گفت و گو با ژنيو بل : تکنولوژی های جديد و انسان امروز
شرق – در كمپانى اينتل انسان شناسان، روان شناسان، متخصصين علوم اجتماعى همراه با متخصصين كامپيوتر مشغول طراحى تكنولوژى هاى جديدى براى انسان امروز هستند. دكتر ژنويو بل نيز يكى از اين دانشمندان است كه اخيراً به مدت دو سال در هفت كشور هند، اندونزى، مالزى، سنگاپور، چين، كره و استراليا تحقيقات و مطالعات وسيعى بر روى فرهنگ و تصورات و طرز تفكرات متنوع مدمان اين كشور ها انجام داده است.
او پيش از اين نيز به مدت حدود چهار سال در اروپاى غربى و آمريكا مطالعاتى انجام داد. دكتر بل مدارك ليسانس و فوق ليسانس خود را از كالج برين ماور و مدرك دكتراى خود در زمينه انسان شناسى را از دانشگاه استانفورد گرفته است.
پس از بازگشت او به آمريكا مصاحبه اى توسط سايت Intel با اين پژوهشگر صورت گرفته است كه گزيده اى از آن را با هم مى خوانيم.
•دكتر بل شما پس از دو سال تحقيق بر روى هفت كشور آسيايى كه اخيراً به پايان رسيده است تفاوت هايى را از نظر فرهنگ استفاده از تكنولوژى در اين كشور ها مشاهده كرديد چه ميزان از كار شما يك تحقيق ميدانى بود؟
مسلماً تحقيق ميدانى قسمت عمده اى از كار مرا تشكيل داده است. تحقيق ميدانى ظاهراً دوجنبه دارد كه يك قسمت آنكه مى تواند بسيار جالب باشد اين است كه به تفاوت هاى هر انسان با انسان ديگرپى مى بريد اما مهم ترين بخش تحقيق ميدانى اين است كه زمانى كه اطلاعات مورد نياز را به دست آورديد چه كارى با آنها انجام خواهيد داد. من طى دو سال گذشته بر روى طبقه متوسط اين هفت كشور تحقيق مى كردم و مهمان صدها خانه در نوزده شهر از اين هفت كشور بودم و هم اكنون حدود بيست گيگابايت عكس، نوزده دفترچه يادداشت در زمينه هاى مختلف تحقيقى و يك وب سايت در مورد تمام يافته هايم در اختيار دارم.
حال نكته مهم اين است كه با اين حجم از اطلاعات چه كارى مى خواهم انجام دهم. بسيارى از يافته هاى من موارد كاملاً واضح و مشخصى بود كه مورد استفاده هر فردى قرار مى گيرد اما برخى از خواسته هاى آنها را نيز در حال حاضر و با تكنولوژى امروز نمى توان برآورده كرد. اما شايد تا ده سال آينده اين كار را نيز بتوان انجام داد.
•به چه ميزان بايد روش هاى تحقيق خود را با فرهنگ و تكنولوژى كشور هاى مختلف هماهنگ مى كرديد؟
با يك مثال اين سئوال را جواب خواهم داد. چهار سال پيش زمانى كه ما در اروپا اين مطالعات خود را پيگيرى مى كرديم يكى از سئوالاتى كه هميشه از زوج هاى جوان مى پرسيدم اين بود كه «نخستين ملاقات شما با هم چگونه بود؟» اين سئوال خوبى است و خاطرات بسيار خوبى نيز در دل خود دارد. در تحقيق اخير خود در آسيا اولين كشورى كه مطالعاتم را آغاز كردم هند بود. من اين سئوال را از يك زن جوان پرسيدم و او به سئوال من خنديد و پاسخ داد نخستين ملاقات ما در روز عروسى مان بود.
وقتى سئوالم را تكرار كردم باز هم همين جواب را شنيدم. پس تصميم گرفتم سئوال خود را طور ديگرى مطرح كنم و از او پرسيدم چه كسى ازدواج تان را ترتيب داد؟ خودت، خانواده ات و يا فرد ديگرى؟ و با توجه به جوابى كه به من داد متوجه شدم سئوال خود را به بهترين نحو پرسيده ام.
•طى تحقيقاتتان آا شما مقاومتى در برابر تكنولوژى از سوى مردم اين كشور ها مشاهده كرديد؟
اگر منظور شما از اين سئوال ذهنيت منفى مردم نسبت به تكنولوژى است بايد بگويم كه بله اما ميزان آن به طور شگفت انگيزى بسيار كمتر از آمريكا بود. آمريكايى ها يك نگرانى خاصى نسبت به تكنولوژى دارند و آن اين است كه در آمريكا مرز بين زندگى كارى و خصوصى افراد بسيار كمرنگ شده است و فكر مى كنم دلايل بسيارى براى تفاوت بين آمريكا و مثلاً كشورى چون استراليا و يا هند در اين زمينه وجود دارد. يكى از آن دلايل اين است كه در نقاط ديگر دنيا كنترل فرهنگى شديدى در مورد زندگى كارى و خصوصى مردم وجود دارد. حتى در استرايا كه كشورى پيشرفته و صنعتى است اين فرهنگ وجود دارد كه زندگى كارى و زندگى خصوصى شما بايد كاملاً جدا از هم باشند.
آنها در محيط كار فقط به دنبال كار هستند و پس از آن به فكر تفريح و ديگر مسائل زندگى خصوصى خود هستند. در مورد هند نيز اينگونه است. در فرهنگ و سنن هندوها قوانين سختى براى جدا كردن حوزه زندگى كارى و خصوصى افراد وجود دارد. هندى ها اعتقاد دارند كه محيط خانه محيطى پاك و تميز است و نبايد اين محيط را با پرداختن به مسائلى چون پول و درگيرى هاى شغلى آلوده كرد. در استراليا به خاطر استفاده از تلفن همراه در مكان هاى عمومى بسيار مورد انتقاد قرار گرفتم. چون آنها اعتقاد ارند كسانى اين كار ها را انجام مى دهند كه خود را برتر از ديگران مى دانند. من هم پس از آن ديگر چنين كارى انجام ندادم چون در جامعه استراليا كارى پست و حقير به شمار مى آيد.
•جمله اى از شما نقل قول شده است كه مى گوييد: «يكى از نكاتى كه موجب مى شود يك تكنولوژى مفيد و كارآمد باشد اين است كه آن تكنولوژى براساس خواست مردم ايجاد شده باشد.» شما چگونه متوجه مى شويد كه مردم چه چيزى را و چرا مى خواهند؟
سئوال بسيار خوبى است. يكى از وجه تمايز هاى علم مردم شناسى با ديگر علوم اجتماعى اين است كه اين علم ايده آل هاى فرهنگى و اعمال فرهنگى مردم را زير نظر مى گيرد، البته اين تنها امل بررسى ايده آل ها و اعمال فرهنگى مردم نمى شود بلكه فشار و تفاوت موجود بين اين دو مقوله را نيز مورد بررسى قرار مى دهد. همه ما به عنوان يك انسان در صحبت كردن در مورد ايده آل هاى فرهنگى مهارت خاصى داريم:
من به طور مرتب بايد ورزش كنم، نبايد سيگار بكشم، به طور مرتب بايد در جلسات كليسا شركت كنم، با فرزندانم مهربان باشم و… پس ما به خوبى به ايده آل هاى فرهنگى آگاهى داريم و در مقابل نسبت به اعمال خود نيز آشنايى كامل داريم. من گرسنه هستم و بايد غذا بخورم حال چه آن غذا براى سلامتى من ضرر داشته باشد چه نداشته باشد و يا در بسيارى اوقات از دست فرزندانم عصبانى مى شوم به دليل ينكه كارى را كه به آنها گفته بودم انجام دهند را انجام ندادند.
در مورد تكنولوژى هم اعتقاد داريم تكنولوژى اى مناسب است كه بر طبق فرهنگ رفتارى ما باشد و يكى از بهترين راه ها براى مطالعه در اين مورد اين است كه به خانه مردم برويم و زمان خود را با آنها سپرى كنيم تا به خوبى فرهنگ رفتارى و تفكرات آنها را درك كنيم.
•اين روشى را كه شما مى گوييد تا چه ميزان مى تواند قابل استفاده باشد البته در مقايسه با تيم هاى تحقيقاتى و برآورد كننده و يا مطالعه از طريق پرسشنامه و نظرخواهى؟
من هرگز به تيم هاى تحقيقاتى تكيه نخواهم كرد. بدون شك اين گروه ها براى بررسى بين دو نوع محصول مشخص مفيد هستند. اما بايد اين را يادآور شوم كه مردم معمولاً در مواجهه با اين تيم ها چيزى را به آنها خواهند گفت كه آنها دوست دارند بشنوند. در مورد پرسشنامه و يا نظرخواهى نيز نكته مهم اين است كه آنها فقط مى توانند اين مسئله را بررسى كنند كه مردم چه كارى انجام مى دهند و نمى توانند به شما بگويند كه دلايل و چگونگى انجام يك كار مشخص از سوى مردم بر چه اساسى است.
نكته ديگرى كه بايد در مورد پرسشنامه ها و يا فرم هاى نظرخواهى يادآور شد اين است كه مردم در برابر سئوالاتى قرار مى گيرند كه از قبل مشخص شده است و شما نيز از قبل فرضياتى را در مورد اينكه مردم چه كارى را ممكن است انجام دهند و يا مى توانند انجام دهند براى خود ايجاد مى كنيد پس اين روش نيز نمى تواند چندان موثر باشد. اما اگر شما زمان خود را با مردم در خانه هايشان و يا هر جاى ديگر كه زندگى مى كنند سپرى كنيد، به راحتى مى توانيد متوجه شويد كه مردم دقيقاً چه كارى انجام مى دهند.
مثلاً پدران و مادران به شما مى گويند كه فرزندان ما پس از تعطيل شدن كلاس هايشان به خانه مى آيند و تكاليف درسى خود را انجام مى دهند ولى وقتى شما صداى تلويزيون را از اتاق بچه ها مى شنويد آنها خواهند گفت: «بچه ها مشغول تماشاى تلويزيون هستند اما اى كاش تكاليف مدرسه خود را انجام مى دادند.» اطلاعاتى كه از اين طريق به دست مى آيند بسيار ارزشمند و مهم هستند. اگر ما يك تكنولوژى را تنها بر پايه فرضيات خود از ايده آل هاى فرهنگى مردم ايجاد كنيم ممكن است خوب باشد اما هيچ كس از آن استفاده نخواهد كرد.
•يكى از مسائل مورد بحث در دنياى امروز اين است كه تكنولوژى و جهانى سازى به فرهنگ سرزمين هاى مختلف آسيب جدى مى رساند و يا حتى آن را از بين مى برد. آيا شما در آسيا چنين چيزى را مشاهده كرديد؟
كارى را كه امروزه مردم با تكنولوژى انجام مى دهند ايجاد فرهنگ هاى محلى قدرتمند تر است. مردم از اين صحبت مى كنند كه چگونه اينترنت موجب شده است تا نزديكى بيشترى با خانواده خود داشته باشند.
در مورد ستفاده از تلفن هاى همراه هم اينگونه است. در حقيقت مهم ترين و بيشترين نكاتى كه در آنجا توجه مرا جلب كرد اين بود كه مردم از تكنولوژى براى عميق تر كردن اهداف و مقاصد ملى و بومى خود استفاده مى كنند.
•مطالعات شما تا چه ميزان در ارتباط با تفكرات اينتل در مورد ديجيتال خانگى بود؟ به نظر مى رسد كار شما تاثير مهمى در شكل دهى اين تفكرات و برنامه ها داشته باشد.
بله. يكى از اهداف ما در اينتل اين است كه تصورات و فرضيات مناسبى را از شكل و اندازه خانه ها در آسيا داشته باشيم و ما پايه و اساس ديجيتال خانگى را بر اين فرضيات خواهيم نهاد . براى نمونه وضعيت فيزيكى (اندازه و شكل) ك خانه براى ما بسيار مهم است. مثلاً به طور ميانگين يك خانه در آمريكا حدود دو هزار و دويست فوت مربع مساحت و شش اتاق دارد. خانه يك فرد چينى به طور ميانگين چهارصد تا ششصد فوت مربع مساحت و سه اتاق دارد. حال يك روتر بى سيم را در نظر بگيريد.
روترى كه ما در آمريكا ساختيم براى فرستادن سيگنال در محدوده يك خانه در اندازه متوسط ساخته شده است. شما همين روتر را مى توانيد در يك آپارتمان در سنگاپور مورد استفاده قرار دهيد. آپارتمانى پرجمعيت، بلند و حدوداً چهار صد و پنجاه فوت مربع مساحت اما اين سيگنال ها در آپارتمان هاى مجاور شما نيز منتشر مى شود. به همين دليل تمام افرادى كه در سناپور از يك روتر بى سيم و يا كارت اترنت بى سيم بهره مى برند به شما خواهند گفت كه مى توانند در آپارتمان خود و با هفت يا هشت آدرس IP مختلف به كامپيوتر دسترسى داشته باشيد. در حالى كه هيچ كدام از اين آدرس هاى IP به آنها تعلق ندارد. اين مشكلى است كه بايد آن را حل كرد.
•اگر ساختمان يا محل زندگى انسان ها بيش از تصميمات و سلايق شخصى براى تكنولوژى انتخابى انسان تصميم گيرى كند پس چگونه افكار و عقايد شخصى انسان مى تواند بر روش استفاده از تكنولوژى تاثير گذار باشد؟
اين نكته به مجموعه اى ديگر از ايده هاى فرهنگى و منطقى ارتباط پيدا مى كند. زيرساخت فضا هاى عمومى و خصوصى تمامً فرهنگى است. اينها تصورات و يا تفكرات خصوصى نيست مثلاً ما دوست داريم يك چيزى براى ما جنبه خصوصى داشته باشد ولى مقوله اى ديگر شايد كاملاً براى ما جنبه اى عمومى داشته باشد. اين موضوع كاملاً مربوط به فرهنگ ما است و همه جا نيز آن را با خود به همراه داريم.
يك مثال بسيار خوب: در بسيارى از شهر هاى آسيايى همانند ديگر نقاط دنيا گزارشاتى منتشر مى شوند در مورد اينكه افراد در كافى نت ها تصاوير و يا اطلاعاتى را مشاهده مى كنند كه مطمئناً در خانه خود به دنبال اينگونه اطلاعات نخواهند رفت. اين نكته به خوبى به شما يادآورى مى كند كه زيرساخت هاى فعاليت هاى عمومى و خصوصى تفاوت زياد با هم دارند. نكته مهم اين است كه ما بايد ببينيم چه كسانى در هر كدام از اين حوزه ها صاحب اختيار و قدرت هستند و براى اين حوزه ها تصميم گيرى مى كنند.
مرز و ديوارى كه بين خانه و دنياى بيرون وجود دارد برخى اوقات فيزيكى و قابل مشاهده و برخى اوقات غيرقابل مشاهده است.
•به نظر شما استفاده از تكنولوژى توسط افراد، بيشتر گروهى و خانوادگى است و يا فردى؟
جدا از ايالات متحده كه جنبه انفرادى هر مقوله اى اهميت بيشترى دارد در ديگر نقاط دنيا استفاده از تكنولوژى فعاليتى مشاركت گونه و دسته جمعى است. در انگليس و در تحقيقى كه در مورد استفاده از تلفن هاى همراه صورت گرفت نتيجه جالبى به دست آمد. تلفن هايى بودند كه از طريق آنها تماس هاى بسيار زيادى صورت مى گرفت. پس از بررسى مشخص شد كه در حومه لندن شش، هفت جوان در همسايگى هم زندگى مى كنند و يك تلفن همراه را به صورت مشترك با هم مورد استفاده قرار مى دهند.
نيازى نبود كه آنها با يكديگر تماس بگيرند چون هميشه با هم بودند بلكه با افراد ديگر تماس مى گرفتند. اين گروه ها در انگليس بسيار زيادند و در نتيجه استفاده بالاتر از حد انتظارى از تلفن هاى همراه صورت مى گيرد و اين تماس ها به جاى اينكه به صورت فرد به فرد باشد به صورت ارتباط شبكه هاى اجتماعى با يكديگر است. مثلاً در آمريكا من شماره كسى را مى گيرم و با خود آن فرد صحبت مى كنم اما در برخى نقاط ديگر شما با گروهى از افراد تماس مى گيريد و پس از آن مى گوييد با چه كسى قصد داريد صحبت كنيد و يا در اندونزى و اسرائيل خانواده ها سبد تلفن هاى همراه دارند و هيچ كدام از آنها نيز به فرد خاصى تعلق ندارد و هر كدام را كه بخواهند با هم عوض كرده و مورد استفاده قرار مى دهند.
•و آخرين سئوال، پروژه آسياى اينتل چه مدت به طول مى انجامد؟
من آخرين كار تحقيقاتى خود را در اول دسامبر ۲۰۰۳ به پايان رساندم و هم اكنون باشد شروع كنم به اينكه روى قسمت هاى حساس و حياتى اين تحقيق تلاش و تفكر بيشترى صورت دهم. من هم اكنون در مرحله بررسى و تحليل اين اطلاعات و يافته ها هستم و نتايج بررسى هاى خود را با دقت و به آرامى منتشر خواهم كرد. پروژه آسيا نيز سه تا شش ماه ديگر ادامه پيدا مى كند. البته كار بررسى روى طرز فكر ها و عقايد اين هفت كشور زمان بيشترى به طول خواهد انجاميد و به دليل چرخه نوآورى در اينتل تا دو سال ديگر ادامه خواهد داشت.
منبع : Intel Magazine