نام نویسنده: رضا جوالچی
باشگاه نجوم
http://nojum-club.persianblog.com
آيا ما انسان ها در عالم تنها هستيم؟ آيا خورشيد ما تنها نمونه اى از ميلياردها ستاره در سراسر گيتى است كه سياره اى به دور آن مى چرخد كه موجودات زنده در آن به وجود آمده اند؟ آيا تنها به صورت اتفاقى بود كه حيات بر روى زمين تكامل بيولوژيكى يافته و پس از ۴ ميليارد سال سرانجام موجوداتى را به وجود آورد كه شايد قادر باشند حتى به چنين پرسش هايى پاسخ گويند؟ يكى از نخستين كسانى كه جرات كرد چنين سئوالاتى را در حضور ديگران مطرح كند با از دست دادن زندگى خود بهاى آن را پرداخت.
او يك راهب ايتاليايى به نام گيوردانا برونو (G.Bruno) بود كه به خاطر اين ادعاى خود مبنى بر اينكه جهان هاى ديگرى نيز همانند جهان ما وجود دارند در ماه فوريه سال ۱۶۰۰ در شهر رم بر روى تلى از هيزم در آتش سوزانده شد. اگرچه امروزه سال ها از آن روزگار مى گذرد ولى براى اين پرسش ها هنوز هم پاسخى يافت نشده است. دانشمندان تاكنون در هيچ جا خارج از كره زمين قادر به اثبات وجود حيات نبوده اند. اگرچه پژوهشگران هنوز بر اين باورند كه كشف يك زمين ديگر تنها به زمان نياز دارد.
در وبلاگ باشگاه نجوم در تائيد احتمال وجود حيات در نقاط ديگرى از فضا آمده است: «بر طبق مدل كامپيوترى كارشناس ستاره شناسى بريتانيا بارى جونز (B.Jones) تنها در كهكشان راه شيرى صد ميليارد منظومه وجود دارد كه مى توانند سياره اى همانند زمين را در خود جاى داده باشند.»
فلسفه- ملاصدرا
http://robot.ir/blog/mllasadra/.com
« براساس تازه ترين تحقيقات ژنتيكى، انسان ها در حدود ۷۰ هزار سال قبل در آستانه انقراض قرارگرفته بودند. اين مطالعات حاكى است كه در يك مقطع زمانى از تاريخ بشر، احتمالاً تنها يك گروه دو هزار نفره از انسان ها بر كره خاكى به جا مانده بودند.
اين بدان معنى است كه نژاد بشر براى مدتى در يك وضعيت خطرناك قرار گرفته بود و وجودش از سوى بيمارى ها، بلاياى طبيعى يا مناقشه ها تهديد مى شد. اگر هر يك از اين عوامل بر گروه به جا مانده فائق مى آمد، نسل انسان از كره زمين محو مى شد.» محمد بن ابراهيم قوامى شيرازى ملقب به صدر المتالهين يا ملاصدرا در ظهر روز نهم جمادى الاول سال ۹۸۰ قمرى ديده به جهان گشود. ملاصدرا تفكر عقلى در جهان اسلام را احيا نمود و ه تاسيس مكتبى فلسفى موسوم به حكمت متعاليه توفيق يافت كه در چهارصد سال گذشته تفكر فلسفى در ايران تحت سلطه او بوده است.
امروزه پس از گذشت صدها سال از درگذشت ملاصدرا وبلاگى با نام وى در وبلاگستان منتشر مى شود كه آن رابه طور قطع مى توان يكى از پربارترين و بزرگترين وبلاگ هاى علمى به زبان فارسى ناميد. در وبلاگ ملاصدرا مقالات جالب و خواندنى با موضوعات رياضى، فيزيك، شيمى، زيست شناسى، نجوم و با زبانى ساده در دسترس علاقه مندان قرار دارد. در بخش معرفى رشته هاى دانشگاهى اين وبلاگ، مى توانيد با رشته هاى مختلف دانشگاهى آشنا شويد. در بخش فايل هاى اين وبلاگ، فايل هايى از جمل فيلم هاى كوتاه علمى، فايل هاى تصويرى، نمايش هاى كوتاهى از جلوه هاى طبيعت و آزمايش ها و پديده هاى علمى و … قرار گرفته است.
روابط عمومى- وبلاگ روابط عمومى
«اگر شما هم با رايانامه (پست الكترونيك) سازمانى سر و كار داشته باشيد، شايد برايتان از اين نامه ها آمده باشد كه فرستنده خود را فرزند يا همسر يك رئيس جمهور مقتول يا بركنار شده يك كشور آفريقايى معرفى مى كند. او از شما مى خواهد هيچكس را از محتواى نامه مطلع نكنيد ولى درخواست دارد تا مبلغ ناقابلى مثل ۵۰ هزار دلار برايش به عنوان كمك ارسال كنيد. تاكنون از اين نامه ا نزديك به ۱۰۰ مرتبه طى اين ۵ سال آمده است.»
اين بخشى از يكى از مطالبى است كه در وبلاگ روابط عمومى به نگارش درآمده. وبلاگى كه براساس نام آن به مطالب مرتبط با ارتباطات و روابط عمومى مى پردازد. تاكنون ۷۳۸ مطلب در اين وبلاگ قرار گرفته كه عمده آنها رسانه و ارتباطات (۳۰ مطلب)؛ فناورى اطلاعات (۱۹ مطلب) و تبليغات (۱۸ مطلب) هستند.
در اين وبلاگ تلاش مى شود تا از نگاه يك فرد علاقه مند به مسائل ارتباطات و روابط عمومى موضوعات زير ذره بين قرار گيرند. البته نگاه به اين مسائل همچنان كه خود وبلاگ مى طلبد نگاهى نو و از منظر رسانه هاى جديدى مثل اينترنت پررنگ تر است. نويسنده در مطلبى درباره تبليغات مى نويسد: «به نظرم، هنوز ابزارهاى تبليغى سنتى در بيشتر موارد در ايران نسبت به ابزارهاى آن لاين پر مخاطب ترند و اصطلاحاً برد با آنهاست.
مانند بيلبوردهاى شهرى و حتى با توجه به بافت فرهنگى مردم مان: منابر و مساجد.» اين وبلاگ همچنين در بخش لينكدونى به مطالب مرتبط با روابط عمومى در سايت ها و وبلاگ هاى ديگر پرداخته و به آنها لينك داده است. همچنين لينك مجموعه اى از سايت هاى ارتباطات و روابط عمومى يا حتى آى تى ايرانى و خارجى در سمت راست اين سايت قرار گرفته تا مراجعان را به سايت هاى مشابه راهنمايى كند.
نگارش – زبان فارسى در دنياى ارتباطات
http://ashrafzaade.persianblog.com
وبلاگ زبان فارسى در دنياى ارتباطات به مطالب گوناگون در حوزه زبان و زبان شناسى و به ويژه خط فارسى و زبان فارسى مى پردازد. مباحثى از قبيل ترجمه، ويرايش، واژه گزينى، رسم الخط، دستور زبان و نظاير آن، از جنبه هاى نظرى و كاربردى، مورد علاقه نويسنده بوده و نويسنده سعى دارد براى مسائل و مشكلاتى كه در اين زمينه مطرح مى شود پاسخ هاى علمى خود را ارائه كند. همچنين تعدادى لينك مرتبط با موضوع نيز در ستون سمت راست اين وبلاگ قرار داده شده است. به نظر مى رسد كه در اين وبلاگ سعى شده است كه تمامى مشخصات وبلاگ تابع معيارهاى علمى معينى بوده و رسم الخط به كار رفته، واژگان مورد استفاده، شيوه نگارش مورد مراقبت نويسنده قرار دارد. به دنبال تحريف نام خليج فارس توسط موسسه نشنال جئوگرافى نويسنده اين وبلاگ با عدم اعتقاد به تكيه صرف بر تاريخى بودن نام خليج فارس مى نويسد: « به گمان من تكيه صرف بر تاريخى بودن نام خليج فارس، احتمالاً ضعيف ترين نوع دفاع از اين نام تاريخى است! زيرا پيش از هر چيز نمايانگر اعتراض از موضع ضعف است. معناى اين موضع گيرى اين است كه ما خودمان نقشى در تعيين نام اين مكان جغرافيايى كه بخشى از آن متعلق به خود ما است نداريم و از ديگران خواهش مى كنيم كه نام مورد علاقه ما را تغيير ندهند، حال آنكه اصولاً كسى دلش به حال تاريخ نمى سوزد كه بخواهد از نام هاى تاريخى حمايت كند. پس اين استدلال راه به جايى نمى برد. علاوه بر اين، تاريخ صرفاً از گذشته سخن مى گويد و گذشته تاريخى، هيچ دستورالعملى براى آينده صادر نمى كند. اگر نام تاريخى مورد پذيرش جامعه جهانى باشد، لابد قلمرو تاريخى و مالكيت تاريخى و نظاير آن هم بايد مورد پذيرش قرار گيرد، كه البته اين گونه نيست.»
مذهبى – شكوفه گل سرخ
http://emammahdi.persianblog.com
«مذهب» از جمله بخش هايى است كه هم اكنون بخش عمده اى از وبلاگ نويسان با اهداف، مهارت هاى فنى متفاوت و ديدگاه هاى مختلف فكرى را به سمت خود جلب كرده است. وبلاگ نويسى مذهبى در حقيقت آن گروه از وبلاگ هايى را در بر مى گيرد كه در مطالب منتشر شده آنها نقش مذهب و نمادهاى دينى در آنها پررنگ ديده مى شود. همچون بسيارى از گستره هاى ديگر وبلاگ هاى مذهبى نيز خود عرصه وسيعى را شامل مى شوند و در برخى از موارد گستره هاى مذهبى با موضوعات انقلابى، دفاع مقدس و سياست نيز درهم مى آميزد. از ميان خيل عظيم وبلاگ هاى مذهبى مى توان به وبلاگ شكوفه گل سرخ اشاره داشت هر چند گويا نويسنده خوش ذوق آن به روز كردن وبلاگش را به فراموشى سپرده اما خواندن آخرين مطلب آن خالى از لطف نيست. نويسنده در مطلبى تحت نام دل بى قرار مى نويسد: «پايى خسته از راه داريم. تنى خسته از راه داريم. لبى خشكيده از راه داريم. سوداى تو در سر داريم. بگذار هرچه زودتر چشمانمان در لحظه ديدارت گريان شود، بگذار اين سرابى را كه ما مى بينيم واقعى باشد. بگذار اين سراب آب دل انگيز كوثر باشد. بگذار در انتهاى راه صحرا تو باشي. بگذار اول ديد ما در انتهاى راه تو باشي. بگذار اين خستگى راه با نوازش هاى تو رفع شود. بگذار با تو باشيم هميشه با تو باشيم. هيچ مى دانى من عاشق توأم. هيچ مى دانى من دلبسته توأم هيچ مى دانى؟ من عاشق هستم اما… اما دست يارى تو را نيز مى خواهم. دست نجات تو را نيز مى خواهم. من بدون تو چگونه به درياى وصالت بسم. من بدون تو چگونه خود را از اين گرداب نجات دهم. من تو را دوست دارم دوست دارم دوست دارم. پس… پس بيا به اين دوستى نه… به اين عاشقى دست اين عاشق زخمى زگناه را بگير. به اين عاشقى من را از هر پليدى نجات بده. تو را عاشقانه دوست دارم. تو را ديوانه وار دوست دارم. تو را با تمام وجود دوست دارم. پس يارى ام كن به عزيزترين عزيزت من را يارى ده. دوستت دارم آقا، خاك پايت مى شوم غلام درگاهت مى شوم منتظرم…».
همسايه – اطلاعات عمومى
http://afghaninformation.persianblog.com/
كدام كشور براى زندگى مناسب تر است؟ ايرلند ، سوييس، لوكزامبورگ، نروژ و سوئد. احتمالاً خيلى بى مناسبت نيست كه در وبلاگى افغانى كشورى كه طى سال هاى گذشته روز آرام و خوش به خود نديده به مطلبى در مورد بهترين نقاط دنيا از نظر زندگى برخوردكنيم. هنوز چندى از پناهنده شدن تعدادى از فوتباليست هاى تيم ملى فوتبال افغانستان نمى گذرد و يا خبرهايى در مورد مهاجران افغانى در كشور خودمان نشان مى دهد كه هنوز مشكلات زندگى در افغانستان بسيارى را به فكر زندگى در خارج از كشور مى اندازد.
با اين همه اما دليل نمى شود كه وبلاگ اطلاعات عمومى افغانستان به مسائلى اينچنينى نپردازد. نويسنده اين وبلاگ تلاش مى كند به مطالب متعددى كه اطلاعات عمومى خوانندگان را در زميه هاى مختلف افزايش مى دهد توجه نشان داده و آنها را از سايت ها و وبلاگ هاى مختلف نقل كند. البته در اين ميان مطالبى كه در مورد خود افغانستان باشند در اولويت قرار دارند. در يكى از مطالب اين وبلاگ آمده است: «در دو سال گذشته، سينماى افغانستان، جنب و جوش قابل ملاحظه اى داشته و چند فيلم ساخته شده در اين كشور، در جشنواره هاى بين المللى به نمايش درآمده است اما در اين ميان زنان حضور كمرنگ ترى داشته اند؛ اين كمرنگى در مناطق دور از مركز، بيشتر جلب توجه مى كند. زنان در برخى از ولايت هاى افغانستان به طور سنتى از حضور در اجتماع و به ويژه ظاهر شدن در تلويزيون و سينما منع مى شوند. اگرچه اسماعيل خان و حاكميت سابق اين ولايت، به طور رسمى از حضور زنان در تلويزيون ممانعت نمى كردند اما در كمتر فيلم يا نمايشى كه در هرات توليد مى شد، زنان حضور داشتند اما رويا سادات مى گويد كه اسماعيل خان از كار او استقبال كرده و گفته است كه حاضر است در مسائل امنيتى، با او همكارى كند. بنابراين، فيلم سه نقطه كه با كارگردانى و بازيگرى دختران در خارج از پايتخت تهيه شده، در سينماى افغانستان يك تحول به حساب مى آيد.»
شهر من – آقاجون
http://payamiran.persianblog.com
آقاجون، نام وبلاگى است كه از نوع گزينش مطالب آن مى توان دريافت كه نويسنده يا خود ساكن ملاير است يا اينكه به واسطه آشنايى با اين منطقه به شرح خبرهايى در حوزه ملاير پرداخته است. مثلاً در قسمتى از اين وبلاگ در مورد شهر ملاير آمده است كه: «ملاير بزرگترين شهرستان استان پس از همدان با وسعتى حدود ۳۲۱۰ كيلومتر مربع شامل ۳ شهر: ملاير، سامن و ازندريان و سه بخش: مركزى، سامن و جوكار و ۱۵ دهستان و ۲۲۱ روستاى داراى سكنه است. امتداد رشته كوه الوند از شمال و شمال شرق اين شهرستان مى گذرد و به كوه هاى سربند اراك متصل مى شود. مرتفع ترين كوه اين شهرستان قله لشكردر است و كوه معروف يزدگرد با بقاياى قلعه يزدگرد ساسانى در جنوب شهر قرار دارد. از ديگر ارتفاعات مهم كوه گرمه ا ارتفاع ۲۲۰۶ متر و كوه سرده با ارتفاع ۲۲۷۷ متر است. مهمترين رودخانه ملاير رود حرم آباد است كه آب آن فصلى است. پوشش گياهى شهرستان ملاير از نوع استپ كوهپايه اى است. ملاير از نظر آب و هوايى در مرز آب و هواى معتدل كوهستانى و آب و هواى نيمه بيابانى ايران قرار گرفته و خصوصيات هر دو نوع آب و هوا را دارا است و متوسط بارندگى ساليانه آن به ۲/۲۴۲ ميليمتر مى رسد. زبان اهالى اين شهرستان آميزه اى از لرى، كردى و فارسى با لهجه لرى و لك است و جمعيت آن براساس آخرين سرشمارى ۱۳۷۵ تعداد ۲۹۷۰۶۲ نفر است كه اكثريت آنها در روستا زندگى مى كنند و به كشاورزى اشتغال دارند.» از نكات ديگر وبلاگ آقاون علاقه نويسنده به انواع و اقسام سوژه ها است تا آن جايى كه در اين وبلاگ از هر درى سخن گفته شده ، از صعود تيم فوتبال جوانان آموزش و پرورش ملاير تا كشف مولكول جديد براى درمان سرطان. به همين علت خواندن اين وبلاگ حتماً براى شما خالى از لطف نيست.
نويسندگى – مسافركوچولو
http://mosaferkoochooloo.persianblog.com
«ساعت مدت هاست كه از نيمه شب زندگى گذشته است و ارقامى كه سال ها عمر را نشان مى دهند در تجربه سراشيبى سفر بازگشتند…!!! به نام سر فصل ها چه آنها كه نوشته شدند و چه آنهايى كه سپيد ماندند تا كاغذ ها سياه نشوند، يك سلام پر رنگ و چند نقطه چين… به علامت جواب هايى كه هرگز نداديم و يك دقيقه سكوت به احترام تمام لحظاتى كه در انتظار پاسخ مان مردند… خيلى وقت بود كه نبود. آنقدر نرم و بى سر و صدا رفت كه حتى نگاهم به اندازه امتداد يك تعجب پرسشگرانه هم نلرزيد. سقف اغلب خيس چشمانم يك ترك هم بر نداشت… زندگى شيبى است. عشق سيبى است.
واى به آن حال كه در عشق پايبند نظم و ترتيبى است و اما تو! قرار نبود آن وقت هاى تو جايشان را با اين زقت هاى من عوض كنند قرار نبود عشق هم مانند گيلاس، عيدى، تعطيلات، تابستان و… اولش قشنگ باشد قرار نبود كسى سختش باشد بگويد دوستت دارم. قرار نبود كسى به هواى نشكستن دل ديگرى بماند. قرار نبود هر چه قرار نيست باشد. قرار تنها به بى قرارى بود و بس… گمان نمى كنم گناه من سنگين تر از نگاه تو باشد ! اما يقين دارم كه كودك دلت كمتر از پيش بهانه لالايى هاى شعر گونه ام را مى گيرد… باز مى گردم… با اينكه درست از تاريخ قبلى يك سال مى گذرد… ساعت مدت هاست كه از نيمه شب روحم مى گذرد اما باز تصميم بر نوشتن دارم….» متن فوق برگزيده اى از وبلاگ مسافركوچولو است نويسنده اين وبلاگ كه در عنوان بندى پرشين بلاگ تحت نام نويسندگى قرار دارد وبلاگ خود را تا حدودى از نظر طراحى با ديگر وبلاگ ها متفاوت كرده است طراحى زيبا و به كارگيرى فضاى شاعرانه همراه با بارش برف به كمك متن هاى احساسى آمده تا آنجا كه خواننده را به خواندن مطالب وبلاگ ترغيب مى كند. نويسنده وبلاگ تولد مسافركوچولو را ۱۳ مرداد سال ۸۰ ذكر كرده و بر عكس فضاى حاكم در دنياى مجازى خود را با ساده ترين لحن به خوانندگان وبلاگش معرفى مى كند كه نويسنده مسافركوچولو پسرى ۱۵ ساله و محصل است.
