تکنولوژی

مروری به مشخصات IT ایرانی

نام نویسنده: علی شمیرانی

هفته نامه بزرگراه فناوری – حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران ظاهرا در یک دور باطل افتاده و نقشه رشد فناوری اطلاعات مسیری به چپ، راست، عقب و البته کمی رو به جلوست. علت نیز روشن است و توسعه ICT کشور با گره‌های متعددی روبه‌روست که هنوز گره اول آن باز نشده، گره دیگری روی آن می‌خورد.

IT ایرانی ویژگی‌های خاص خود را یافته، ویژگی‌هایی که تقریبا همه آن را می‌شناسند و تنها نظاره‌گر آن هستند. روی این سخن نیز بیش‌تر با دولتمردان است. برای نمونه یکی از آسیب‌های بارز حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور این است که هنوز تکلیف یک طرح، شورا یا نهاد در مملکت روشن نشده، از هر راه ممکن مجوز طرح و تشکیل نهاد و شورایی جدید صادر می‌شود و این اتفاق بازمی‌افتد.

یکی دیگر از ویژگی‌های حوزه ICT در ایران وجود مدیران چند‌مشغله است. مدیرانی که گاها بیش از پنج سمت مهم و کلیدی دارند و تنها خود می‌دانند و می‌توانند پاسخ‌گوی حوزه عملکرد خود باشند. برخی از این مدیران برای مثال در کمیسیون راهبردی شورای عالی فناوری اطلاعات بودند که به علت مشغلات فراوان، وقت زیادی برای تعیین زمان‌بعدی جلسه مصروف شد.

اما موضوع این نوشتار به مدیران چندمشغله نیز مربوط نمی‌شود. تجربه سال‌های قبل نشان می‌دهد که کندی توسعه IT در ایران هموره درگیر مسایلی هم‌چون طرح‌های موازی، وجود پروژه‌های ناتمام، وجود پروژه‌های بی‌نتیجه، عدم تخصیص به‌موقع بودجه، علاقه مدیران دولتی به قبضه کلیه امور، عدم هم‌آهنگی و توجه برخی از دولتمردان به خواسته‌های بخش خصوصی، عدم هم‌آهنگی و همکاری میان نهادهای دولتی، تعریف بودجه‌های موازی، فقدان حلقه‌های نظارتی، شرح وظایف موازی دستگاه‌های دولتی و تعریف وظایف کلان برای برخی از دستگاه‌ها که امکان هر نوع تفسیر و برداشتی را فراهم می‌کند.

اما این تمام ویژگی IT ایرانی نبود و به موارد فوق می‌توان مشخصات دیگری چون اجرای پروژه‌های تکراری، اجرای طرح‌های بدون خروجی، تعریف و اجرای طرح‌‌های خارج از اولویت، تلاش در اختفای اطلاعات، فقدان اطلاع‌رسانی، نامشخص بودن برخی از مسوولیت‌ها، کمبود کارشناس و مدیر کلان‌نگر، خلاءهای قانونی، قوانین موازی، مدیریت ناصحیح بودجه‌ها، تصمیم‌گیری‌های جزیره‌ای، فقدان بانک‌های اطلاعاتی جامع و چندین و چند مورد دیگر را نیز اضافه کرد.

بسیاری از مواردی که مرور شد دارای مصداق یا مصداق‌های کاملا روشن هستند که از حوصله این مبحث خارج است.

به اعتقاد نگارنده مروری بر مشخصه‌های ذکر شده و بررسی چرایی اکثر این موارد به عدم ایفای نقش کلیدی از سوی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بازمی‌گردد. به ان معنی که چنان‌چه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با توجه به جایگاه سازمانی خویش با دقت بیش‌تری به نحوه تخصیص منابع، نحوه شکل‌گیری طرح‌ها و نهادهای جدید، بازنگری شرح وظایف دستگاه‌های دولتی و ایجاد ساختاری جدید می‌تواند به بسیاری از مشکلات موجود خاتمه داده و ضمن کاستن از هزینه‌ها، سرعت بیش‌تر و جهت دقیق‌تری به توسعه ICT در کشور دهد.

به هر تقدیر و در حال حاضر کم نیستند دستگاه‌ها و مسوولان دولتی که به‌علت سردرگمی در شرح وظایف، قوانین و بودجه به کندی مسیر توسعه IT کشور را طی می‌کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا