بهرهبرداری از فرصتهای سیلیکون ولی به سبک شرکتهای بزرگ
سیلیکون ولی یکی از مهمترین مراکز نوآوری و فناوریهای تحولآفرین جهان بوده و هست. بهدلیل وجود داراییهای منحصربهفرد در این منطقه – حضور غولهای فناوری، دانشگاههای برتر در کلاس جهانی، سرمایهگذاریهای فراوان و فرهنگ مشارکتی به شدت رقابتی برای خلق نوآوری- دستورالعمل رایج خلق نوآوری در شمال کالیفرنیا به ندرت نمونه مشابهی در سایر نقاط جهان دارد. ساير شرکتهای بزرگ با وجود تلاش برای دستیابی به این نوآوریها همچنان به دلایل فرهنگی، ساختاری و قانونی با مشکلاتی مواجه هستند. این شرکتها بهمنظور کسب توانمندیهای لازم برای ورود به اکوسیستم نوآورانه سیلیکون ولی، باید اهداف و مسیر حرکت خود را روشن كرده و همچنین درکی عمیق از محیط خود داشته باشند.
مهمترین مرکز نوآوری جهان
این منطقه چند دهه منشأ نوآوری و فناوریهای تحول آفرین جهان بهشمار میرفته و از آغاز قرن بیست و یکم به یکی از مهمترین مراکز تولیدکننده نوآوریهای تحولآفرین تبدیل شده است. ترکیب متمایز سرمایههای در دسترس در کنار مقیاسی گسترده از حقوق مالکیت معنوی پایدار، از جمله ویژگیهای قابل توجه سیلیکون ولی محسوب میشوند. بیش از یکسوم از ۱۴۱ شرکت آمریکایی، اروپایی و آسیایی که در بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ ارزشی بیش از یک میلیارد دلار داشتهاند، در خلیج سانفراسیسکو – منطقهای دارای پتانسیل منحصربهفرد رشد تجاری – حضور دارند.
فرمول نوآوری در منطقه شمال کالیفرنیا به ندرت نمونه مشابهی به خود دیده است. با در نظر داشتن مجموعهای منحصربهفرد از داراییهای موجود در سیلیکون ولی، چنین مقیاس گستردهای از نوآوری چندان تعجبآور نخواهد بود. بسیاری از شرکتهای بزرگ و موفق، دفاتری در این منطقه تاسیس کردهاند تا از نزدیک در جریان جدیدترین اخبار آن قرار بگیرند و همچنین روشهایی را برای ایجاد تحولات غیر قابل تصور در سازمان خود فرا بگیرند. اکنون دیگر نباید منتظر باشید که نوآوری به سازمان شما بیاید، بلکه باید در مناطقی که نوآوری در آنجا معرفی میشود حضور فعال داشته باشید.
سرمایهگذاری در نوآوریهای خارجی
سازمانهای مختلفی از سراسر جهان، بخش اعظمی از داراییهای خود را صرف جذب نوآوریهای جدید از کانونهای مهم و تحولآفرین میکنند. بر اساس نظرسنجی انجام شده از مدیران اجرایی سیلیکون ولی، مهمترین مزیت رقابتی انجام کسب وکار در این منطقه وجود ذهنیت کارآفرینی (۸۳ درصد)، حضور نیروی کار ماهر (۸۱ درصد) و نزدیکی به مشتریان و رقبا (۶۰ درصد) است. در صورتی که به دنبال سرمایهگذاری استراتژیک هستید، منطقه سیلیکون ولی امکان دسترسی آسان به شرکای بالقوه را فراهم میکند. نزدیکی به استارتآپها نیز فرآیند نوآوری را سریعتر و کارآمدتر کرده است. اين گرايش فقط منحصر به شرکتهای صنعتي یا منطقهای خاص نبوده است. حضور کمرنگ و محتاطانه شرکت نستله با هدف تقویت زیرساختهای دیجیتال این شرکت یا طرحهای ابتکاری چندجانبه سامسونگ، همگی با هدف ایجاد فرآیندهای جدید در منطقه سیلیکون ولی صورت گرفته است. این شرکتها به دنبال گزینههای مختلفی برای ورود به اکوسیستم نوآوری سیلیکون ولی هستند که عبارتند از:
• تمهیدات مشترک: از روشهای ورود به اکوسیستم نوآوری سیلیکون ولی میتوان به موافقتنامههای صدور مجوز، انتقال مجوز یا توافقنامههای مبتنی بر هزینه و همچنین مشارکتهای پروژهای یا سرمایهگذاریهای مشترک اشاره کرد. شرکت BMW یکی از اولین شرکتهایی است که به سیلیکونولی پا گذاشته است. این شرکت توانسته از همکاری مشترک خود با شرکت اپل منافعی را کسب کند.
• شتابدهندههای شرکتی: شتابدهندهها از سوی شرکتهای حامی استارتآپها اداره میشوند. شتابدهندههای شرکتی مشابه شتابدهندههای قدیمی فعالیت میکنند، با این تفاوت که بر تقویت بازده سرمایهگذاری تمرکز دارند. این شتابدهندهها با هدف تقویت و توسعه نوآوری فعالیت میکنند و مدلهای مختلفی دارند.
• سرمایهگذاری مخاطرهآمیز: چنین سرمایهگذاریهایی بهمنظور حمایت از توسعه بازار و فراهم كردن دسترسی به فناوریهای پیشرفته انجام میگیرند. سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز بهعنوان بودجههای شبه مالی که در اختیار شرکتهای نوپا یا شرکتهای مادر آنها قرار میگیرند، تعریف میشوند. این روش سرمایهگذاری بهعنوان روشی مهم در تحقق و جذب نوآوری خارجی در سال ۲۰۱۴ مطرح شده است.
در عمل، بسیاری از سازمانها بر مشارکتهای یک به یک تمرکز دارند و هدف از این رویکرد را دستیابی به نوآوری در سیلیکون ولی بیان میکنند. با این حال، درحالیکه چنین مشارکتهایی ممکن است به تسریع فرآیند نوآوری شرکتها کمک کنند، اما مدیران اجرایی خواستار استفاده از آنها بهعنوان مکملی برای برنامههای نوآوری خود هستند.
منافع حضور در اکوسیستم نوآوری
به نظر شما چرا باید از رویکردهای معاملاتی رایج بهمنظور حضور در اکوسیستمهای نوآورانه و پویا صرفنظر کنیم؟ پاسخ در فشارهای عملکردی فراوانی که شرکتهای مختلف بهدلیل نیاز مبرم به نوآوری متحمل میشوند، نهفته است. در جهانی با تکنولوژیهای تحولآفرین و تقاضای به شدت در حال تغییر، شرکتها با چالش پاسخگویی مسوولانه و چالاک روبهرو خواهند بود. یافتههای مطالعه Shift Index در سال ۲۰۱۳ دشواریهای ایجاد ارزش برای سهامداران در طول زمان را برجستهتر کرده است. بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۲۰۱۲، شرکتهای آمریکایی ۷۵ درصد کاهش در بازگشت سرمایه را تجربه كردند. علاوهبر این، به سبب گرایش به دیجیتالسازی و ارتباطات گسترده، مرزهای صنایع و بازارهای قدیمی کمرنگتر شده است. اکوسیستمهای میانصنعتی با هدف ارائه راه حل و خدمترسانی به بازارها تکامل پیدا میکنند.
متفکران عرصه نوآوری بهویژه جان هگل، بر اهمیت چنین اکوسیستمهایی تاکید میکنند و بر این باورند که این اکوسیستمها پایدارترین و مهمترین منافع را از آن کسب وکارهایی میکنند که در ایجاد، هدایت و مشارکت در این اکوسیستمها نقش دارند. ظهور اکوسیستمها سازمانهای پیشگام را وادار به بازنگری در استراتژیها، مدلهای کسب وکار، مدلهای عملیاتی، مهارتهای اصلی، فرآیندهای خلق و کسب ارزش و همچنین مدلهای سازمانی میکنند. درحالیکه سالها است امواج چندگانه نوآوری از سیلیکون ولی به پا خاستهاند، نوآوریهای اخیر بسیار منحصربهفرد تلقی میشوند، چرا که منجر به ایجاد اکوسیستمهایی شدهاند که قدم فراتر از مرزهای صنعت نهادهاند.
درسهایی از نوآوران موفق
شرکت جنرال موتورز اصطلاح «اینترنت صنعتی» (Industrial Internet) را که خودش ابداع کرده و به ادغام ماشینآلات فیزیکی پیچیده با سنسورهای شبکهای و نرمافزار اشاره دارد، یکی از اصلیترین فرصتهای رشد در آینده معرفی میکند. شرکتهای تولیدکننده نرمافزار که دارای قابلیت تجزیه و تحلیل پیشرفته هستند، به سبب تواناییشان در تحلیل و پیشبینی شکست، تهدیدی برای جنرال موتورز به حساب میآیند. جنرال موتورز در سال ۲۰۱۲ طرح ابتکاری خود موسوم به اینترنت صنعتی را اجرا كرد و متعهد شد در مدت سه سال یک میلیارد دلار هزینه توسعه آن کند. بر اساس همین طرح، مرکز نرمافزار این شرکت بهعنوان بخشی از واحد مطالعات جهانی جنرال موتورز و به صورت یک استارتآپ در سیلیکون ولی آغاز بهکار كرد.
پس از دستیابی به مقیاسی قابل قبول، مرکز نرمافزار، واحد پلتفرمهای هوشمند، تیمهای فناوری اطلاعات جهانی و نرمافزار تجاری جنرال موتورز با شرکت Wurldtech (ارائهدهنده خدمات امنیت سیستمهای صنعتی) ادغام شده و از سپتامبر ۲۰۱۵ تحت عنوان GE Digital شروع به فعالیت كردند. نتیجه این ادغام رشد مداوم سبد سرمایهگذاری جنرال موتورز در سال 2014 بود. درآمد GE Digital در سال ۲۰۱۵ پنج میلیارد دلار، ۲۲ درصد بیش از سال ۲۰۱۴ برآورد شد. این شرکت برنامههایی را برای سهبرابر کردن درآمد GE Digital تا سال ۲۰۲۰ تدارک دیده است.
شرکت BMW هم در حال تبدیل شدن به ارائهدهنده راه حلهای کاملا یکپارچه حملونقل است و زمینههای رهبری صنعت خودرو و حملونقل پایدار را در اختیار دارد. چشمانداز این شرکت در قالب طرح BMW i معرفی شده است که شامل خودروهای برقی و خدمات حملونقل میشود. فعالیت شرکت BMW در سیلیکون ولی با هدف کاربرد تکنولوژیهای نوظهور در خودروسازی بوده است. کارکنان مرکز Palo Alto این شرکت واقع درکالیفرنیا، بهطور مستمر در حال پویش پیشرفتهای صورت گرفته در سیلیکون ولی و شرکت در کنفرانسها، رویدادها و نمایشگاههای فناوری این منطقه هستند تا فناوریهای نوظهوری که صنعت خودرو را متحول خواهند کرد، تحت نظر داشته باشند. از اینرو، BMW بهطور روزافزون در حال توسعه تجربیات خود در صنعت حمل و نقل است. بر اساس گزارش سالانه این شرکت تا پایان سال ۲۰۱۴، عضویت نزدیک به ۳۹ هزار مشتری در سامانه DriveNow (اکوسیستم اشتراکگذاری خودرو) گزارش شده است.
چالشها و خطرات
سازمانها و شرکتهای بزرگ در فرآیند تلاش برای سرمایهگذاری در سیلیکون ولی با چالشهای متعددی روبهرو هستند. تمامی مراحل استقرار و حضور در سیلیکون ولی از شناسایی نیاز و غربالگری همکاران تا مذاکرات ثبت قرارداد و ساختاردهی در ۶ تا ۸ ماه امکانپذیر بوده و اغلب به از دست دادن فرصتها یا نتایج نامطلوب ختم میشود. موانع رایج عبارتند از:
• الزامات قانونی پیچیده: موانع قانونی حضور در سیلیکون ولی (حتی بازار آمریکا)، برخی شرکتهای چندملیتی فعال در حوزههای مختلف فناوری را با نتایج نامطلوبی روبهرو میکند. نیاز به ایجاد قوانین جدید و خاص، پیچیدگی را افزایش داده و اغلب منجر به تاخیر در روند ورود به اکوسیستم سیلیکون ولی میشود. این مشکل بهویژه برای شرکتهای غیرآمریکایی حاد بوده است.
• چالشهای عملیاتی: شرکتها علاوهبر تمرکز بر یادگیری فرآیندهای همکاری موثر با اکوسیستم سیلیکون ولی، باید از روشهایی برای حفظ ارتباط با دفاتر مرکزی خود نیز غافل نشوند. تهیه لیستی کوتاه از ایدهها و بهرهبرداری از آن در واحد نوآوری شرکت، انجام سرمایهگذاری مطمئن و ردیابی فرآیندهای موفقیت در غیاب ساختارهای داخلی ضروری برای مدیریت نوآوری، به ندرت کارآمد خواهند بود.
• چالش جذب استعدادهای برتر: با توجه به بازار به شدت رقابتی جذب استعدادهای برتر حوزه نرمافزار در سیلیکون ولی، یافتن نیروی کار ماهر برای بسیاری از شرکتهای فعال در این منطقه یک چالش عمده بهشمار میرود. همانطورکه قبلا در مثال شرکت جنرال موتورز اشاره شد، این چالش را میتوان منحصر به شرکتهایی دانست که بهطور کلی خارج از صنعت نرمافزار فعالیت دارند. بدون برندسازی و ساختارهای مناسب ممکن است شرکتها با خطر از دست دادن فرصت جذب استعدادهای برتر شرکتهای خوشنام و استارتآپهای دیجیتال موفق روبهرو شوند.
• میراث شبکههای اطلاعاتي بسته: شرکتها اغلب در مسیر جذب نوآوری امکان تطبیقپذیری با فرآیندهای ایدهپردازی و توسعه مشارکتی را به دست نمیآورند. از این رو، کسب وکارها اغلب به این نتیجه میرسند که بهمنظور کسب موفقیت در اکوسیستم سیلیکون ولی، باید بر استانداردهای خاصی از فناوری اتکا داشته باشند. برای مثال، شرکت AOL خیلی زود به این نکته پی برد که باید از استانداردهای باز برای کسب موفقیت در سیلیکون ولی استفاده کند.
منافع این اکوسیستم چیست؟
جهان امروز با ویژگیهایی مثل ظهور تحولات عمیق توصیف میشود. بازیگران قدیمی و جدید بازار با هدف به چالش کشیدن بنیان پویای فرآیند خلق ارزش در صنایع مختلف به نوآوری روی میآورند. بسیاری از سازمانها به رویکردهای واکنشی برای توسعه نوآوریهای خود در بازار روی آوردهاند و بهطور کلی به عملکرد موفقترین شرکتهای حاضر در سیلیکون ولی هم توجه دارند. همانطور که پیشتر بحث شد، اتخاذ رویکرد اکوسیستمی در قبال نوآوری، در ایجاد مزیت رقابتی پایدار نقش بسزایی دارد. بازار فناوری آمریکا مسیری طولانی را در ایجاد قابلیتهای مشارکتی پیموده است. محصولات و خدمات شرکت اپل بهعنوان نمونهای موفق از اکوسیستمی منحصربهفرد که تجربه مشتری متمایزی را برای کاربران فراهم میکند، پذیرفته شده است. اکوسیستم توسعهدهندگان فیسبوک نیز مولفهای تاثیرگذار در موفقیت این شرکت بهشمار میرود.
افزون بر این، موج عظیم دیجیتالسازی و ارتباطات ایده، اکوسیستمها را فراتر از مرزهای صنعت دیجیتال برده است. صنایعی که قبلا به صورت عمودی و یکپارچه فعالیت میکردند (نظیر خودروسازی) هماکنون به واسطه گرایش به شبکههایی غنی از تامینکنندگان، مشتریان، رقبا و سازمانهای تحقیقاتی، به دنبال راههای جدیدی برای خلق ارزش هستند. با در نظر گرفتن الزامات عملیاتی و استراتژیک سازمانها، میتوان به جرات گفت دستیابی به اکوسیستم نوآوری سیلیکون ولی به واسطه اتخاذ ساختارهای دقیق به سهولت ممکن خواهد بود.
البته باید اشاره کرد که این مسیر با توجه به چشمانداز استراتژیک و وضعیت موجود سازمان، برای هر کسب وکاری منحصربهفرد خواهد بود. با این حال، هنوز هم میتوان به برخی مولفههای مشترک الزامی اشاره کرد: وضوح اهداف، حاکمیت تاثیرگذار، مکانیزمهای مشارکتی، ایجاد درک شفاف از خطرات موجود و پاداشهای بالقوه حاصل از تاختوتاز در منطقه سیلیکون ولی. با تمرکز هر چه بیشتر بر ویژگیهای مذکور، ورود کسب وکار به سیلیکون ولی و دستیابی به نوآوری احتمالا با موفقیت همراه خواهد بود.
منبع: Dupres
منبع : دنیای اقتصاد