داد.
در روز و ساعت مقرر در طبقه سيزدهم ساختمان شركت مخابرات ايران و در سالن انتظار منتظر باز شدن درب اتاق مديرعامل بودم. از قضا مسؤلان پست بانك كه قبل از من وارد اتاق شده بودند در مورد كارتهاي سوخت جلسهاي فوري با فيضي داشتند كه اين جلسه كميبيشتر از مدت مقرر طول كشيد. وقتي مهمانان قبلي از اتاق خارج شدند فيضي از اين كه جلسه بيشتر از زمان مقرر طول كشيد و من كمي منتظر ماندم عذرخواهي كرد. پس از سلام و احوالپرسي مختصري گفتگو را آغاز كرديم.
• آقاي مهندس، در اصل 44 آمده پست ، تلگراف و تلفن جزو مالكيت عمومي و اداره دولت است معني اين عبارت به طور دقيق چيست؟
– عرض كنم كه براي اين كار بايد به زماني كه قانون اساسي نوشته ميشد برگرديم من پيشنهاد ميكنم اگر ميتوانيد مذاكرات مجلس شوراي اسلامي آن زمان را بگيريد. خوشبختانه مجمع تشخيص مصلحت نظام كه به عنوان مستشاري در اين بحث وارد شد برگشتند به اصل موضوع كه هدف چه بود؟ هدف اين است كه در سيستم ارتباطات چه پست چه مخابرات حاكميت اصلي از دست نرود به همين دليل در تفسير اصل 44 در بند (ج) نوشته شبكه اصلي زيرساختي بايد دولتي باشند.
شبكه اصلي براساس مصوبه دولت در سال 82 شبكه زيرساخت كشور است كه تا SCها و PCها است بنابراين آنچه كه در تعريف اصل 44 و تفسير آن مطرح و ابلاغ شد همان بحث زيرساخت است.
• يعني منظور فقط زير ساخت است؟
ـ بله
• ببينيد با توجه به اين كه در آينده بايد 80 درصد سهام دست مردم بيايد و فقط 20 درصد دست دولت ميماند، آيا آن 80 درصد هيچ حقي براي اداره و تصميمگيري شركتي كه اكثريت سهامش را دارند، در اختيار ندارند؟
ـ زيرساخت، 100 درصد دولتي ميماند. در بخش لايه دسترسي ((Access، 80 درصد خصوصي ميشود. چرا 20 درصد دولتي ميماند؟ براي اين كه انحلال كلي شركت دست غيردولتيها نباشد.
• سهام داران 80 درصد در چه زمينهاي از مديريت شركت نقش دارند؟
ـ ميتوانند سرمايهگذاري كنند، ميتوانند در سود و زيان دخيل باشند ميتوانند در تصميمگيريها دخيل باشند، ميتوانند كارهاي رقابتي بكنند ولي فقط در بحث انحلال شركت نميتوانند تاثير گذار باشند. اين در قانون تجارت كاملاً مشخص شده. كسي كه سهامدار 20 درصد و بالاتر است يك اختياراتي دارد. اين 80 درصد به اندازه 80 درصد ميتوانند مديريت داشته باشند.
• سود اين مدل مالكيت عمومي و اداره دولت در چيست؟
ـ ما در اين رابطه بايد ببينيم شركتهاي دولتي چه معضلاتي دارند. شركتهاي دولتي معمولاً مديرهاي دولتي هستند. دانشمندان علم مديريت معتقدند كه دولت نميتواند تاجر خوبي باشد، در سيستم خصوصي افراد به خاطر منافعشن برنامهريزيهاي بلند مدت و كوتاه مدت سود ده دارند و سعي ميكنند به صورت اقتصاد مهندسي شركت را اداره كنند.
از معضلاتي كه در شركتهاي مخابراتي داريم، قانون معاملات دولتي است. ما الان ميخواهيم سوييچ بخريم. مجبوريم مناقصه بگذاريم. در مناقصه افرادي كه شركت ميكنند از توليد كننده داخلي تا دلال بينشان هست. كيفيت بالا و پايين هم دارد در سيستم خصوصي خيلي راحت به جاي مناقصه ميتوان با مذاكره كار را انجام داد. در شركت خصوصي بهره وري بالاتر است. افراد به اندازهاي كه ارزش دارند دريافتي دارند. الان در سيستم دولتي اختلاف حقوق يك كارمندي كه اصلاً كارايي ندارد با كارمندي كه بسيار كارا است عدد خيلي كمي است…
• ارزش گذاري روي شركتها، چگونه انجام شده؟
ـ ما در سال 83 تجديد ارزشيابي داشتيم، يعني شركتها به خاطر بحث قانون برنامه سوم در سال 83 ارزيابي شدهاند و از نظر سرمايه تكليفشان روش است.
• منظورم اين بود كه آيا در مدل ارزش يابي، ارزشهاي نامشهودي مثل ارزش كارمند كارايي كه 20 سال سابقه دارد براي شركت جزو سرمايه شركت محاسبه ميشود؟
ـ نه
• چرا؟
ـ ببينيد در سرمايهگذاري 2 بحث داشتيم. يك تجديد ارزيابي روي سرمايههاي موجود داشتيم، ارزشگذاري از نظر ارائه يك شركت طبق قانون به عهده بورس گذاشته د كه بورس ارزش گذاري كند. حالا به تصور شما اگر يك شركت كارمند 20 ساله خوبي داشته باشد، آيا اين در بورس تاثير مثبت ميگذارد؟
• به نظر من كارمندي كه در 20 سال كار را به خوبي ياد گرفته سرمايه آن شركت است؟
ـ بستگي دارد كه اين 20 سال سابقه چقدر با شغل آينده مرتبط باشد. الان در مورد شركتها به غير از شركت ديتا و سيار، تعداد كاركنان با تحصيلات در رشتههاي غير مرتبط و مدارك تحصيلي پائين درصد بالايي دارند. كساني كه متخصص نيستند تأثير منفي ميگذارند.
• خب متخصصها در اين مدل ارزش گذاري كجا ديده ميشوند؟
ـ وقتي در بورس ارزشگذاري ميشوند درصد تركيب نيروي انساني آنجا مشخص ميشود.
• كدام شركت آمادگي بيشتري براي رفتن به بورس دارد؟
ـ پيشنهاد ما اين است كه شركتها را به تنهايي به بورس نفرستيم.
• يعني همه شركتها را با هم يك جا وارد بورس ميكنيد؟
ـ بله اين الان دارد بررسي ميشود. پيش بيني ما اين است كه تا آذر ماه نتيجه نهايي را بدهيم كه چگونه شركتها را به بورس بفرستيم. چون اگر بخواهيم اين را تفكيك كنيم، در حال حاضر هيچ كدام از شركتهاي ما شرايط ورود به بورس را ندارند ولي به صورت يك كاسه، همه شركتها ميتوانند به بورس بروند. احتمالاً ما از بند (هـ) ماده 7 قانون برنامه چهارم استفاده كنيم كه لان كارشناسها دارند آن را بررسي ميكنند.
• يك سري از شركتها سود ده هستند يك سري زيانده. مدل به اين صورت است كه از شركتهاي سود ده به زياندهها كمك ميشود. ميزان اين كمك چقدر است؟ آيا براي همه شركتها يكسان است يا درصد مشخصي دارد؟
ـ سود و زياني كه ما مطرح ميكنيم بر اساس تقسيم نقدينگي است كه در كشور اتفاق افتاده اعتقاد من اين است كه اگر ما بحث اتصال متقابل را به صورت نهايي و صحيح ببينيم هيچ شركت مخابراتي زيان ده نخواهد بود. دليلش هم اين است كه شركت مخابرات ايران زيان ده نيست. توزيع نقدينگي باعث زيان ده شدن شركتها شده.
• مشخصاًميزان كمك شركتهاي سود ده به زيان ده چقدر است؟
ـ در شركتهاي مختلف متفاوت است عدد ثابتي نيست. شما حدث ميزنيد كدام شركتها زيان ده باشند؟
• مثلاً شركت مخابرات استان لرستان؟
ـ فيضي: شما ميگوئيد لرستان، كهكيلويه و بوير احمد، كرمانشاه و … اينها بايد مد نظر شما باشد.
•ـ آذربايجانشرقي چطور؟
• آذربايجانشرقي كه بايد از وضع خوبي برخوردار باشد.
ـ اتفاقاً جالب است كه بدانيد آذربايجانشرقي هم جزو شركتهاي زيان ده است. چرا اين اتفاق ميافتد؟ دليل كاملاً واضح است چون در تقسيم نقدينگي همه شركتها يكسان ديده شدهاند.
• آقاي مهدس چندي پيش شما گفته بوديد كميتهاي روي حدود مالكيت دولتي كار ميكند. اعضاي اين كميته چه كساني هستند؟
ـ اعضاي اين كميته كساني هستند كه در تركيب اقتصادي معاونت ما هستند. من خودم هم اين تيم را مديريت ميكنم.
• اين تيم دقيقاً چه كساني هستند؟
ـ فعلاً محرمانه است {ميخندد} البته بايد حق بدهيد. چون ما بحث مان اين است كه طوري واگذار كنيم كه نظر دولت تأمين شود. دولت نظرش اين است كه در اين واگذاري با استفاده از سهامعدالت بحث سهام دار كلان را نداشته باشيم كه سهام بتواند عادلانه توزيع شود.
• گذشته از بحث سياسي سهام عدالت ، به عنوان يك صاحب نظر، چقدر اين سهام عدالت را موفقيتآميز ميبينيد؟
ـ من نميتوانم در اين مورد قضاوت كنم ولي كارشناساني هستند كه معتقدند كه موفق نخواهد بود و تأثير مثبت روي دولت ندارد. در اين مسئله من نميتوانم اظهار نظر قطعي كنم.
• ببينيد دولت به كارمندان بن خريد از فروشگاه شهروند را ميدهد و من خودم بارها شاهد بودم كارمندان دولت بن خود را در قبال پول معاوضه ميكنند و دلالهايي هميشه در اين فروشگاههاي طرف قرارداد دولت حاضر هستند. ميخواهم بگويم آيا ممكن است اين اتفاق براي سهام عدالت هم بيفتد، چون مردم پول نقد را ترجيح ميدهند؟
ـ همه اينها به شرايط بستگي دارد. ميشود شرايط را طوري تنظيم كرد كه اين اتفاقها نيفتد ولي من عرض كردم من اقتصاد دان نيستم كه بخواهم اظهار نظر قطعي بدهم.
• برگرديم به بحث حدود مالكيت. در حال حاضر بحثهاي زيرساخت به كجا رسيده؟
ـ ما در حال بررسي هستيم كه از سال 82 به جز آن چه كه در دولت تصويب شده كه محدوده زيرساخت SC ، PC است بعد از سال 82 اتفاقي افتاده كه ما جاي ديگري را هم جزو سيستم زيرساختي تعريف كنيم يا نه.
• الان اين بحث تا كجا پيش رفته؟ نتيجه چه بوده؟
ـ الان تقريبا مراحل نهايياش را طي ميكند و به احتمال قوي همان هست كه در هيئت دولت هم تصويب شده و بيشتر از آن چه كه بوده بحثهاي زيرساخت پيش نرفته است.
• اعضاي اين كميته كه فرموديد محرمانه هم هستند، همگي به مجموعه شما تعلق دارند يا از بانكها و ساير بخشها هم هستند؟
ـ از مشاورين و افراد متخصص بورس هستند در بين آنها هست.
• آقاي مهندس مشخص هست كه اين 80 درصد به صورت يكجا واگذاري شود يا به صورت خرد خرد؟
ـ قرار است 50 درصد از اين 80 درصد به صورت سهام عدالت واگذار شود و 30 درصد در بورس ارائه شود و هيچ الزامي هم نيست كه آن 30 درصد به صورت يكجا در بورس ارائه شود براي اين كار وقتي 51 درصد خصوصي شد خود شركت تصميم ميگيرد كه بقيه سهام به چه صورتي وارد بورس بشود.
• آقاي فيضي به نظر شما موانع خصوصيسازي در بخش مخابرات چه چيزهايي هستند؟
ـ بخش مخابرات براي خصوصي شدن امتيازاتي دارد كه ساير بخشها ندارند. من مانعي سر راه خصوصي شدن مخابرات نميبينم. مشكل اساسي ما در بحث خصوصيشدن تبليغ منفي رسانههايي مثل صدا و سيما درمورد خصوصي شدن است. من برنامههايي را ديدم كه مثلاً آبدارچي يك شركت دولتي، خصوصي شده و كل اداره را به هم ريخته. نبايد بخش خصوصي و خصوصيسازي را به تمسخر كشيد. اعتقاد من اين است. يكي از عوامل بازدارنده خود مديران و كاركنان دولتي هستند كه كاملاً توجيه نشدهاند و احساس ميكنند نميتوانند در سيستم خصوصي كار كنند و متأسفانه عملكردهاي اشتباه گذشته تأثير منفي گذاشتهاند. ولي من در بخش مخابرات مانعي نميبينم.
• پس يعني شما هيچ مانعي سر راه خصوصي شدن بخش مخابرات نميبينيد؟
ـ نه مانعي وجود ندارد.
• با تشكر از وقتي كه به اين گفتگو اختصاص داديد.